کاهش استرس گرمايي در طيور در طول ماههاي گرم سال

مشاهدات انجام شده در کشورهاي در حال توسعه نشان ميدهند که توان توليد طيور در طول ماههاي گرم سال متحمل خسارت شده و ميزان تلفات بالاتر از حد انتظار مي باشد اجازه بدهيد با بررسي مسائل مربوط به تلفات بالا راه حلهاي مناسب را جهت کاهش اين مشکل ارائه نماييم . در کشورهاي در حال توسعه روشهاي توليد طيور به سرعت در حال تغيير مي باشند در گذشته پروش طيور به صورت سنتي و با استفاده از سيستم پرورش آزاد انجام مي گرفت در سالهاي اخير مرغداران با مکانيزه نمودن مرغداريها و کاهش تعداد کارگران درجهت توليد انبوه به سيستم صنعتي رو آورده اند درکشورهاي در حال توسعه اين روند به ويژه در مراکز شهري و اطراف آنها به وضوح قابل مشاهده مي باشد مرغداران با کنترل عوامل محيطي فيزيکي شامل درجه حرارت ، رطوبت نسبي ، جريان باد و اجراي دقيق تر اصول مديريت در زمينه تغذيه ، کنترل بيماريها ، بکارگيري برنامه نوري مناسب ، استفاده بهتر از نيروي انساني ، بازاريابي و کاهش خسارات ناشي از جوندگان و حشرات درجهت عملکرد بالاتر و توليد بيشتر گام برداشته اند . مزاياي ديگر سيستم صنعتي شامل جمع آوري ، حذف و استفاده بهتر از کود ، برگشت سرمايه بيشتر ازواحد سطح و افزايش استفاده از امکانات مراکز مالي از قبيل بانک توسعه ملي مي باشد .

 

نحوه رقابت

سياست اقتصادي بازار آزاد دربرخي از کشورهايي که طرح سياسي خود را تغيير داده اند تاثيراتي به جاي گذاشته است . بعيد به نظر مي رسد که مرغداران کشورهاي در حال توسعه ، بدون سرمايه گذاري کافي در زمينه رشدوتوسعه صنعت مرغداران بتوانند با ساير کشورهاي پيشرفته به رقابت بپردازند دستيابي به سطح بالاي توليد و به منظور افزايش سوددهي ، توجه خاصي را به نکات کليدي توليد مي طلبد در غير اينصورت ممکن است مشکلات جدي مانند تلفات بالا بروز نمايد با توجه به اين حقيقت که تحت شرايط سيستم صنعتي پرورش طيور جمعيت زيادي از طيور در فضاي محدودي به سر مي برند بنابراين اگر هدف ، دستيابي به سطح توليد بالا باشد تجهيزات و سالنها بايد به خوبي طراحي و ساخته شوند به طوري که شرايط محيطي مطلوبي جهت حصول عملکرد بالا فراهم گردد . علاوه بر اين مديريت مطلوبي اعمال گردد مديريت ضعيف توام با کارگر داراي کارايي کار پايين ، تغذيه نامناسب ، عدم کنترل مسائل بهداشتي و غيره ، ممکن است به سرعت موجب بروز تلفات بالا به ويژه در طول ماههاي گرم سال گردد زيرا درطي اين ماهها شرايط محيطي مي تواند اثرات نامطلوب شديدي روي عملکرد طيور به جاي گذارد .

 

استرس گرمايي

در طول ماههاي گرم سال دامنه تاثير استرس گرمايي به ميزان زيادي به وضعيت پرنده مانند سن و جثه پرنده ، مرحله توليد و همچنين به طراحي و ساخت سالنهاي پرورش طيور بستگي دارد اگر چه واکنش نسبت به استرس گرمايي در گروههاي مختلف به روشهاي خاصي صورت مي گيرد با اين حال علائم مشترکي از استرس گرمايي در طيور مشاهده مي گردد براي بهبود وضعيت فيزيولوژيکي پرنده لازم است دماي داخل آشيانه در محدوده حرارتي ، دماي بدن پرنده با انقباض و انبساط رگهاي سطحي بدن ، تغيير وضعيت پرها و دفع حرارت از طريق تبخيري ريوي تنظيم مي گردد چنانچه دماي محيط از اين محدوده پايين تر رود ، به اين نقطه ، درجه حرارت بحراني گويند و براي حفظ درجه حرارت بدن ، افزايش فعاليت متابوليک ضروري است درجه حرارتي که در ان دماي محيط از اين محدوده حرارتي بالاتر رود نقطه بالاي حرارت بحراني ناميده مي شود که پرنده با افزايش سرعت دفع حرارت اضافي دماي بدن را تنظيم مي نمايد فراتر ازاين محدوده اين حالت به طور مشخص در طول ماههاي گرم سال اتفاق مي افتد .

 

اثر سن پرنده 

وسعت تاثير استرس گرمايي علاوه بر شرايط آب و هوايي به عواملي مانند وضعيت فيزيولوژيکي پرنده شامل مرحله رشد و توليد بستگي دارد احتمال وقوع استرس گرمايي در جوجه هاي جوان در طول ماههاي گرم و مرطوب سال کمتر است زيرا جوجه هايي که تازه از تخم خارج شده اند به سرما حساس مي باشند به همين جهت توجه به درجه حرارت بحراني در مورد جوجه هاي جوان در طول ماههاي گرمايي در جوجه هاي جوان مرطوب سال کمتر است زيرا جوجه هايي که تازه از تخم خارج شده اند به سرما حساس مي باشند به همين جهت توجه به درجه حرارت بحراني در مورد جوجه هاي جوان اهميت بسيار زيادي دارد بنابراين لازم است در چند هفته اول زندگي جوجه ها گرماي اضافي جهت ايجاد دماي مناسب سالن از طريق منابع مختلف حرارتي تامين گردد در حالي که اين مسئله در خلال ماههاي گرم سال چندان حياتي نيست ولي با تامين حرارت اضافي براي جوجه ها ، واحدهاي پرورش در طي فصول سرد و خشک و شبهاي سرد ، مي توان تلفات را تاحدي کاهش داد با افزايش سن پرنده ، حساسيت به سرما کاهش يافته وبالعکس حساسيت به گرما افزايش مي يابد به دليل تجمع چربي درزير پوست و کامل شدن پوشش پر و عدم و جود غدد عرق ، کارايي دفع حرارت بدن در پرنده مسن کاهش مي يابد درنتيجه درپرندگان مسن امکان وقوع استرس گرمايي افزايش مي يابد .

 

نقش رطوبت نسبي

اطلاعات به دست آمده از بيشتر مناطق گرمسيري نشان مي دهد زماني که دماي هوا به 32 درجه سانتي گراد برسد ورطوبت نسبي هوا بيش از 80 درصدباشد شدت تاثير استرس گرمايي افزايش مي يابد در نتيجه بروز اين شرايط ميزان دان مصرفي کاهش مي يابد و پرنده تلاش مي کند با افزايش سرعت تنفس و دفع حرارت از طريق تبخير ريوي ، دماي بدن خود را کاهش دهد پرنده ها همچنين به سمت نقاط خنک سالن حرکت نموده و تغيير وضعيتي در پرهاي آنها مشاهده مي شود در موارد بسيار شديد که دماي محيط به بالاتر از 40 درجه سانتي گراد مي رسد پرنده در اثر گرماي زياد از پاي درامده و مرگ و مير اتفاق مي افتد . علاوه بر تلفات مستقيم ناشي از استرس گرمايي منابع استرس زاي ديگر شامل کاهش مصرف دان و افزايش وقوع بيماري در گله که با چنين شرايط گرم و مرطوب مرتبط مي باشند نيز به طور غير مستقيم موجب تلفات مي گردند کاهش مصرف غير مستقيم موجب تلفات مي گردند کاهش مصرف غذا موجب افزايش حساسيت پرنده نسبت به بيماري هاي شايع در محيط مي شود .

روشهاي کاهش استرس گرمايي

کاهش ميزان تلفات درگله هاي طيور به منظور بالا نگهداشتن سوددهي در واحدهاي تجاري ضروري است برخي از نکات و موارد زير مي توانند در اين زمينه موثر باشند .

 

· انتخاب مکان احداث مرغداري : سالن مرغداري بايد در فضاي باز احداث گردد به طوري که حداکثر استفاده ازتهويه طبيعي به عمل آيد با اين حال از احداث سالن در مکانهايي که داراي وزش باد شديد مي باشند يا در پايين دره ها بايد خودداري نمود .

· جهت سالن ها : لازم است جهت وزش بادهاي معمول غالب در منطقه تعيين گردد به طوري که بادها در جهت محور طولي سالنها حرکت نمايند .

· طرح سالنها : سالنها بايد به نحوي احداث گردند که تهويه طبيعي به راحتي انجام گيرد . فاصله بين سالنها بايد به اندازه اي در نظر گرفته شود که تهويه طبيعي براي تمام سالنها به خوبي انجام شود به عنوان يک قاعده تجربي فاصله بين سالنها نبايد از عرض سالنها کمتر باشد .

· زمينهاي اطراف سالنها لازم است با علفهاي کوتاه پوشانيده شود زيرا زمينهاي فاقد علف گرماي بيشتري به داخل سالنها هدايت مي کنند .

· رنگ نمودن سقف سالنها موجب کاهش تمرکز اشعه خورشيدي مي شود اين امر به کاهش دماي داخل سالن به ميزان 10 الي 15 درجه سانتي گراد نسبت به دماي محيط کمک مي نمايد .

· درنظر گرفتن اندازه مناسب براي قسمت پيش امده لبه سقف سالنها جهت جلوگيري از ورود نور خورشيد يا باران ضروري مي باشد .

· درختکاري کنار سالنها جهت سايه اندازي روي سالن در اثر بادهاي شديد تدابير لازم اتخاذ گردد .

· طيور در ماههاي گرم سال نسبت به ماههاي سرد وخشک تقريبا به 20 درصد فضاي بيشتر نياز دارند به عبارت ديگر تعداد پرنده اي که در طول ماههاي گرم سال در يک سالن يا پن نگهداري مي شوند بايد تقريبا 80 درصد جمعيت پرندگاني باشند که در طول ماههاي سرد در همان سالن يا پن نگهداري مي شوند در مورد پرنده هايي که در قفس نگهداري مي شوند تعداد پرندگان را بايد از 3 قطعه به 2 قطعه در هر قفس کاهش داد .

· از جيره هاي با تراکم انرژي بالا استفاده گردد زيرا توليد حرارت ناشي ازمتابوليسم اين نوع جيره ها کمتر ميباشد .

· از مصرف غذايي که ممکن است در زمان حمل و نقل يا در انبار مرطوب شده باشد خودداري نماييد 

· تغذيه با استفاده از دان تازه ، در ساعات خنک روز انجام شود مطمئن شويد که آب خنک و تازه در تمام اوقات در دسترس پرنده قرار دارد .

· براي پرورش از نژادهايي که درمقابل استرس گرمايي مقاومت بيشتري دارند مانند نژادهاي گردن لخت استفاده کنيد .

· کنترل بيماريها : پن ها يا سالنها را هميشه درشرايط نسبتا خنک نگهداري نماييد بستر مرطوب و کثيف بايد بلافاصله تعويض گردد از مصرف کوکسيديوستات در دان اطمينان حاصل کنيد .

· استفاده از تهويه مصنوعي .

در پايان لازم به ذکر است کاهش سطح ، مرگ و مير جهت حفظ سطح بالاي سود آوري ، ضروري مي باشد .

 

فصلنامه چکاوک – شماره 28 - مهندس حسن فاضلي

اصلاح نژاد طيور مقاوم به استرس گرمايي

بيشتر شركتهاي مهم اصلاح نژادهاي طيور ، دركشورهاي با آب و هواي معتدل ( كانادا ، فرانسه ، آلمان ، هلند ، بريتانيا و ايالات متحده) فعاليت مي كنند . با اينحال بخش اعظم توليدات طيور دنيا در مناطق خشك و گرمسيري صورت مي گيرد . در اين مناطق ، علاوه بر دوره هاي بلند مدت حرارتي بيش از سي درجه سانتيگراد رطوبت فوق العاده اي نيز وجود دارد.

 

سئوالي كه در اينجا مطرح مي شود اين است كه چگونه گله هاي تجاري پرورش يافته در مناطق سرد و معتدل ، براي شرايط پرورشي در تمام دنيا و با شرايط آب و هوايي متفاوت ، مناسب مي باشند؟ آيا اين پرندگان، ماده ژنتيكي لازم براي تحمل اين شرايط گوناگون را دارا هستند؟ آيـا مي توان سـويه هايي با مقاومت حـرارتي بـالا پرورش داد ؟

 در اين قسمت به بررسي راهكارهاي عملي براي اصلاح پرندگان مقاوم به حرارت مي پردازيم ؛ اما پيش از وارد شدن به بحث ، ذكر اين نكته ضروري است كه پرورش نژادهاي مقاوم به استرس حرارتي – به تنهايي – به معناي پرورش يك گله تجاري خوب نيست، در گله هاي تخمگذار ، صفات ديگر مانند توليد تخم مرغ ، بلوغ جنسي ، اندازه تخم مرغ ، كيفيت پوسته ، كيفيت مغز تخم مرغ ، مقاومت به بيماريها ، بـــاروري ، قابليت هچ ، اندازه ي جثه و مصرف خوراك ( ضريب تبديل ) نيز بايست بهبود يافته و يا حفظ شوند . در گله هاي گوشتي نيز كيفيت و كميت گوشت ، بافت گوشت و سرعت رشد را نيز بايست در نظر گرفت ، در غير اين صورت پرورش اين پرندگان صرفه اقتصادي نخواهد داشت .

اگر صفت تحمل حرارتي ، به روش كلاسيك كمي – ژنهاي فراوان با اثرات كوچك بر اين صفت – به وراثت برسد مي توان با وارد كردن اين صفت در چندين لاين اجداد آنگونه كه در بيشتر گله هاي تجاري آميزشهاي دو ، سه يا چهار طرفه صورت مي گيرد ، از هتروزيس ها استفاده نمود . به عنوان يك صفت كمي ، بهتر و موثرتر است كه در سنين پايين تر تست هاي مقاومت به حرارت بعمل آمده و در سنين بالاتر ، پرندگان مقاوم را انتخاب كرد. 

در آزمايشي براي بررسي ميزان مقاومت در برابر استرسهاي حرارتي ، مرغ سينا ( پرنده ي بومي صحراي سينا (Bedioum) ) را همراه با تعدادي لگهورن سفيد ، تحت شرايط كنترل شده مورد سنجش قرار دادند . با اينكه تعداد پرندگان مورد آزمايش زياد نبود، مرغ بومي سينا، در حرارتهاي بالا ( بيش از 44 درجه سانتيگراد ) ماندگاري بيشتري نسبت به لگهورن داشت . ولي لگهورن سفيد ، به خاطر صفت زادآوري بيشتر ، تخمگذاري بسيار بيشتري در شرايط حرارتي يكسان نسبت به همنوع بومي خود داشت . 

در مطالعات بعدي مشخص شدكه نتاج حاصل از آميزش مرغ لگهورن با پرنده ي سينا ، ميزان تخمگذاري و درصد ماندگاري بيشتري داشتند. بااينجال اندازه تخمهاي توليدي كوچك بود : مهمترين نتيجه حاصل از اين تحقيقات اين بود كه مي توان در برنامه هاي اصلاحي براي پرورش نژادهاي مقاوم به استرس حرارتي ، از پرندگان بومي همان مناطق استفاده كرد . 

با اينكه طيور بومي، تحت شرايط جغرافيايي منطقه و با مديريت توليد مناسب ، توليد بيشتري نسبت به شرايط روستايي دارند ، اما توليد آنها در شرايط تجاري ، قابل مقايسه با گله هاي اصلاح نژاد شده نيست . بيشتر محققين بر اين باورند كه بايست صفات پرندگان بومي سازش يافته با آب و هواي منطقه را در برنامه هاي اصلاح و دو رگ گيري به كار برد ، چرا كه پرندگان بومي فاقد صفات قابليت توليد بالا هستند .( صفتي كه در گله هاي تجاري اصلاح شده وجود دارد )

 

تفاوتهاي نژادي در مقاومت به استرس حرارتي : 

 

از دهه 1930 به بعد مطالعات فراواني بر روي اختلافهاي نژادي در مورد مقاومت به استرس حرارتي صورت گرفته است . لگهورن سفيد (White leghorn) نسبت به نژادهاي سنگين وزن تر مانند 

 رد آيلندرد (Rod Island Red) ، پليموت راك خال خالي (BPR) و پليموت راك سفيد (WPR) تحمل بيشتري نسبت به حرارتهاي بالاتر دارد ./ وراثت پذيري صفت پايداري در استرس حرارتي بالا بوده و از 45/0-30/0 متفاوت است. 

 

ژنهاي ماژور موثر در مقاومت گرمايي طيور :

ژنهاي متعددي هستند كه بر مقاومت گرمايي پرندگان موثر مي باشند . برخي ژنها مانند ژن غالب" گردن لخت "(Naked neck (Na)) با كاهش مقدار پوشش پر ، مستقيما بر اين صفت تاثير گذارند در حاليكه ژنهاي ديگر مانند ژن مغلوب وابسته به جنس "كوتولگي " (Dwarfism (dw)) با كاهش جثه و در نتيجه كاهش برون ده متابوليكي بدن ، براي اين صفت تأثير گذارند . در اينجا برخي ژنهاي مهم و بالقوه را كه در مقاومت پرندگان در برابر شرايط حرارتي موثرند ذكر ميكنيم كه : 

 

الف ) ژن "گردن لختي" (Na):

 يك ژن اتوزومي با غلبه ناقص هر چند اين ژن گردن لختي غالب كامل نمي باشد ، از ظــاهر پرنده (فنوتيپ) براحتي قابل تشخيص است . پوشش پر در هموزيگوت (NaNa) چهل درصد و در هتروزيگوت (Nana) سي درصد كمتر مي باشد . قسمتهاي سر و گردن به استثناي اطراف تاج ، قسمت قدامي ستون مهره ها و دو ناحيه در طرفين شانه ها لخت و بدون پر هستند . به طور خلاصه طيور گوشتي حامل ژن (Na) كه در نواحي گرمسيري ( با متوسط دماي بيش از 30 درجه ) زندگي ميكنند ، داراي جثه ي بزرگتر ، ضريب تبديل بهتر ، تا حدودي گوشت بيشتر ، ماندگاري بيشتر در دماهاي بالاتر و كانيباليسم پايين تر هستند . هموزيگوتها در وزن بدن و ضريب تبديل ، نسبت به هتروزيگوتها برتري دارند . 

در گله هاي مرغ مادر تست شده در نـواحي گرمسيري ، ژن (Na) علاوه بر افزايش مقاومت به حرارت، باعث افزايش توليد تخم ، ضريب تبديل بهتر، بلوغ جنسي زودتر ، تخمهاي بزرگتر با شكافها و تلفات كمتر در مقايسه با پرندگان ژنوتيپ (nana) مي شود .

 

در برابر اين مزايا ، تلفات جنيني ( قابليت هچ كمتر )- بخصوص در پرندگان هموزيگوت (NaNa) ممكن است افزايش يابد . در مورد هر گونه استفاده تجاري از اين ژن مي بايست ضررهاي حاصل را در برابر اثرات مثبت ژن بالانس نمود . يك راه حل ممـكن در ايـن مورد ، انتخاب افـراد با قابليت هـچ بالا در گلـه هاي داراي ژن (Na) مي باشد . 

 

2) ژن پر فرفري (Frizzle):

 يك ژن اتوزومي با غلبه ناقص ژن (F) باعث پيچش و رشد پرها به صورت دوراني در سطح بدن مي شود در هموزيگوتها ، شدت پيچش پرها بيشتر است و سطح صافي در پرها وجود ندارد . در هتروزيگوتها چنين شدت پيچش وجود ندارد . 

 

در مورد ژن F و اثر آن در مقاومت پرندگان نسبت به استرس حرارتي اطلاعات كمي موجود است . با اينحال شواهدي وجود دارد كه ثابت مي كند وجود اين ژن درگله هايي كه در شرايط گرم و مرطوب پرورش مي يابند مفيد مي باشد . اين ژن باعث كاهش خاصيت عايق پرها ( كاهش وزن پر ) ، باعث تهويه بهتر در سطح بدن و در نتيجه تابش حرارتي بهتر از سطح بدن مي شود . 

 

هارن كيسو در سال 1988 توانست با بك كراسهاي متوالي ژن F را وارد لاين دو منظوره تخمگذار قهوه اي نمايد . نرهاي هتروزيگوس (Ff) اين لاين پدري ، با ماده هاي يك لاين پر توليد ( با ژنوتيپ ff ) آميزش داده شدند . نتايج حاصل در دو شرايط آب و هوايي متفاوت ، يكي با دماي 20-18 درجه سانتيگراد و ديگري بيش از 32 درجه نگهداري شده و توليد آنها مورد آزمايش قرار گرفت .

 

 در محيط گرمتر ، پرندگان حامل ژن F ، در طي دوره توليد 364 روزه ، به طور متوسط ، 24 عدد تخم بيشتر نسبت به پرندگان هموزيگوس مغلوب توليد مي كردند ، در حاليكه در محيط سردتر ، اين پرندگان به طور متوسط سه تخم بيشتر توليد مي كردند . علاوه بر اين ژن F به طور مطلوبي بر روي وزن تخم مرغ ، ضريب تبديل و ماندگاري در دماي بيش از 30 درجه مؤثر مي باشد . علاوه بر اين ژن (F) هتروزيگوت ، باعث كاهش 40 درصدي وزن پر به هنگام كشتار مي شود . 

 

3) ژن"كوتولگي" (Dwarfism):

 

 يك ژن اتوزومي با غلبه ناقص مهمترين اثر ژن كوتولگي اين است كه باعث كاهش 34 درصدي وزن بدن در نرها و 32-26 درصد در ماده هاي هموزيگوت مي شود .

‍‍
گزارشاتي مبني بر مزاياي مرغهاي ريز جثه (dwdw) بر مرغهاي معمولي (DW W) در شرايط گرم موجود مي باشد . استفاده از اين ژن در والدين ماده مرغان گوشتي ( بخصوص در اروپا ) صرفه اساسي در مصرف خوراك و هزينه هاي نگهداري به همراه داشته است . 

 

كاهش نسبتا ناچيز رشد خروسهاي گوشتي هتروزيگوت (Dw dw) حاصل از تلاقي نر (Dw Dw) * ماده (dww) با مخارج كم پرورش مرغ مادر گوشتي جبران پذير است .

 

4) پــر در آوري آهستــه (K) ژن غـالــب وابسته به جنس : 

 

از اين ژن به نحو گسترده اي در تعيين جنسيت سويه ها و نژادهاي مختلف استفاده مي شود پرهاي اوليه و ثانويه پرندگان مغلوب (kw or kk) در زير بالها بخوبي رشد مي كنند، در حاليكه در جوجه هاي غالب (Kk , Kw) چنين نيست . در اين سري دو آلل ديگر نيز وجود دارند كه هر دو نسبت به ژنوتيپ وحشي (k) غالب مي باشند ولي استفاده تجاري ندارند.

 

عـلاوه بر اين از ســـايـر مزاياي ژن (K ) مي توان به مــوارد زير اشاره كرد : 

 

1) كاهش احتياجات پروتئيني 

2) كاهش ذخيره چربي در دوره جواني 

3) افزايش دفع حرارتي در طي رشد اوليه كه تمامي موارد فوق مي توانند بر افزايش مقاومت حيوان در برابر استرسهاي حرارتي ، موثر باشند .

 

ژنهـاي ديگر 

 

ژنهاي فراواني وجود دارند كه مي توانند به طيور براي مقاومت در برابر استرسهاي گرمايي كمك نمايند.

 

- ژن مغلوب پر ابريشمي (h):

 مي تواند با تاثير بر سطح پرهاي حيوان، بازتاب حرارتي و دفع حرارت از سطح بدن حيوان را افزايش دهد . 

 

- ژن غالب تاج نخودي (P) 

با كاهش اندازه ي پا، كاهش اندازه ي تاج و همچنين ايجاد تغييراتي در ساختار پوست حيوان ، به مقاومت حيوان برابر شرايط تنش زاي حرارتي كمك فراوان مي كند . 

 

- لوكوس چند آللي مغلوب وابسته به جنس پوست رنگي (id) بر بازتاب حرارتي از سطح پوست و پوشش حيوان موثر است . 

 

با اينحال تابه امروز تحقيقات جدي درزمينه استفاده از اين ژنها در سطح گله هاي تجاري صورت نگرفته است .

نقش پروتئينها در جيره طيور

سر فصلها 
پروتئينها (Proteins)
1- پروتئينها و اسيد آمينه 
2- طبقه بندي پروتئينها : پروتئينهاي كروي ، پروتئينهاي ريشه اي ، پروتئينهاي مركب 
3- تقسيم بندي پروتئينها از نظر منشأ و منبع : گياهي و حيواني 
4- ساختمان شيميايي اسيدهاي آمينه و پروتئينها 
5- ساختمان پروتئين و پروتئين سازي 
6- خواص پروتئينها و اسيدهاي آمينه 
7- تجزيه اسيدهاي آمينه 
8- هضم و جذب پروتئينها تعادل نيتروژن 
9- مقايسه پروتئينهاي گياهي و حيواني در تغذيه طيور 
10- گياهان به عنوان منابع اصلي پروتئينها 
11- نيازحيوان به اسيدهاي آمينه (احتياجات اسيد آمينه اي مرغ )
12- عوامل مؤثر بر احتياجات اسيدآمينه اي 
13- اسيدهاي آمينه مصنوعي 
14- اثر ازدياد اسيدهاي آمينه در جيره 
15- ارزش بيولوژيك پروتئين براي مرغ 
16- تغذيه پروتئين و اسيدهاي آمينه در طيور 
17- تنظيم ميزان پروتئين جيره در رابطه با انرژي آن 
18- پروتئينها و خاصيت جوجه درآوري 
19- عوارض و علائم ازدياد و كمبود پروتئين يا اسيدهاي آمينه ضروري 
20- احتياجات روزانه پروتئين جوجه هاي در حال رشد 
21- احتياجات روزانه پروتئين و اسيدهاي آمينه به كمك مقادير ذخيره شده يا استفاده شده توسط مرغ در روز 
22- احتياجات پروتئيني نيمچه هاي در حال رشد لگهورن سفيد 
23- احتياجات پروتئيني مرغان تخمگذار و اثرات فاكتورها جهت مصرف خوراك و پروتئين مورد نياز 
24- دلايل ممكن براي پايين آمردن راندمان استفاده از پروتئين بوسيله مرغان تخمگذار 
25- احتياجات روزانه پروتئين يك مرغ لگهورن تاج ساده در دو مرحله تخمگذاري 
26- احتياجات اسيد آمينه اي جيره هاي جوجه گوشتي 
27- احتياجات اسيد آمينه اي مرغ 
28- پروتئين در جيره هاي جوجه هاي گوشتي 
29- احتياجات اسيدآمينه اي مرغ 
مقدمه:پروتئينها واسيدهاي آمينه 
نام پروتئين از كلمه يوناني پروتيوز ، به معني اول يا اهميت اوليه ، توسط برزليوس پيشنهاد شد . اين كلمه ، كلمه مناسبي است زيرا اين تركيب پيچيده ، مركب از اسيدهاي آمينه در تمام سلولها يافت شده و در اغلب واكنشهاي شيميايي حياتي موجود در سوخت و ساز گياه و حيوان دخالت دارد .
گرچه غالباً به تمام پروتئينهاي يك حيوان يا ماده غذايي روي هم رفته پروتئين گفته ميشود هر پروتئيني با پروتئينهاي ديگر متفاوت است . توالي خاص اسيدهاي آمينه و چگونگي ارتباط رشته هاي آنها به يكديگر ، خصوصيات فيزيكي و شيميايي هر پروتئين و در نتيجه عمل بيولوژيكي آن را مشخص مي سازد .
قسمتهاي مهم بافتهاي نرم بدن مثل ماهيچه ها ، بافتهاي پيوندي ، كولاژن ، پوست ، مو ، سم ، پرها ، ناخنها و قسمتهاي شاخيمنقار در پرندگان را پروتئين تشكيل مي دهند . پروتئينهاي خون چون آلبومينها و گلوبولينها كه در تنظيم فشار اسنري دخالت دارند منبعي از اسيدهاي آمينه اند و وظايف متعدد ديگري را به عهده دارند .
فيبر ليوژن و ترومبو پلاستين و تعــداد ديگري از پروتئينها در انعقـــاد خون دخالت دارند پروتئينهاي مركب خون مثل هموگلوبين عمل انتقال اكسيژن به سلولها را بر عهده دارند و ليپو پروتئينها عمل انتقال ويتامينهاي محلول در چربي و نيز ساير مواد واسطه چربي را انجام مي دهند . به علاوه ليپو پروتئينها از اجزاي اصلي غشاي سلولي هستند . ساير پروتئينهاي مركب ، مثل نوكلئو پروتئينها و گليكو پروتئينها و آنزيمها در ساسر بدن پراكنده اند .
غشاي زرده تخم مرغ يك فسفر پروتئين است .



1- پروتئينها Proteins :
از نظر ساختمان شيميايي پروتئينها از ازت ، كربن ، هيدروژن ، اكسيژن و گوگرد تشكيل شده اند در عده اي از پروتئينها علاوه بر عناصر فوق فسفر هم وجود دارد . مشخص كننده پروتئينها وجود ازت است بطور متوسط 16% از پروتئينها را ازت تشكيل مي دهد اين امر از نظر تعيين درصد پروتئين مواد غذايي در تركيبـــات شيميايي كمـك مي كند بدين ترتيب كــه ابتدا با روشهــاي شيميايي مقدار ازت مواد غذايي را بدست مي آورندو بعد در مضرب 25/6 ضرب مي كنند .
25/6 = 16 ÷100 نتيجه بدست آمده مقدار پروتئين خام را نشان مي دهد . اين روش اندازه گيري براي تعيين پروتئين حقيقي كافي نيست زيرا بعضي از پروتئينها در حدود 4/13 درصد ازت و بعضي داراي مقدار بيشتري در حدود 3/19 درصد ميباشد . پروتئينها از تركيبات ساده اي بنام اسيد آمينه تشكيل شده اند . تعداد اسيدآمينه هايي كه تا كنون ساخته شده است 35 عدد ميباشد كه ساختمان شيميايي 24- 23 عدد آن بطور قطع مشخص شده است . هر پروتئين از تعدادي اسيد آمينه تشكيل شده است بطوريكه امكان ندارد تمام اسيد آمينه ها در يك پروتئين واحد جمع شوند . 
از نظر تغذيه طيور اسيد آمينه ها به سه دسته تقسيم ميشوند:
1-دسته اي كه طيور براي تغذيه احتياجي به آنها ندارند مانند آلانين و اسپارتيك اسيد و هيدروكسي پرولين و سرين 
2- دسته اي كه دربعضي شرايط مثلا ً هنگام جمع آوري تخم مرغ جوجه كشي مورد احتياج طيور است مانند تيروزين ، پرولين ، اسيد گلوتاميك ، گليسين و سيستين 
3- دسته اي كه وجود آنها براي تغذيه طيور كاملا ً ضروري است و طيور قادر به ساختن آنها در بدن نيستند به اين دسته اسيدآمينه هاي اساسي مي گويند مانند ميتونين ، ليزين ، ايزولوسين ، لوسين ، هيستيدين ، آرژنين ، والين ، تريپتوفان ، ترونين ، فنيل آلانين ، گليسين ، تيروزين و سيستئين در گذشته افزايش ميزان پروتئين جيره در هنگام تنش گرمايي يك امري عادي بود اين عمل درپاسخ به كاهش مصرف خوراك انجام شد و بدين وسيله پروتئين جيره جهت حفظ ميزان دريافت پروتئين خام در حد 17 گرم به ازاي هر پرنده در روز تنظيم ميشد . اكنون مشخص شده است كه چنين تعديلهايي ممكن است مضر باشند . فرآيند متابوسيم مواد مغذي در بدن داراي بازدهي 100 درصد نبوده ومقداري گرما در نتيجه آن توليد مي گردد . 
متأسفانه پروتئين در اين مورد كم بازده ترين ماده مغذي است و در نتيجه مصرف آن ، گرماي نسبتاً بيشتري توليد مي گردد . 
اين گرماي اضافي ممكن است فشار زيادي را بر مكانيسم هاي دفع حرارتي بدن ( نفس نفس زدن ، گردش خون ) وارد كند . بنابراين با توجه به اينكه استفاده از پروتئين خام بيشتر ممكن است مضر باشد حفظ ميزان دريافت پروتئين در شرايطي كه مصرف خوراك كاهش مي يابد بسيار مشكل به نظر مي رسد . بنابراين توصيه عمومي استفاده از ميتونين و ليزين مصنوعي است بطوريكه ميزان دريافت روزانه آنها به ترتيب در حد تقريبي 360 و 720 ميلي گرم حفظ شود.
پروتئين و اسيد آمينه هاي جيره :
اخيراً به تأثير پروتئين جيره در بروز ناهنجاريهاي پا توجه زيادي شده است . سابقاً بروز معايب پا متعاقب تغذيه با جيره هاي كم پروتئين به كاهش سرعت رشد اوليه نسبت داده ميشد .هرچند كه يافته هاي امروزي نشان داده است كه ناهنجاريهاي پا به شرايط پيچيده تري مانند تداخل مواد مغذي مربوط ميشود . در اين رابطه مازاد پروتئين مصرفي باعث يك نوع تنش ميشود كه به صورت بزرگ شدن اندازه غده فوق كليوي خودنمايي مي كند . جيره غذايي حاوي پروتئين زياد در متابوليسم اسيد فوليك ايجاد اختلال نموده و سبب افزايش ناهنجاريهاي پا ميشود . هرچند كه در مطالعات اخير بااستفاده از جيره هاي ناكافي از نظر اسيد فوليك قادر به نشان دادن اثر آن با جيره حاوي 22 در مقايسه با 30 درصد پروتئين نبوده اند در مطالعه عوامل مؤثر بر رشد استخوانها در گله هاي مادر گوشتي و لگهورن نشان داده شده است كه رشد اوليه استخوانها كمتر تحت تأثير مكملهاي معدني و ويتامينها قرار مي گيرد در صورتيكه طول استخوان پا و استخوان جناغ با استفاده از جيره هاي حاوي پروتئين بالا مي تواند افزايش يابد ( 22 درصد در مقابل 16 درصد پروتئين خام ) . همچنين ممكن است نسبت اسيد آمينه ها به مواد ازته غير پروتئيني نيز در تشكيل مواد آلي استخوانها اهميت داشته باشد . دليل اين ادعا نتايجي است كه از پيش جيره هاي خالص و يا حاوي اسيد آمينه هاي صنعتي بدست آمده است . در برخي مواقع پيچ خوردگي گردن در گله هاي مادر بويژه خروس مشاهده شده است كه ممكن است به واسطه اختلال در متابوليسم اسيدهاي آمينه باشد اين عارضه صرفاً يك اختلال اسكلتي محسوب نشده بلكه با متابوليسم نياسين يا تريپتوفان در ارتباط ميباشد .اين ضايعه در دوره تفريخ تخم به علت كشيدگي بيشترعضلات يك طرف گردن آغاز شده و همراه با فشار وارده از آمينيون نهايتاً سبب غير طبيعي شدن استخوانهاي گردن ميشود. 

جيره هاي غذايي فقير از نظر پروتئين و يا ساير مواد مغذي ضروري موجب كاهش سرعت رشد ميشوند . تمام پرندگان يك گله داراي احتيجات غذايي كاملا ً مشابهي نيستند براي مثال كاهش متيونين جيره به ميزان 25 درصد موجب كاهش قابل ملاحظه ميانگين وزن گله ميشود . ولي متأسفانه آن تعداد از مرغان گله كه از نظر توارثي به متيونينبيشتري نياز دارند وزن بسيار كمي خواهند داشت و آنهايي كه داراي احتياجات متيونين پاييني هستند كمتـــر تحت تـــأثير چنين جيره هايي قــــرار مي گيرند و يا با سرعت طبيعي رشد مي نمايند .روش معقول براي پرورش جوجه ها با رشد اوليه بسيار آهسته تري آغاز ميشود ، برنامه محدوديت غذايي متعاقب آن مشكلات كمتري به همراه داشته و بنا براين تنش كمتري نيزايجاد ميشود . مطالعات نشان داده است كه تغذيه نيمچه هاي مادر با جيره غذايي حاوي مقادير خيلي كم پروتئين( 15-13 درصد) در هفته هاي اول زندگي به كنترل رشد كمك خواهد كرد . معمولاً در گله هاي تجاري سطوح پايين پروتئين در حدود 13 تا 14 درصد توصيه نميشود زيرا متعادل نمودن اسيد آمينه ها بسيار دشوار شده ، پر درآوري تحت تأثير قرار گرفته و در برخي موارد تهيه اين جيره ها در مقايسه با جيره هاي با محدوديت كمتر پروتئين هزينه بيشتري خواهد داشت به هر حال هيچگونه مشكلي در استفاده از جيره هاي پيش دان حاوي 15 تا 16 درصد پروتئين ملاحضه نميشود . اگر جيره هاي كم پروتئين بعنوان پيش دان مورد استفاده قرار گيرند انتظارميرود نيمچه هاي چاق تري در سن 3 تا 5 هفتگي حاصل شوند كاهش سرعت رشد بر اثربكارگيري جيره هاي حاوي پروتئين پايين تر منجر به كاهش طول ساق پا شده است .
طبقه بندي پروتئين ها :
اگر چه تمام پروتئين ها از اسيد آمينه ساخته شده اند ، ترتيب قرار گرفتن اسيدهاي آمينه در ساختمان پروتئينهاي موجود در طبيعت متفاوتند و اين اختلافات است كه خصوصيات تك تك پروتئينها رامشخص مي كند . به هر حال گاهي پروتئينها را بر اساس محلول بودن آنها درآب ، در محلول نمكي ، دراسيدها و بازها و اتانول تقسيم بنديمي كنند .

همچنين در طبقه بندي پروتئينها سعي شده كه شكل و تركيب شيميايي پروتئينها در نظر گرفته شود ، اگر چه مشخص كردن تركيب شيميايي پروتئيني نيازمند اطلاعات بيشتري در مورد ترتيب قرار گرفتن اسيدهاي آمينه در مولكول پروتئين است .
پروتئينهاي كروي :
الف )آلبومينها : پروتئينهاي محلول در آب هستند كه در مقابل حرارت منعقد ميشوند مثل آلبومين تخم مرغ .
ب) گلوبولينها : پروتئينهاي غير محلول در آبند يا خيلي كم حل ميشوند ولي در محلولهاي رقيق نمكهاي خنثي مثل نمك طعام كه از تركيب بازهاي قوي يا اسيدهاي قوي تشكيل شده است حل ميشوند . 

گلوبولينها بوسيله حرارت منعقد ميشوند ممكن است توسط محلولهاي 5 تا 10 درصد نمك طعام از بافتهاي گياهي يا حيواني جدا شوند و سپس بوسيله رقيق كردن با آب خالص رسوب داده شوند .
ج ) گلوتلينها : غير محلول در آب و حلالهاي خنثي هستند ولي در حلالهاي رقيق اسيدي و بازي محلولند مانند گلوتين گندم و ذرت .
د) گليادينها يا پرولامينها : در اتانول 70 تا 80 درصد محلول هستند ولي در آب ، الكلهاي مطلق و حلالهاي خنثي حل نميشوند ازانواع آن زئين ذرت و گندم .
هـ ) هيستونها : محلول در آب و غير محلول در در محلول آمونياك رقيق هستند جهت رسوب ساير پروتئينهاي محلول از آنها استفاده ميشود . كه همراه با اين پروتئينها منعقد ميشود و در اسيدهاي رقيق حل مي گردند ازجمله خصوصيات آنها دارا بودن اسيد آمينه هاي بازي است .
و ) پروتامينها : پروتئينهايي هستند كه وزن مولكولي آنها كم است اما مقادير فراواني اسيد آمينه باز دارند و از اين جهت مشابه هيستونها هستند . در آب محلول هستند ، بوسيله حرارت منعقد نميشوند و با اسيدهاي معدني نمكهاي پايداري را تشكيل مي دهند .
پروتئينهاي ريشه اي : 
- كولاژنها : پروتئينهاي اصلي موجود در بافتهاي پيوندي هستند كولاژنها حدود يك دوم كل پروتئينهاي بدن را تشكيل مي دهند ، در آب غير محلولند و در مقابل آنزيمهاي گوارشي مقاوم هستند ولي بوسيله جوشاندن در آب يا در اسيدها يا بازهاي رقيق به آساني به ژلاتينهاي قابل هضم و محلول تغيير مي يابند .
- آلاستين ها : پروتئينهاي بافتهاي كشدار و ارتجاعي مثل سرخرگها و مفصلها هستند اگر چه مشابه كولاژن هستند ولي به ژلاتين تبديل نمي شوند . 
- كراتين ها : پر ، مو ، منقار ، پنجه ها و شاخها داراي اين دسته از پروتئين ها هستند . اين پروتئينها بسيار نامحلول و غير قابل هضم هستند . 
- پروتئينهاي مركب : اين پروتئينها داراي مادهاي غير اسيد آمينه اي به نام گروه پروستاتيك هستند .
الف ) نوكلئو پروتئينها : اين دسته شامل نوكلئيك اسيدهاي تركيب شده با يك يا چند مولكول پروتئين است . 
ب ) موكوئيد يا موكو پروتئينها : كربو هيدراتهاي اين پروتئينها موكوپلي ساكاريدهاي حاوي آن استيل هگزوز آمين مثل گلوكز آمين يا گالاكتوز آمين و به صورت تركيبي با اسيدهاي يورونيك 
مثل گالاكتو يورنيك يا گلو كو يورونيك هستند برخي از آنها اسيد ساليك نيز دارند .
ج ) گليكو پروتئينها : كربوهيدرات موجود در اين دسته كمتر از 4درصد است . آلبومين تخم مرغ كه 7/1 درصد مانوز دارد . 
د ) ليپو پروتئينها : پروتئينهاي محلول در آب و همراه با ليستئين ، سفالين ، كلسترول یا ساير ليپيدها يا فسفو ليپيدها هستند .
هـ ) كرومو پروتئينها : تركيباتي هستند كه ازطريق اتخاذ يك پروتئين ساده با گروه پروستاتيك رنگي بوجود مي آيند . شامل هموگلوبين .
4– پروتئينها از نظر منبع و منشأ : گياهي و حيواني :
- پروتئينهاي گياهي از گياهان بدست مي آيند . 
2- پروتئينهاي حيواني كه از بافتها يا فرآورده هاي حيواني منشأ مي گيرند . 
در تغذيه طيور ارزش پروتئينها بسته به تعداد اسيد آمينه هاي اساسي موجود در آن ميباشد ولي بطور كلي پروتئينهاي گياهي از نظر تغذيه كمتر از پروتئينهاي حيواني ارزش دارند علت اين امرهمان داشتن ويتامين B12در پروتئينهاي حيواني است ولي پروتئينهاي گياهي از اين نظر بسيار فقير ميباشند ديگر آنكه پروتئينهاي حيواني در طيور يك پنجم وزن زنده و يك هفتم تا يك هشتم وزن تخم مرغ را تشكيل مي دهند . علاوه بر ساختن بافتها عمل ديگر پروتئينها ذخيره شدن آن در بدن بعنوان منابع انرژي است . در بعضي اسيد آمينه ها منابع اوليه بعضي ويتامينها را تشكيل مي دهند و نيز در ساختمان هورمون ها و آنزيمها بكار مي روند .
5 – ساختمان شيميايي اسيدهاي آمينه و پروتئين ها :
در جريان پروتئين سازي در سلول اسيدهاي آمينه به ترتيب خاصي و به صورت رشته هاي طويلي به يكديگر متصل ميشوند و سپس اين رشته ها به طريق ويژه اي با يكديگر مرتبط ميشوند و پروتئينها را تشكيل مي دهند . اتصال بين دو رشته اتصال بپتيدي نام دارد . اين اتصالها ، اتصالهاي كوالانسي قوي بين بنيان كربوكسيل (اسيدي) يك اسيد آمينه و بنيان آميني اسيد آمينه بعدي هستند . ساير اتصالهايي كه دو يا چندين رشته پروتئين را جهت ايجاد پروتئين سه بعدي به هم متصل مي كنند ، اتصالهاي يوني با اتصالهاي هيدروفوبيك هستند .
در حال حاضر ، تغذيه علمي طيور بر استفاده از انواع پروتئينهاي قابل دسترس موجود در مواد اوليه به منظور تأمين ازت قابل استفاده و اسيد آمينه هاي ضروري جهت آنابوليسم يا سوخت مطلوب پروتئين در مرغ و در هر مرحله از رشد آن مبتني است . جهت كاربرد صحيح دانش مربوط به تغذيه پروتئين ، آگاهي از خواص پروتئينها ، ساختمان پروتئينها و مصرف پروتئين بوسيله حيوان مؤثر و مفيد است . 
6- ساختمان پروتئين و پروتئين سازي : 
كشفيات دهه گذشته باعث پيشرفت قابل ملاحظه اي در دانش مربوط به پروتئين سازي توسط سلولهاي گياهي و حيواني شده است . تحقيقاتي كه مكانيزم پروتئين سازي را مورد بررسي قرار مي دهد رابطه اساسي بين ژنتيك بيوشيمي و تغذيه را روشن كرده است.پروتئين سازي درسلولهاي گياهي و حيواني دي اكسي ريبو نوكلئيك اسيد (DNA ) موجود در تقسيم سلولي كه از آن پروتئين و شيره اي ساخته ميشود كنترل مي گردد .
DNA موجود در آن سلول اطلاعات ژنتيكي مربوط به ساختمان دقيق پروتئيني را كه بايد ساخته شود تعيين مي كند و اين حالت را به صورتخواص توارثي از نسلي به نسل ديگر منتقل مي سازد . DNA با كنترل ايجاد ريبو نوكلئيك اسيدهاي (RNA ) موجود در سيتوپلاسم سلول ، توسعه و تكامل پروتئينها را در سلول كنترل مي كند . در پروتئين سازي سه نوع RNA مختلف دخالت دارند .
- RNA ريبــو زومي كـــه قسمتي از ساختمان ريبـــوزوم است ( پروتئيني خاص در ميكروزوم سلول )

- RNA ريبوزومي بــه عنوان الگويي كــه پروتئينها روي آن ســاخته مي شوند عمل مي كند .
- RNA ناقل : اسيدهاي آمينه خاصي را به ريبوزومها انتقال مي دهد .
در حيواني كه خوب تغذيه شده باشد منبعي دائمي از تمام اسيدهاي آمينه براي تمام سلولها فراهم است . اين اسيدهاي آمينه از هيدرولي ز پروتئينهاي موجود در غذا تأمين شده و توسط خون يا به صورت اسيدهاي آمينه آزاد يا به صورت پروتئينهاي خون كه در كبد ساخته شده اند انتقال مي يابند .
- RNA پيامبر : توالي اسيدهاي آمينه موجود در پروتئين را كه ساخته ميشود تعيين مي كند .
شكل اغلب پروتئينها مارپيچ – آلفا ( حلزوني است ) كه در هر پيچش 317 اسيد آمينه موجود است بعضي از پروتئينها همانند لوله هاي سخت ، خميده و در هم آميخته اند .
اتصال دي سولفيد در ميان مولكولهاي سيستئين و اتصالهاي يوني بين بنيان آميني ليزين وجود دارد و حتماً هنگامي كه بنيان غير قطبي پروتئينها با يكديگر تماس حاصل مي كند اتصالهاي هيدروفوبيكي بوجود مي آيد مانند اتصال هيدروفوبيكي اسيدهاي آمينه فنيل آلانين و سيتروزين و لوسين و ايزولوسين ، والين و ... 
وزن مولكولي بيشتر پروتئين ها بين 35000 تا 500000 متغير است به خاطر اينكه متوسط وزن يك اسيد آمينه حدود 115 است از تعداد اسيدآمينه هاي موجود در اغلب پروتئينها حدود 30 تا 500 است .
7- خواص پروتئين ها و اسيدهاي آمينه : 
خواص پروتئين ها به اسيدهاي آمينه آنها بستگي دارد . بعضي از اين خواص عبارتند از تعداد اسيدهاي آمينه اسيدي و بازي موجود در آنها – گروههاي يوني موجود در آنها – تعداد و اندازه نسبي مراكز هيدروفوبيك موجود در آنها – وجود يا عدم وجود كربوهيدراتها – ليپيدها يا فسفاتها – و اينكه آيا پروتئينها محبوس كننده هستند و قادرند با يك يا چند عنصر معدني چند ظرفيتي قفل شوند و كيلات تشكيل دهند يا خير .
به دليل اينكه اسيدهاي آمينه دا راي يك بنيان بازي ( گروه آميني ) و يك بنيان اسيدي (گروه كربوكسيلي) هستند خاصيت آمفوتر دارند ، يعني بين آنها و اسيدها و بازها فعل و انفعال انجام مي پذيرد . 

خواص نسبي اسيدي در مقايسه با خواص بازي يك اسيد آمينه با اسيد آمينه هاي ديگر متفاوت است . اسيدهاي آمينه تك آميني ، تك كربوكسيلي ، يونهاي سويتر يعني يونهاي دوطرفه نام گرفته اند . 

پروتئينها به عنوان بافرهاي بسيار خوبي عمل مي كنند و به علت بالا بودن وزن مولكولي و پايين بودن درجه تجزيه شان نقش مهمي را در فشار اسنري ، محلولي كه حاوي پروتئينها ست ايفا مي نمايد . اين خواص بافري و فشار اسنري پروتئينها داراي اهميت اساسي در حفظ حالت يكنواختي بدن است .

بعضي از پروتئينها داراي گروههاي خاصي هستند كه به خودي خود يا موادي كه وارد بدن مي شوند فعل و انفعالاتي كه انجام مي دهند اين پروتئين ها پادزهر يا آنتي بادي و مواد خارجي آنتي ژن نام دارد . 
8- تجزيه اسيدهاي آمينه :
بيشتر اسيدهاي آمينه در مرغ ، در كبد و كليه تجزيه مي شوند . بعلت عدم وجود سيكل تشكيل اوره در پرندگان آرژنين در بدن آنها ساخته نميشود بنابراين آرژنين براي مرغها يك اسيد آمينه ضروري است حداقل دو آنزيم مجزا كه براي سنتز آرژنين لازم در كليه طيور وجود ندارد و تقريباً طيور فاقد تمام آنزيمهاي موجود در سيكل تشكيل اوره در كبد خود هستند در پرندگان نيز همانند بيشتر 
پستانداران ، اورنتين از اسيد گلوتاميك ساخته ساخته نمي شود . سيترولين مي تواند توسط كليه مرغ به آرژنين تبديل شود و تا حدودي جانشين آرژنين موجود در جيره جوجه ها شود . 
مرغها مكانيزم ويژه اي براي دفع اسيدهاي آروماتيك ،مثل اسيد بنزوئيك هستند قبل از دفع از اين آنزيم ميتوكندري هاي كليوي يافت 
مي شود . مصرف مقادير زيادي از آرژنين ليزين ، يا ساير اسيدهاي آمينه ديگر مثل هيستيدين ، ايزولوسين ، تيروزين ، و اورينتين ، مقدار اين آنزيم را افزايش مي دهد . اندكي افزايش در مقدار ليزين جيره مي تواند افزايش فعاليت آرژيناز كليوي و در نتيجه تجزيه بيشتر آرژنين را باعث شود اين عمل باعث ايجاد مقاومت ميان آرژنين – ليزين ميشود . كه در آن مازاد ليزين رشد را كاهش ميدهد و اين كاهش رشد را مي توان با افزودن آرژنين جيره برطرف كرد . به همين دليل است كه مقدار ليزين موجود در جيره جوجه هاي در حال رشد نبايستي بيشتر از 2/1 برابر مقدار آرژنين آن باشد . زيادي اسيدهاي آمينه كه باعث افزايش فعاليت آرژيناز كليوي در طيور ميشود ، نياز جوجه ها را به آرژنين بالا مي برد . به هر حال در مقايسه با ليزين مقادير بيشتري از اين اسيدهاي آمينه براي تأثير گذاشتن بر احتياج آرژنين لازم است .
بعضي از اسيدهاي آمينه موجود در جيره قادرند كه فعاليت آنزيم آرژيناز كليوي در پرندگان را به شدت كاهش دهند . تغذيه 5/0 درصد از اسيدهاي آمينه آلفا – آمينو ايزو بوتريك اسيد
( AIB) سبب كاهش فعاليت آنزيم آرژيناز موجود در كليه طيور ميشود . در چنين شرايطي تجزيه آرژنين بشدت كاهش مي يابد و تغذيه جيره اي با مقادير كم آرژنين همراه با افزودن AIB ممكن است باعث بهبود رشد شود . ازدياد تريونين و گليسين اثرات مشابه AIB را دارد . مكانيزم رابطه فراواني اسيدهاي آمينه و فعاليت آرژيناز كليوي در جوجه ها مشخص نشده است . مكانيزمي كه در بالا از آن ياد شده در كليه و كبد پستانداران اتفاقي نمي افتد ، اما به نظر مي رسد كه حداقل در بعضي از پرندگان كه مورد مطالعه قرار گرفته اند منحصر به فرد باشد .طريق ادرار اين تركيب با اورنتين تركيب ميشود و دي بنزوئيل – اورنتين ايجاد ميكند چون اورنتين بايستي از آرژنين گرفته شود ، مصرف مقادير زياد اسيد بنزوئيك مي تواند منجر به كمبود آرژنين در جوجه شود . آنزيم اصلي در تجزيه آرژنين در مرغ آرژيناز است كه تشكيل اوره و اورنتين را از آرژنين باعث مي شود .
9- هضم و جذب پروتئينها :
پروتئينها پس از ورود به دستگاه گوارش بوسيله تعدادي از آنزيمهاي هيدرولتيك كه به طريق زنجيره اي عمل مي كند مورد حمله قرار مي گيرند . پروتئينهاي خام طبيعي در مقابل آنزيمها مقاومند ، لذا بايستي قل از هضم شكل سه بعدي آنها شكسته شود و به رشته هاي ساده ، كه هر اتصال پپتيدي را در معرض حمله آنزيمها قرار دهد ، تبديل شوند . انسان بيشتر از غذاي پخته و تغيير شكل يافته مصرف ميكند ولي طيور غذاي خود را به طور طبيعي و تغيير حالت نداده دريافت ميكنند و تغيير حالت در غذا بايستي در پيش معده و سنگدان انجام پذيرد . تعداد اتصالهاي مولكولهاي موجود در پروتئين خام ممكن است معدود باشد كه در اين صورت براي فعاليت پروتئازها قابل دسترس است شرايط اسيدي پيش معده و سنگدان سبب شكسته شدن اتصالها ميشود به طوريكه اغلب اتصالهاي پپتيدي حساس و پپسين در معرض فعاليت اين آنزيم قرار مي گيرند . به محض شروع هضم پروتئين توسط پپسين ، افزايش چشمگير در دسترسي به اتصالهاي پپتيدي براي هيدروليز بوسيله آنزيمهاي روده اي بوجود مي آيد . پلي پپتيدي هاي حاصل از هضم پپسين بوسيله تريپسين ، كيموتريپسين ، و آلاستاز روده اي شكسته ميشوند . در اثر فعاليت اين آنزيمها ، تعداد زيادي اتصالهاي پپتيد انتهايي آزاد ميشوند و توسط آمينو پپتيدازها ،كربوكسي پتپيدازها و ساير پپتيدازهاي موجود در مجرا يا مخاط ديواره روده كوچك مورد حمله قرار مي گيرند . هرآنزيم بايد فعاليت خود را در هيدروليز تواتري پروتئين انجام دهد . دراغلب شرايط ، ماده هيدروليز شده در اثر فعاليت يك آنزيم ، ماده فعال كننده آ‹زيم بعدي است . توقف فعاليت هر يك از آنزيمهاي هيدروليز كننده ، بخصوص آنزيمهاي شروع كننده پپسين و تريپسين كاهش قابل ملاحظه اي را در هضم پروتئينهاي جيره بوجود مي آورد .پس ازصرف غذا ، انعكاس عصبي از طريق اعصاب مخاط دستگاه گوارش باعث شروع ترشح شيره گوارشي در پيش معده ميشود . اين شيره حاوي اسيد كلريدريك ، پروتئازها ، موسين است . از سلولهاي پتپيدي پيش معده پپسينوژن ترشحح ميشود . افزايش غلظت پپسينوژن سبب افزايش توليد اسيد كلريدريك ميشود . قبل از ورود غذا به پيش معده و سنگدان ، PH ترشحات موجود در اين اعضا از 15-2 كمتر است ولي به دليل اثرات بافري غذا PH به حدود 5/3- 5 مي رسد . هنگامي كه كيموس نيمه هضم شده وارد روده كوچك ميشود . كاهش حالت اسيدي و احتمالاً مكانيزمهاي ديگري باعث ترشح هورمون گاسترين ميشود . كه اين هورمون ترشح بيشتر اسيد كلريدريك را باعث مي گردد . اسيد كلريدريك پيش معده را در PH كمتر از 5 باعث تبديل پپسينوژن به پپسين ميشود . اين تبديل به علت جدا نشدن زنجيره پلي پپتيدي و اجزاي پپتيدي ، كه مانع ازفعاليت پپسينوژن ميشود است . پپسين تعداد زيادي ازاتصالهاي پپتيدي را هيدروليز ميكند . مقدار لترين آنها والين و لوسين ، تيروزين و لوسين يا بين اسيدهاي آمينه آروماتيك مثل فنل آلانين – تيروزين است .
هدف از تجزيه پروتئينها در پيش معده و سنگدان فراهم ساختن رشته هاي پپتيدي براي هيدروليز بعدي توسط آنزيمهاي روده اي است . مقدار پروتئين جيره در سرعت تخليه معده در موشهاي صحرايي مؤثر است . جيره هاي كم پروتئين باعث ميشوند كه غذا به سرعت از معده بگذرد . درصورتيكه جيره هاي پر پروتيئن با ايجاد مكانيزمي برگشتي سرعت تخليه غذا را كاهش مي دهند در نتيجه پروتئينهاي خام مصرف شده بهتر تغيير حالت مي يابند و حل ميشوند . چون مرغ به طور مداوم غذا ميخورد تصور ميشود كه مكانيزمي متفاوت با آنچه در موش صحرايي و ساير حيوانات تك معده ايانجام مي پذيرد ، تخليه پيش معده و سنگدان را كنترل مي كند . به هر حال هنكامي كه ورود اوليه غذا به چينه دان مورد بررسي قرار مي گيرد اين احتمال بوجود مي آيد كه تخليه متوالي غذا از چينه دان به پيش معده و مكانيزم موجود در ترشح شيره گوارشي و تخليه معده در مرغ ، تفاوت چنداني با آنچه در پستانداران از جمله موش صحرايي اتفاق مي افتد وجود ندارد .
10- تعادل نيتروژن : 
هنگامي كه تعداد پروتئين جيره بتدريج افزايش يافت ، مقدار پروتئين از دست رفته كاهش پيدا مي كند تا هنگامي كه مقدار پروتئين مصرفي دقيقاً برابر مقدار پروتئين از دست رفته بدن شود كه در آن نقطه تعادل نيتروژن بدست مي آيد . اين روش امروزه براي تعيين مؤثر بودن جيره داده شده براي حفظ و نگهداري حيوانات در خالت تعادل نيتروژن مورد استفاده قرار مي گيرد .
11- مقايسه پروتئينهاي گياهي و حيواني در تغذيه طيور :
گرچه بعضي از حيوانات گياهخوار و بعضي ديگر گوشتخوارند ، پاره اي از آنها مثل طيور همه چيز خوارند . اين دسته بندي بر اساس نوع غذاي مصرف شده توسط حيوانات مختلف و بر حسب عادت طبيعي آنها انجام شده است و ارتباطي با اختلافات ويژه ارزش پروتئينهاي گياهي در مقايسه با پروتئينهاي حيواني ندارد . هنگام افزورن منابع پروتئين حيواني ، نظير پودر ماهي ، پودر گوشت و پس چرخ خشك ، به جيره طيور نتايجي حاصل شده كه نسبت به جيره هاي مشابه حاوي پروتئينهاي گياهي برتري كامل داشت 
رمز برتري ارزش پروتئين هاي حيواني كي پس از ديگري روشن شد . در حال حاضر مشخص شده است كه پروتئينهاي گياهي از قابليت هضم بالايي برخوردارند و غالباً حرارت داده ميشوند تا عوامل بازدارنده رشد در آنها از بين برود و در صورت لزوم اسيدهاي آمينه ضروري نيز به آنها افزوده ميشود كه در اين صورنتايجي يكسان و گاهي بهتر از نتايج بدست آمده با مكملهاي پروتئين حيواني ايجاد خواهند كرد . عوامل مؤثر در برتري پروتئينهاي حيواني در مقايسه با پروتئينهاي گياهي عبارتند از 1- تأمين كلسيم و فسفر بوسيله استخوان در پروتئنيهاي حيواني 2- ويتامينهاي گروه B بخصوص ريبو تلادوين موجود در پس چرخ خشك 3- ويتامين 12B كه فقط در مواد حيواني موجود است و در گياهان وجود ندارد 4- اسيدهاي آمينه متيونين و ليزين كه در ماهي ، تخم مرغ و پنير فراوانتر از منابع پروتئين گياهي است .
12- گياهان بعنوان منابع اصلي پروتئينها :
هر قسمتي از گياه ( دانه ، برگ ، ساقه ) داراي پروتئينهاي خاصي هستند گياهان با استفاده از نور خورشيد و كربن در جريان عمل فتوسنتز قالب اصلي پروتئينها را مي سازند و بنيان آميني حاصل از آمونيومهاي معدني و يا نمكهاي نيترات موجود در آب را وارد ساختمان پروتئين مي كنند . 22 اسيد آمينه اي كه به عنوان سنگهاي 
ساختمان تمام پروتئينها شناخته شده است به آساني توسط گياهان ساخته ميشود . به هر حال حيوانات مي توانند فقط 12 اسيد آمينه بسازند بنابراين براي تأمين اسيدهاي آمينه اوليه كه به اسيدهاي آمينه ضروري معروفند به گياهان متكي هستند .
گياهان انواع مختلف پروتئينها را ميسازند و در قسمتهاي مختلف خود به مقادير متفاوتي ذخيره مي كنند . بعضي گياهان بيشتر ازسايرين پروتئين مي سازند . دانه هاي دو لپه اي مثل دانه هاي روغني ، در مقايسه با غلات منابع غني تري از پروتئين هستند ، به عنوان مثال دانه خشك سويا 43 درصد پروتئين دارد در صورتيكه ذرت خشك تنها 10 درصدپروتئين دارد . قسمتهاي سبز گياهان ، علفهاي جوان تازه ، برگها در مقايسه با ساقه و برگهاي مسن تر كه سلولز بيشتري دارند حاوي مقدار زيادتري پروتئين هستند. (20 تا 25 درصد ماده خشك ) 
13- نياز حيوان به اسيدهاي آمينه :
همانند گياهان ، حيوانات پروتئنيهايي را كه داراي 22 اسيد آمينه هستند مي سازند اما برعكس گياهان ، حيوانات قادر نيستند تمام اسيدهاي آمينه را بسازند . اسيدهاي آمينه اي كه در بدن حيوانات ساخته نميشود بايد از طريق غذا تأمين شود از اين رو اسيدهاي آمينه ضروري نام دارند و آنهايي كه توسط حيوان ساخته ميشود ، 
اسيدهاي آمينه غير ضروري نام دارند از ميان آنها برخي به اندازه اي كه حداكثر رشد را تضمين كنند ساخته نميشود ، بنابراين بايستي توسط غذا تأمين شود .
اسيدهاي آمينه ضروري شامل : آرژنين – ليزين – هيستيدين – لوسين – ايزولوسين – والين – متيونين – تريونين – تريپتوفان – فنيل آلانين 

- اسيدهاي آمينه غير ضروري شامل : آلانين – اسيد اسپارتيك – اسپارژين – اسيد گلوتاميك- هيدروكسي پرولين – گليسين – سرينن – پرولين 
- اسيدهاي آمينه نيمه ضروري شامل : تيروزين كه از فنيل آلانين ساخته ميشود و سيستئين از متيونين و هيدروكسي ليزين از ليزين ساخته ميشوند .
و در بعضي شرايط سرين و گليسين به اندازه نياز بدن ساخته نميشود و بايد به جيره اضافه كرد هنگاميكه جيره هاي متشكله از اسيدهاي آمينه مصنوعي به كاربرده شود براي رسيدن به حداكثر رشد افزودن پرولين ممكن است ضروري باشد .
14 -عوامل مؤثر بر احتياجات اسيد آمينه اي :
علاوه بر نياز بيشتر به تمام اسيدهاي آمينه ب هنگام افزايش انرژي جيره عوامل ديگري كه ممكن است احتياجات اسيد آمينه بخصوصي 
را تغيير دهند عبارتند از 1- پراكسيد شدن چربيهاي غير اشباع ، آلدئيدهايي توليد مي كنند كه ممكن است ليزين را غير فعال كند 2- كنجاله سوياي خام باعث هيپرتروفي لوزالمعده ميشود . تريپسينوژن خروجي افزايش مي يابد كه داراي مقدار متيونين بيشتري است سپس احتياج به متيونين جيره اي افزايش مي يابد . 3- بعضي از آنتي بيوتيكهـــا با كاهش تخريب اسيدهـــاي آمينه به آنها كمك مي كنند 4- لاسالوسيد نياز به اسيدهاي آمينه گوگرد دار را تا حدود 1/0 درصد كاهش مي دهد و افزايش وزن پـــر در جوجه هاي گوشتي را در بستر به دنبال خواهد داشت 5-ازدياد يك يا چند اسيدهاي آمينه 
ضروري نياز به اولين اسيد آمينه محدود كننده رشد را افزايش خواهد داد .
كمبود جزئي پروتئين يا يكي از اسيدهاي آمينه ضروري در مرغان تخمگذار سبب كاهش اندازه تخم مرغ ميشود . با افزايش شدت كمبود ، توليد تخم مرغ كاهش مي يابد ، مرغها كاهش وزن خواهند داشت و در شرايطي كه كمبود نسبتاً شديد تر باشد مرغها قادر به جانشيني تعداد پرهايي كه به طور طبيعي در روز از دست مي دهند نخواهد بود . كمبود شديد پروتئين يا يكي از اسيدهاي آمينه ضروري منجر
به پرريزي كامل و توقف تخمگذاري ، همراه با تحليل ماهيچه و كاهش شديد وزن بدن خواهد شد .



15- اسيدهاي آمينه مصنوعي :
خوشبختانه دو اسيد آمينه بسيارمهم يعني ليزين و متيونين براي جيره نويسي تجارتي به صورت نسبتاً خالص در دسترس است .
16- اثر ازدياد اسيدهاي آمينه در جيره :
گاهي در شرايط خاص ممكن است افزودن مقدار ناچيزي از يك اسيد آمينه باعث كاهش رشد جوجه ها شود . هارپر اثر اين گونه اسيدهاي آمينه را به سه صورت ، نامتعادلي اسيد آمينه اي ، رقابت اسيدآمينه اي يا سموميت اسيد آمينه اي مشخص كرده است . حالت نامتعادلي اسيدآمينه اي زماني به خوبي روشن ميشود كه ازيك جيره كم پروتئين استفاده شود . در اين شرايط وقتي اسيدآمينه اي كه از نظر محدوديت رشد در درجه دوم 

قرار داشته باشد به جیره افزوده شود سبب کاهش رشد میشود .و این کاهش رشد باافزودن اولین اسید آمینه محدود کننده رشد بر طرف میشود . کاهش رشد به دلیل عدم تعادل اسید آمینه ای به خوبی مشخص نیست اما به نظر میرسد که بعضی جهات با کنترل مصرف غذا در ارتباط باشد . در اغلب اوقات ممکن است با تغذیه اجباری ، تزریق انسولین یا نگهداری حیوانات در هوای سرد اثرات 
عدم تعادل اسیدآمینه از بین برود . هنگامیکه جیره حاوی مقادیر حاشیه ای از تریونین باشد ازدیاد سرین فعالیت تریونین در هیدروژناز و تریونین آلدولاز را افزایش می دهد ، اما به نظرمیرسد قسمت اعظمی از کاهش رشد به کاهش مصرف غذا ، که از خصوصیات سایر نامتعادلهای اسیدآمینه ای است مرتبط باشد زمانی که جوجه های تغذیه شده باجیره های کم تریونین و تریپتوفان یا سایر اسیدهای آمینه باز منشعب متعادل شده خورانده شود ، نامتعدلی تریونینحاصل میشود .
در حال رقابت کاهش رشد ناشیاز از ازدیاد یک اسیدآمینه ساده با افزودن اسیدآمینه ای که از نظر ساختمانی مشابه با آن اسیدآمینه است بر طرف میشود . زیادی لوسین سبب کاهش رشد میشود مگر اینکه ایزولوسین و والین به جیره اضافه شود . همچنین ازدیاد ایزولوسین یا والین رشد را به شدت کاهش میدهد و مصرف لوسین بیشتر در جیره این اثرات را از بین میبرد .

افزایش لیزین در جیره طیور نیاز به آرژنین رابه شدت افزایش میدهد . نسبت لیزین به آرژنین قبل از اینکه افزایش مقدار جزیی لیزین بتواند رشد را کاهش دهد نمیتواند بیشتر از 1: 2/1 باشد .
جیره های حاوی کازئین به عنوان یک منبع پروتئینی برای جوجه های جوان نسبت سرین به آرژنین 1: 2/1 دارا هستند . احتیاج به 
آرژنین در جیره های حاوی کازئین بیشتر از جیره های حاوی منابع پروتئینی کم لیزین است مازاد آرژنین بجز در مواقعی که کمبود لیزین وجود داردتأثیری در نیازبه لیزین ندارد احتمالاً به دلیل پایین بودن سوخت و ساز لیزین غلظت آن در پلاسما و مایع میان بافتی افزایش می یابد . آرژنین به این شدت تجمع نمی یابد به نظر میرسد سریعاً توسط جوجه ها تجزیه میشود . ممکن است این امر عاملی در تأثیر ناچیزآرژنین در سوخت و ساز لیزین به حساب آید . 

مصرف بیش از حد بعضی از اسیدهای آمینه سمی میباشد این سمیت تا اندازه ای ولی نه به طور کامل ، با افزودن بعضی اسیدهای آمینه دیگر برطرف میشود . به خصوص متیونین در مقادیربالا نقصان دهنده رشد است .

تیروزین ، فنیل آلانین ، تریپتوفان و هیستیدین اگر از حد 2 تا 4 درصد بیشتر باشند سمی خواهند بود در صورتیکه جیره از نظر تیاسین یا اسید فولیک فقیر باشد ، گلیسین برای جوجه ها سمی میشود . با تأمین این فاکتورهای موثر در سوخت و ساز گلیسین ، جوجه ها می توانند مقادیر بالاتری از گلیسین را تحمل کنند . اثراتزیانآور ازدیاد اسیدهای آمینه بیشتر در جریان تحقیق در مورد احتیاجات اسیدهای آمینه یا تنظیم جیره های خاص مشاهده میشود . 
اما در شرایط معمولی و عملی ، جیره ها بیشتر با شکل کمبودهای اسید آمینه مواجه هستند .
17- ارزش بیولوژیک پروتئین برای مرغ :
مشخصه هر پروتئین دارا بودن ترتیب اسیدآمینه ای خاصی است که دقیقاً از دانه اصلی یادانه مادر به نسل بعد منتقل میشود بعضی از پروتئینهای ساده منابع خوبی از تمام اسیدهای آمینه ضروری هستند . بعضی از پروتئینها از لحاظ یک یا چند اسیدآمینه فقیر یا فاقد آنند . 

به هر حال اگر حتی یک اسیدآمینه ضروری وجود نداشته باشد ، ارزش بیولوژیکی پروتئنی ناچیز است . ترکیب کلی اسیدآمنیه ای یک دانه به ترکیب نسبی انواع مختلف پروتئینهای موجود در دانه بستگی دارد . ارزش بیولوژیکی ذرت میتواند با تغییر نسبی مقادیر انواع مختلف پروتئینهای دانه ذرت بهبود یابد . هیپرید معمولی ذرت نه تنها به عنوان منبع فقیری از پروتئین شناخته شده ، بلکه همچنین به دلیل فقر بعضی از اسیدهای آمینه ضروری ، به خصوص لیزین ، پروتئین آن برای حیوانات ازارزش بیولوژیکی پایینی برخوردار است . کمبود لیزین ذرت به دلیل وجود مقدار زیادی پروتئین زئین است ، که دراین پروتئین دارای مقادیر کمی لیزین و تریپتوفان است . 

بایستی دانه ای از ذرت را که دارای مقدار کمتری زئین و درصد بیشتری ازگلوتلین است را در جیره طیور منظورداشت چون گلوتلین دارای مقادیر زیادتری لیزین و تریپتوفان است . ذرت اوپاک – 2 دارای ارزش بیولوژیکی بالاتری برای طیور سایر حیوانات است زیرا لین واریته دارای لیزین و تریپتوفان و سایر اسیدهای آمینه ضروری به حدکافی است که تقریباً احتیاجات حیوانات را تأمین می کند .

تمام پروتئینهای موجود در مواد گیاهی برای حیوانات مفید نیستند برای مثال سویا که فراونترین منابع پروتئینی برای مصرف در غذای طیور است معایبی دارد . علاوه بر دارابودن مقدار زیادی پروتئین گلیسین که از لحاظ اسیدهای آمینه بجز متیونین بسیار متعادل است سویا حاوی مقداری پروتئین است که برای جوجه ها زیان آور است این پروتئینها رشد را متوقف می سازند ، در هضم پروتئینها دستگاه گوارش ایجاد اختلال می کند وباعث بزرگ شدن لوزالمعده میشوند و در جذب چربیها در جوجه جوان نیز اختلال ایجاد می کند . خوشبختانه با حرارت دادن سویا یا کنجاله آن پروتئینهای مضر آن از بین میرود .
18- تغذیه پروتئنی و اسیدهای آمینه در طیور :
تغذیه علمی پروتئین در طیور بر اساس پروتئین خام جیره نیست بلکه بر اساس مقدار اسیدهای آمینه در جیره و قابل استفاده بودن بیولوژیکی هر اسیدآمینه ضروری همراه با مقادیری از ازت غیر پروتئینی برای تأمین نیاز جوجه ها به اسیدهای آمینه غیرضروری در سطح سلولی و همراه با سایر عناصر لازم برای ساخت موثر و اقتصادی پروتئینهای بافتهای بدن و تخم مرغ است . 

مرغ میتواند مصرف غذای خود را به منظور بدست آوردن مقدار کافی انرژی جهت نیل به حداکثر رشد در حدودی از انرژی قابل سوخت و ساز موجود در جیره تقریباً بین 2800 تا 3400 کیلوکالری در نوسان است ، تنظیم کند . در اواخر سال 1970 دو پیشرفت جدید حاصل شد که توصیه های لازم در مورد مقادیر مقادیر پروتئین مورد نیاز نیمچه های جانشین و جوجه های گوشتی را تغییرداد . 

ایندو پیشرفت عبارتند از : 1- درک بهتر اهمیت تعادل جیره های متداول از لحاظ متیونین و سیستین که منجر به کاربرد جهانی این اصل در کاربرد تجارتی شد . در نتیجه پروتئین موجود در جیره 

نیمچه های جانشین که به نحو مطلوبی متعادل شده بود ، با راندمان حدود 61 درصد در مقایسه با میزان 55 درصد جیره های نامتعادل ، مورد استفاده قرار گرفت . به طور مشابهی جیره هایمتعادل برای جوجه های گوشتی باراندمان حدود 67 درصد در مقایسه بامیزان 64 درصد جیره های نامتعادل مورداستفاده قرار گرفتند . این پیشرفت علمی جدید نیاز به پروتئین جیره را کاهش میدهد .

2- به دلیل پیشرفتهای ژنتیکی به دست آمده توسط اصلاح کنندگان نژاد ، امروز سرعت رشد به خوبی در دو هفته اول دوره رشد در سویه های لگهورن سفید و نژادهای گوشتی افزایش یافته است . این پیشرفت نیاز به پروتئین را فقط در دو هفته اول رشد افزایش داده است .
برای بهره گیری از این دو مزیت، مصرف پیش دانه برای نیمچه های جانشین و جوجه های گوشتی در دو هفته اول مطلوب به نظر میرسد .
19- تنظیم میزان پروتئین جیره در رابطه با انرژی آن :
مرغ لگهورن سفيد مي تواند مصرف خوراك خود را زماني كه جيره مرغ تخمگذار حاوي تقريباً 2500 تا 3000 كيلو كالري انرژي قابل سوخت و ساز را دريافت مي كند تنظيم كند اگر انرژي جيره كاسته شود مصرف خوراك بالا ميرود و هنگاميكه انرژي جيره افزايش 

يابد مصرف خوراك كاسته ميشود . پس ضروري است كه ميزان پروتئين جيره بر اساس مقدار انرژي آن تنظيم شود . نسبت انرژي قابل سوخت و ساز به پروتئين براي تأمين حداقلل پروتئين لازم بايستي 10 درصد كاسته شود . اين نسبتها بايستي روزانه 17 گرم پروتئين را براي مرغ تأمين كند . احتياجات پروتئيني و انرژي مرغهاي لگهورن سفيد همراه با خوراك مصرفي پيش بيني شده در راندمان استفاده از غذا براي هواي سرد و گرمك كه درصد پروتئين جيره مي تواند از 15 درصد در هواي سرد و با جيره اي حاوي 2600 كيلوكالري انرژي قابل سوخت و ساز ، تا 21 درصد هواي گرم با استفاده از جيره اي حاوي 3350 كيلوكالري انرژي قابل سوخت و ساز متغير باشد . 

20- پروتئينها و خاصيت جوجه در آوري : 
اگر پروتئين جيره غذايي كمتر از12 درصد باشد سبب كاهش خاصيت جوجه درآوري ميشود . كيفيت پروتئين نيز درامرجوجه درآوري اثرفراواني دارد. پروتئينهايي كه منشأ حيواني دارند سبب افزايش اين خاصيت ميشود بدليل داشتن ويتامين B12 ( عامل APF ).
21- عوارض و علائم ازدياد و كمبودهاي پروتئين يا اسيدهاي آمينه ضروري :
كمبود خفيف پروتئين يا يكي از اسيدهاي آمينه ضروري در جوجه هاي در حال رشد منجر به كاهش رشد كه متناسب با درجه كمبود است ميشود به دليل اينكه مقدار پروتئين در جيره بايد بر حسب انرژي جيره بيان شود كمبود پروتئين ممكن است زيادي انرژي ناميده شود .

كمبود پروتئين سبب ذخيره چربي در بافتها ميشود ، زيرا در حالت كمبود ، جوجه به علت عدم كفايت پروتئيني يا اسيد آمينه براي رشد قادر به استفاده از انرژي نخواهد بود بنابراين حيوان بايستي زيادي انرژي را به چربي تبديل كند . كمبود شديد پروتئين يا حتي يك اسيدآمينه ساده منجر به كاهش شديد و شهود رشد ميشود مقدار كاهش رشد تقريباً 6 تا 7 درصد وزن بدن در روز است .

ازدياد پروتئين ، حتي هنگاميكه جيره از لحاظ تمام اسيدهاي آمينه ضروري متعادل باشد منجر به كاهش رشد ، كاهش در ذخيره چربي ، افزايش مقدار اسيد اوريك خون ميشود .

ازدياد مصرف آب ، به منظور دفع ازدياد اسيد اوريك ممكن است منجر به مرطوب شدن بستر شود همچنين ازدياد پروتئين در حيوان ايجاد استرس مي كند كه شواهد آن بزرگ شدن غدد فوق كليوي و افزايش توليد آدرنو كورتيكو استروئيدها است .
22- احتياجات روزانه پروتئين جوجه هاي در حال رشد :
پروتئين مورد لزوم براي جوجه هاي در حال رشد به سه دسته تقسيم ميشوند : 
1- پروتئين لازم براي رشد بافتها 
2- پروتئين لازم براي نگهداري بدن 
3- - پروتئين لازم براي رشد پرها .
رشد بافت : لاشه مرغ حدود 18 درصد پروتئين دارد با رضب افزايش وزن روزانه ( بر حسب گرم ) در 18/0 (درصد پروتئين بافتها ) تقسيم بر 61/0 (راندمان استفاده از غذا ) پروتئين لازم براي رشد بافت محاسبه ميشود .

نگهداري : مرغ روزانه 250 ميلي گرم نيتروژن با منشأ داخلي به ازاي هر كيلوگرم وزن بدن از دست مي دهد . ضرب مقدار نيتروژن در عدد 25/6 نشان ميدهد كه مقدار پروتئين از دست رفته بازاي هر كيلوگرم وزن بدن 1600 ميلي گرم در روز است . بنابراين مقدار پروتئين جهت نگهداري با ضرب وزن بدن (بر حسب گرم) در 0016/0 و تقسيم اين عدد بر 61/0 محاسبه ميشود . 
رشد پر : در سه هفتگي 4 درصد وزن بدن را پرها تشكيل مي دهند كه اين مقدار در هفته چهارم به 7% ميرسد و بعد از آن نسبتاً ثابت است پر حدود 82% پروتئين دارد بنابريان با ضرب 4 يا 7 درصد در ميزان رشد روزانه بدن ( بر حسب گرم )سپس ضرب اين عدد در 82/0 (درصد پروتئين پرها ) و تقسيم آن بر 61/0 ميتوان مقدار پروتئين لازم جهت رشد پرها را محاسبه كرد . 
با استفاده از فرمول زير مقدار پروتئين مورد لزوم جوجه هاي تخمگذار بدست مي آيد: 
*براي اندازه گيري نياز روزانه پروتئين جوجه هاي گوشتي با جانشيني 67/0 به جاي 61/0 راندمان استفاده ميشود .
* مقدار پروتئين نيمچه ها از سن 8 تا 12 ماهگي حدود 16 تا 17/0 از اسيدهاي آمينه ليزين و متيونين با جيره حاوي 3200 كيلوكالري انرژي كه مقدارش به ترتيب تقريباً 68/0 و 32/0 درصد است .

جيره هايي كه به آنها متيونين اضافه شده و حاوي 3200 كيلوكالري انرژي در هر كيلوگرم غذا براي مرغان گوشتي بايد در دو هفته اول رشد 5/26 درصد پروتئين داشته باشد بعد از 2 هفتگي جيره رشد حدود 22 درصد پروتئين از 2 تا 6 هفتگي و مصرف جيره خاتمه دهنده با 5/19 درصد پروتئين از 6 هفتگي تا موقع كشتاري كه داراي 
3300 كيلوكالري انرژي قابل سوخت و ساز در كيلو باشد اقتصادي است . 
23 – احتياجات روزانه پروتئين و اسيدهاي آمينه به كمك مقادير ذخيره شده يا استفاده شده توسط مرغ در روز :
از جيره هاي متعادل ، راندمان مصرف پروتئينها براي مرغان تخمگذار فقط در خدود 61 درصد است . بنابراين مقدار پروتئين مصرفي در روز تقريباً 61 درصد ميتواند براي رشد بافتها ، پرها و جانشيني دفع روزانه ازت داخلي در بدن نگهداري ميشود . مقايسه پروتئين نگهداري شده توسط سويه هاي گوشتي در حال رشد با احتياجات پروتئيني آنها نشان ميدهد كه راندمان نگهداري پروتئين در اين سويه ها 67 درصد است . ئلي راندمان بعضي از اسيدهاي آمينه ضروري به خصوص آنهايي كه در ساير واكنشهاي بدن غير از پروتئين سارس بكار نمي روند چنانچه به مقدار حداقل مورد احتياج در جيره تأمين شوند حدود 85 درصد است .
24- احتياجات پروتئيني نيمچه هاي در حال رشد لگهورن سفيد :
بدليل اينكه رشد سريع در مورد اينگونه جوجه ها حياتي و مد نظر نيست ، مقدار انرژي موجود درجيره آنها كمتر از جوجه هاي گوشتي است . شروع سن بلوغ كه در لگهورن سفيد در سن حدود 18 هفتگي است ، نيمچه ها بايستي جيره هاي مرغان تخمگذار را دريافت كنند . 

پروتئين براي دوره پيش رشد از ده تا دو هفتگي براي HBW و LBW از 20 تا 2/22 گرم مورد نياز است پروتئين براي دوره پيش رشد از (2 تا 8 هفتگي ) براي LBW 18 تا 4/21 گرم و براي HBW از 5/17تا 9/20 گرم مورد نياز است .

پروتئين براي مرحله تكامل نيمچه ها از 8 تا 18 هفتگي براي LBW 5/13 تا 1/14 و براي HBW از 5/14 تا 2/16 گرم پروتئين البته در شرايط متغير انرژي از 26000 تا 31000 مورد نياز ميباشد . 

تغذيه جوجه خروسها با همان شرايط غذاي مصرف شده بوسيله نيمچه باعث رشد رضايتبخش در آنان خواهد شد البته جوجه خروسها غذاي بيشتري مصرف مي كنند . چون نيمچه ها قادرند خود را با حد وسيعي از مقادير انرژي و پروتئين در جيره تطبيق دهند ، لذا مقادير پروتئين و اسيدآمينه مورد نياز روزانه را بر اساس مصرف روزانه غذا به مقدار اسيدهاي آمينه ضروري و مقدار پروتئيني كه روزانه در بافتها ذخيره ميشود به اضافه مقدار لازم براي نگهداري بدن در روز محاسبه مي كنند .
25- احتياجات پروتئيني مرغان تخمگذار : 
عوامل مختلفي بر مصرف خوراك و پروتئين مورد نياز مرغان تخمگذار اثر دارد 1- اندازه و نژاد مرغ 
2- حرارت محيط 
3- مرحله توليد
4- سيستم پرورش ( زمين در مقايسه با قفس ) 
5- دانخوري براي هر مرغ 
6- عمق غذا در دانخوريهاي اتوماتيك
7- نوك چيني مناسب يا نامناسب مرغ
8- تراكم مرغها در قفس و در بستر 
9- فراهم بودن آب تميز و مناسب 
10- امراض در گل 
11- انرژي جيره
اندازه و نژاد مرغ : نژادهاي ستگين نسبت به نژادهاي سبك غذاي بيشتري مصرف مي كنند زيرا نياز مرغهاي سنگين به انرژي براي نگهداري بيشتر است . همچنين نژادهاي سنگين روزانه پروتئين بيشتري بريا نگهداري نياز دارند و كل مصرف پروتئين آنها بيشتر از لگهورن سفيد است ( فرضاً يك مرغ از نژاد سنگين روزانه 150 گرم غذاي حاوي 16 درصد پروتئين مصرف ميكند اين مقدار غذا روزانه 24 گرم پروتئين براي او تأمين ميكند .
اثر حرارت محيط : يك مرغ لگهورن سفيد (LBW ) در زمستان از جيره اي كه 3000 كيلوكالري انرژي قابل سوخت و ساز در كيلو دارد روزانه حدود 110 گرم مصرف مي كند ( در شرايطي كه سالن عايق بندي حرارت بالاي 13 درجه تنظيم شده باشد ) در زمستان و تحت همان شرايط جيره اي كه داراي 5/15 درصد پروتئين است روزانه 17 گرم پروتئين را تأمين مي كند در صورتيكه در تابستان مقدار پروتئين جيره براي تأمين 17 گرم پروتئين در روز بايد 19 درصد باشد .

نقرس احشائي طيور



نقرس احشائي طيور بيش از سي سال يش مورد شناسايي قرار گرفته و بعلت ضايعات گسترده اي كه ايجاد مي كند 

تاكنون اسامي مختلفي مانند نفريت توكسيك حاد، نقرس كليوي، سنگهاي كليوي، نقرس تغذيه اي، نفروز ... براي توصيف آن به كار رفته است. نقرس با وجود رسوبات سفيدگچي در سطح اندامهاي داخلي خصوصا پرده هاي قلــب مشــــخص مي شود. با كاهش فعاليت كليه تا حدي كه اسيداوريك در خون و مايعات بدن تجمع يابد، نقرس بوجود مي آيد.


اسيداوريك سپس به صورت كريستالهاي اورات سديم و كلسيم در نواحي مختلف خصوصاً كليه ها و غشاهاي سروزي، كبد، قلب، مزانتر، كيسه هاي هوايي و مفاصل رسوب مي كند. 

در كليه هاي مبتلا علائم ذيل ديده مي شود: آتروفي يا تخريب بخشهائي از كليه، سنگهاي كليه و حالب، تورم بافت كليه و سفيدشان آن توسط اورات. با وجودي كه به ندرت نقرس احشائي بعنوان عامل مرگ علائم ظاهري ناچيزي را بروز مي هند. 

پرندگاني كه دچار ضايعات كليوي مي شوند تا وقتي كه حدود 3/1 از بافت كليه سالم است مي توانند توليد خود را ادامه دهند. 

هيپروتروفي جبراني قسمتهائي از بافت كليه كه سالم مانده است حداقل براي مدتي مسئول برقراري فعاليت طبيعي كليه ها مي باشد. در طيور مبتلا به نقرس ميزان مرگ و مير دو برابر مي شود ولي تقريباً تا نزديك مرگ، توليد خود را حفـــــظ مي كنند. در عين حال مشكلات اقتصادي متعاقب بيماري كه ناشي از مرگ و مير و كاهش توليد است مي تواند با اهميت باشد.

نقرس به تنهايي بيماري محسوب نمي شود ولي نتيجه نهايي ضايعات كليوي است كه خود ممكن است ناشي از علل مختلفي چون عوامل عفوني و تغذيه اي، سموم و يا احتمالاً تركيبي از آنها باشد.




كالبد شناسي و فيزيولوژي كليه

در طيور يك زوج كليه طويل وجود دارد كه در حفره شكم و در فرورفتگي استخواني ناحيه كمر قرار دارند. در حالت طبيعي كليه ها به رنگ قرمز متمايل به قهوه اي بوده و داراي 3 لب با بخش مجزا هستند. 

فعاليت اصلي كليه ها نگهداري و حفظ تركيبات شيميايي درمايعات بدن است. كليه ها همچنين فعاليت هاي ديگري در بدن به بعهده دارند. مانند جمع آوري مواد زايد متابوليك و الكتروليتهاي حياتي بدن، تنظيم حجم خون و توليد هورمونهاي تنظيم كننده فشار خون.
كليه ها در واقع ارگانهاي حياتي بدن محسوب مي شوند. وقتي فعاليت كليه ها متوقف مي شو، اسيد اوريك كه در شرايط طبيعي توسط كليه فع مي شود در هر جايي از بدن كه جريان خون وجود دارد ممكن است رسوب نمايد. از آنجا كه حجم زيادي از خون در اندامهاي داخلي مانند قلب،كبد و كليه در جيان است. لذا جراحات مربوطبه نقرس نيز عمدتاً در اين اندامها ديده مي شوند. عدم فعاليت كليه ها احتمالاًٌ باعث مرگ پرنده در عرض36 ساعت خواهد شد.


علل نقرس

فاكتورهاي متعددي در بروز نقرس دخالت دارند. بسياري از بيماريها عوامل مختلفي مي توانند باعث پيچيده شدن بيماري شوند كه غالباً تعيين علت اوليه آن مشكل مي باشد. فاكتورهايي كه بعنوان علت نقرس شناخته شده اند يا در بروز ان دخالت دارند عبارتند از: عوامل تغذيه اي، عفونتها، سموم و برخي فاكتورهاي ديگر كه ذيلاً مورد بحث قرار مي گيرند.
عوامل تغذيه اي
فاكتورهاي تغذيه اي و متابوليك شناخته شده كه بر فعاليت كليه ها اثر مي گذارند عبارتند از: 1- افزايش ميزان كلسيم جيره در پولتهاي جوان براي مدت طولاني باعث ضايعات كليه شده كه ممكن است به نقرس احشائي منجر شود. تحقيقات نشان داده است كه رسوب اورات كلسيم، سديم به تشكيل سنگهاي ادراري محسوب مي شود. جيره مرحله توليد كه ميزان كلسيم آن زياد ولي ميزان فسفر قابل دسترس آن پايين باشد به عنوان عامل نقرس شناخته شده است.


2- گاهي اوقات جهت بهبود وضعيت پوسته و يا كاهش استرسهاي حرارتي از بي كربنات سديم استفاده مي شود. چنانچه اين ماده به ميزان زياد مورد مصرف قرار گيرد با قليايي كردن ادرار مي تواند در بروز نقرس داراي نقش باشد. ادرار قليايي همراه با ميزان زياد كلسيم موجود در آن محيط مناسب جهت تشكيل سنگهاي كليوي است.


3- محروميت يا عدم مصرف آب به دليل اشكالات فني يا پايين بودن نمك جيره ممكن است بر روي كليه ها تاثير داشته باشد. اما به نظر مي رسد كه تاثير آن ناچيز باشد چون وقتي محروميت از آب وجود دارد و يا عوامل محرك نوشيدن آب مانند سديم به اندازه كافي در جيره غذايي وجود ندارد، مرغ تمايل كمتري به مصرف غذا داشته و طبعاً كلسيم كمتري دريافت خواهد كرد .


4- كمبود ويتامين A به مدت طولاني بر روي سلولهاي پوششي حالبها اثر گذاشته و باعث تخريب آنها مي شود ولي اين مسئله امروزه با جيره نويسي و تنظيم دقيق ويتامينها كمتر اتفاق مي افتد.


5- افزايش پروتئين جيره (به ميزان 30 تا 40 درصد) در پرندگان تجربي باعث نقرس شده است.


عوامل عفوني


عوامل عفوني شناخته شده در بروز عبارتند از ، برونشيت عفوني، ويروس نفروز طيور و ويروسهاي وابسته برونشيت عفوني، عفونت شديداً واگير جوجه هاست كه در شرايط طبيعي باعث ابتلاء دستگاه تنفس مي شود ولي مي تواند دستگاه ادراري و توليد مثل را نيز مبتلا كند. 

بعضي از سويه هاي ويروس مانند HOLTE، GRAY، ITALIAN، AUSRALIANT در مقايسه با ساير سويه هاي تمايل بيشتري به بافت كليه دارند. سويه هاي ويروس برونشيت عفوني كه باعث بيماري كليه مي شوند در ايجاد عفونت تنفسي و نواقص پوسته تخم مرغ دخالتي ندارند. سويه هاي ديگري از برونشيت عفوني از موارد باليني جدا شدند كه داراي اثرات بيماري زايي بر بافت كليه بوده ولي دقيقاً دسته بندي نشدند. 

با وجودي كه سويه هاي متعددي از ويروس برونشيت عفوني (اعم از سويه هاي شناخته شده يا ناشناخته) داراي بيماري زائي كليوي هستند ولي ويروسهاي معمول تنفسي مانند سويه هلند و ساير سويه هاي واكسن برونشيت عفوني تمايل چنداني به ايجاد ضايعات كليوي ندارد. يكي از مكانيسم هاي تاثير برونشيت عفوني بر كليه ها ايجاد تورم و آماس كليه در اثر دوام بيش از حد ويروس است كه در دراز مدت به نارسائي كليه منجر مي شود. از آنجا كه جوجه هاي جوان استعداد بيشتري براي ضايعات كليوي ناشي از ويروس برونشيت عفوني دارند، احتمالاً عفونت اوليه مدتها قبل از اينكه فعاليت كليه در حد بحراني كاهش يافته و منجر به مرگ شود، بروز مي كند. 

وقتي پولتها بالغ مي شوند جهت آمادگي براي توليد تخم مرغ از جيره غذائي حاوي كلسيم بالا، تغذيه مي شوند. در چنين شرايطي چنانچه كليه ها چندان ادامه نخواهد يافت كه در نتيجه احتمال بروز نقرس وجود خواهد داشت. ويروس نفريت طيور آنترو ويروس است كه در بافت كليه رشد كرده و با بروز بيماريهاي كليوي و تلفات بالا در اروپا و اسيا همراه بوده است. 

بررسيهاي سرولوژيك نشان مي دهد كه آنتي باديها ANV در سرم جوجه و بوقلمون قابل شناسايي است. اگر چه بيشتر اطلاعات موجود در حال حاضر عمدتاً بروز اشكال ساب كلينيكال را براي ويروس ANV پيشنهاد مي كند ولي بررسيها نشان داده است كه تلقيح ANV به جوجه هاي سالم باعث آماس و التهاب كليه ها خواهد شد.




سموم


با وجودي كه مواد سمي (توكسينها) داراي انتشار وسيعي در طبيعت هستند، در بسياري از كشورها به عنوان عامل مهم در كاهش توليد و بروز تلفات طيور مورد توجه قرار نمي گيرند. از اينرو مشكلات زيادي وجود دارد كه ممكن است ناشي از اثرات سموم بر كليه ها باشد (مواد نفروتوكسيك) برخي از مواد سمي ممكن است بطور معمول مصرف شود در حاليكه مصرف برخي ديگر ممكن است تصادفي باشد، فراورده هايي مانند آنتي بيوتيكها، داروهاي ضد كوكسيدوز، مواد معدني، ويتامينها، مواد شيميايي و جونده كشها به طور معمول مصرف مي شوند كه در اثر اشتباه در محاسبه مقدار مصرف، باعث مسموميت مي شوند.


1) آنتي بيوتيكهائي مانند سولفاميدها و آمينوگلايكوزيدها كه از طريق كليه ها دفع مي شوند داراي اثرات سمي بر كليه ها (نفروتوكسيك) هستند.


2) مواد معدني و ويتامينها مانند كلسيم، فسفر، سديم، و ويتامين D3 بطور بالقوه براي جوجه ها سمي هستند. بطور كلي جوجه ها نسبت به مسموميت حساستر هستند كه اين امر احتمالاً ناشي از كامل نشدن رشد كليه هاست.


3) مواد ضدعفوني كننده و حشره كشها تا وقتي كه بر اساس توصيه كارخانجات سازنده مصرف مي شوند، مشكلي ايجاد نمي كنند، ولي اشتباه در محاسبه مقدار اين مواد مي تواند منجر به مسموميت شود.


4) آلودگي مواد غذايي با ميتوتوكسينها (سموم قارچي) و نيتوتوكسينها (سموم گياهي) ممكن است باعث مسموميت شود. سيترينين CITRININ اوكراتوكسين و اووسپورئين از سموم قارچي هستند كه داراي اثرات نفروتوكسيك مي باشند. با وجودي كه اين سموم فعاليت فيزيولوژيك كليه ها را تغيير مي دهند ولي الزاماً باعث نقرس نمي شوند.




روشهاي كنترل نقرس


وقتي نقرس احشائي به عنوان يك مشكل در فارم بروز مي كند احتمالا عوامل مختلفي در ايجاد آن دخالت داشته و مشخص كردن عامل اختصاصي آن اغلب مشكل به نظر مي رسد. دليل ديگري كه براي توجيه اين مطلب وجود دارد اين است كه آسيب هاي كليوي در طول دوره پرورش شروع شده ولي علائم باليني آن وقتي بروز مي كند گله وارد مرحله توليد شده و از جيره غذائي تغذيه مي كند كه ميزان كلسيم آن بالاست. 

مشاهدات فيلد و تحقيقات مختلف بر اهميت ارتباط و مشاركت دو يا چند فاكتور خصوصاً فاكتورهاي تغذيه اي و برونشيت در بروز نقرس تاكيد دارند. برخي از عوامل پيشگيري كننده مربوط به تغذيه عبارتند از:


1) پولتها به حدود يك درصد كلسيم احتياج دارند. كلسيم بالا در پولتها باعث آسيب هاي شديد كليوي مي شود. علاوه بر آن اگر مقدار فسفر قابل دسترس كم باشد، ضايعات كليوي شديدتر خواهد شد. اگر جيره مرحله قبل از تخم گذاري (تا 5/0 توليد) مورد مصرف قرار مي گيرد ميزان 5/2 تا 25/2 درصد كلسيم كافي به نظر مي رسد.


2) گاهي اوقات براي بهبود كيفيت پوسته از بي كربنات سديم استفاده مي شود بي كربنات سديم ادرار را قليايي مي كند در نتيجه محيط مناسبي براي تشكيل رسوب از بي كربنات كلسيم و ايجاد ضايعات كليوي فراهم مي كند. در صورت استفاده از بي كربنات سديم مطمئن شويد كه مقدار توصيه شده به مصرف برسد. در گله مبتلا به نقرس بي كربنات سديم و مواد غذايي كه ميزان قليائيت آنها بالاست (داراي مقادير زيادي سديم و پتاسيم هستند) نبايد به مصرف برسند.


3) ميزان كلسيم و فسفر جيره كنترل شود. غذاي پولتها و طيور تخم گذار بطور معمول بايستي از نظر ميزان كلسيم و فسفر مورد آزمايش قرار گيرد.


4) از محروميت طولاني مدت آب در مرحله رشد و توليد بايد اجتناب شود. نقش ويروسهاي برونشيت عفوني كه داراي نفروپاتوژنيسته هستند در بروز نقرس كاملاً مشخص نشده است، ولي بطور تجربي اثرات توام اين ويروسها و عوامل تغذيه اي با ايجاد نقرس همراه بوده است. بسياري از سويه هاي واكسن برونشيت عفوني فاقد اثر نفروپاتوژنيسته مي باشد. براي تعيين نقش برونشيت عفوني در بروز نقرس موارد زير بايستي برسي شوند.


1) برنامه واكسيناسيون برونشيت عفوني مرور شود.


2) واكسن برونشيت طبق دستور و توصيه كارخانه سازنده مصرف شود . براي ايجاد حفاظت مناسب در مقابل بيماري خصوصاً سويه هائي كه داراي نفروپاتوژنيسته هستند برنامه واكسيناسيون بايستي حاوي چندين واكسن زنده برونشيت عفوني هستند برنامه واكسيناسيون بايستي حاويچندين واكسن زنده برونشيت عفوني باشد. فعاليت واكسنها به ميزان مناسبتر بتدريج افزايش مي يابد. سويه هايي كه جهت واكسن مورد استفاده قرار مي گيرند بهتر است از سويه هاي شناخته شده محلي باشند. يك برنامه واكسيناسيون استاندارد با واكسنهاي زنده بايد حفاظت كافي در مقابل بيشتر سويه هاي فيلد ايجاد كند. در عين حال استفاده از واكسنهاي كشته يا زنده يادآور، كمك مهمي در بالا نگه داشتن سطح ايمني است.


3) به علت پيچيدگي علائم باليني ناشي از برونشيت عفوني جهت تشخيص و جدا كردن ويروس بايستي از آزمايشگاه كمك گرفته شود. بررسي سرولوژيك اوليه جوجه ها جهت شناسائي برونشيت عفوني بايد صورت گيرد. جدا كردن ويروس همچنين ممكن است نياز به پرندگان SPF داشته باشد كه در اين صورت تنها دو تا سه هفته پس از برخورد جوجه ها با ويروس، جداسازي ويروس امكان پذير مي باشد.




درمان نقرس


روش رايج در درمان و كاهش تلفات ناشي از نقرس در پولتها و مرغهاي تخم گذار اسيدي كردن ادرار جهت حل شدن سنگهاي كليه و حفاظت از فعاليت كليه در پرندگان مبتلاست. 

جيره تجربي حاوي آمونيوم كلرايد، آمونيوم سولفات، دي ال متيونين، آلميت همگي به خوبي باعث اسيدي كردن ادرار شده و ضايعات كليوي ناشي از كلسيم را به حداقل مي رسانند.


در گله هائي كه مبتلا به نقرس بودند مصرف آمونيوم سولفات به ميزان 5 كيلوگرم در تن، آمونيوم كلرايد آبكي شدن مدفوع است كه در مورد ساير تركيبات چنين حالتي وجود ندارد. در شروع درمان ميزان كمتري از مقادير توصيه شده استفاده شود و بتدريج و براي مدت چند هفته بر مقدار آن افزوده شده تا به حد نهايي برسد. چندين هفته بعد از درمان اگر نتايج مطلوب بدست آمد بايد بتدريج به حذف دارو اقدام نمود. با اين وجود ممكن است مصرف مقدار كمي از دارو تا پايان دوره مورد نياز باشد. فاكتورهايي مانند تعادل الكتروليتهاي بدن، سموم قارچي، و محروميت از آب به عنوان عامل كمك كننده احتمالي بايد مورد توجه قرار گيرند. بعلاوه هر ماده غذائي كه باعث قليائي شدن ادرار مي شود در صورت توام شدن با افزايش كلسيم جيره، افزايش تلفات را نيز همراه خواهد داشت. بهرحال در صورت بروز نقرس افزودن مواد اسيدي كننده ادرار با حل سنگهاي كليه و پيشگيري از تشكيل سنگهاي جديد باعث كاهش تلفات مي شود.

مهاجرت در داخل سالن هاي پرورش طيور

هيچكس به دقت نميداند كه چرا پرندگان دوست دارند به سمت قسمت ورودي هوا در سالن هاي تهويه شده تونلي حركت كنند .يك نظريه اين است كه جوجه ها ترجيح مي دهند كه رو به باد باشند.

اين ممكن است با اين واقعيت مرتبط باشد كه آنها به هر صورت پرنده هستند و يك خصوصيت اكثرپرندگان اين است كه پرواز مي كنند.

اغلب براي پرنده راحت تر است به سمت باد باشد تا بيشتر از زمين فاصله گيرد يا شايد جوجه ها فقط دوست ندارند كه پرهايشان تحت تاثير بادي باشد كه از عقب مي وزد.

اين تمايل به قرار گرفتن در جهت باد بهآن معني است كه وقتي ها براي خوردن آب يا دانه حركت مي كنند يا وقتي با ساير اعضاي گله خود سازگاري پيدا ميكنند احتمال دارد كه به سمت ورودي هواي سالن حركت كنند تا به محل قرار گرفتن فن ها.

بنابراين آنها به طور طبيعي و كم كم در آن مسير حركت مي كنند.به هر صورت چون جوجه ها به يك طرف سالن كشيده مي شوند كنترل اين مهاجرت به واقع ضروري است. 

مطالعات نشان داده كه اگر قدمي براي محدود كردن اين مهاجرت برداشته نشود 

تراكم جوجه ها در قسمت ورودي هوا مي تواند بيش از دو برابر قسمت فن سالن شوند.

عكس هاي بالا پرندگان 56 روزه داخل دو سالن قرار گرفته در كنار هم را نشان مي دهد. هر دو سالن داراي تراكم كلي 85/0 فوت مربع به ازاي هر پرنده بودند. عكس هاي سمت چپ از سالني گرفته شده كه در آن در هر 100 متر مربع حصارهايي براي محدود كردن مهاجرت نصب شده است.عكس هاي سمت راست سالني را نشان مي دهد كه در آن حصار هاي مهاجرت نصب نشده است. 

جوجه ها در 200 فوت مربع در قسمت ورودي هوا وسط سالن و قسمت فن سالن ها شمرده شدند تا تراكم در اين سه ناحيه تعيين شود. 

به نحوي كه عكس ها به وضوح نشان مي دهند مهاجرت ميتواند اثر مهمي روي تراكم داشته باشد.

آشكار است كه اختصاص 68/0 فوت مربع براي هر پرنده كه در عكس سمت راست بالايي نشان داده شده به شدت موجب كاهش عملكرد پرندگان ميشود.

توزين پرندگان در قسمت ورودي اين سالن نشان داد كه وزن اين پرندگان نيم پوند سبك تر از پرندگان موجود در قسمت فن سالن بود. مطالعات نشان داد در صورتي كه به پرندگان اجازه مهاجرت داده شود وزن كلي پرندگان كاهش مي يابد.

مطالعات ديگر نشان داد كه تراكم بالاتر همچنين باعث ضريب تبديل ضعيف تر خوراك ، آمادگي بيشتر نسبت به تنش گرمايي ، مرگ و مير بيشتر و كاهش مقاومت نسبت به بيماري مي شود.

دليل عملكرد ضعيف در قسمت ورودي سالن بدون حصار، واضح است. پرندگان زيادي براي استفاده از آبخوري و دانخوري وجود دارند.پرندگان در اين ناحيه اغلب بيشتر در معرض خراشها و بريدگيها ي حاصل از روي هم پريدن براي به دست آوردن آب و غذا هستند.تاول هاي ناشي از نشستن پرندگان در بستر مرطوب ، درست نزديك پدهاي خنك كننده(cooling pads) تبخيري نيز يك مشكل شايع است. 

عكس ها نشان مي دهند كه پرندگان ضعيف تر و سبك تر در قسمت ورودي هوا قرار دارند و پرندگان سنگين در قسمت فن سالن وجود دارد. تنها راه حل براي مهاجرت ، نصب حصارهايي در عرض سالن در هر 100 فوت است. اين بطور كلي مشكل مهاجرت را حل نمي كند، چون جوجه ها هنوز به سمت حصارها حركت مي كنند. اما مشكل مهاجرت با پخش كردن آنها به طور متناسب در سالن پرورش مرغ گوشتي به حداقل مي رسد.به جاي يك ناحيه داراي مشكل تراكم،چهار يا پنج ناحيه نزديك حصارها وجود دارد، جايي كه پرندگان با تجمع كمتري وجود دارند كه اثر منفي بر روي عملكرد ندارد. 

انواع مختلفي از حصارها وجود دارد. قفسه بندي سيمي داراي روكش وينيلي سفيد ،حصاري است كه نصب آن راحت و به حدي باز است كه هوا به خوبي از ميان آن براي خنك كردن پرندگان در مجاورت حصار عبور ميكند،اما گران است. در نصب حكم حصارها بايد دقت كرد ، به گونه اي كه وقتي پرندگان آن را هل مي دهند ،حصارها به خاطر وزن خود بر روي آنها نيفتند .ماده بسيار مشهور حصار بندي، يك لوله بزرگ زهكشي از جنس پلاستيكي سياه است و از مزاياي آن مي توان به قيمت به نسبت ارزان و نصب راحت و نيفتادن آن اشاره كرد. 

عيب بزرگ آن نيز اين است كه لوله بزرگ از رسيدن هوا به پرندگان كه در نزديكش قرار دارند جلوگيري ميكنند. چون لوله يلي بلند نيست در نتيجه پريدن از روي آن براي پرندگان ساده است. اين هم يك عيب است و هم مزيت. اين واقعيت كه پرندگان مي توانند با كوشش كمي از روي لوله عبور كنند به حداقل رساندن جمعيت و تمركز آنها در يك ناحيه كمك مي كند. به عنوان مثال اگر پرورش دهنده در سالن به گونه اي حركت كندكه پرندگان حركت مي كنند. بايد دقت كرد كه به طور تقريبي تعداد مساوي از پرندگان در هر دو مسير از روي حصارها بپرند.

سهولت پريدن پرندگان از روي اين لوله و كاهش حاصله در مشكلات مربوط به تجمع پرندگان ممكن است لوله سياه را تبديل به انتخاب براي سالن ها داراي پرده كند. جايي كه پرندگان تمايل به فعال بودن دارند ، اما پرورش دهندگان بايد به گونه اي در سالن ها حركت كنند كه بطور تقريبي تعداد مساوي از پرندگان در هر بخش سالن باقي بمانند. 

اين مساله،مشكل مهم ديگري را به وجود مي آورد.

اين امر وقتي داراي اهميت است كه حصارها به گونه اي كشيده شوند كه تعداد مساوي از پرندگان در هر بخش قرار گيرند. براي تسهيل اين امر، بعضي پرورش دهندگان حصار را طبقه بندي كرده و جوجه هارا به دو گروه مساوي در روز اول در منطقه پرورش اوليه(brooding) تقسيم مي كنند. وقتي زمان باز كردن قسمت هاي بعدي سالن جهت دوران رشد (Growing Out) فرا مي رسد،جوجه هاي بخش عقبي قسمت پرورش به سمت قسمت رشد حركت كرده و حصار به دقت به وسط سالن انتقال داده مي شود. اين امر اعث مي شود كه پرندگان به طور مساوي بين قسمت هاي جلو و عقب تقسيم شوند. وقتي پرندگان در بقيه سالن پخش مي شوند، حصارهاي اضافي نصب مي شوند. براي موثر تر بودن حصارها بايد هنگام پخش پرندگان به طور يكسان در سالن نصب شوند. 

اگر چه بسياري از توليد كنندگان مرغ و طيور، اين موضوع را قبول ندارند،اما مهاجرت مي تواند موجب بروز مشكل در سالن هايي باشد كه از فن هاي گردشي(circulation Fan) براي خنك كردن استفاده مي كنند . با يد توجه داشت كه چه باد به وسيله فن هاي تونلي ايجاد شود يا فن هاي گردشي، پرندگان به سمت منبع باد حركت خواهند كرد. تعداد فن هاي گردشي 36 اينچي، در اكثر سالن هاي داراي تهويه طبيعي، طي سال هاي گذشته افزايش يافته است. اكنون ديدن بيش از ده فن گردشي در يك سالن كه باعث حركت يكنواخت هوا مي شود،طبيعي و عادي مي باشد.وقتي فن هاي گردشي شروع به توليد جريان هواي پايدار مي كنند ، پرندگان در سالن شروع به عملي مشابه با پرندگاني كه در سالن تونلي هستند كرده و مهاجرت را آغاز مي كنند. مهاجرت به سمت انتهاي سالن و از جايي است كه فن ها مي وزند. قسمت غربي سالن ، اغلب قسمت گرم سالن است كه به خاطر تابيدن خورشيد و حداقل مقدار تبخير خنك كننده است. ايجاد مه و اثر خنك كنندگي اغلب در قسمت شرقي سالن بيشتر است،چون فن ها تمايل به حركت وتمركز دادن مه در قسمت شرقي را دارند.

اغلب افزايش تعداد پرندگان در قسمت غربي موجب تراكم بالاتر پرندگان و دماهاي بالاتر در قسمت غربي مي شود. مهاجرت ،نشان مي دهد كه ميزان حركت هوا در سالن مرغداري براي خنك كردن كافي است. اگر هيچ گونه مهاجرتي در سالن وجود نداشته باشد ،نشانه اين است كه حركت هوا درسالن به قدر كافي وجود ندارد. مهاجرت فقط به ماه هاي گرم سال محدود نمي شود. استفاده از تهويه تونلي بدليل داشتن پرندگان مسن طي زمستان غير عادي نيست ، به اين دليل مهاجرت بايد در سالن مرغداري در تمام طول سال نصب شوند.

داده هاي تحقيقاتي وجود دارند كه نشان مي دهند جوجه ها وقتي به گروه هاي كوچك تر در سالن هاي بزرگ تقسيم مي شوند، عملكردبهتري دارند. پخش شدن پرندگان بطور مساوي اين احتمال را افزايش مي دهد كه فضاي دانخوري و آبخوري براي تمام پرندگان در سالن كافي باشد . بعضي از پرورش دهندگان سعي در ممانعت از مهاجرت پرندگان به وسيله انجام اعمال بر روي سيستم هاي تهويه خود دارند. نگريستن به مهاجرت به عنوان يك اثر مثبت و توجه به كنترل آن به وسيله حصارها ، وسيله امري عاقلانه است . از بين بردن مهاجرت بدون استفاده از حصار و تنها با كاهش حركت هوا نيز امكان پذير است، اما اين امر باعث عملكرد ضعيف گله مي شود. 

حصارهاي مهاجرت ممكن است هنگام نصب ويا كار در اطراف آنها مزاحمت ايجاد كنند. 

پرندگان ممكن است تمايل به جمع شدن در برابرآنها طي زمان حركت كردن پرورش دهندگان در سالن داشته باشند. اين حصارها ممكن است برداشتن جوجه هاي تلف شده را مشكل كنند. استفاده از حصار مهاجرت در كل وزن را افزايش داده و ضريب تبديل غذايي را بهبود بخشيده و مرگ و مير را كاهش مي دهد ودر نهايت پرورش دهندگان را منتفع مي سازد.

منبع:مجله كشاورزي و صنعت مهندس بهروز جهانشيري

کانيباليسم

كانيباليسم مشكلي است كه با گله هاي بزرگ طيور- جائيكه پرندگان در جاي محبوس نگهداري مي شوند . همراه است و پرندگان همديگر را نوك مي زنند . اين حالت مي تواند زمانيكه يك زخم توليد مي شود ، باعث مرگ و مير معني داري در داخل گله شود وهمچنين موجب كاهش در توليد تخم در مرغهايي كه نوك زده شده اند و دچار استرسند خواهد شد . 

كانيباليسم نقصي است كه معمولا بوسيله برخي از شرايط مديريتي يا محيطي كه پرندگان تحت تاثير آنها هستند تشديد مي گردد . درشرايط مديريتي شديد كه بوسيله صنايع مرغداري امروزي اعمال مي گردد ، اين شرايط مي تواند در تمام سنين و در بسياري از گونه هاي پرندگان رخ دهد . مسلما مرغان سبك مثل لگهورن كه از قفسهاي توليد تخم استفاده مي شود بسيار مستعدتر از نژادهاي سنگين هستند . اين نژادهاي سبك بوسيله طبيعت خشن توصيف مي شوند و به فاكتورهاي محيطي بسيار حساس هستند .

مشكلات رفتاري كانيباليسم در صنايع طيور مي تواند شامل عيوب زير باشد :

1- نوك زني به پنجه ها در جوجه ها

2- كشيدن پرها در مرغان مسن تر از نواحي سر ، دم يا بدن

3- نوك زني به مقعد در مرغان مسن

   

مشاهده مستقيم كشيدن پرها و نوك زني به مقعد در گله ممكن است مشكل ويا بسياروقت گير باشند اما كانيباليسم مي تواند زمانيكه پرندگان در يك گله داراي روده هاي خارج شده از مقعد باشند بطور آشكار تشخيص داده شود .

كانيباليسم مي تواند همچنين تعدادي از فرمها را در ميان پرندگان يك گله بخود بگيرد و مي تواند به طرق زير ظهور نمايد :

1- يك پرنده سلطه جو به تعدادي از افراد مطيع گله نوك بزند .

2- نوك زني متقابل زمانيكه پرندگان در جاي بسته به همديگر نوك مي زنند .

در مواقع نادر در جوجه هاي جوان ممكن است به پنجه هاي خود نوك بزند .

علت كانيبالسم در گله هاي طيور چيست ؟

علل اين نقيصه بخوبي مشخص نشده است اما شروع كانيباليسم منسوب به تعدادي از عواملي است كه در زير خلاصه شده اند :

 1-مشكل ممكن است بدليل رفتار طبيعي نوك زني بطور ساده بوجود آيد زمانيكه طيوربراي يافتن غذا جستجو مي كنند و يا محيط را كنجكاوانه كاوش مي نمايند . پرندگاني كه در جاي بسته و شلوغ نگهداشته شده اند ، ممكن است به افراد ديگر كمتر نوك بزنند . اما يكبار كه يك مرغ ، مرغ ديگر را با روشهاي فوق نوك بزند ، رفتار را مشاهده مي كنند و ازنوك زني مرغ اوليه خواهند آموخت و وضعيت خطرناك پيشرفت خواهد كرد .

2- فقدان يا كمبود مواد مغذي در جيره طيور ممكن است باعث شود كه پرندگان تحريك شوند كه مي تواند متعاقبا منجر به كانيباليسم در گله شود . معمولا زمانيكه فرمولاسيون جيره از لحاظ سطح پروتئين يا سديم بالانس نباشد ، حادثه شروع مي شود . كانيباليسم همچنين مي تواند بوسيله ناكافي بودن فضاي آبخوري و دانخوري ايجاد شود . 

3- تغييرات ناگهاني در خوشخوراكي يا فرم جيره يك گله ممكن است همچنين يك فاكتور سهيم در شروع كانيباليسم باشد چراكه پرندگان ممكن است بطور غير ارادي و از روي تحريك منابع ديگر غذايي را جستجو كنند .

4- تهويه ضعيف ، دماي بالا ، رطوبت پايين ، تراكم بيش از حد جمعيت و روشنايي زياد همگي فاكتورهايي هستند كه در رفتارهاي گله موثرند و ممكن است باعث تسريع شيوع اين نقيصه مخصوصا در نژادهاي سبك شوند .

5- در طي دوره تخمگذاري ، كلوآك ممكن است آسيب ببيند و بويژه در هنگام عبور تخمهاي بزرگ منبسط شود و اين پرولاپس مقعد ممكن است ساير پرندگان را بعلت رنگ مخالف رنگ بدن ، مجذوب نمايد .

چگونه شيوع كانيباليسم مي تواند در گله شما ممانعت گردد ؟

در وهله شروع ، اين نقيصه مي تواند بوسيله توجه ويژه به فاكتورهاي مربوط به رژيم غذايي (پروتئين ، سديم و خوشخوراكي ) ، فاكتورهاي محيطي ( تهويه ، دما ، رطوبت ، تراكم جمعيت و روشنايي ) و افزودن فضاي آبخوري و دانخوري كه براي هر پرنده موجود است پيشگيري شود. با يك عمليات شديدتر ، شدت نور بايستي كاهش يابد. عمومي ترين و ارزانترين روش پيشگيري استفاده از نوك چيني است كه معمولا در 6- 4هفتگي انجام مي شود و روش عمل نيازمند اين است كه دو سوم آرواره بالايي برداشته شود . نوك چيني معمولا با يك ماشين نوك چيني الكتريكي كه بصورت تجاري موجود است انجام مي شود . اين روش عمل نمي تواند رفتار غير نرمال را بطور كامل از ميان ببرد اما پرندگان توانايي خود را در صدمه زدن از دست مي دهند . يك ديدگاه بحث انگيز استفاده از حلقه هاي آلومينيومي است كه به آرواره بالايي پرنده ثابت مي شود . اما اين روش قبلا در برخي از كشورها مردود شده است .

اگركانيبالسيم قبلا در يك گله شروع شده باشد ، يك مدير ممكن است سعي نمايد حالت جستجوي غذا را افزايش دهد و طيور را به خود مشغول نمايد . متدهاي ديگر كنترل مثل افزايش دسترسي به غذا ، كاهش اندازه گروه ، اضافه كردن چوب خواب نيز بكار مي رود. برخي مديران گله هاي بوقلمون از اسپري شبيه مواد نفتي كه با بو و مزه تند باعث وحشت پرنده از نزديك شدن بهم مي شود استفاده خواهند كرد.

بايستي ياد آوري گردد زمانيكه مشكل كانيباليسم در صنايع طيور احتمال بروز دارد ، بهترين روش كنترل ، پيشگيري از آن در وهله شروع است در مقايسه با زمانيكه بيماري رفتاري فوق شروع شده باشد كه ديگر توقف آن بسيار مشكل خواهد بود .

بعضي عوامل شكست در واكسيناسيون طيور

گله بيمار :

در هنگام ابتلاي گله به بيماري‌هاي مختلف مانند عفونت‌هاي مايكوپلاسمايي نظير CRD انجام واكسيناسيون به صورت اسپري ممكن است بيماري را در گله تشديد نمايد.

توصيه مي‌شود هنگام مواجهه با يك گله بيمار، از انجام واكسيناسيون تا زمان بهبودي كامل گله به دلايل زير اجتناب گردد :

1- عدم كارآيي مناسب سيستم ايمني پرنده براي توليد پادتن.

2- احتمال ايجاد بيماري توسط همان واكسن تزريق شده.

3- افزايش حدت سويه واكسن (Back Passage).

4- عدم تأثير واكسن هنگامي كه گله در مرحله كمون همان بيماري است.

5- واكسن مي‌تواند به عنوان يك عامل ايجاد تنش باعث تشديد بيماري در گله شود.

عوامل تضعيف‌كننده سيستم ايمني جوجه‌ها :

عوامل زير مي‌توانند با ضعيف كردن سيستم ايمني سلولي يا همورال باعث عدم پاسخ ايمني لازم در برابر واكسن‌هاي تزريق شده گردند :

عوامل عفوني : اين عوامل مي‌توانند شامل ويروس گامبورو، ويروس كم خوني عفوني، ويروس مارك، رئوويروس‌ها، آدنوويروس‌ها و رتروويروس‌ها باشند.

مايكوتوكسين‌ها : آفلاتوكسين، اكراتوكسين و تريكوتسن از اين گروه داراي اثرات مشخصي در جهت تضعيف سيستم ايمني طيور مي‌باشند كه عمده اين اثرات عبارتند از :

1- عدم پاسخ مناسب به واكسيناسيون‌هاي صورت گرفته.

2- افزايش حساسيت پرنده نسبت به عوامل عفوني.

3- اختلال در ايجاد مقاومت نسبت به بيماري‌ها.

4- تداخل در ايمني حاصل از سلول‌هاي T و B و نرسيدن عيار پادتن به سطح مورد نظر.

استرس‌ها :

استرس‌ها، پاسخ‌هاي غيراختصاصي بدن نسبت به تحريكات محيطي مي‌باشند. عوامل مختلفي مانند تعيين جنسيت، حمل‌ونقل، نوك‌چيني، قطع برق و دان، شرايط گرما، تهويه، واكسيناسيون، تغيير سالن، ازدحام جمعيت و… سبب ايجاد ترس و استرس در طيور مي‌گردند، كه جهت كنترل استرس مي‌توان از ويتامين‌هاي A ، B ، C ، D و E استفاده نمود.

از داروهاي ماكروليدي مانند اريترومايسين نيز مي‌توان استفاده كرد، زيرا آنها ضمن كنترل عفونت باعث تحريك سيستم ايمني مي‌شوند.

تغذيه نامناسب :

كمبود مزمن مواد مغذي كم مصرف بيشتر از مواد پرمصرف، دستگاه ايمني را تضعيف مي‌كند. از اين ميان مي‌توان به ويتامين‌هاي A ، C ، E ، اسيدهاي آمينه متيونين و ليزين، اسيد لنيولئيك و مواد معدني مانند Fe و Se اشاره نمود.

بالا بودن ميزان كلر در بدن پرنده در صورت پائين بودن مقدار سديم باعث تضعيف سيستم ايمني بدن مي‌گردد. توصيه مي‌شود قبل از واكسيناسيون، متيونين و ليزين جيره افزايش يافته و يا از محلول مولتي ويتامين و اسيد آمينه استفاده گردد و پس از واكسيناسيون از مولتي ويتامين و الكتروليت بهره‌گيري شود.

اصول مديريتي :

مديريت مناسب نقش اساسي در توفيق برنامه‌هاي واكسيناسيون ايفا مي‌كند. از بين موارد متفاوت مديريتي در اين زمينه مي‌توان به موارد زير اشاره نمود :

پاكسازي و ضدعفوني مناسب مزرعه

در نظرگرفتن تراكم مناسب براي هر سالن

تأمين سيستم تهويه مناسب

جلوگيري از نوسان درجه حرارت

بالابودن كيفيت آب مصرفي

تأمين وضعيت مناسب براي بستر

نوك‌چيني مناسب

رعايت يك سني بودن گله

وجود پادتن‌هاي مادري :

جوجه‌ها نوعي پادتن به نام IgG را از مادر دريافت مي‌كنند كه عيار آن در سه روز اول به دليل جذب كيسه زرده كاهش نمي‌يابد، اما بعد از سه روز به تدريج تا سن سه ‌هفتگي كاهش يافته و از بين مي‌رود. بايد دانست كه سرعت كاهش عيار پادتن‌ها در جوجه‌هاي گوشتي به دليل رشد سريع آنها نسبت به پولت‌ها بيشتر است.

زمان انجام واكسيناسيون بايد متناسب با سطح ايمني حاصل از دريافت پادتن‌هاي مادري باشد. به عنوان مثال اگر ميزان پادتن‌هاي مادري عليه بيماري خاصي بسيار بالا باشد، به دليل خنثي شدن واكسن توسط پادتن مادري، انجام واكسيناسيون در دو هفته اول تأثيري نخواهد داشت. تعيين زمان نخستين نوبت واكسيناسيون ارتباط مستقيمي با آگاهي از ميزان زمان پايداري پادتن‌هاي مادري دارد، كه تعيين اين زمان با استفاده از تست‌هاي سرولوژي مانند HI و Elisa انجام مي‌شود. بايد دقت نمود كه اين عمل در مورد بيماري‌هاي نيوكاسل و گامبورو اهميت حياتي دارد.

تفاوت حدت سويه فارم و سويه واكسن :

تصميم‌گيري در زمينه تعيين و انتخاب حدت ويروس براساس شرايط اپيدميولوژيك منطقه و وضعيت سلامت گله صورت مي‌گيرد. مثلاً در مواقعي كه بيماري موجود در فارم از نوع بسيار حاد باشد، تجويز سويه ملايم واكسن نخواهد توانست سطح ايمني گله را در برابر اين بيماري حفظ نمايد. بايد به خاطر داشت كه سويه‌هاي كلاسيك موجود در واكسن قادر به حفظ ايمني كافي گله در برابر سويه‌هاي واريانت نمي‌باشند.

نكاتي جهت افزايش ميزان تأثير واكسيناسيون :

1- مشخصات واكسن و شماره سريال آن را ثبت كنيد.

2- به تاريخ توليد و انقضاي واكسن توجه نمائيد.

3- به منظور جابجايي ويال‌هاي واكسن بايد از فلاسك‌هاي مخصوص استفاده شود.

4- هنگام خريداري و تحويل واكسن بايد دز ويال‌هاي آن با توجه به شركت سازنده با دقت بررسي و تعيين گردد، زيرا در روز انجام واكسيناسيون تهيه واكسن مورد نياز مشكل خواهد بود.

5- از سالم بودن يخچال و سردكننده واكسن از طريق دماسنج اطمينان حاصل كنيد.

6- شيشه‌ها و بطري‌هاي حاوي واكسن را از نور آفتاب دور نگه داريد.

7- نگهداري واكسن بايد در يخچال و حرارت پايين صورت گيرد.

8- هنگام انجام واكسيناسيون به دستورات كارخانه سازنده توجه نمائيد.

9- از مصرف برخي واكسن‌هاي زنده بطور همزمان اجتناب نمائيد.

10- از يك ويال براي واكسيناسيون تعداد مشخصي از پرندگان استفاده نمائيد.

11- عمليات واكسيناسيون را با خونسردي انجام داده و از تعجيل و شتابزدگي اجتناب نمائيد.

12- همواره نوع واكسن مصرفي را كنترل نمائيد.

13- از مصرف واكسن‌هاي بدون برچسب خودداري نمائيد، مگر اينكه علامتي جهت تفريق با نوع خاص از واكسن ديگري را داشته باشند.

14- در صورت قطع برق از مصرف واكسن‌هاي زنده موجود خودداري نمائيد.

15- بطري‌هاي واكسن كشته را مي‌توان تا 24 ساعت پس از بازکردن مصرف نمود ولي اين توصيه در مورد واكسن‌هاي زنده صادق نمي‌باشد.

16- رعايت دز صحيح واكسن حين واكسيناسيون الزامي است و نمي‌توان بخاطر صرفه‌جويي مقدار دز را كاهش داد. 

17- ضروري است، تمامي پرندگان موجود در يك سالن در يك روز واكسينه شوند.

18- از انجام واكسيناسيون در روزهاي تعطيل، به دليل داشتن بار رواني براي واكسيناتور خودداري نمائيد.

19- پس از انجام واكسيناسيون، شيشه‌ها و بطري‌هاي خالي را ضدعفوني و سپس معدوم نمائيد.

20- بهتر است دماي سالن را پس از واكسيناسيون چند درجه بالا ببريد.

منبع:بولتن علمی تلاونگ شماره۳۲

 

عوامل شكست در واكسيناسيون به روش آشاميدني



1- مدت زمان محروميت از آب :

براي حصول يك ايمني مناسب از واكسيناسيون، بايد پرندگان به اندازه كافي تشنه شده باشند. معمولاً دو ساعت قبل از واكسن، آب را قطع مي‌نمايند. البته اين زمان به شرايط محيطي، بويژه درجه حرارت هوا بستگي دارد، بطوريكه در دماي 30 درجه سانتي‌گراد، پرندگان بايد يك ساعت و در دماي پايين‌تر بطور مثال 21 درجه سانتي‌گراد، چهار ساعت از آب محروم گردند تا بهترين نتيجه حاصل از واكسيناسيون بصورت خوراكي بدست آيد.

در صورت نياز به انجام واكسيناسيون در چند سالن، بايد دوره زماني محروميت از آب طوري تعيين شود كه اين زمان براي كليه سالنها يكسان باشد. محروميت از آب با قطع جريان آب و از دسترس خارج كردن آبخوريها صورت مي‌گيرد و از زمان خشك‌شدن و خالي‌شدن كامل آبخوري‌ها اين زمان محاسبه مي‌گردد. تعيين دقيق زمان محروميت گله از آب بسيار مهم است زيرا اگر پرندگان بيشتر يا كمتر از حد نياز تشنه شوند، اين امر باعث عدم يكنواختي در دريافت واكسن مي‌گردد. اگر زمان محروميت از آب، كمتر از حد معمول باشد و پرنده به اندازه كافي تشنه نشود، محلول آماده واكسن در آبخوري مانده و غيرفعال مي‌گردد. درجه حرارت آب در هنگام حل نمودن واكسن بايد حدود 5/15 درجه سانتي‌گراد باشد. در مورد برخي از واكسن‌ها مانند برونشيت، اگر دماي آب بالاتر از 5/15 درجه سانتي‌گراد باشد، تا 50 درصد عملكرد آنها در مدت زمان يك ساعت كاهش خواهد يافت.

2- مقدار مصرف آب :

پرنده بطور مشخص يك‌سوم تا يك‌چهارم آب مورد نياز خود را در دو تا سه ساعت اوليه صبح و با آغاز فعاليت روزانه خود مصرف مي‌كند. مصرف روزانه آب پرنده تحت تأثير عوامل مختلفي از جمله سن، وزن بدن و نوع پرنده متفاوت است. مصرف روزانه آب بايد در هر مزرعه و در هر سالن توسط كنتور سالن تعيين گردد. 5 تا 7 روز قبل از واكسيناسيون، ميانگين مصرف آب در 24 ساعت ثبت گرديده و سپس اين عدد بايد جهت تعيين مقدار آب مصرفي جهت واكسن، در عدد ضرب گردد.

نكته قابل تذكر اينست كه ممكن است ميزان مصرف آب در يك سالن به دلايل ساختاري با سالن‌هاي ديگر همان مزرعه تفاوت داشته باشد. در زمان محاسبه مقدار آب لازم جهت واكسيناسيون، بايد به طول خطوط رابط آب و مقدار حجمي كه اشغال مي‌كنند توجه شود. براي مثال، برحسب قطر لوله‌هاي رابط در يك سالن 150 متري، ممكن است درون لوله‌ها 11 تا 38 ليتر آب وجود داشته باشد. بازنمودن دوباره جريان آب جهت مصرف روزانه بايد بعد از تمام شدن كل محلول واكسن صورت گيرد.

براساس نظر برخي از محققين، مي‌توان در هفته اول 5 ليتر، هفته دوم تا چهارم 10 ليتر، هفته پنجم تا دهم 20 ليتر و بعد از هفته دهم 40 ليتر آب براي هر 1000 پرنده (1000 دز واكسن) درنظرگرفت.

3- كيفيت آب :

مهمترين عامل تأثيرگذار در آب جهت واكسيناسيون، ميزان كلر موجود در آب مصرفي مي‌باشد. كلر از عناصر اصلي تشكيل‌دهنده محلولهاي ضدعفوني‌كننده در صنعت مرغداري است. اين عنصر سبب ازبين‌رفتن باكتري‌‌ها و ويروس‌هاي موجود در واكسن‌ها مي‌شود. كلرزني آب بايد 24 ساعت قبل و بعد از تجويز واكسن متوقف گردد. يكي از راههاي كاهش كلر آب، قراردادن آب در معرض هوا به مدت 2 تا 3 روز در درجه حرارت 30 درجه سانتي‌گراد مي‌باشد. اين راهكار براي مزارع بزرگ عملي نبوده و همچنين فضولات پرندگان وحشي در مرغداري باعث ورود اجرام بيماريزاي خطرناك به آب مصرفي مي‌شوند. يكي ديگر از روش‌هاي محافظت واكسن در برابر كلر و يا ساير فلزات سنگين استفاده از شير خشك است. شيرخشك سبب خنثي شدن كلر، مواد پاك‌كننده و يون‌هاي فلزات سنگين (بويژه آهن) گرديده و از ويروس واكسن محافظت مي‌نمايد. همچنين اسيدهاي آمينه موجود در شير به ساخت پادتن كمك مي‌كنند. استفاده از شير گوسفند به دليل داشتن چربي بالا توصيه نمي‌شود زيرا گويچه‌هاي چربي، ويروس واكسن را در خود گرفته و به سطح آب مي‌آورند و در نتيجه سبب كاهش غلظت واكسن مي‌گردند. لازم به ذكر است واكسن را بايد 20 تا 30 دقيقه بعد از اضافه‌كردن شيرخشك، به محلول آب و شير اضافه كرد. لوله‌هاي قديمي و نامناسب سالن‌هاي مرغداري اثرات نامطلوبي روي واكسن مي‌گذارند به همين جهت استفاده از شيرخشك ضروري بنظر مي‌رسد. مقدار مصرف شيرخشك 5-2 گرم به ازاي هر ليتر آب مي‌باشد و ميزان مصرف شير 10 درصد كل حجم محلول واكسن است. درحال‌حاضر تركيبات مختلفي جهت محافظت از ويروس واكسن وجود دارد. براي مثال، مي‌توان از تيوسولفات سديم به ميزان 16 ميلي‌گرم بازاي هر ليتر آب استفاده کرد.

4- زمان واكسيناسيون به روش آشاميدني :

بهترين زمان واكسيناسيون به روش آشاميدني بعد از طلوع آفتاب است، زيرا طلوع آفتاب خود تحريكي جهت فعاليت پرنده مي‌باشد. در روزهاي ابري و باراني استفاده از تحريك نوري جهت افزايش فعاليت گله مناسب است. در شرايط مطلوب، واكسيناسيون يك سالن بايد ظرف دو ساعت كامل شود. اگر مدت زمان واكسيناسيون، از اين مدت كمتر گردد، پرندگاني كه از لحاظ اجتماعي، در رده‌هاي پايين‌تر هستند از شانس كمتري جهت دريافت يك دز كامل واكسن برخوردار خواهند بود. همچنين اگر زمان مصرف واكسن از اين مدت بيشتر شود، ممكن است ويروس يا باكتري زنده موجود در واكسن غيرفعال گردد. زمان توزيع محلول واكسن بطور معمول بايد بين 5/1 تا 3 ساعت باشد.

5- چند نكته در مورد روش آشاميدني :

- استفاده از روش آب آشاميدني تا سن 5-6 روزگي روش مناسبي جهت واكسيناسيون نمي‌باشد زيرا بعلت عدم نوشيدن آب كافي، جوجه‌ها دز لازم واكسن را دريافت نمي‌كنند. همچنين بافت‌هاي لنفاوي روده به علت عدم تكامل مناسب، از توانايي مناسب براي تكثير ويروس برخوردار نيستند. از سوي ديگر در اين سن نبايد از پادتن‌هاي مادري غافل شد.

- آبخوري‌ها قبل از واكسيناسيون با آب فاقد ماده عفوني بخوبي شسته شوند.

- سه روز قبل از واكسيناسيون مي‌توان از يك پوند (حدود 453 گرم) اسيد سيتريك به ازاي هر گالن آب استفاده نمود.

- ميزان PH مناسب آب جهت واكسيناسيون بايد بين 5/5 تا 5/7 باشد.

- مقدار دز واكسن بازاي هر پرنده را 2/1 يا 3/1 دز درنظربگيريد.

- ظروف حاوي واسكن تهيه شده نبايد رد معرض نور آفتاب قرارگيرند.

- جهت آماده نمودن محلول واكسن از ظروف پلاستيكي استفاده و آنها را قبل از استفاده بخوبي تميز كنيد.

- ويال واكسن چند بار توسط محلول واكسن شسته شود تا بقاياي واكسن بطور كامل تخليه گردد.

- سرپلاستيكي فلاكن واكسن براي اولين‌ بار در داخل آب باز گردد. با اين روش مطمئن خواهيد كه واكسن ليوفيليزه موجود در داخل بطري با هوا تماس نمي‌يابد و كاملاً در آب پخش مي‌گردد. اگر بازنمودن فلاكن در هوا انجام شود، هواي آلوده وارد شيشه حاوي واكسن خواهد شد و واكسن را آلوده مي‌نمايد. روش بهتر آن است كه ابتدا به كمك يك سرنگ يكبار مصرف، مقدار چند ميلي‌ليتر آب به درون فلاكن حاوي واكسن ليوفيليزه تزريق نموده و با تكان دادن شيشه، واكسن را بصورت محلول درآورده و سپس آن را به درون ظرف حاوي آب، تخليه نماييد.

- اگر از شير استفاده مي‌كنيد، بايد چربي آن از طريق جوشاندن بخوبي گرفته شده باشد و يا از شيرهاي پاستوريزه يا هموژنيزه شده موجود در بازار استفاده نماييد.

- كليه آبخوري‌هاي پستانكي (نيپل) با برس شسته شوند.

- چنانچه از فيلتر زغال در سيستم آبرساني استفاده مي‌شود، بايد هنگام واكسيناسيون آن را برداريد. اگر سيستم آبرساني از نوع پستانکی است، جريان آب در تمام لوله‌ها بصورت همزمان برقرار شود و از درست كاركردن تمام سر پستانكي‌ها اطمينان حاصل كنيد.

- خطوط آبرساني را قبل از مصرف واكسن پر نماييد.

- قبل از پايين‌آوردن خطوط آبرساني، جهت جلوگيري از بروز پديده هوا گرفتگي لوله‌ها، محلول را وارد خطوط آبرساني نماييد.

- تعداد آبخوري‌هاي موجود در سالن افزايش يابد. براي هر 50 جوجه، يك آبخوري اضافه شود و يا تعداد آبخوري‌ها دو برابر شود.

- تعداد نفرات توزيع‌كننده واكسن در هر سالن كافي باشد.

- جهت حصول اطمينان از مصرف محلول واكسن بوسيله پرندگاني كه در گوشه يا كنار ديوارها هستند، همواره در كنار ديوار قدم بزنيد. مزيت ديگر قدم زدن در سالن اينست كه مي‌توان آبخوريها را از لحاظ وجود محلول واكسن و يا جريان مداوم واكسن در لوله‌ها كنترل كرد. قبل از پر نمودن آب، نور سالن را قطع نماييد.

- جهت تحريك پرندگان به خوردن واكسن، ميزان نور سالن را زياد نموده، زنجير دانخوري را به حركت درآورده يا در سالن قدم بزنيد.

- جهت اطمينان از مصرف واكسن، از محصولات تجاري رنگي استفاده مي‌شود. اين ماده آبي رنگ باعث رنگي شدن زبان پرنده شده يا از روي پوست، رنگ چينه دان قابل تشخيص است. اگر در بيش از 90% پرندگان، رنگ آبي مشاهده شد واكسيناسيون موفق بوده است.

- محلول واكسن باقي‌مانده در لوله‌ها بايد پس از واكسيناسيون، توسط آب خنثي كه فاقد مواد ضدعفوني‌كننده باشد، شستشو گردد. براي اطمينان مي‌توانيد از دستورات مربوط به خنثي‌سازي كه در آماده سازي واكسن بكار رفت، جهت منبع آب استفاده كنيد.

منبع : بولتن شماره 30 تلاونگ 



عايق مورد نياز سالنهاي مرغداري در آب و هواي گرم

بطور کلي ارزش عايق بندي براي آب و هواي معتدل و سرد تشخيص داده مي شود در درجه اول اغلب اوقات گرم نگهداشتن پرندگان در مقابل هواي سرد با حداقل سوخت انديشيده مي شود به هر حال با وجود اينکه نحوه ارزش عايق بندي در تابستان متفاوت مي باشد محافظت پرنده در مقابل استرس گرمايي توسط انتقال گرما از طريق سقف سالن داراي اهميت مي باشد همچنين نگهداشتن دما در حد تعادل تا خنک در زمانيکه گرماي هوا بيشتر بالا مي رود لازم مي باشد درک اين موضوع بيشتر براي توليد کنندگان و کارکناني که درچنين محيط هايي کار مي کنند داراي اهميت مي باشد که عايق بندي سقف سالنهاي مرغداري و سيستم تهويه هر دو لازم مي باشد . چنانچه پرندگان در جايگاههاي غير عايق بندي در آب و هواي گرم نگهداري شوند هر چند که داراي سيستم تهويه خوبي نيز باشند بايد انتظار تلفات بين 10 تا 15 درصد و شايد بالاتر را نيز داشته باشيم . طي يک پژوهش در جنوب غرب آمريکا ميزان مرگ و مير در سالنهاي فاقد عايق بندي و سالنهايي که سقف آنها از عايق بندي مناسبي برخوردار بوده است حتي در شرايطي که دماي محيط از حد ميانگين بالاتر بوده است نتايج ذيل حاصل شده است .

  ماگزيمم دما شاخص تلفات %

سالنهاي همراه با عايق بندي سقف : 3/33-92 5/0

سالنهاي بدون عايق بندي : 2/37-99 3/14

قرار گرفتن در عرض جغرافيايي نزديک به خط استوا جايي که خورشيد مستقيما در بالاي عرض سر مي باشد و گرماي هوابيشتر است باعث ضررو زيان بيشتر مي شود و دراينجا گرفتن بهترين تصميم براي داشتن عايق بندي لازم است .

 

نداشتن عايق بندي در سقف ، موجب بالا رفتن مرگ و مير ميگردد .

 

تاثير گرما و سرما بر روي پرندگان :

دماي نرمال بدن 41 درجه سانتي گراد مي باشد طيور از انرژي غذا براي نگهداري دماي داخلي و تنظيم کار داخلي و فعاليت عضلاني استفاده ميکنند انرژي موجود در خوراک معمولا براي نگهداري اعمال طبيعي و براي رشد و توليد بکار مي رود براي جوجه هاي گوشتي و پولتها ، بهترين ميزان تغييرات دما در محدوده 33 درجه سانتي گراد در زمان خروج از تخم تا 23 درجه سانتي گراد درهفته چهارم مي باشد واين تا آخر دوره ثابت است بهترين ميزان درجه حرارت براي مرغهاي تخمگذار از 28-26 درجه سانتي گراد مي باشد تحت شرايط عادي پرندگان گرماي زيادي را توليد مي کنند که بدن آنها اين گرما را از دست ميدهد در نتيجه اين امر موجب بالا رفتن گرماي محيط ميگردد با ستثناي اوايل دوره کرچي در سالنهاي مرغداري در آب و هواي سرد هيترهاي تکميلي کوچک لازم مي شوند تنها در شرايطي که از مادرهاي مصنوعي استفاده شود نياز به گرم کننده هاي ديگر نمي باشد .اگر بدون هيچ دليلي ميزان گرماي پرندگان بيش از حد اضافه شود و پرنده نتواند ازاين گرماي اضافي رها شود ميزان غذاي آنها کاهش پيدا مي کند و در نتيجه توليد گرماي آنها کاهش پيدا مي کند در اينصورت ميزان متابوليسم و توليد حرارتي پايه آنها کم مي شود هنگامي که گرماي مجاور پرنده زياد شود پرندگان مي توانند با استفاده از راه تبخير از راه مجاري تنفسي و ريه و عبور هوا از بالاي سر خنک شوند همچنين هرگاه که پرنده احساس گرما کند با نفس نفس زدن گرما را از بدن خود خارج مي نمايد همچنين در هنگام گرماي زياد پرندگان با بالا نگهداشتن بالهاي خود وافزايش ميزان گردش خون وعبور آن از سطح بدن و پاها گرماي بدن خود را کاهش ميدهند اين واکنشي است که پرندگان گوشتي و تخمگذار در هنگام مصرف خوراک از خود نشان مي دهند چنانچه پرنده نتواند از اين گرماي زياد رها شود سرانجام مي ميرد سقفهاي فلزي تا 150 درجه فارنهايت و يا بيشتر بوسيله خورشيد گرم مي شوند و مقادير زيادي از اين گرما به پرندگاني که در زير آنها قرار دارند تابش ميکند بنابراين عايق بندي زير بام براي مسدود کردن راه انتقال گرما از طريق تابش به پرندگان لازم است .

 

از چه چيزهايي براي عايق بندي استفاده ميکنيم :

از هر ماده اي که ميزان گرما را کاهش دهد براي عايق کاري يک مکان ميتوان استفاده نمود اجراي عايق بندي براي مکان هاي سرد هر چند که گرما بوسيله پرنده يا دستگاه گرم کننده توليد شود به شرط آنکه از دست دادن گرما را کاهش دهد استفاده مي شود استفاده از تکميل کننده هاي گرمايي به ميزان سوخت مصرفي آنها دارد چنانچه اين کار به درستي انجام شود به پرنده اجازه مي دهد که از خوراک مصرفي در جهت سوخت و ساز موثر تر استفاده نمايد . در هواي سرد گرما از طريق رسانش از ميان سقف و ديوارها به هدر مي رود براي مثال : با فرض اينکه ديوارها از مصالح ساختماني غير عايق متداول ساخته شده باشد اگر دماي بيرون 20 درجه سانتي گراد نسبت به دماي داخل سالن سردتر باشد و سالن عايق بندي نشده باشد در حدود 27 Btu در هر ساعت گرما از دست مي دهد اضافه نمودن متعادل عايق بندي هر دو طرف سقف و ديوارها به ميزان 5 سانتيمتر از فوم هاي پولي اورتان موجب کاهش گرما در حدود 3/3 sq /hr / Btu مي شود استفاده از عايق درسالنهاي مرغداري در آب و هواي گرم موجب کاهش نفوذ گرما از خارج به داخل سالن و تاثير آن بر روي پرنده مي شود براي نمونه در آب و هواي گرم افزايش گرما از ميان سقف در درجه اول بوسيله تابش گرما بيشتر از رسانش انتقال پيدا مي کند تابش گرما يکي از فرمهاي انتشار به صورت موج مي باشد که در آن گرما از يک جسم گرم به سوي جسم سرد بدون انکه هوا از ميان آنها عبور کند انتقال پيدا مي کند آفتاب آتش و هيترها و بخاري ها ي برقي جز گرم کننده هاي تابشي مي باشند توليد گرماي تابشي به صورت شعله و يا مانند المنت بخاري هاي برقي نمي باشد به نظر مي رسد هر شي گرم در مقايسه با شي ديگر بوسيله اشعه و يا اشعه مادون قرمز گرما را انتقال دهد تابش گرما ممکن است همانقدر که يک جوجه را بوسيله تابش گرما توسط مادر مصنوعي گرم ميکند سود بخش و يا اينکه براي پرندگان بزرگتر در هنگاميکه سقف عايق بندي نشده باشد و يا اينکه از عايق مناسبي برخوردار نباشد فاجعه آميز باشد ورق هاي فلزي سقفها در سالنهاي مرغدراي ممکن است در تابستان تا 66 درجه سانتي گراد گرم شود و در نقاط نزديک به خط استوا ميزان افزايش گرما بيشتر است طي يک پژوهش درجنوب غربي آمريکا نشان داده شد که در سقفهاي گالوانيزه که عايق بندي نشده بود در حدود 30 تا 35 درجه سانتي گراد گرما از خود ساطع مي کردند معمولا حداکثر گرما در اوايل بعد از ظهر بر روي عرض جغرافيايي نزديک خط استوا ميزان گرماي ساطع شده از خورشيد بيشتر است به همين دليل عايق کاري سقف ها در اين نقاط الزامي است . 

 

از چه چيزهايي براي عايق بندي استفاده مي کنيم :

ازهر ماده اي که ميزان گرما را کاهش دهد براي عايق کاري يک مکان مي توان استفاده نمود اجراي عايق بندي براي مکان هاي سرد هر چند گرما بوسيله پرنده يا دستگاه گرم کننده توليدشود به شرط آنکه از دست دادن گرمارا کاهش دهد استفاده مي شود استفاده از تکميل کننده هاي گرمايي به ميزان سوخت مصرفي آنها دارد چنانچه اين کار به درستي انجام شود به پرنده اجازه ميدهد که از خوراک مصرفي در جهت سوخت و ساز موثرتر استفاده نمايد .

 

گرماي تابشي مادرهاي مصنوعي جوجه ها را محافظت مي کند اما گرماي تابشي ازخورشيد به پرنده آسيب مي رساند .

تاثير سقفهاي عايق بندي شده بر روي گرماي داخل سالن ، پرندگان و تهويه سالن : 

ميزان افزايش تابش گرما طبق مثال زير نشان داده مي شود .

1- براي 40 تا 50 فوت سالن ( متر 152* 12) اين ميزان sq /hr /Btu 35 و شاخص گرما در مجموع Btu 700000 مي باشد .

2- قانون شصت براي پرندگان بالغ در حدود Ib /hr / Btu 5 .

3- سيستمهاي مدرن تهويه براي خروج گرماي زياد طراحي ميشوند براي نمونه نصب يک سيستم فن ممکن است با ظرفيت 000/200 فوت مکعب در هر دقيقه باشد .

4- افزايش گرما از سقفهايي که عايق بندي نشده است بيشتر از گرما از طريق پرندگان مي باشد به همين منظور سيستم تهويه بايد در يک جاي مناسب در سقف که عايق بندي شده طراحي و نصب گردد تا بتواند بطور کامل در هنگام افزايش گرما در سالن با آن مقابله کند .

 

خطر گرماي تابشي بر روي پرندگان :

گرماي تابشي از سقفهاي عايق بندي نشده مي رسد و جلوگيري از آن مشکل است به خصوص براي سالن هايي که انتقال گرما درآن مشکل مي باشد دماي هوا در اين موقع در سالن ممکن است بوسيله جذب گرما از طريق تابش بالا رود در اينصورت تهويه و انتقال هواي بالاي سر پرنده بدون شک مي تواند که پرنده را از اين گرما رها کند تاثير تهويه مناسب براي پرندگان فقط قبل از جذب اين گرما توسط پرنده مي باشد کارکناني که براي مدت طولاني از نظر زماني در سالن حضور نداشته و اغلب از لباس سفيد در سالن استفاه مي کردند براي درک منبع گرما و تاثير گرما بر روي پرندگان ممکن است مشکل داشته باشند و اين مشکل رابراي نداشتن سيستم تهويه به جاي عايق نبودن سقف در نظر گيرند خطر گرماي تابشي توسط اداره مديريت امريکا در دو سالن با گرماي تابشي و بدون آن از سقف با گرماي 105 درجه فارنهايت نشان داده شد که در اتاقي که گرماي تابشي بود 40 درصد پرندگان مردند ودراتاقي که داراي گرماي تابشي نبود شاخص تلفات 22 درصد بود اين آزمايش نشان داد که تاثير گرماي تابشي به مراتب بيشتر از گرماي انتقالي است . 

 

استفاده از ورقه هاي باز تابنده براي محافظت به تنهايي کافي نمي باشند .

قرار دادن عايق در زير بام باعث جلوگيري از تابش رو به پايين گرما مي گردد و شيوه انتقال گرما را بيشتر از طريق تابشي به طريق هدايت تبديل مي کند اگر چه در آزمايش ساده به نظر مي رسد ولي محاسبه تاثيرات دقيق گرما از طريق مواد عايق بندي به دليل تبديل شيوه انتقال گرما مشکل مي باشد . انتظار مي رود اضافه نمودن 5 سانتي متر مربع از عايق پلي اورتان در سقف به ميزان 35 تا 5/3 از افزايش گرما بکاهد اضافه نمودن سيستم هاي خنک کننده نسبت به تهويه براي کاهش تاثير گرماي تابشي موثرتر باشد .

 

کمترين عايق بندي براي سقفها 8 = R مي باشد .

انتخاب ماده عايق بندي :

جدول ذيل پايداري مواد عايق بندي درمقابل گرما در نقطه R را نشان مي دهد براي آب و هواي گرم عايق بندي سقفها به شرط آنکه ازورقه هاي پلي اورتان به ضخامت 5/1 اينچ استفاده شود از کمترين مقدار يعني 8 = R توصيه مي گردد عايق بندي بيشتر از 12 = R براي جلوگيري ازتاثير گرماي تابشي در مقايسه با قيمت آن مناسب نمي باشد براي راحتي کار يک راه اضافه کردن مواد عايق تزريق آنها درسقف مي باشد . ايجاد سقف کاذب در زير سقفهاي شيرواني مي تواند بر روي تهويه طبيعي و کاهش گرما و رطوبت تاثيرداشته باشد . همچنين ايجاد سيستم تهويه به صورت تونل مي تواند درکاهش گرما تاثير داشته باشد استفاده از مواد بازتابنده در سقف باعث کاهش جذب گرما مي گردد به هر حال ناشن داده شده است که اين مواد به ميزان خيلي زياد نتيجه گرما را وقتي که به تنهايي استفاده مي شوند کاهش مي دهد همچنين استفاده از عايق هايي که بصورت فويل تهيه مي شود براي باز تابش گرما مناسب مي باشند اماممکن است به تنهايي تابش گرما محافظت مي کند عايق هاي بازتابنده به تنهايي توصيه نمي شود مگر اينکه ديگر مواد عايق بندي دردسترس نباشند باز تابش از لايه سقف با رنگ سفيد سقف مي تواند سود بخش باشد اما به اندازه عايق بندي سقف تاثير گذار نيست .

 

ماهنامه جهان مرغداري – مهندس مهدي حسين خاني

روش‌هاي واكسيناسيون در طيور

روش اسپري كردن :

جهت آماده‌سازي واكسن به منظور تجويز به روش اسپري از آب مقطر يا آب جوشيده سرد استفاده نمائيد.

ضروري است به ميزان آهن و املاح موجود در آب مورد استفاده توجه شود، زيرا بالابودن ميزان آنها سبب كاهش كارآيي دستگاه اسپري مي‌گردد.

هنگامي كه هوا گرم است (مناطق يا فصول گرم) عمل اسپري‌كردن بايد در ساعات خنك مانند شب يا صبح زود صورت گيرد.

توصيه مي‌شود كه مخزن واكسن دستگاه اسپري را از جنس پلاستيك انتخاب نمائيد.

قبل از انجام عمليات اسپري به منظور كاهش گرد و غبار، تعيين طول سالن و اطمينان از صحت محاسبه آب مورد نياز، يك بار با آب مقطر عمل اسپري را انجام دهيد (سالني به مساحت 1000 مترمربع به 15 دقيقه زمان جهت انجام اسپري نيازمند است).

قبل از شروع عمليات اطمينان حاصل نمائيد كه سيم رابط برق، دسترسي شما را به دورترين نقطه سالن امكان‌پذير مي‌سازد.

براي تماس بهتر محلول با بدن پرنده و توليد ذرات كوچك و يكنواخت بهتر است به ازاي هر ليتر آب مقدار 2/6 ميلي‌ليتر گليسيرين به محلول اضافه شود.

توصيه مي‌شود به منظور جلوگيري از وحشت‌زدگي طيور، انجام اسپري در نور كم صورت گيرد. بنابراين در سالن‌هاي پر نور و روشن، واكسيناسيون بايد در شب انجام شود.

تجهيزات بكار رفته در عمليات اسپري و آماده سازي محلول واكسن بايد اختصاصي باشند و براي انجام فعاليتهاي ديگر از آنها استفاده نشود.

استفاده از آب سنگين، باعث بالارفتن غلظت مواد در زمان انجام اسپري شده و برروي ويروس واكسن تأثير نامطلوب مي‌گذارد.

در هنگام اسپري واكسن، سيستم‌هاي تهويه و گرمايي بايد به مدت پانزده دقيقه خاموش گردند.

 هنگام انجام عمليات اسپري بايد مقدار نور در سالن حداقل باشد.

ابر حاصل از آئروسل نبايد بيش از 3 متر از دستگاه فاصله بگيرد.

در عمليات اسپري، ذرات پاشيده شده نبايد خيلي ريز باشند، زيرا به سرعت تبخير شده و باعث ايجاد واكنشهاي شديد ناشي از واكسيناسيون مي‌شوند.

براي انجام اسپري در مورد جوجه‌هاي جوان مي‌توان از قطرات درشت و براي پرنده‌هاي مسن از قطرات ريزتر استفاده نمود.

براي جوجه‌هاي داخل جعبه بهتر است عمليات اسپري در همانجا صورت گيرد، زيرا به علت تماس نزديك آنها عمل انتقال بهتر صورت مي‌گيرد. اين عمل در جوجه‌هاي يكروزه بايد در ارتفاع 20 تا 30 سانتي‌متر از سر جوجه انجام شود و توصيه مي‌گردد كه 15 دقيقه پس از اسپري جوجه‌ها از كارتن تخليه شوند.

جهت انجام اسپري در كارتن‌هاي حاوي جوجه بايد جعبه‌ها به رديف چيده شوند و ابتدا با وارد کردن ضربات آرام به جعبه، جوجه‌ها را بيدار نمود.

در مورد جوجه‌ها بايد عمليات اسپري مجدداً صورت گيرد (حداقل 2 بار).

در نوبت اول براي هر 1000 جوجه يك روزه 300 تا 500 ميلي‌ليتر و براي اسپري مجدد به ازاي هر 1000 پرنده 500 تا 1000 ميلي‌ليتر توصيه مي‌شود.

هنگام انجام عمليات اسپري، گله نبايد دچار مشكل تنفسي و آلودگي با مايكوپلاسما باشد، زيرا سبب ايجاد واكنش‌هاي شديد واكسيناسيون مي‌گردد.

غبار حاصل از انجام عملیات اسپری باید به طور یکنواخت در سالن پخش شود . 

در خلال انجام عملیات اسپری کارکنان باید به دستکش ، ماسک و عینک مخصوص محافظت کننده مجهز باشند . 

هنگام انجام اسپری با ذرات ریز ، پایین بودن رطوبت نسبی در سالن می تواند سبب کاهش اندازه ذرات شده و فعالیت تبخیر ذرات را تشدید نماید.

غبار حاصل از انجام عمليات اسپري بايد به طور يكنواخت در سالن پخش شود.

درخلال انجام عمليات اسپري كاركنان بايد به دستكش، ماسك و عينك مخصوص محافظت‌كننده مجهز باشند.

هنگام انجام اسپري با ذرات ريز، پايين‌بودن رطوبت نسبي در سالن مي‌تواند سبب كاهش اندازه ذرات شده و فعاليت تبخير ذرات را تشديد نمايد.

هنگام واكسيناسيون مرغ‌هاي موجود در بستر، توصيه مي‌شود كه جهت انجام بهتر عمليات، آنها را در يك طرف سالن جمع نمائيد.

در سالن‌هاي مرغ‌هاي تخمگذار، عمليات اسپري بايد پس از جمع آوري تخم‌مرغ‌ها و براي هر بلوك به طور جداگانه، از پشت قفس و به فاصله 2 تا 3 متري صورت گيرد.

در طي انجام اسپري شعاع واكسيناسيون نبايد بيشتر از 5 متر باشد.

جهت خشك نمودن جوجه‌ها پس از عمليات اسپري نبايد از منابع گرمايي مصنوعي استفاده نمود زيرا به واكسن آسيب مي‌رسانند.

پس از پايان عمليات حتماً سيستم تهويه را فعال نمائيد (به منظور پرهيز از اين اشتباه مي‌توانيد كليد اتومبيل خود را بر روي تابلوي برق قرار دهيد).

پس از پايان فعاليت بايد دستگاه اسپري را به خوبي و بدون استفاده از مواد ضدعفوني‌كننده تميز نمود.

پس از پايان كار، دستگاه اسپري را با فرو بردن در آب فراوان و تميز شستشو داده و در محلي عاري از گرد و غبار نگهداري نمائيد.

روش تزريقي :

به منظور دقت بيشتر در تنظيم صحيح دز واكسن توصيه مي‌گردد كه از سرنگ‌هاي اتوماتيك استفاده شود.

قبل از انجام عمليات تزريق واكسن از عملكرد صحيح سرنگ‌ها اطمينان حاصل نمائيد.

شماره سر سرنگ‌ها 18 يا 19 است (در برخي منابع شماره 20 تا 22 نيز ذكر شده است)، كه توصيه مي‌شود براي تزريق واكسن‌هاي زنده از سرسوزن 8/0 ميلي‌متري و به طول 15 ميلي‌متر و براي تزريق واكسن‌هاي غيرزنده از سرسوزن 1 ميلي‌متري و به طول 15 ميلي‌متر استفاده شود.

لازم است 2 تا 4 ساعت قبل از شروع واكسيناسيون، واكسن‌ها را از يخچال خارج نمود تا در دماي محيط كمي گرم شوند.

قبل از انجام واكسيناسيون بايد كليه بخش‌هاي سرنگ اتوماتيك، لوله‌هاي رابط و مخزن توسط مواد ضدعفوني‌كننده شسته شوند و بهتر است كه استريل باشند.

قبل از انجام واكسيناسيون بايد با استفاده از آب ميزان دز لازم براي تزريق محاسبه گردد.

قبل از انجام تزريق بايد دقت نمود كه سرسوزن سرنگ محكم بسته شده باشد.

به منظور پرهيز از عفونت، سرنگ بايد استريل بوده و تماسي با مواد آلوده نداشته باشد.

دقت لازم در هنگام گرفتن پرندگان از بروز اختلالات حركتي در آنها جلوگيري مي‌كند.

به منظور اثربخشي بيشتر عمليات واكسيناسيون بهتر است كه ظرف حاوي واكسن را قبل و درخلال كار به آرامي تكان دهيد.

حداقل دماي مناسب جهت جريان يافتن محلول واكسن در لوله‌هاي رابط 15 تا 21 درجه سانتيگراد بوده و با اين حال بهتر است دماي محلول واكسن تزريقي بين 20 تا 25 درجه سانتيگراد باشد.

عمل واكسيناسيون نياز به دقت كافي از سوي كاركنان دارد و سرعت بالا باعث كاهش دقت مي‌گردد.

هنگام انجام واكسيناسيون دقت شود كه لوله رابط از مخزن جدا نشده باشد.

هنگام انجام واكسيناسيون دقت شود كه به منظور تزريق واكسن، پوست پرنده دوبار سوراخ نشود.

هنگام انجام واكسيناسيون بايد از خالي نبودن مخزن اطمينان حاصل نمود تا به جاي واكسن، هوا به پرنده تزريق نشود.

عدم رعايت موارد بهداشتي در هنگام تزريق واكسن مارك در جوجه‌هاي يكروزه مي‌تواند باعث ايجاد عفونت و سپتي سمي شديد ناشي از عفونت با پسودوموناس در جوجه‌ها گردد.

تزريق واكسن بايد در عضلاني‌ترين قسمت ران يا سينه پرنده صورت گيرد. به دليل اينكه گردن يكي از تميزترين قسمت‌هاي بدن طيور است، تزريق زيرجلدي در اين محل نيز توصيه مي‌گردد.

براي انجام عمليات واكسيناسيون تزريقي در هر سالن حداقل 5 نفر در روز موردنياز است.

به منظور جلوگيري از مصرف دان در هنگام انجام واكسيناسيون، دانخوري نبايد پر باشد.

از انجمامد واكسن‌هاي غيرفعال جلوگيري نمائيد.

تيتر حاصل از واكسن، توسط نوع و كيفيت ماده غيرفعال‌كننده واكسن كشته تعيين مي‌شود.

واكسن بايد در محل مناسب تزريق گردد تا از تورم سر، تشكيل گرانولوما و فلجي در محل تزريق جلوگيري شود. 

همچنين بايد دقت نمود كه تزريق در داخل پر طيور انجام نشود.

هنگام تزريق زيرجلدي در ناحيه گردن بايد دقت نمود كه سوزن به موازات گردن قرار گرفته و از ورود آن به عضلات گردن جلوگيري شود.

پس از 200 مورد تزريق، سوزن سرنگ بايد تعويض شود.

بعد از انجام واكسيناسيون، ميزان دز واكسن مصرف شده را با تعداد پرنده واكسينه شده مقايسه نمائيد.

پس از اتمام عمليات تزريق واكسن غيرفعال مي‌توان با شمارش تعداد بطري‌هاي واكسن مصرف شده از صحت محاسبه دز و نحوه تزريق آن اطمينان حاصل نمود.

به منظور تميز كردن دستگاه سرنگ بايد ابتدا قطعات آن را از هم جدا نموده و پس از شستن با آب جوش، وارد مايع دترجنت كرده و درنهايت با آب جوش يا آب مقطر ضدعفوني نمود.

روش تلقيح بال :

براي رقيق كردن 1000 دز واكسن 10 ميلي‌ليتر محلول رقيق‌كننده درنظرگرفته شود.

سوزن مربوطه بايد به اندازه كافي در محلول واكسن فرو رود تا شيارهاي آن كاملاً از محلول پر شود.

هنگام انجام عمل تلقيح بايد دقت نمود كه اين كار در دو نقطه و در محلي كه فقط پوست وجود دارد انجام گيرد، به گونه‌‌اي كه عضلات، مفاصل، استخوان‌ها و رگ‌هاي خوني بال آسيب نبينند.

سوزن تلقيح پس از خارج شدن از محلول واكسن نبايد به هيچ چيزي برخورد نمايد، زيرا اين برخورد باعث تخليه محلول از محل شيارهاي آن مي‌گردد.

از تماس محلول واكسن با چشم پرنده خودداري شود.

مشخصه واكسيناسيون صحيح بروز يك واكنش التهابي به صورت تورم و قرمزي در پوست ناحيه‌اي كه سوزن وارد شده، پس از 6 تا 10 روز مي‌باشد.

وجود ندول‌هاي بزرگ‌تر به ويژه وجود مراكز پنيري شكل در اين ندول‌ها نشانه آلودگي و اكسن و يا استريل نبودن وسايل تلقيح مي‌باشد.

روش قطره چشمي :

قبل از انجام كار قطره‌چكان‌ها را توسط آب جوش ضدعفوني نمائيد.

تمامي ويال‌هاي واكسن مورد نياز براي يك سالن را يكباره باز نكنيد، بلكه در هر نوبت يك ويال واكسن را آماده نموده و پس از تمام شدن يا كمي قبل از اتمام آن، ويال ديگر را آماده نمائيد.

براي رقيق كردن هر 1000 دز واكسن 25 تا 30 ميلي‌ليتر آب مقطر يا‌ آب جوشيده سرد به آن اضافه نمائيد.

به منظور تهيه محلول اوليه بايد ميزان 5 ميلي‌ليتر آب مقطر را با سوزن استريل در ويال تزريق نمود.

ظرف ويال را حداقل دو بار با محلول واكسن تهيه شده شستشو دهيد.

سر قطره‌چكان بايد به خوبي محكم شده باشد تا از ريختن محلول واكسن و اتلاف آن جلوگيري شود.

سر قطره‌چكان فلزي باعث خستگي دست كاربر مي‌شود، پس توصيه مي‌شود كه از قطره‌چکان‌هايي با سر پلاستيكي استفاده شود.

محلول اوليه موجود در ويال را به خوبي تكان دهيد.

قطره‌چكان حاوي واكسن را در ظرف يخ به صورت عمودي (محل ريختن قطره رو به بالا) قرار دهيد.

جوجه را به گونه‌اي در دست نگهداريد كه سر آن رو به بالا باشد.

انجام عمليات روش قطره چشمي بايد در محيط نيمه تاريك صورت گيرد.

پس از هر بار واكسيناسيون، قطره‌چكان را به حالت عمودي نگه داريد تا علاوه بر جلوگيري از ريختن تصادفي واكسن، ريختن قطره بعدي آسانتر باشد.

از قراردادن محلول اوليه واكسن موجود در سالن در نزديكي خروجي هيتر خودداري نمائيد.

همواره از صحت كار قطره‌چكان‌ها مطمئن شويد.

واكسن بايد روي سطح كره چشم (نه بر روي پلك پرنده) چكانده شود.

پس از ريختن واكسن، پرنده را چند ثانيه در همان حال نگه داريد تا قطره واكسن به خوبي در داخل چشم پخش شود.

استفاده از آب خيلي سرد براي آماده كردن محلول واكسن باعث تورم بافت ملتحمه چشم مي‌گردد.

هيچ جوجه‌اي نبايد عمداً يا سهواً بدون واكسيناسيون رها شود.

هر قطره‌چكان بايد پس از واكسيناسيون 50 پرنده با قطره‌چكان ديگري كه در مجاورت يخ قرار داشته است، تعويض گردد.

قطره‌چكان‌هاي حاوي محلول واكسن را بايد در مجاورت يخ نگهداري نمود.

قطره‌چكان را به طور كامل از محلول واكسن پر نكنيد، زيرا خالي شدن قطره‌چكان‌هاي كاملاً پر به زمان بيشتري نياز دارد.

نوك قطره‌چكان نبايد به چشم پرنده برخورد نمايد، زيرا باعث عفونت چشم به صورت همه‌گير مي‌شود.

نكاتي جهت افزايش ميزان تأثير واكسيناسيون :

1- مشخصات واكسن و شماره سريال آن را ثبت كنيد.

2- به تاريخ توليد و انقضاي واكسن توجه نمائيد.

3- به منظور جابجايي ويال‌هاي واكسن بايد از فلاسك‌هاي مخصوص استفاده شود.

4- هنگام خريداري و تحويل واكسن بايد دز ويال‌هاي آن با توجه به شركت سازنده با دقت بررسي و تعيين گردد، زيرا در روز انجام واكسيناسيون تهيه واكسن مورد نياز مشكل خواهد بود.

5- از سالم بودن يخچال و سردكننده واكسن از طريق دماسنج اطمينان حاصل كنيد.

6- شيشه‌ها و بطري‌هاي حاوي واكسن را از نور آفتاب دور نگه داريد.

7- نگهداري واكسن بايد در يخچال و حرارت پايين صورت گيرد.

8- هنگام انجام واكسيناسيون به دستورات كارخانه سازنده توجه نمائيد.

9- از مصرف برخي واكسن‌هاي زنده بطور همزمان اجتناب نمائيد.

10- از يك ويال براي واكسيناسيون تعداد مشخصي از پرندگان استفاده نمائيد.

11- عمليات واكسيناسيون را با خونسردي انجام داده و از تعجيل و شتابزدگي اجتناب نمائيد.

12- همواره نوع واكسن مصرفي را كنترل نمائيد.

13- از مصرف واكسن‌هاي بدون برچسب خودداري نمائيد، مگر اينكه علامتي جهت تفريق با نوع خاص از واكسن ديگري را داشته باشند.

14- در صورت قطع برق از مصرف واكسن‌هاي زنده موجود خودداري نمائيد.

15- بطري‌هاي واكسن كشته را مي‌توان تا 24 ساعت پس از بازکردن مصرف نمود ولي اين توصيه در مورد واكسن‌هاي زنده صادق نمي‌باشد.

16- رعايت دز صحيح واكسن حين واكسيناسيون الزامي است و نمي‌توان بخاطر صرفه‌جويي مقدار دز را كاهش داد. 

17- ضروري است، تمامي پرندگان موجود در يك سالن در يك روز واكسينه شوند.

18- از انجام واكسيناسيون در روزهاي تعطيل، به دليل داشتن بار رواني براي واكسيناتور خودداري نمائيد.

19- پس از انجام واكسيناسيون، شيشه‌ها و بطري‌هاي خالي را ضدعفوني و سپس معدوم نمائيد.

20- بهتر است دماي سالن را پس از واكسيناسيون چند درجه بالا ببريد.

 

 

 

 منبع : بولتن شماره 31 تلاونگ 

 

مديريت سيستمهای آبخوری نيپلی و اتوماتيک

سيستمم‌ آبخوري‌ نيپلي‌ اولين‌ بار درسال‌ 1950 ميلادي‌ استفاده‌ شد، اولين‌تلاش‌ها جهت‌ پرورش‌ جوجه‌هاي‌گــوشتي‌ با اين‌ سيستم‌ چندان‌موفقيت‌آميز نبود. جوجه‌ها موقع‌ عرضه‌به‌ بازار از جوجه‌هايي‌ كه‌ از سيستم‌آبخوري‌ معمولي‌ استفاده‌ كرده‌ بودندوزن‌ كمتري‌ داشتند. در سال‌ 1980 نوع‌جديدي‌ از نيپل‌ها كه‌ متناسب‌ باجوجه‌هاي‌ گــوشتي‌ بود ساخته‌ شده‌ وتوسط صنعت‌ مورد قبول‌ واقع‌ شد.

مزاياي‌ سيستم‌ آبخوري‌ نيپلي‌

نتايج‌ تجربي‌ نشان‌ مي‌دهدجوجه‌هاي‌ گــوشتي‌ كه‌ با اين‌ سيستم‌پرورش‌ پيدا مي‌كنند نسبت‌ به‌جوجه‌هايي‌ كه‌ با سيستم‌ آبخوري‌معمولي‌ پرورش‌ مي‌يابند، ضريب‌ تبديل‌بهتري‌ داشته‌، وزن‌شان‌ به‌ ميزان‌ اندكي‌كمتر بوده‌ و ميزان‌ مرگــ‌ و مير و حذف‌كشتارگــاهي‌ پايين‌تري‌ دارند. علاوه‌ براين‌ سيستم‌ آبخوري‌ نيپلي‌ به‌ نيروي‌ كاركمتري‌ جهت‌ تميز كردن‌ و ضدعفوني‌سيستم‌ نياز دارد و اين‌ سيستم‌ به‌طوركلي‌ سيستم‌ بسته‌اي‌ بوده‌ و منبع‌ آبي‌ بامعيار بهداشتي‌ بالا، در اختيار جوجه‌هاقرار مي‌دهد و از وقوع‌ و شيوع‌ بعضي‌بيماري‌ها كه‌ همراه‌ با سيستم‌هاي‌آبخوري‌ ديگــر ممكن‌ است‌ وجود داشته‌باشند جلوگــيري‌ به‌ عمل‌ مي‌آورد.مديريت‌ صحيح‌ اين‌ سيستم‌ آبخوري‌بهره‌گــيري‌ بهتر از آن‌ را ممكن‌ مي‌سازد.

ارتفاع‌ نيپل‌ها :

ارتفاع‌ نيپل‌ها بايد به‌ ميزان‌ مورد نيازباشد. به‌ عنوان‌ يك‌ قاعده‌ كلي‌ ارتفاع‌ آن‌در دو هفته‌ اول‌، هر روز يك‌ بار بايدتعيين‌ شود و بعد از آن‌ اين‌ كار روزانه‌انجام‌ بگــيرد.



در سن‌ يكروزگــي‌ بخش‌ پاييني‌ پين‌1نيپل‌ها بايد هم‌سطح‌ چشم‌ جوجه‌هاباشد، بعد از آن‌ به‌ تدريج‌ بالا برده‌ شده‌به‌ طوري‌ كه‌ پرنده‌ها جهت‌ خوردن‌ آب‌مجبور به‌ جستجوي‌ نيپل‌ نشوند. علاوه‌بر اين‌ سطح‌ زير نيپل‌ها بايد صاف‌ بوده‌و ارتفاع‌ آنها از سطح‌ بستر در تمام‌قسمت‌ها يكسان‌ باشد.

سرعت‌ جريان‌ آب‌ در نيپل‌ها

طي‌ تحقيقي‌ نيپل‌ها با سرعت‌ بالاي‌جريان‌ آب‌ 2HFN (2/3 ميلي‌ليتر برثانيه‌) با نيپل‌هايي‌ با جريان‌ آهسته‌ آب‌ 3LFN(0/4 ميلي‌ليتر بر ثانيه‌) مقايسه‌ شدو تاثير آنها بر روي‌ وزن‌ بدن‌، ضريب‌تبديل‌ غذايي‌ و مرگــ‌ و مير جوجه‌هاي‌گــوشتي‌ تحت‌ شرايط آزمايشي‌ استرس‌گــرمايي‌ مورد بررسي‌ قرار گــرفت‌. درسيستم‌ HFN پرنده‌ها به‌ خصوص‌خروس‌ در سن‌ 45 روزگــي‌ سنگــين‌تر ازپرنده‌هاي‌ سيستم‌ LFNبوده‌اند كه‌احتمالا به‌ علت‌ كاهش‌ زمان‌ مورد نيازجهت‌ دسترسي‌ به‌ آب‌ روزانه‌ بوده‌ است‌كه‌ البته‌ منجر به‌ رقابت‌ كمتر جهت‌خوردن‌ آب‌ و فراهم‌ شدن‌ وقت‌ بيشترجهت‌ خوردن‌ دان‌ شده‌ است‌.

در پرورش‌ پرندگــان‌ بزرگــ‌تر، خروس‌و... سرعت‌ صحيح‌ جريان‌ آب‌ بايد موردارزيابي‌ قرار گــيرد. وسايل‌ بهتر و بزرگــتراز رفتار تهاجمي‌ اين‌ پرنده‌ها جلوگــيري‌خواهد كرد.

ميزان‌ پايين‌ مرگــ‌ و مير در سيستم‌ HFNشايد به‌ علت‌ دسترسي‌ بيشتر به‌آب‌ بوده‌ باشد. همبستگــي‌ منفي‌ بالايي‌ )(75= وrمابين‌ مصرف‌ آب‌ و ميزان‌ مرگــ‌مير به‌ خصوص‌ در شرايط استرس‌گــرمايي‌ وجود دارد و مويد اين‌ مطلب‌است‌ كه‌ جهت‌ گــرفتن‌ نتايج‌ بهتر درشرايط آب‌ و هواي‌ گــرم‌، نيپل‌هاي‌ باجريان‌ بالاي‌ آب‌ بايد مورد استفاده‌ قراربگــيرد.

تعداد نيپل‌هادر صورت‌ بالا بودن‌ سرعت‌ جريان‌آب‌ در نيپل‌، تعداد بيشتري‌ پرنده‌ نسبت‌به‌ نيپل‌ مي‌توان‌ پرورش‌ داد بدون‌ اين‌ كه‌تاثيري‌ منفي‌ در عملكرد گــله‌ داشته‌باشد. به‌ عنوان‌ نمونه‌ طي‌ تحقيقي‌ نسبت‌مرغ‌ به‌ نيپل‌ از 1:2 به‌ 1:14 (14 به‌ 1)افزايش‌ داده‌ شد، مصرف‌ آب‌ و غذاكاهش‌ يافت‌ بدون‌ اين‌ كه‌ تاثير و اضحي‌روي‌ توليد تخم‌ مرغ‌، وزن‌ تخم‌ مرغ‌ و يامرگــ‌ ومير گــله‌ داشته‌ باشد. در پرورش‌ پولت‌هاي‌ لگــهورن‌سفيد مابين‌ نسبت‌هاي‌ 1:10 و 1:20 هيچ‌ تفاوتي‌ در وزن‌گــيري‌پولت‌ها مشاهده‌ نشد.

در صورت‌ كند بودن‌ جريان‌ آب‌ داخل‌ نيپل‌ها، تعدادكمتري‌ پرنده‌ نسبت‌ به‌ نيپل‌ بايد در نظر گــرفته‌ شود تا آب‌ كافي‌در دسترس‌ پرنده‌هاقرارگــرفته‌وگــله‌عملكردمناسبي‌داشته‌باشد.

بهداشت‌ نيپل‌ها

باكتري‌ها، رسوبات‌ معدني‌، آشغال‌ و... در داخل‌ اين‌سيستم‌ در مقايسه‌ با سيستم‌ باز كمتر وجود دارند.

شستشوي‌ با فشار بالا (30ـ15 پوند بر هر اينچ‌ مربع‌)راحت‌ترين‌ و موثرترين‌ راه‌ جهت‌ شستشو و تميز كردن‌لوله‌هاست‌. مقدار كلي‌ آب‌ بايد 45ـ22 ليتر بوده‌ و جهت‌اطمينان‌ از تميزي‌ نيپل‌ها، آنها بايد مورد استفاده‌ و آزمايش‌قرار بگــيرند.

بهترين‌ مايع‌ تميز كننده‌ آب‌ با محلول‌ صابون‌ معمولي‌مي‌باشد. مواردي‌ وجود دارد كه‌ از مواد شيميايي‌ تميزكننده‌استفاده‌ شده‌ است‌ كه‌ اينها با الكتروليت‌ها، ويتامين‌ها و ديگــرداروها و واكسن‌هاي‌ مورد استفاده‌ واكنش‌ نشان‌ داده‌ و منجر به‌بسته‌ شدن‌ سيستم‌ آبخوري‌ شده‌اند. به‌ همين‌خاطر تا 72ساعت‌ قبل‌ از دارو درماني‌ يا واكسيناسيون‌ گــله‌ نبايد از موادشيميايي‌ تميز كننده‌ استفاده‌ كرد.

لازم‌ است‌ در ابتداي‌ سيستم‌ آبخوري‌ فيلتري‌ قرار داده‌شود تا از ورود مواد آلوده‌ كننده‌، آشغال‌، مواد معدني‌ ترسيبي‌و...جلوگــيري‌ كند. با اين‌ فيلتر در زمان‌هاي‌ مناسب‌ بايدتعويض‌ شود زيرا كه‌ مواد جمع‌ شده‌ در اين‌ فيلتر باعث‌ كم‌شدن‌ سرعت‌ جريان‌ آب‌ خواهند شد.

معايب‌

علي‌رغم‌ مزاياي‌ متعددي‌ كه‌ سيستم‌ آبخوري‌ نيپلي‌ دارد،اين‌ سيستم‌ معايبي‌ نيز دارد. هزينه‌ اوليه‌ اين‌ سيستم‌ مي‌تواند تا30 درصد گــران‌تر از سيستم‌هاي‌ باز باشد، همچنين‌ هزينه‌تعمير و نگــه‌داري‌ قسمت‌هاي‌ شكسته‌ و يا آسيب‌ ديده‌ نيزگــران‌ تمام‌ مي‌شود. دوم‌ اين‌ كه‌ اين‌ سيستم‌ براي‌ هميشه‌جوابگــو نيست‌ و دائمي‌ نمي‌باشد ولي‌ مي‌تواند تعويض‌ شود.

سوم‌ اين‌ كه‌ مديريت‌ اين‌ سيستم‌ بسيار مشكل‌تر ازسيستم‌هاي‌ باز است‌ و مديريت‌ ضعيف‌ آن‌ مي‌تواند منجر به‌ضررهاي‌ مالي‌ هنگــفت‌ و جدي‌ شود. 


ترجمه‌:دكترمحمدصادق‌مددي‌
كارشناس‌ مجتمع‌ لاين‌ بابلكنار

منبع : مجله صنعت مرغداري


آلودگي انسان با ويروس آنفلوانزاي طيور (H5N1)

همه گيري بي سابقه ي آنفولانزاي طيور كه بيماريزايي بسيار شديدي دارد ، از سد گونه هاي مختلف در آسيا عبور كرده ، باعث مرگ و مير بسياري از انسانها شده است و خطر پاندميك ( جهاني) شدن بيماري رو به افزايش است .

اين مقاله ، آينده ي بروز بيماري انفلونزاي طيور در انسان را به طور خلاصه شرح مي دهد و بر توصيه هاي بهداشتي جهت جلوگيري و مديريت باليني مطرح شده در بخشي از بيانيه نشست سازمان بهداشت جهاني د رخصوص مديريت تحقيقات ، راجع به موارد بيماري آنفلونزاي (A/H5) در انسان – كه از دهم تا دوازدهم ماه سال 2005 در هانوي (Hanoi) برگزار شده بود – اشاره دارد . 

مقدمه 

وقوع انساني بيماري آنفلونزاي طيور (H5N1) د رجنوب شرقي آسيا به موازات شيوع گسترده آنفولانزاي طيور (H5N1) بوده است ، با اينكه همه گيري در پرندگان ، در سال 2004 ، 2005 به ندرت باعث وقوع بيماري در انسان ها گرديد . 

تعداد زيادي ا زموارد در ويتنام رخ داد ، به ويژه در حين سومين موج در حال پيشرفت بروز بيماري ، نخستين مرگ ومير اخير دراندونزي گزارش شد .

تكرار بروز آلودگي در انسان ، مشخص نشده ، نيازمند مطالعات فوري سرم شناسي است . وسعت انتشار جغرافيايي بيماري آنفلونزاي طيور (H5N1) در شيوع اخير اين بيماري در كشور هاي قزاقستان ، مغولستان و روسيه نشان مي دهد كه جمعيت زيادي از مردم در خطر ابتلا قرار دارند . 

انتقال:

آنفلونزاي انساني توسط استنشاق ذرات و قطرات عفوني د راثر تماس مستقيم و احتمالاً تماس غير مستقيم ، به صورت القاي خود به خودي در دستگاه تنفس فوقاني يا موكوس ملتحمه ، انتقال مي يابد. راههاي اصلي و موثر انتقال اين بيماري هنوز به طور كامل مشخص نشده است . 

براي بيماري آنفلونزاي طيور (H5N1) شواهد ، شامل انتقال از پرنده به انسان ، محيط به انسان به طور كامل محدودتر و ناپايدار از انسان به انسان مي باشد . 

انتقال از حيوان به انسان :

در سال 1997 ، وقوع بيماري د رانسان را مربوط به تماس آنها با پرندگان زنده در زمان يك هفته پيش از شروع و وقوع بيماري دانستند ، ضمن اينكه هيچ خطر قابل توجهي در رابطه با خوردن يا آماده سازي محصولات پرندگان يا برخورد با افراد مبتلا به آنفلوانزاي طيور (H5N1) مشاهده نشد . 

برخورد با پرندگان بيمار و كشتن آنها باعث مثبت شدن سرم از نظر بيماري آنفلونزاي طيور (H5N1) شده است . اخيراً بيشتر بيماران داراي سابقه ي برخورد مستقيم با پرندگان مي باشند ، با اينكه آنها درگير كشتار انبوه پرندگان نيز نبودند . 

جمع آوري و آماده سازي پرندگان بيمار ، جابه جايي خروس هاي جنگي ، بازي با پرندگان به ويژه اردك ها ي آلوده بدون علامت و مصرف خون و يا گوشت نپخته اردك ها ، همگي د رانتقال بيماري فوق دخيلند . انتقال د رگربه سانان ( مصرف جوجه هاي آلوده ي خام توسط ببرها و گربه ي وحشي د رباغ وحش تايلند) وگربه هاي اهلي ، تحت شرايط آزمايشگاهي صورت پذيرفته است . انتقال بين گربه سانان تحت برخي از شرايط مشاهده شده است . 

ممكن است شروع برخي از موارد آلودگي ، ناشي از تلقيح ويروس به حلق و يا دستگاه معدي – روده اي باشد .

 

انتقال از انسان به انسان :

انتقال بيماري آنفلونزاي طيور (H5N1) از انسان به انسان د رچندين گروه خانوادگي و در يك مورد ، ظاهراً انتقال ا زبچه به مادر نشان داده شده است . 

اين بدان معني است كه تماس بدون حفاظ ، از راههاي انتقال محسوب مي شود .

تاكنون مواردي ا زانتقال انسان به انسان توسط ذرات ريز معلق مشاهده نشده است . در سال 1997 ظاهراًدر برخوردهاي احتماعي ، انتقال از انسان به انسان صورت نگرفته و مطالعات سرم شناسي د ر رابطه با مراقبت از سلامتي كارگران نشان داد كه انتقال بدين صورت موثر نمي باشد . 

بر اساس تحقيقات سزم شناسي در ويتنام و تايلند در تماس هاي مختلف شواهدي دال بر بروز بيماري بدون علامت مشاهده نشد ه است . 

بر اساس يافته هاي فوق ، بيان مي شود كه امكان دارد سويه ي ويروس محلي در بدن انسان سازش يافته باشد . با اين حال ، تحقيقات همه گيري شناسي و ويروس شناسي دقيقي جهت اثبات اين يافته هاي مورد نياز است . 

امروزه خطر انتقال بيماري در كاركنان مراكز بهداشتي كاهش يافته است ، حتي در صورتي كه از ابزارهاي مناسب جداسازي بيماران نيز استفاده نشود .

البته يك مورد حاد در برخورد يك پرستار با بيمار آلوده د رويتنام گزارش شده است . 

 انتقال از محيط به انسان 

مطالعات راجع به آنفلونزاي طيور (H5N1) در محيط ، امكان انتقال بيماري ، از راهها و روش هاي ديگر را نشان مي دهد . 

بلع آب آلوده در حين شنا و تلقيح به مجراي بيني و ملتحمه در اثر تماس مستقيم در آب از روشهاي بالقوه ديگر مي باشند ، همچنين احتمال انتقال از طريق دست هاي آلوده و متعاقب آن تلقيح ويروس به خود نيز مطرح است . 

از ديگر عوامل خطر سازي موجود استفاده از مدفوع اصلاح نشده ي طيور به عنوان كود مي باشد . 

ويژگي هاي باليني : 

طيف نشانه هاي با ليني آنفلونزاي طيور(H5N1) در انسان بر اساس شرح بيماران بستري در بيمارستان مي باشد . دوره ي بيماري ملايم ، آلودگي تحت باليني و بيماري غير تيپيك (مانند انسفالوپاتي و تورم معدي _روده اي )هنوز مشخص نشده است .اما گزارش موارد مختلف بيماري ، وقوع هر كدام از اين ها را نشان مي دهد . اكثر بيماران د رگذشته نوجوانان و يا بزرگسالان سالمي بوده اند .

دوره ي كمون:

دوره ي كمون بيماري آنفلونزاي طيور(H5N1) نسبت به ساير آنفلونزاي انساني طولاني تر است . در سال 1997 بيشتر موارد رخداد بيماري ، پس از گذشت 2 تا 4 روز پس از وقوع برخورد ، مشاهده شدند . 

گزارشهاي اخير نيز نيز همين فاصله زماني را ، اما با دوره اي بيش از 8 روز ، نشان مي دهد.

فاصله ي زماني مربوطه ، د ريك بيمار تا بيمار ديگر از گروههاي خانوادگي مختلف محدود به 2 تا 5 روز بوده است كه امكان دارد مربوط به برخورد با حيوانات آلوده و يا منبع محيطي غير قابل تشخيص بوده باشد . 

نشانه ها ي اوليه :

بيشتر بيماران داراي نشانه اوليه تب بالا به طور معمول دماي بالاتر از 38 درجه سانتي گراد ) و حالات بيماري مشابه با آنفلونزا به همراه نشانه هاي تنفسي كم مي باشند . 

نشانه هاي درگيري قسمت فوقاني دستگاه تنفس تنها گاهي از اوقات وجود دارد .

بر خلاف بيماران آلوده به ويروس آنفلونزاي طيور گروهH7 بيمارن مبتلا به آنفلونزاي طيور H5N1 به ندرت دچار آلودگي و درگيري ملتحمه مي گردند .  

اسهال ، استفراغ ، درد شكم ، درد قفسه سينه و خونريزي از بيني و لثه ها در مراحل اوليه بيماري ، در برخي از بيماران مشاهده شده است .

اسهال آبكي بدون حضور خون يا خضور تغييرات ناشي از تورم به طور معمول بيش از آنفلونزاي ناشي از تورم به طور معمول بيش از آنفلونزاي ناشي از ويروس انساني مشاهده مي شود و ممكن است تظاهرات علايم تنفسي اوليه را به مدت بيش از يك هفته جلو بيندازد . يك مورد گزارش ، مربوط به 2 بيمار كه داراي انسفالوپاتي و اسهال ، بدون حضور نشانه هاي تنفسي بوده اند ، شرح داده شده است .

نشانه هاي باليني :

حضور نشانه هاي تنفسي كم و ملايم ، به سرعت در روند بيماري مشاهده ميشود و معمولاً بروز پيدا مي كند . در اين روند ، تنگي نفس ، معمولاً 5 روز ( از 1 تا 16 روز ) پس از شروع بيماري گسترش مي يابد . اشكال در تنفس ، افزايش تعداد تنفس ، معمول مي باشد .

خلط سينه كه در برخي مواقع با خون همراه است ، مشاهده مي شود (تغيير پذير است و هميشه وجود ندارد ) . تقريباً تمام بيماران عوارض باليني پنو موني ، تغييرات راديوگرافي شامل تراوشات چند كانوني ، منتشر و يا تكه تكه و تراوشات بينا بيني با قوام تكه تكه و يا لوبولي مي باشند . در يك مطالعه ، راديوگرافي غير عادي در حد فاصل روز هفتم ( از 3 تا 17 روز ) پس از شروع تب مشاهده شد . 

در شهر هوشي مين در كشور ويتنام ، در بيماران مبتلا ، غير عادي تراكم چند كانوني كه كمتر از 2 ناحيه از ريه را درگير كرده بود مشاهده شد . 

تراوش جنب معمول نيست . 

اطلاعات محدود باكتري شناسي نشان ميدهد كه اين روند ابتدا به صورت پنوموني اوليه ويروسي است و در طول مدت بستري در بيمارستان معمولاً بدون حضور آلودگي باكتريايي مي باشد . 

پيشرفت ناراحتي هاي تنفسي با انتشار2 طرفي ، تراوشات و تظاهرات سندرم حاد ناراحتي تنفسي (ARDS) همراه مي باشد . 

در تايلند ، متوسط زمان شروع بيماري تا بروز حالت ARDS ، 6 روز ( 4 تا 13 روز) مي باشد .نارسايي در چندين عضو از بدن به همراه نشانه هاي ناراحتي كليوي و گاهي اوقات مشكلات قلبي شامل اتساع قلبي و تاكي آرتيمي بالاي بطني ، معمول مي باشد . 

ساير عوارض و نشانه ها، شامل پنوموني به همراه اشكال در تهيه هوا، خونريزي ريوي ، پنوموتوراكس ، پن سيتوپني ، سندرم ((ريز)) (Rryes) و سندرم عفوني بدون هيچ مدركي مبني بر حضور باكتري در خون مي باشد .

مرگ و مير :

ميزان مرگ و ميردر ميان بيماران بستري در بيمارستان بسيار بالا است . اما در مجموع ، ميزان مرگ و مير پايين است .

برعكس سال 1997 كه بيشتر مرگ و ميرها ، در بيماران بالاي 13 سال رخ داد ، آنفلونزاي طيور (H5N1) كه اخيراً شايع شده در بيشتر موارد ، باعث مرگ و مير نوزادان و كودكان شده است .

ميزان تلفات موارد بيماري فوق در تايلند 89 درصد بود كه مربوط به كودكان كوچكتر از 15 سال مي باشد . به طور ميانگين 9 تا 10 روز (6 تا 30 روز ) پس از شروع بيماري ، مرگ حادث مي شود و بيشتر بيماران با نارسايي شديد تنفسي از بين مي روند .

يافته هاي آزمايشگاهي :

يافته هاي آزمايشگاهي معمول شامل لكوپني ، به ويژه لمفوپني ، ترومبوسيتوپني كم تا متوسط افزايش خفيف تا متوسط ميزان آنزيم آمينوترانسفراز مي باشد . 

افزايش قند خون آشكار بوده ( احتمالاً مربوط به استفاده از كورتيكو استروييدها مي باشد ) ، همچنين افزايش ميزان كراتينين نيز مشاهده مي شود . 

خطر مرگ و مير پس از ابتلا به بيماري با كاهش گلبولهاي سفيد ، پلاكت ها و به ويژه تعداد لمفوسيت ها افزايش مي يابد . 

تشخيص ويروس شناسي :

تشخيص پس از مرگ در اثر بيماري آنفلوانزاي طيور (H5N1) با جداسازي ويروس يا توسط روش جدا سازي RNA مربوط به H5 و يا هر 2 روش تاييد مي شود . بر خلاف آنفلونزاي انساني نوع A در آنفلونزاي طيور نوع A (H5N1) امكان جداسازي مكرر ميزان قابل توجه ويروس و RNA ويروسي از حلق ، بيش از نمونه هاي جدا شده از بيني مي باشد .

در ويتنام زمان شروع بيماري تا جدا سازي RNA ويروسي از نمونه هاي سو آب گرفته شده از حلق ، از 2 تا 15 روز مي باشد . (ميانگين 5/5 روز) و ميزان ويروس در سو آب حلقي ، 4 تا 8 روز پس از شروع بيماري آنفلونزاي طيور (H5N1) 15 برابر بيش از ميزان ويروس جدا شده از بيماران مبتلا به ويروس أنفلونزاي H3N2 يا H1N1 مي باشد . 

تحقيقات جديد در هنگ كنگ نشان مي دهد كه ميزان ويروس كمتري در نمونه هاي حلقي – بيني وجود دارد . در تشخيص بيماري أنفلونزاي طيور (H5N1) آزمايش Repid Antigen نسبت به روش RT-PCR از حساسيت كمتري برخوردار است .

در تايلند ، از 11 مورد بيماري كه داراي كشت مثبت ويروس آنفلونزاي طيور (H5N1) بودند و 4 تا 18 روز از شروع بيماري آنها گذشته بود ، نمها 4 مورد (36 درصد ) از نظر ؟آزمايش Repid Antigen بودند . 

مديريت :

بيشتر بيماران مبتلا به آنفلونزاي طيور كه در بيمارستان بستري هستند ، در 48 ساعت اوليه پس از پذيرش ، نيازمند مراقبت هاي نگهدارنده ي تنفسي و همچنين مراقبت هاي شديد مربوط به نارسايي اندام هاي مختلف بدن و گاهي فشار خون پايين مي باشند . 

به علاوه در بيشتر بيماران ، درمان تجربي با آنتي بيوتيك هاي وسيع الطيف ، صورت گرفته كه اثرات آنها هنوز به طور دقيق ارزيابي نشده است . 

اين درمانهاي تداخلي اخير با كاهش مشهود و آشكار ميزان مرگ ومير همراه نبودند . معمولاً 2 تا 3 روز پس از شروع مصرف داروي ضد ويروس اوستاميوير توسط بيماران ، ويروس قابل كشت ناپديد مي شود اما علي رغم شروع زود هنگام درمان با اوسلتاميوير ، پيشروي نشانه هاي باليني و كاهش جزيي در ميزان ويروس موجود در حلق بيمار تلف شده مشاهده شد .

بيماريزايي ويژگي هاي ويروس :

مظالعات صورت گرفته بر ويروس آنفلونزاي طيور (H5N1) جدا شده از بيماران در سال 1997 نشان داده است كه عامل حدت شامل شكاف عميق در هماگلوتينين مي باشد كه اين روند توسط پروتئازهاي متعدد سلولي فعال مي شود ، يك جايگاه ويژه در پروتئين اصلي شماره 2 پلي مراز (Glu267lys) وجود دارد كه باعث افزايش مقاومت نسبت به عوامل بازدارنده توسط اينترفرون و عامل نكروز كننده توموري (TNF-a)a در شرايط آزمايشگاهي شده ، باعث طولاني شدن نسخه برداري در خوك مي شود ، به علاوه در انسان نيز برخورد ويروس با ماكروفاژها سبب افزايش فعاليت سايتوكاين ها به ويژه TNF-a مي شود . در سال 1997 ، مطالعات مربوط به آنفلونزاي طيور (H5N1) نشان داد كه اين ويروس با تغيير قدرت پادگني و ژن هاي داخلي در بدن گونه هاي مختلفي از پرندگان كه به عنوان ميزبان محسوب مي شوند ، قادر است مزارع مختلف را آلوده ساخته ، باعث ايجاد بيماريزايي بيشتر در موشهاي آزمايشگاهي كه به شكل سيستميك آلوده شده اند ، مي شود . به علاوه قدرت پايداري اين ويروس در محيط غليظ افزايش مي يابد . 

مطالعات مراحل تكاملي نشان مي دهد كه ژنوتيپ Z غالب شده است و اين ويروس در داخل دو پوشش مجزا رشد مي كند . بخشي از جدايه ها ، از كشورهاي كامبوج ،‌لا ئوس ، مالزي تايلند و ويتنام و ساير جدايه ها مربوط به چين ، اندونزي ، ژاپن و كره جنوبي مي باشد . 

اخيراً شاخه اي جداگانه و جديد از جدايه هاي ويروس فوق در شمال ويتنام و تايلند شناسايي شد داراي تغييرات متفاوتي در نزديكي جايگاه اتصال به گيرنده بوده ، همچنين حاوي يك باقيمانده ي مختصر از آرژينين در جايگاه شكاف چند بازي مربوط به هماگلوتينين مي باشد . 

با اين حال ، اين تغييرات بيولوژيكي و ژنتيكي در رابطه با همه گيري شناسي انساني و يا حدت ويروس نامعلوم و ناشناخته است .

الگوهاي تكثير ويروس:

ويروس آنفلونزاي (H5N1) از نظر ويروس شناسي ، هنوز به طور كامل شناخته نشده ،‌اما مطالعات بر روي بيماران بستري در بيمارستان نشان مي دهد كه دوره ي تكثير ويروس طولاني است . 

در سال 1997 ،‌ويروس فوق در اواسط روز 5/6 از دوره ي بيماري (روز 1 تا 16 ) از ناحيه ي بيني – حلقي جدا گرديد و در تايلند ،‌مدت زمان شروع بيماري تا مشاهده نخستين كشت ويروس مثبت از 3 تا 16 روز گزارش شد .

تكثير ويروس در ناحيه بيني – حلقي در آنفلوانزاي انساني كمتر است و لازم است كه مطالعاتي بر روي چگونگي تكثير ويروس در دستگاه تنفس تحتاني نيز صورت پذيرد .

آزمايشهاي مربوط به تشخيص حضور RNA ويروس در بشتر نمونه هاي مدفوع ، مثبت گزارش شده است . (7 مورد از نمونه ) ، در حالي كه نمونه هاي ادرار منفي بودند . 

در يك مورد ، RNA از نمونه هاي مدفوع بيماري كه در طول دوره ي بيماري به طور مكرر دچار اسهال شده بود ،‌جدا گرديد كه اين وضعيت مي تواند حاكي از تكثير ويروس فوق در دستگاه معدي – روده اي باشد . يافته هاي مربوط به نخستين كالبد گشايي نيز اين امر را اثبات كرد .

ويروس آنفلوانزا بسيار بيماريزاي طيور (H5N1) در توالي اسيدهاي آمينه خود داراي بازه هاي متعدد در جايگاه شكاف هماگلوتينين مي باشد كه اين وضعيت ، با انتشار داخل احشايي در گونه اي مختلف پرندگان مرتبط مي باشد . آلودگي تهاجمب در پستانداران و انسان به اثبات رسيده است و در انسانها تمامي 6 نمونه سرمي موجود ، حدود 4 تا 9 روز پس از شروع بيماري ،‌از جهت حضور RNA ويروسي مثبت بودند .

ويروس فوق و RNA مربوط به آن از خون ، مايع مغزي نخاعي و مدفوع يكي از بيماران جدا شده است . اينكه آيا مدفوع يا خون در برخي شرايط محيطي ، باعث انتقال آلودگي مي شوند يا خير ، هنوز مشخص نيست . 

پاسخ ايمني ميربان :

انتقال و تكرا كم بيماري و انفلوانزاي طيور (H5N1) در انسان علي رغم انتشار وسيع بيماري فوق در پرندگان حاكي از آن است كه موانع كسب بيماري فوق در گونه هاي مختلف قابل ملاحظه و در خور توجه مي باشد به طوري كه عوامل ژنتيكي ، حساسيت ميزبان را جهت كسب بيماري تضمين مي كند. پاسخ ايمني ذاتي در مقابل آنفلونزاي طيور (H5N1) ممكن است در بيماريزايي ويروس عامل بيماري نقش داشته باشد در سال 1997 همه گيري بيماري فوق سبب بالا رفتن ميزان اينترلوكين – 6 ، اينترفرون گاما و TNF-a و گيرنده محلول اينترلوكين -2 در خون بيماران شد در سال 2003 در بيماران ، ميزان كموكاين اينترفرون القاء كننده ي پروتئين 10 (chemokines interferon – inducible protein 10) پروتئين شماره يك گيرنده شيميايي منوسيت و منوكاين القاء شده توسط اينترفرون گاما ، در روز سوم تا هشتم پس از شروع بيماري افزايش يافت .

اخيراً ميزان ميانجي ها شيميايي واكنش هاي آماسي موجود در پلاسما ( اينترلوكين 6 و اينتركولين 8 و اينتركولين b-1 و منوسيت جاذب شيميايي پروتئين شماره يك ‌) در بيماراني كه جان خود را از دست داده اند نسبت به بيماران زنده ، بالاتر گزارش شده است و ميانگين ميزان اينترفرون آلفا در انسانهاي بيماري كه در اثر آنفلونزاي طيور فوت كرده اند 3 برابر بيش از گروه سالم كنترل شده بوده است .

پاسخ هاي ايمني فوق ، مسئول بخشي از سندرم هاي عفوني ، ARDS و نارسايي قابل مشاهده در اندام هاي مختلف بدن مي باشند . 

در ميان افراد زنده بيمار ، توسط روش هاي ارزيابي ((ريزخنثي سازي ))(micro-neutralization) پاسخ اختصاصي ايمني در برابر ويروس آنفلونزاي طيور (H5N1) حدود 10 تا 14 روز پس از شروع بيماري تشخيص داده شد . ممكن است استفاده از كورتيكو استروييدها اين پاسخ ها را كند كرده و يا به تعويق اندازد .

يافته هاي آسيب شناسي :

يافته هاي محدود پس از مرگ ،‌آسيب هاي متعدد ريوي را به همراه تغييرات بافت شناسي مربوط به آسيب هاي منتشر آلوئولي نشان مي دهد . حضور پنوموني ناشي از ويروس آنفلونزا مي باشد . 

تغييرات ، شامل پر شدن آلوئول ها از اكسوداي فيبريني و گلبولهاي قرمز ، شكل گيري غشاي هيالن ، انعقاد داخل عروقي ،‌نفوذ لمفوسيت ها به فضاهاي بينابيني و افزايش تعداد فيبربلاست هاي غير فعال مي باشد . همچنين آلودگي پنوموسيت هاي نوع 2 نيز رخ مي دهد . كالبد گشايي پس از مرگ در برخي از بيماران ، در نمونه ي مغز استخوان ، هيتيوسيت هاي غير فعال را به همراه خونريزي نشان مي دهد و لمفوييدهاي تهي به همراه لمفوسيت هاي غير فعال را به همراه خونريزي نشان مي دهد و لمفوييدهاي تهي به همراه لمفوسيتهاي غير طبيعي در طحال وبافت هاي لمفاوي مشهود است . نكروز مركز لوبوكي در كبد و نكروز حاد توبولي در چندين مورد توجه واقع شده است . 

جداسازي موارد بيماري و مديريت آنها :

امكان حضور بيماري آنفولنزاي طيور (H5N1) در تمام بيماراني كه دچار بيماري شديد و حاد تنفسي هستند ، مي بايست در كشورهاي مختلف كه آلوده به ويروس حيواني آنفلونزا هستند ،‌به ويژه در افرادي كه با پرندگان در تماس مي باشند ، كاملاً جدي گرفته شود . شناسايي موارد بيماري ، دشوار شده است ، زيرا برخي از افراد نشانه هاي غير اختصاصي از شروع باليني بيماري را دارند كه به سابقه بيماري حاد و عفوني تنفسي ناشي از عوامل ديگر مربوط مي باشد كه اين امر، تشخيص را دچار اشكال مي سازد . 

در موارد آلودگي فوق ، تشخيص صحيح با استفاده از نمونه هاي متفاوت و متنوع و روشهاي ارزيابي و ويروس شناسي ، به خوبي امكان پذير نيست. 

اما در مواقع بروز بيماري آنفلونزاي انساني ، نمونه هاي دهاني از نمونه هاي تهيه شده از بيني مفيدترمي باشد . 

روش ((ارزيابي پادگي سريع )) Rapid antigen assay در تشخيص آلودگي آنفلونزاي طيور مي تواند موثر واقع شود اما اين روش از ويژگي پايين و قدرت پيشگويي ضعيفي در تشخيص اين ويروس برخوردار است . 

روش جداسازي RNA ويروسي از نمونه هاي تنفسي ، جهت تشخيص اوليه بيماري داراي حساسيت بالايي است ، البته حساسيت آزمايش فوق به ميزان پرايمر و روش ارزيابي استفاده شده ،‌بستگي دارد .

تاييد آزمايشگاهي بيماري آنفلونزاي طيور (H5N1) نيازمند حداقل يكي از موارد زير است : 
كشت مثبت ويروسي 
ارزيابي مثبت حضور RNA ويروس توسط روش PCR 
ارزيابي مثبت آزمايش ايمونوفلورسنت جهت اثبات حضور پادگن با استفاده از پادتن هاي منوكلونال در مقابل H2 
افزايش تيتر پادتن اختصاصي H5 كمي بيش از 4 برابر در 2 نمونه از سرم 

بستري شدن در بيمارستان 

هرگاه تعداد افراد مستعد و يا مبتلا به بيماري آنفلونزاي محدود بود و شرايط بيمارستان ميسر بود ، مي بايست افراد بيمار ، قرنطينه شده ، جهت معاينات باليني ،‌آزمايشهاي مناسب تشخيص و درمان ضد ويروسي ، تحت مراقبت ويژه قرار گيرند . 

اگر بيماران مبتلا ، زود از بيمارستان مرخص شوند مي بايست اين افراد و خانوادهايشان تحت آموزشهاي لازم جهت مراقبت از بهداشت فردي و روشهاي كنترل آلودگي قرار گيرند . درمانهاي نگهدارنده به همراه تدارك كپسول اكسيژن و امكانات تهويه تنفسي اسا مديريت بيماري فوق است .

استفاده از مه پاش در محيط و ماسك هاي حاوي جريان بالاي اكسيژن ، در جلوگيري از انتشار سندرم حاد تنفسي (SARAS) دخيل است و اين روشها مي بايست حتماً به همراه روشهاي جلوگيري از انتقال بيماري لز راه هوا اجرا شود .

عوامل ضد ويروس :

بيماران مستعد آلودگي با ويروس آنفلونزاي طيور(H5N1) مي بايست فوراً پس از آگاهي از نتايج آزمايشگاهي ،‌داروي ممانعت از نور آمينداز را دريافت دارند . دز مطلوب و مدت زمان درمان توسط درمان توسط اين داروها دقيقاً مشخص نيست . اين داروها به طور معمول در حداقل دز مورد نياز تجويز مي شوند . اين ويروس ها در شرايط آزمايشگاهي نسبت به دو داروي ((اوسلتاميوير )) (oseltamivir ) و زاناميوير (znamaivir) حساس مي باشند . اوسلتاميوير خوراكي و زاناميوير موضعي در مدل هاي حيواني در مقابل ويروس آنفلونزاي طيور (H5N1) فعال مي باشند . 

مطالعات برروي موشهاي آزمايشگاهي نشان مي دهد كه سويه ي جدا شده در سال 2004 در مقايسه با سويه ي ويروس آنفلوانزاي طيور (H5N1) در سال 1997 ، به دز بالاتري از اوستلتاميوير و همچنين دوره ي درماني طولاني تري (8 روز) نيازمند است تا بتواند اثرات ضد ويروسي را نشان دهد و باعث نجات بيمازان از مرگ شود . 

زاناميوير استنشاقي در موارد آنفلوانزاي طيور (H5N1) در انسان مورد مطالعه قرار نگرفته است . درمان زود هنگام از جهت باليني بسيار موثر واقع مي شود ، با توجه به اينكه در هنگام درمان نيز احتمال تكثير ويروس وجود دارد .

مطالعات باليني استفاده از داروهاي فوق يعني اوسلتاميوير خوراكي و زاناميوير استنشاقي ، به 2 صورت مقايسه اي استفاده از ميزان دز معمول دارو و استفاده از 2 برابر دز قبلي، نشان مي دهد كه بردن در مقابل هر دو ، داراي تحمل يكسان است و در نشانه هاي باليني و يا تاثيرات ضد ويروسي در بدن بزرگسالان مبتلا ،‌هيچ تفاوت مشخصي بين اين 2 مقدار دارو مشاهده نمي شود . 
دز تاييد شده اوسلتاميوير جهت درمان سريع موارد خفيف بيماري آنفلونزاي طيور (H5N1) .

الف ) بزرگسالان : 75 ميلي گرم ، 2 بار در روز ، به مدت 5 روز .

ب ) كودكان بزرگ تر از يكسال ( بر اساس وزن بدن ) ، 2 بار در روز ،‌به مدت 5 روز 

1- 30 ميلي گرم براي وزن كمتر از 15 كيلوگرم 

2- 45 كيلوگرم براي وزن بين 15 تا 23 كيلوگرم 

3- 60 ميلي گرم براي وزن بين 23 تا 40 كيلوگرم 

40 75 ميلي گرم براي وزن بيش از 40 كيلوگرم .
دز تاييد شده اوسلتاميوير در موارد حاد بيماري آنفلونزاي طيور (H5N1) :

- بزرگسالان : 150 ميلي گرم ، 2 بار در روز ،‌به مدت 7 تا 10 روز 

مقاومت شديد ويروس عليه اوسلتاميوير ،‌به دليل جانشين شدن يم اسيد آمينه در N1 نورآمينيداز ويروس مي باشد . چنين سويه ي مقاومي در 16 درصد از كودكان مبتلا به آنفلونزاي فوق كه اوسلتاميوير دريافت كرده بودند مشاهده شد .

اخيراً مقاومت مذكور در برخي بيماران مبتلا به اين بيماري كه توسط اوسلتاميوير درمان شده اند نيز مشاهده شده كه اين مساله چندان دور از انتظار نبود .

مقاومت ويروسي سويه ي H1N1 در مقابل اوسلتاميوير در موش هاي آزمايشگاهي ، قابل انتقال به نسل بعد است .

برخي از سويه ها نسبت به زاناميوير كاملاً حساس باقي مي مانند و بخشي در شرايط آزمايشگاه به طور تجربي در مقابل بازدارنده نور آمينيداز ((پراميوير)) از خود حساسيت نشان مي دهد .

بر خلاف نمونه هاي جدا شده در همه گيري 1997 ، جدايه هاي اخير انساني آنفلوانزاي طيور (H5N1) نسبت به بازدارنده هاي M2 ((آمانتادين )) و ((ريمانتادين )) داراي مقاومت بالايي بودند ،‌و در نتيجه اين دارو به هيچ وجه نقش درماني در بيمارن فوق ندارند . تحقيقات باليني نشان مي دهد كه بهترين عوامل ضد ويروس مفيد جهت درمان ، شامل زاناميوير ، پراميوير ، بازدارنده هاي نورآمينيداز با اثر طولاني در صورت امكان اينترفرون آلفا مي باشند . 

تعديل كننده هاي ايمني Immunomodulators

 كورتيكواستروييدها – بدون اينكه تاثيرات آنها به طور دقيق اثبات شده باشد – آزادانه در درمان بيماري آنفلونزاي طيور (H5N1) مورد استفاده قرار مي گيرند . در ميان 5 بيماري كه درسال 1997 تحت درمان با كورتيكواستروييدها قرار گرفته بودند ، تنها 2 بيمار كه در مرحله ي فيبروپروليفراتيو از ARDS دارو را مصرف كرده بودند نجات يافتند . در آزمايشي تصادفي در ميتنام ،‌تمتم 4 بيماري كه دگزامتازون دريافت كرده بودند جان خود را دست دادند . اينترفرون آلفا داراي فعاليت ضد ويروسي و تعديل كنندگي ايمني مي باشد ، اما مي بايست پيش از استفاده ي عادي از اين ماده ، فعاليت تعديل كنندگي ايمني آن آزمايش شده ، به اثبات برسد .

پيشگيري : 

واكسيناسيون و ايجاد مصونيت : 

هيچ نوع واكسني عليه ويروس آنفلونزاي طيور (H5) براي انسان به صورت تجاري قابل دسترس نيست .

واكسن هاي جديد H5 داراي قدرت ايمني زايي پايين مي باشد و مي بايست در 2 دز با حجم بالاي پادگني مصرف شوند و يا با اضافه كردن ماده ي كمكي (adjuvant) ((MF59)) باعث ايجاد پاسخ مناسب پادتني در بدن شوند .

تززريق سومين مرتبه ي واكسن ادجوان H5 سال 1997 در بيماران مبتلا در سال 2004 باعث ايجاد واكنش متقاطع ميان پادن ها شد . 

با استفاده از روش ((ژنتيك معكوس )) (ReVerse genrtictis) و نمونه هاي ويروسي آنفلوانزاي طيور H5 كه اخيراً جدا شده اند ، به علاوه چند نوع واكسن مطرح شده ي ديگر نيز تحت بررسي و مطالعه مي باشند . 

برخي از اين نوع واكسن هاي غير فعال كه حاوي مقادير بالاي هماگلوتينين مي باشند و براي انسانهاي مبتلا به H5N1 در سال 2004 استفاده شده اند باعث ايجاد ايمني مناسبي در بدن مي شوند . 

يكي از تحقيقاتي كه لازم است به سرعت مورد مطالعه قرار گيرد ، استفاده از ادجوان هايي مانند زاج سفيد (Alum) در واكسن ها مي باشند . 

هم اكنون واكسن هاي زنده ي ضعيف شده نيز در دست مطالعه هستند . با استفتده از اين نوع واكسن ها به صورت يك دز منفرد ، كودكان در مقابل آنفلوانزاي انساني مصون مي شوند . 

كنترل آلودگي در بيمارستان :

توصيه هايي كه در اين زمينه صورت مي گيرد ، جهت كاهش انتقال بيماري به كاركنان بيمارستان و ساير بيماران بستري در بيمارستان مفيد است .

تاثير ماسك هاي جراحي ،‌حتي بهترين نوع آن ، در جلوگيري از انتشار بيماري نسبت به ماسك هاي N-95 بسيار پايين تر است البته در صورتي كه ماسك هاي فوق در دسترس نباشند ،‌مي توان از آنها استفاده كرد .

جهت پيشگيري از وقوع بيماري فوق در افرادي كه در تماس با بيماران هستند و هيچ حفاظي در مقابل آن ندارند ،‌مي توان 75 ميلي گرم اوستلتاميوير يك بار در روز و به مدت 7 تا 10 روز تجويز نمود .

در صورتي كه شواهد موجودحاكي از انتقال آنفلوانزاي طيور (H5N1) از انسان به انسان باشد و يا اينكه احتمال خطر شيوع بيماري در انسان بالا باشد ، مي بايست حتي الامكان از درمان هاي پيشگيري كننده بهره جست .

خانواده و تماس نزديك افراد با يكديگر:

زماني كه افراد خانواده در تماس مستقيم با يكديگر هستند و موارد بيماري در بين آنها مشاهده مي شود ، مي بايست اقدامات و درمانهاي پيشگيرانه را در رابطه با ساير افراد جدي گرفت .

دماي بدن و نشانه هاي بيماري در نزديكان شخصي كه گمان مي رود بيمار است و يا اينكه بيماري وي تشتشخيص داده شد ،‌مي بايست به طور مرتب كنترل شود . البته امروزه ضمن تحقيقي كه بر روي اشخاص ، در عرض يك هفته پس از آخرين برخورد با فرد بيمار صورت گرفته ، اين طور به نظر مي رسد كه خطر انتقال ثانويه ي بيمار بسيار پايين است .

اگر شواهد ،‌حاكي از آن باشد كه امكان نتقال بيماري از انسان به انسان وجود دارد ، قرنطينه ي افرادي كه در تماس با بيماران هستند الزامي مي شود . همچنين براي ساير افرادي كه حفتظتي در برخورد با فرد بيمار و يا منبع آلودگي محيطي ( مانند برخورد با پرندگان ) ندارند و ممكن است دچار بيماري آنفوالنزاي طيور (H5N1) شوند و بيماري به آنها منتقل گردد ،‌استفاده از درمانهاي پيگيري كننده توسط داروهاي شرح داده شده الزامي است .

بحث

پرندگان بيمار ، نخستين منبع آلودگي آنفلوانزاي طيور (H5N1) در آسيا به حساب مي آيند . در حال حاضر انتقال بيماري ميان انسانها بسيار محدود است ،‌اما بازرسي مرتب و مكرر جهت تشخيص سازش ويروس در بدن ميزباني مانند انسان بسيار ضروري به نظر مي رسد .

آنفلوانزاي طيور (H5N1) در انسانها ، در مقايسه با آنفلوانزاي انساني از جهات مختلفي متفاوت لست ، به عنوان مثال راه هاي انتقال ، شدت نشانه هاي باليني ،‌بيماريزايي و احتمالاً پاسخ به درمان نيز متفاوت مي باشد .

قرنطينه فرد بيمار در حالي كه فاقد نشانه هاي خاص و ويژه اي از بيماري مي باشد ، كمي دشوار به نظر مي رسد . در چنين موادري مي بايست الزاماً جزئيات برخوردها ، تاريخچه ي مسافرت ها و يا اينكه آيا با پرندگان بيمار در تماس بوده يا نه دقيقاً مورد بررسي قرار گيرد .

آزمايش Rapid antigen فاقد حساسيت است و تاييد تشخيص بيماري نيازمند روشهاي پيچيده ي آزمايشگاهي مي باشد .

بر خلاف آنفلوانزاي انساني ، نمونه هاي دهاني نسبت به نمونه هاي بيني در آنفلوانزاي طيور H5N1 حاوي تيتر ويروسي بالاتري است . از اين رو جهت تشخيص بيماري ، بررسي نمونه هاي سو آب دهاني يا نمونه هاي تهيه شده از دستگاه تنفسي تحتاني و پايين تر مورد نياز است .

افراد بيمار با بازدارنده هاي M2 كاملاً مقاومند و افزايش دز خوراكي اوسلتلميوير در موارد حاد بيماري مفيد مي باشد . 

علي رغم پيشرفت هاي اخير ،‌هنوز اطلاعات مربوط به همه گيري شناسي و مديريت بيماري آنفلوانزاي طيور(H5N1) در انسان كامل نيست .

هم اكنون اين طور به نظر مي رسد كه همكاري بين المللي بيشتر ـ‌ در رابطه با تحقيقات باليني و همه گيري شناسي بيماري فوق در موسسات تحقيقاتي كشورهاي در گير با موارد بيماري آنفلوانزاي طيور (H5N1) بسيار ضروري و فوري است .

Reference : 

Beigel john , H.et al (2005) Avain influenza A (H5N1) infection in human . The writing committee of the word health organization (WHO) Consultation on human influenza A/H5 The NEW ENGLAND JORNAL of MEDICINE WWW.NEJM.ORG

 

 

منبع : ويژه نامه چكاوك – آذر 84

 

 

 

بررسي علل بالا بودن ضريب تبديل غذايي در مرغداري هاي ايران نسبت به كشورهاي ديگر

در امر پرورش و نگهداري طيور يكي از مهمترين فاكتوردر ارزشيابي برنامه اقتصادي ، مخارج و هزينهاي مربوط به آن واحد جهت دستيابي به توليد بالاتر مي باشد . هزينه هاي صرف شده اين اطمينان را به مرغدار ميدهد كه مي تواند ميزان درآمد و سودآوري را با توجه به توليدي كه ازآن واحد دارد،به دست آورد . از آنجايي كه دان به عنوان بزرگترين فاكتور هزينه هاي پرورشي گله گوشتي به حساب مي آيد ،بنابراين هر گونه تلاش و كوشش جهت كم كردن هزينه هاي مربوط به غذا كمك بسزايي در موفقيت مرغدار مي نمايد . درامر پرورش و نگهداري اقتصادي طيور هزينه تهيه غذا نيز بايستي مورد بررسي قرار گيرد يك جيره اقتصادي جيره اي است كه بالاترين مقدار توليد را با حداقل هزينه تامين كند . لذا در اين خصوص بهترين ملاك ارزشيابي يك جيره غذايي براي توليد گوشت ضريب تبديل غذايي در مرغهاي گوشتي است . ضريب تبديل غذايي عبارت از مقدارغذاي لازم براي توليد يك واحد گوشت يا تخم مرغ است .

 مشكلات ضريب تبديل غذايي در مرغداريهاي ايران :

عوامل مختلف در بالا بودن ضريب تبديل غذايي را از جنبه هاي مختلف مورد بررسي قرار دهيم كه ذكر برخي از عواملی که مهم هستند در نكات ذيل به آنها اشاره شده است :

1-مديريت :

براي دستيابي به عملكرد بالاتر در مورد گله هاي پرورشي ، توجه خاص به نكات مديريتي مهم است . هدف مديرپرورش مرغ گوشتي بايد رسيدن به عملكرد مورد انتظار از گله در خصوص ضريب تبديل غذايي و غيره باشد . عملكرد نهايي مرغ گوشتي بايد در رسيدن به عملكرد مورد نظر از گله در خصوص ضريب تبديل غذايي و غيره باشد . عملكرد نهايي مرغ گوشتي و سود آوري بستگي به ميزان توجه به جزييات در كل فرآيند دارد. اين فرايند شامل مديريت خوب گله هاي اجداد و مرغ مادر سالم ، دقت در عمليات جوجه كشي و تحويل مطلوب جوجه هاي با يكنواختي و كيفيت خوب مي باشد . توجه به شرايط پرورشي و محيطي در امر مديريت مهم است .

متاسفانه به علت عملكرد ضعيف مديريت ما در سالهاي پرورشي در خصوص استاندارد نبودن جوجه هاي يكروزه توليدي از لحاظ گله هاي اجداد و مادر ، استاندارد نبودن از لحاظ تجهيزات دانخوري و آبخوري كه منجربه ريخت و پاش و آب و دان مي گردد ، طولاني بودن مدت زمان پرورش ، ناديده گرفتن شرايط محيطي از لحاظ عدم تنظيم درجه حرارت ، تهويه ناسالم و بستر نامناسب كه همگي منجربه عملكرد نامطلوب و به تبع آن بالا رفتن ضريب غذايي ميگردد . از مهمترين عواملي كه در مرغداري هاي ما به آن توجه نمي شود كنترل و مصرف مواد مغذي و نيز كنترل برنامه نوري مي باشد كه مي تواند بر ضريب تبدیل غذايي موثر باشد . اگر كنترل به نحو مطلوب صورت گيرد منجربه رشدبهتر و بهبود كاراريي دان ميشود كنترل مصرف دان و برنامه نوردهي در مرغهاي گوشتي نياز به مديريت با تجربه و توجه دقيق به جزئيات دارد . سيستم توزيع دان بايد امكان دسترسي مساوي دان براي همه پرندگان را فراهم كند . فضاي دانخوري و نوبت هاي توزيع آن هر دو مهم هستند . هر چقدر جوجه انتخاب شده از نظرضريب تبديل غذايي بهتر باشد ، مخارج توليد از نظرسرعت رشد و كم بودن هزينه هاي مربوط به غذا، كمتر بوده و در آمد بيشتري را عايد مرغدار مينمايد . 

از موارد مهم ديگري كه منجربه بالا رفتن ضريب تبديل غذايي مي شود و از لحاظ مديريتي بايد به آن توجه داشت . عدم ارسال به موقع مرغ به كشتارگاه است . به علت عدم زمان دقيق بازاريابي مرغ جهت كشتار ،مرغدار مجبور است مرغ را در مدت زمان بيشتري نگهداري نمايد و در سنين بالاتر به بازار بفرستد و اين امر باعث مي شود كه مرغ دان بيشتري مصرف نمايد كه از لحاظ اقتصادي مقرون به صرفه نيست . معمولاً ضريب تبديل غذايي در گله هايي كه در سنين پايين به بازار ارسال مي شوند بهتر است . 

2- تغذيه :

هنگامي كه راندمان غذايي يك گله سالم كه توليد آن نيز بالاتر است ودر شرايط محيطي مناسب نيز قرار دارند پايين باشد برنامه هايي غذايي بايستی مورد بررسي قرار گيرد . در اين صورت در اختيار داشتن ركورد مصرف غذا در بررسي برنامه تغذيه ضروري است . جيره مرغهاي گوشتي بايد طوري تنظيم شود كه تعادلي متناسب از انرژي ،پروتئين ،اسيد آمينه ،مواد معدني ، ويتامينها و اسيدهاي چرب ضروري را برقرار كرده و امكان رشد و عملكرد بهينه را ميسر سازد . اگر تنظيم مواد مغذي موجود به طور صحيح قرار نگيرد منجر به كاهش وزن گيري و افزايش ضريب تبديل غذايي و در نهايت تغيير نيازهاي تغذيه اي مي گردد . از جمله مشكلاتي كه در بحث تغذيه در مرغداري هاي وجود دارد و منجربه بالا رفتن ضريب تبديل غذايي ميگردد اين است كه مواد اوليه مورد استفاده در تهيه جيره طيور كشور ما مطابق جداول استاندارد بين المللي نيست و عموماً از كيفيت پائيني برخوردار هستند ودر اين صورت احتياجات غذايي مرغها تامين نخواهد شد و مرغدار مجبور به افزايش مصرف دان در سالن مرغداري ميگردد كه اين امر هزينه اقتصادي زايدي را در بر خواهد داشت . هرينه دان به نوبه خود مي تواند در ضريب تبديل غذايي موثر باشد . هزينه دان بايد طوري باشد كه مرغدار توان خريد مواد اوليه در تهيه جيره به منظور تامين احتياجات مواد مغذي را داشته باشد تا مصرف خوراك از اين طريق بهبود يابد و وزن زنده مرغ و بازده لاشه افزايش بايد از جمله نكات مهمي كه بايد در مرغداري هاي ما به آن توجه شود تنظيم يا بالانس جيره غذايي است كه اين امر به طور صحيح و بر اساس نياز مرغها طبق جداول استاندارد و يا كاتالوگ مربوط به آن نژاد طبق فرمول جيره غذايي و به كمك متخصص تغذيه طيور صورت پذيرد . تنظيم صحيح جيره ، كاهش هزينه دان را به دنبال خواهد داشت . اغلب توليد كنندگان از غذاي هاي آماده استفاده مي كنند و در مورد اغذيه اطلاعات كافي ندارند ، اما ارزشيابي برنامه هاي تغذيه اي براي اين افراد مشكل است و آگاهي چنداني از مقدار انرژي قابل متابوليسم جيره و ارتباط آن با ساير مواد جيره ندارند لذا به گونه اي نيازمند به ارزشيابي برنامه غذايي مي باشند . 

3- سلامت و بهداشت :

جوجه هاي گوشتي بايد از گله هاي مادري تهيه شوند كه وضعيت سلامت خوبي دارند ، گله مادر بايد سطحي يكنواخت و بالاتر از پادتن مادري را عليه بيماري هاي موثر بر عملكرد جوجه گوشتي دارا باشد. محيطي كه جوجه هاي گوشتي در آن پرورش داده ميشوند ، بايد تميز و عاري از عوامل بيماري زا باشد . همچنين تجهيزات بايد يه شكلي نگهداري وعمل نمايد كه مرغان گوشتي بتوانند بدون محدوديت و يا آسيب ،آب و غذا مصرف كنند . دان بايد از نظر مواد مغذي متعادل و بدون عوامل بيماري زا و يا ساير عوامل احتمالي كه باعث افت عملكرد ميشوند ، (مانند سموم قارچ) باشد . ذخيره طولاني مدت مواد اوليه موجب فساد و متعاقب آن كاهش مصرف غذاوافت عملكرد مي گردد . 

تزريق به موقع واكسيناسيون ،رعايت كليه مسائل بهداشتي ،مصرف دان عاري از سموم با كپك و اطمينان داشتن از كيفيت جوجه درجه يك همگي منجربه كاهش تلفات مي گردد كه اين عمل به نوبه خود مي تواند باعث بهبود ضريب تبديل غذايي مي گردد كه مرغداران عزيز ما بايد توجه خاصي به اين گونه مسائل داسته باشند.

4- بهره گيري از علم و تكنولوژي:

بهبود و پيشرفت هر كاري وقتي حاصل مي شود كه ما اطلاعات كافي از لحاظ علمي در آن مورد داشته باشيم . برخوردار بودن از علم و دانش و روز بودن اطلاعات ، پايه و اساس موفقيت و بازده كاري را به دنبال دارد . متاسفانه در كشور ما بيشترمرغداران از علم و دانش كافي در زمينه طيور برخوردار نمي باشد و توجه خاصي به مسائل و نكات علمي ندارند . همچنين در اكثر فارم هاي پرورش طيور از دانش آموختگان علوم دامي استفاده نمي شود كه اين امر مي تواند مشكلات زيادي را در پي داشته باشد . از طرف ديگر سيستم هاي پرورشي مرغداري هاي كشورمان از تجهيزات كافي و تكنولوژي روز دنيابرخوردار نيست . بايد تلاش در زمينه مدرنيزه كردن تجهيزات جهت بهبود عملكرد صورت پذيرد . اگر سالن پرورش به درستي تجهيز شده باشد ، كنترل مصرف دان امكان پذير بوده و مزاياي دقت بيشتر و قابليت پيش بيني وزن را به دنبال خواهد داشت و نيز هزينه و وقت صرف كارگر كاهش مي يابد . 

با توجه به مواردي كه در خصوص علل بالا رفتن ضريب تبديل غذايي بيان شد ، ذكر چند پيشنهاد در اين خصوص ضروري به نظر ميرسد . براي اينكه بتوانيم ضريب تبديل غذايي را بهبود بخشيم بايد كارهايمان از پايه و اساس اصولي باشدو از ابتدا خوب كاركنيم و تمام كارهايمان به طريق صحيح هدايت شود و از لحاظ تجهيزات و لوازم مرغداري بايد پيشرفته باشيم و خودمان را با امكانات مدرن روز دنيا مجهز كنيم و وضعيت و شرايط خودمان را با شرايط استاندارد جهاني نزديك كنيم و تلاش و كوشش جهت نزديك تر شدن به استاندارد جهاني را سرلوحه كارمان قرار دهيم و از افراد متخصص و با تجربه درصنعت مرغداري و فارم ها استفاده كنيم و با فراهم نمودن يك بستر مناسب بتوانيم از علم و تكنولوژي دنيا و نيز متخصصان علوم دامي در بخش صنعت طيور بهره گيري كنيم . 

البته تمام موارد فوق به تنهايي نمي تواند امكان پذير شود و تلاش دست اند كاران ،مسئولين و متوليان دلسوز اين بخش را مي طلبد تا مرغداران را از طريق صحيح هدايت نمايد و در مواقع بحراني و مشكلات ،تسهيلات را براي مرغداران فراهم آورند تا مرغداران بتوانند با دلگرمي بهتر و بيشتر به كار خود ادامه دهند . اميد به آن روزي كه رشد و شكوفايي در صنعت مرغداري كشورمان فراهم شود . 

تهيه و تنظيم :رضا گلي اسكاردي

منبع : مجله دامدار شماره 154

 

مکانیسم عملکرد سیستم ایمنی طیور



در صنعت طیور ناگزیر ازمحافظت پرندگان علیه طیف وسیعی از بیماریها می باشیم پاسخگویی به این سوال که چرا پرندگان قادر به محافظت از خود نیستند؟ آسان نبوده وباید ابتدا از پیچیدگی سیستم ایمنی طیور آگاهی یابیم .سیستم ایمنی جوجه شامل بوریس فابریسیوس ، تیموس ، مغز استخوان ، طحال ،غده هاردین ، لوزه های سکومی ، گره های لنفاوی اولیه می باشد اعمال اصلی سیستم ایمنی به وسیله سلولهای تخصص یافته یعنی لنفوسیت ها که به وسیله سیستم رتیکولواندوتلیال حمایت می شوند انجام می شود سیستم ایمنی با سلولهای دودمان لنفوسیت ها که در خلال اولین هفته انکوباسیون کیسه زرده جنین منشا می گیرند اغاز می گردد سلولهای دودمان به تیموس و بورس فابریسیون مهاجرت میکنند این سلولها در تیموس به صورت سلولهای T و در بورس فابریسیوس به صورت سلولهای B بالغ میگردند تیموس وبورس فابریسیوس به عنوان بافتهای لنفاوی مرکزی تلقی شده و فراهم اوردنده سلولهای B و T برای سایر ساختمانهای لنفاوی می باشند 2 یا 3 روز قبل از خروج جوجه ازتخم سلولهای T شروع به ترک تیموس می کنند ازاد شدن سلولهای T از تیموس تا مرحله بلوغ جنسی ادامه می یابد سلولهای B تقریبا از روز پانزدهم انکوباسیون مهاجرت از بورس را آغاز می کنند مهاجرت اصلی سلولهای B قبل از سن 9 هفتگی به وقوع می پیوندد وفعالیت بورس قبل از بلوغ جنسی از بین می رود متعاقب فرایند بلوغ سلولهای T و B در تیموس وبورس ازهر یک از دونوع سلولهای فوق الذکر در سایر اعضا لنفاوی بذرافشانی می گردد علاوه براین هرکدام ازاین دونوع سلول در جریان خون به گردش در می ایند مقدار لنفوسیت های T و B در جریان خون به ترتیب 70 و 30 درصد می باشد . 
ایمنی سلولی 
سلولهای T بالغ یک سیستم شناسایی آنتی ژن رابوجود آورده و همچنین دارای توانایی ژن رابوجود آورده و همچنین دارای توانایی تولیدبرخی مواد می باشند که در ایمنی سلولی نقش مهمی ایفا می کنند درضمن ، لنفوسیت های T درفعال ساختن لنفوسیت های B دخیل هستند به دنبال عفونت سلولهای T با تولید مواد زیر به آن پاسخ میدهند : 
1- سلولهای خاطره ای 
2- سلولهای عمل کننده اختصاصی 
3- سلولهای مهار کننده 
سلولهای B بالغ تا حدود سن 8 هفتگی به مهاجرت خود از بورس به سایراعضا لنفاوی ادامه می دهند سطح سلول B در زمان خروج از بورس با آنتی بادیهای غیر اختصاصی پوشیده شده است پاسخ این 
سلولها در برابر عفونت تولید دونوع سلول می باشد : 
1- سلولهای خاطره ای 
2- سلولهای تولید کننده آنتی بادی 
آنتی بادی تولیدشده در پاسخ اولیه علیه عفونت از نوع Igm می باشد و به دنبال آن IgG تولید می شود در صورت تکرار عفونت توسط عامل عفونی مشابه عمده ترین آنتی بادی تولید شده از نوع IgG می باشد پلاسموسیت های واقع در مناطق زیرین بافتهای پوششی تولید نوع سومی از انتی بادی به نام IgA را به عهده دارند این نوع آنتی بادی درپیشگیری ازتهاجم سطحی موثر می باشد . 
پاسخ ایمنی 
مکانیسم پاسخهای ایمنی فقط هنگامی فعال می گردد که بافتهای میزبان توسط یک انتی ژن خارجی نظیر عفونت ویروسی یا باکتریایی مورد تهاجم واقع شود سرعت پاسخ ایمنی به تعداد دفعات مواجه شدن با انتی ژن بستگی داشته درحالی که شدت پاسخ ایمنی به کفایت ایمنی جوجه ارتباط دارد با این حال کفایت ایمنی خود به موارد زیر بستگی دارد : 
1- تکامل سیستم ایمنی 
2- وجود عوامل تضعیف کننده ایمنی 
3- شدت عفونت 
4- وضعیت تغذیه ای 
5- عفونتهای مختلط 
6- عفونتهای اضافه شده 
7- سایر موارد 
در شرایط تجارتی درگله هایی که در معرض عفونتهای درمانگاهی یا تحت درمانگاهی ناشی ازموارد ذیل می باشند پاسخ ایمنی کمتراز حد مطلوب به دفعات مشاهده می گردد 
1- بیماری بورس عفونی 
2- سندرم سوجذب 
3- عفونتهای ناشی از رئوویروس ها 
4- عفونتهای ناشی از آدنوویروس ها 
5- عفونت ناشی از ویروس رتیکولواندوتلیوز 
6- مسمومیت با سموم قارچی 
7- کوکسیدیوز 
تحت شرایط ایجاد کننده استرس از قبیل گرما، سرمای شدید ، تراکم زیاد گله ، غلظت زیاد آمونیاک و نوسانات شدید جوی نیز پاسخ ایمنی کمتراز میزان مطلوب می باشد 
عفونتهای مختلط رایج: 
تحت شرایط تجاری ، بروز عفونت های مختلط بیش از ان که یک استثنا باشد معمولا به عنوان یک قاعده مطرح است در برخی از موارد عوامل استرس زا از طریق ممانعت نمودن از بروز پاسخ ایمنی ، قادر به مستعد نمودن از بروز پاسخ ایمنی قادر به مستعد کردن جوجه نسبت به عفونت هستند متداولترین دلائل پذیرفته شده برای بروز پاسخ ایمنی کمتر از حد مطلوب عبارتند از : 
1- تخریب نسبی یاکامل سیستم ایمنی 
2- هضم ضعیف مواد مغذی 
3- جذب ضعیف مواد مغذی 
4- اجرای بیش از حد برنامه های واکسیناسیون 
5- عفونت های مختلط یا اضافه شده 
6- عدم کفایت ایمنی 
7- عفونتهای مزمن 
8- برخی ترکیبات داروئی 
برخی از بیماریهایی که از نظر اقتصادی حائز اهمیت زیاد می باشند در میان گله های طیور تجارتی حالت آندمیک دارند عوامل ایجاد کننده این بیماری ها به طور شایع در محیط مزرعه یافت می شوند و به اسانی بین گله ها انتقال می یابند بعضی ویروسها و باکتریها از طریق تخم مرغ به جوجه تازه خارج شده از تخم انتقال می یابند بعضی از عوامل عفونی ، جدا از ایجاد واگیری و مرگ و میر، به علت گرایش به سیستم ایمنی ، تضعیف کننده این سیستم می باشند . 
برنامه های واکسیناسیون: 
به منظور کنترل موثر بیماریهای عفونی ، انواع برنامه های واکسیناسیون اجرا می گردند با بکار بردن واکسن حاوی ویروس زنده ، عفونتی خفیف آغاز می شود که واکنش ایمنی و تولید آنتی بادی های اختصاصی را به دنبال دارد تجویز واکسنهای زنده به جوجه هایی که در دوره کمون بیماری به سر می برند و یا مبتلا به بیماری تحت درمانگاهی هستند با بروز یک واکنش شدید همراه می باشد گله هایی که بدین ترتیب تحت تاثیر قرار میگیرند نشانه های درمانگاهی اختصاصی برای نوع ویروس واکسن را بروز می دهند علاوه براین دوره عفونت به طول خواهد انجامید موفقیت یک برنامه واکسیناسیون به سطح انتی بادی مادری ، کفایت ایمنی ، عفونتهای همراه و عوامل استرس زا بستگی دارد .

فصلنامه چکاوک – شماره 27 – دکترمهران حائری

تخم مرغ و خواص آن

تخم مرغ منبع خوبي از پروتئين، ويتامين ها و املاح ضروري است و مي تواند به عنوان يك ماده غذايي مهم در برنامه غذايي افراد وجود داشته باشد. نيازهاي تغذيه اي افراد برحسب جنس و سنشان متفاوت است. 

ارزش انرژي زايي تخم مرغ:
يك عدد تخم مرغ متوسط 76 كيلوكالري انرژي دارد و مصرف روزانه يك عدد تخم مرغ، 3 درصد نياز انرژي يك مرد بالغ و 4 درصد نياز انرژي يك زن بالغ را تأمين مي كند.

پروتئين: 
تخم مرغ منبع بسيارغني پروتئين است. ارزش بيولوژيكي پروتئين تخم مرغ بسيار بالاست و نسبت به ساير منابع پروتئيني مثل لبنيات، گوشت ها و حبوبات غني تر است. پروتئين تخم مرغ داراي تمامي اسيدآمينه هاي ضروري براي سلامتي بدن مي باشد.
بنابراين مصرف تخم مرغ با ساير موادغذايي كه از نظر پروتئيني فقير هستند مانند نان ، برنج و غلات، باعث تكميل ارزش پروتئيني غذا مي شود. 
12.5 درصد وزن تخم مرغ را پروتئين تشكيل مي دهد و هم در زرده و هم در سفيده وجود دارد. ولي بيشتر در سفيده تخم مرغ و به نام آلبومين وجود دارد. 
در نمودارهاي ارزيابي كيفيت پروتئين موجود در موادغذايي، هميشه تخم مرغ در بالاترين حد يعني 100 قرار دارد و بعنوان استاندارد مرجع براي سنجش پروتئين ساير غذاها استفاده مي شود. يتامين ها:
تخم مرغ، بيشتر ويتامين هاي موردنياز بدن به جز ويتامين C را دارد. تخم مرغ منبع خوبي از ويتامين هاي گروه B و ويتامين A مي باشد. همچنين ويتامين D و ويتامين E را به مقدار كافي و لازم تأمين مي كند. 

املاح:
تخم مرغ حاوي تمامي املاح براي تأمين سلامتي فرد است. به خصوص اينكه منبع بسيار خوب يد و فسفر مي باشد كه يد براي ساخت هورمون تيروئيدي و فسفر براي رشد بهتر و سلامتي استخوان هاي بدن لازم مي باشند.
املاح مهم ديگري كه در تخم مرغ وجود دارند شامل: روي، سلنيم، آهن و كلسيم مي باشند. 
روي باعث بهبود زخم، بلوغ و رشد بهتر مي شود و عفونت را نيز از بين مي برد. 
سلنيم نيز يكي از آنتي اكسيدان هاي مهم مي باشد و راديكال هاي آزاد ناشي از سوخت ناقص چربي ها را در بدن از بين مي برد و مي تواند بر عليه عوامل ايجادكننده سرطان نقش داشته باشد. 
كلسيم نيز براي عملكرد بهتر سيستم عصبي، رشد بهتر افراد استخوان ها و استحكام ها آنها لازم است. 
آهن يكي از اجزاء اصلي و حياتي گلبول هاي قرمز خون است ولي قابليت استفاده اين نوع آهن براي بدن هنوز مشخص نيست. 
كربوهيدرات و فيبرغذايي:
تخم مرغ به مقدار خيلي كم كربوهيدرات دارد و نيز فاقد فيبرغذايي است.

چربي ها:
10.8 درصد تخم مرغ را چربي تشكيل مي دهد كه در زرده آن وجود دارد و كمتر از 0.05 درصد آن در سفيده موجود است. 
بر اساس تحقيقات 11 درصد اسيدهاي چرب تخم مرغ از نوع اسيدهاي چرب غيراشباع پلي( با چند باند دوگانه)، 44 درصد از نوع اسيدهاي چرب غيراشباع مونو( با يك باند دوگانه) و 29 درصد از نوع اسيدهاي چرب اشباع است

كلسترول:
كلسترول و لسيتين، مواد چرب موجود در زرده تخم مرغ مي باشند و براي ساختمان و عملكرد سلول هاي بدن ضروري اند. 
كلسترول قابليت انعطاف و نفوذپذيري غشاي سلول هاي بدن را حفظ مي كند. همچنين بعنوان يكي از اجزاء تشكيل دهنده مواد چربي است كه باعث نرمي پوست مي شوند. 
كلسترول براي توليد هورمون هاي جنسي، كورتيزول( هورمون غدد فوق كليوي)، ويتامين D و نمكهاي صفراوي در بدن لازم است.
براساس اطلاعات حاصله از آخرين تحقيقات به عمل آمده توسط انجمن قلب امريکا، کميسيون بين المللي تخم مرغ و دانشگاه آريزونا مشخص شده است که کلسترول دريافتي از راه غذا و کلسترول موجود در خون با هم يکي نيستند به عبارت ديگر کلسترول موجود در غذاي مصرفي به طور خودکار به کلسترول خون افزوده نمي شود قسمت اعظم کلسترول خون در داخل بدن سنتز مي شود. به موازات افزايش ميزان کلسترول دريافتي از غذا، ميزان سنتز کلسترول در بدن کاهش مي يابد که اين روند به تثبيت وضعيت کلسترول پلاسما کمک مي کند لازم به ذکراست که چربيهاي اشباع شده موجود در غذا بيشترين تاثير را بر روي سطح کلسترول خون مي گذارند و دراين بين کلسترول غذا نقشي ندارد طبيعي است وقتي که چربيهاي اشباع نشده جايگزين چربيهاي اشباع شده شوند، کلسترول خون پايين مي آيد.نکته قابل توجه آن است که قسمت اعظم چربيهاي موجود در زرده تخم مرغ ،از نوع غيراشباع هستند و هيچ ارتباطي با افزايش کلسترول ندارند بنابراين از کلسترول تخم مرغ نهراسيد و روزانه يک عدد تخم مرغ مصرف کنيد. 
لسيتين نيز در انتقال چربي خون و در متابوليسم كلسترول نقش دارد. 

با توجه به مطلب بالا و مطالعات گوناگوني كه در اين زمينه انجام شده است، مي توان به ارزش غذايي تخم مرغ به عنوان منبع غني پروتئين ونيز ساير املاح و ويتامين ها پي برد. 
به خصوص در دو گروه از افراد كه نياز به پروتئين بيشتري در برنامه غذايي روزانه اشان دارند، مصرف تخم مرغ بيشتر لازم است:
1-در ورزشكاران كه نياز به افزايش عضلات دارند .
2-در كودكان و نوجوانان كه در سن رشد هستند.
براي كودكان از 9 ماهگي تا 1 سالگي: يك زرده كامل تخم مرغ يك روز در ميان و از 2 سالگي به بعد براساس ميل كودك 6-5 تخم مرغ در هفته مجاز است.
افراد بالغ نيز مجاز به مصرف 4-3 عدد تخم مرغ در هفته هستند. 
حتي در افرادي كه كلسترول خونشان بالاست نبايستي مصرف تخم مرغ را قطع كرد و اين افراد مي توانند 3-2 عدد در هفته دريافت كنند. زيرا با كاهش دريافت كلسترول از طريق غذا ، سنتز داخلي كلسترول در بدن افزايش يافته و حتي ممكن است بيشتر از قبل شود. نكته قابل توجه اين است كه بيشتر چربي هاي موجود در تخم مرغ از نوع غير اشباع هستند و هيچ ارتباطي با افزايش كلسترول خون ندارند

نكات كليدي در ارتباط با نظافت مجاري آب رساني در مرغداري      



بدون شك هر كسي با اين سخن هم عقيده است كه در دسترس بودن آب شرب سالم و پاكيزه براي بازده و رشد مطلوب پرنده امري حياتي به شمار مي رود. با فرض اينكه آبي كه در مخزن سالن وجود دارد سالم باشد، حفظ سلامت و پاكيزگي اين آب تا رسيدن آن به پرنده ها حائز اهميت فراواني مي باشد. ز اين رو اهميت خطوط و مجاري آبرساني سالن، براي مديران مرغداري ها و كاركنان مربوط آشكار مي گردد. همواره بايد مجاري آبرساني را بين دو جوجه ريزي و گاهي حتي زماني كه پرنده ها در سالن هستند، نظافت و ضدعفوني نمود. 


مواد فراواني در بازار وجود دارند كه تأثير آنها قبلاً به اثبات رسيده است. در اغلب موارد به آب شرب بهداشتي به اندازه كافي بها داده نشده است. در شرايط آب و هوايي عادي، جوجه ها دو برابر غذايي كه مي خورند، آب مصرف مي كنند. در حاليكه در هواي گرم اين نسبت مي تواند به 3 الي 4 برابر افزايش يابد. آب سالم به فرايند گوارش، جابجايي مواد غذايي در بدن، تنظيم دما بدن و دفع مواد زايد از بدن پرنده كمك مي كند. آب اثرات بسيار مهمي در وضعيت سلامتي پرنده، توليدات فرآورده هاي ناشي از آن دارد. چنانچه آب شرب آلوه باشد و با از نظر بار ميكروبي كيفيت آن پايين باشد قطعاً اثرات زيان باري خواهد داشت. به علاوه چنانچه خصوصيات شيميايي آب نامناسب باشد مثلاً ، سختي آن بالا باشد و يا حاوي مقادير بالاي آهن باشد ، باعث اختلال در گوارش و اختلال در جذب صحيح داروها و واكسن ها و ريزمغذي ها مي گردد. 


مواد افزودني را كه مي توان به راحتي به آب شرب سالن اضافه كرد تأثير مطلوب بر رشد جوجه ها خواهد داشت، متأسفانه سبب مي شوند كه لايه اي پلي ساكاريدي در داخل مجاري آب رساني ايجاد گردد كه به آن بيوفيلم مي گويند. بيوفيلم، مانند يك محيط كشت طبيعي براي ميكروارگانيسم ها عمل مي كند و بدين ترتيب باعث آلودگي پرنده ها به عوامل عفوني مي گردد. شما نمي توانيد بيوفيلم را كه درحال تشكيل شدن است، در لوله ها ببينيد اما مطمئن باشيد كه در آنجا وجود دارد. همچنين رسوبات مواد معدني بخصوص، كلسيم به شكل آهك در داخل لوله ها رسوب مي كنند. لايه آهكي، مانند پناهگاهي براي ميكروارگانيسم ها عمل مي كند و احتمالاً عوامل بيماريزا نيز به آن پناه خواهند برد.


واضح است كه هر دو لايه فوق الذكر (بيوفيلم و آهك ) كه در سطح داخلي لوله هاي آب رساني تشكيل شده اند، تا حدي باعث انسداد لوله ها شوند. بديهي است در اين حالت علاوه بر كم شدن فشار آب، توزيع برابر و يكسان مواد افزودني نيز با مشكل مواجه مي شود. بنابراين ضروري بنظر مي رسد كه مرتباً فشار آب را در تمام آبخوري ها بخصوص آبخوريهاي انتهايي سالن، آزمايش كنيم و آنرا با آنچه كه به عنوان خصوصيات سيستم آبخوري از جانب توليدكننده اعلام شده است(ميلي ليتر در دقيقه) مقايسه كنيم.


سيستم آبرساني كثيف كه مملو از جرم و رسوبات مي باشد، هر نوع ميكروارگانيسمي را در بيوفيلم پناه مي دهد. هنگامي كه جوجه هاي يك روزه را در ابتداي دوره وارد سالن كرده ايم، بدليل گرم بودن سالن و فشار پايين آب لوله ها، جمعيت جلبكها و باكتريها به سرعت در لوله ها بالا مي رود و مي تواند باعث ابتلاي جوجه ها به انواع عوامل بيماري زا گردد.


چگونه سالن را براي ورود جوجه ها آماده كنيم؟

يكي از مهم ترين كارهايي كه هنگام نظافت سالن هاي مرغداري بايد انجام دهيم، نظافت قسمت هاي داخلي لوله هاي آبرساني مي باشد، بطوريكه كاملاً بيوفيلم و آهك از لوله ها زدوده شود. كلر هيچيك از اين دو را برطرف نمي كند. كاري كه كلر انجام مي دهد بالا بردن pH‌مي باشد و مانند ساير هالوژن ها به وسيله مواد معدني تأثير خود را از دست خواهد داد، بخصوص در انتهاي لوله كه فشار آب در كمترين و حرارت و آلودگي در بالاترين حد ممكن است، مشهودتر است. اگر خواستيد جهت انجام آزمايش هاي ميكروبيولوژي و يا ساير دلايل، از آب نمونه برداري كنيد، حتماً بنا به دلايل فوق به سراغ آخرين آبخوري برويد. 


 

بهترين ماده شستشو دهنده چيست؟

تا كنون براي شستشو و ضدعفوني مجاري آب و تجهيزات به فراواني از كلر استفاده مي شد اما مواد ديگري نيز براي اين منظور عرضه شده است كه مزاياي خاص خود را دارند. اكنون اين پرسش مطرح مي گردد كه اين جايگزين ها چه هستند؟ بهتر است قبل از معرفي آنها مختصري درباره نحوه شستشو و ضدعفوني مطلوب لوله ها و تجهيزات آبرساني مطالبي بدانيم.


اكسيداسيون: براي اينكه بيوفيلم را از بين ببريم، به ملكولهاي آزاد اكسيژن جهت سوزاندن آن نياز داريم. اين اكسيژن را مي توان از منابع مختلف بدست آورد.

ازن(O3) : نصب آن در مرغداري بسيار پرهزينه است.

دي اكسيد كلرين: بايد قبل از استفاده در مرغداري، تركيب شده باشد زيرا حالت آزاد آن بسيار بي ثبات است. 

آب زلال و شفاف: در حال حاضر موادي وجود دارند كه استفاده از آنها آسان است و به محض خريد مي توان استفاده كرد و به فعال سازي هاي گرانقيمت نيز احتياجي ندارند.

آب اكسيژنه (H2O2) : مي تواند بطور مؤثر بيوفيلم را از بين ببرد ولي بسيار بي ثبات است. اين ماده بعنوان سوخت در موشك هاي فضايي كاربرد دارد، اين ماده هم گران است و هم خطرناك.

نيترات نقره: ماده اي تثبيت كننده است و همچنين فلز سنگيني نيز مي باشد. اين ماده جهت مورد فوق كاربرد دارد اما در همه كشورها توصيه نشده است.

اسيدي كردن: اسيدها مي توانند جرم هاي موجود در لوله ها را كه اغلب كلسيمي هستند، در خود حل كنند اما نمي توانند بيوفيلم را بطور كامل از بين ببرند.


تركيب اكسيدكننده ها و اسيدهاي آلي:

آب اكسيژنه تثبيت شده كه با اسيدهاي آلي تركيب شده است باعث پديد آمدن اسيدهاي PER مي گردد، مانند پراسيد استيك كه مي تواند هم بيوفيلم و هم آهك را در خود حل كند. پس از استفاده از مواد شستشودهنده و ضدعفوني كننده و سپري شدن زمان مورد نياز، جهت زدودن بقاياي كليه مواد از آنها شستشوي لوله ها با آب فراوان ضروري است.

تنها در اينصورت است كه لوله ها كاملاً پاكيزه و تميز مي گردد. بايد به ياد داشته باشيم كه قبل از اينكار از كيفيت آب اطمينان داشته باشيم تا بتوانيم از كيفيت محصول نهايي (پرنده هاي سالم) اطمينان حاصل كنيم.


همواره مجاري آب را پاكيزه نگهداريد 

ضدعفوني و پاكيزه نگهداشتن آب در سرتاسر دوره مي تواند از تشكيل مجدد بيوفيلم و همچنين آهك در مجاري آب جلوگيري كند. يكي از مخاطرات ميكروبي كه جوجه ها را تهديد مي كند، اشرشياكلي و گونه هاي مختلف سالمونلا مي باشد. اين باكتري ها جهت رشد نياز به محيط قليايي دارند كه ايده ال ترين آن pH بالاي 8 است. 

وقتي آب بصورت ضدعفوني شده و اسيدي به چينه دان برسد، شروع مناسبي به شمار مي رود. چينه دان بطور طبيعي pH‌اسيدي و خنثي دارد. در سنگدان pH‌حالت اسيدي بيشتري دارد(بين 2/2 تا 8/4 ) كه اين حالت تعداد باكتري ها را كاهش خواهد داد اما مدت زمان تماس كمتر است، زيرا مواد بسرعت از آن عبور مي كنند. در روده هاي پرنده، pH بيشتر به سمت خنثي تمايل پيدا مي كند (7/5 الي 9/6 ) بنابراين باكتريها دوباره مي توانند فعال شوند.

محلول كلر (كلرين) مي تواند آب را تا حدي از آلودگي ها پاك كند اگر چه در نقاط انتهايي لوله ها اين حالت كمتر است. كلر بدليل اينكه نمي تواند با مواد معدني، چون كلسيم تركيب شود، بنابراين آب كمي حالت قليايي هم پيدا خواهد كرد. 

زماني كه كلرين در آب حل مي شود، اسيد هيپوكلروس (HCLO) و همچنين كلرين آزاد كه نقش ضدعفوني كننده دارد به اضافه يون هيپوكلرين (ClO-) كه نقش ضدعفوني كنندگي ندارد (چون جهت فعاليت به 30 دقيقه زمان نياز دارد) و در آخر يون هيدروژن (H+) پديد مي آيد. نسبت يونهاي مختلف به يون هيدروژن بستگي دارد:

1- چنانچه pH‌پايين باشد، بيشتر اسيدهيپوكلروس ايجاد خواهد شد( در pH‌= 4 و كمتر از اين ميزان به 100 درصد مي رسد).

2- در pH‌برابر 7، ميزان توليد اين اسيد به 75 % مي رسد و در pH برابر با 8 اين ميزان به 22 درصد مي رسد و بقيه نيز به شكل يونهاي كلريت در مي آيد. 


هيچگاه نبايد كلرين را با اسيد مخلوط نمود زيرا در نتيجه آن گاز كلر آزاد خواهد شد كه بشدت سمي است. ا زمطالب فوق مي توان نتيجه گرفت كه محلول كلر يا كلرين ضدعفوني كننده مناسبي نيست.


بهترين كاري كه براي ضدعفوني آب مي توان در بين هر دوره جوجه ريزي انجام داد:


اكسيداسيون: استفاده از آب اكسيژنه جهت از بين بردن قسمتي از باكتري هاي روده مفيد واقع مي شود. چنانچه آب اكسيژنه فاقد فلزات سنگين باشد، در گوشت مرغ يا تخم مرغ هاي توليد شده بقاياي اين فلزات وجود نخواهد داشت. استفاده از اسيدهاي آلي براي اسيدي كردن: چنانچه pH محيط روده پايين باشد، شرايط براي رشد باكتر يها نامساعد خواهد شد و در نتيجه به فرايند گوارش كمك مي شود. بهترين مزيت اين حالت بهتر ماندن غذا در روده پرنده مي باشد و همچنين تعداد باكتري هاي بيماري زا بخصوص سالمونلا و اشريشياكلي كاهش خواهد يافت و فرايند گوارش مواد مغذي نيز بهتر انجام مي گردد. 


تركيب اسيدها و پراكسيدها:

تجربه نشان داده است كه آب آشاميدني سالم و پاكيزه غير از اينكه حاوي تعداد كمتري عوامل بيماري زا است، در فرايند گوارش نيز مؤثر است. گوارش مطلوب مواد غذايي نتيجه عبور آهسته تر مواد غذايي از مجاري روده اي پرنده، جذب بهتر مواد مغذي و اسهال كمتر مي باشد. اين مزايا سبب مي شود كه ضريب تبديل غذايي بالا رفته و سبب افزايش وزن پرنده گردد. همچنين ميزان آمونيوم در سالن كاهش مي يابد و كيفيت بستر بالا مي رود. در گله هاي تخم گذار و مادر، استحكام پوسته تخم و تميزي آن بيشتر حفظ مي گردد. استفاده از فن آوري پيشرفته در آبرساني و پاكيزگي و ضدعفوني آب مي تواند ضمانتي براي بازگشت سرمايه باشد. 


فصلنامه تخصصي مرغ گوشتي- صنعت طيور قم

انواع سيستم قفس در پرورش طيور

انواع سيستم قفس
قفس هايي كه در پرورش طيور به كار برده مي شوند ممكن است مخصوص نگهداري جوجه ها ، نيمچه ها و يا مرغهاي تخمگذار باشند . از نظر ساختمان قفس ها ممكن است مسطح و چند طبقه اي اتوماتيك يا نيمه اتوماتيك و يا معمولي باشند كه ذيلاً به طور مختصر در مورد هر يك توضيحاتي داده مي شود . 

الف – قفس نگهداري جوجه ها 
قفسها ممكن است مسطح يا چند طبقه اي معمولي يا اتوماتيك باشند كه هر يك مشخصات و كارايي مخصوص دارند . به طور كلي براي پرورش جوجه هاي در حال رشد (در ايران) دو نوع قفس چند طبقه اي وجود دارد كه عبارتند از :
قفس مخصوص جوجه هاي يكروزه تا شش هفته كه اصطلاحاً باتري ناميده مي شود .
1- قفس مخصوص جوجه هاي بعد از شش هفته يا قفس نيمچه ها
2- قفس نگهداري جوجه هاي بعد از شش هفتگي (نيمچه ها)
در سن 6 هفتگي ، رشد جوجه ها به اندازه اي است كه نگهداري آنها در باتري مشكل است ، از اينرو آنها را قفسهاي بزرگتر كه مخصوص نگهداري نيمچه هاست انتقال مي دهند . اين قفسها نيز از آهن نبشي و ميله و توري تشكيل شده است و ممكن است يك طبقه، دو طبقه و يا چهار طبقه باشند كه نوع اخير به لحاظ صرفه جويي در جا و ساير هزينه ها متداولتر است .

انواع قفس مرغهاي تخمگذار 
قفسهايي كه براي نگاهداري مرغهاي تخمگذار مورد استفاده قرار مي گيرد ، ممكن است انفرادي ، دسته جمعي ، پله اي ، مسطح ، چند طبقه و نهايتاً از نظر طرز كار ، معمولي ، نيمه اتوماتيك و تمام اتوماتيك باشند، اما در هر صورت در تمام انواع قفس هاي مذكور بايد اصول كلي در نظر گرفته شوند :
الف – قفسهاي پله اي معمولي (انفرادي)
در كشور ما معمولاً از گونه قفسها استفاده مي شود و به نامهاي پله اي، تريبوني كاليفرنيايي ناميده مي شود . مزيت اين گونه قفسها اين است كه در آنها از وسايل اتوماتيك استفاده نشده و كارها به طور دستي و توسط كارگر انجام مي شود . از اين رو در همه جا قابل استفاده و توصيه است . در اين نوع قفس ، معمولا دو قفس انفرادي در وسط و يك قفس در هر طرف قرار گرفته است و به همين دليل به آن پله اي يا تريبوني مي گوييم. آبخوريها و دانخوريها در قفسهاي معمولي ناوداني بوده و جنس آن ممكن است از آهن گالوانيزه (آهن سفيد)، آلومينيوم و يا پلاستيك باشد .
 
ب- قفسهاي چند طبقه اي و اتوماتيك 
در كشورهايي كه كارگر كم و سطح دستمزدها بالاست و همچنين امكانات تكنيكي و فني فراهم است، معمولا از قفسهاي انفرادي چند طبقه و اتوماتيك استفاده مي شود . بدين ترتيب حداكثر صرفه جويي در كار وجا صورت مي گيرد. اين قفسها ممكن است سه تا چهار طبقه و حتي بيشتر نيز باشند . با توجه به نوع ساختمان ، در هر قفس يك يا دو ، يا چند مرغ نگهداري مي شود . ديواره قفسها از آهن گالوانيزه ساخته شده و كف آن مشبك و شيبدار بوده و غذا به وسيله دانخوريهاي اتوماتيك زنجيري و يا به وسيله واگن دان كه در طول قفس و در ساعات معيني به حركت در مي آيد ، به و طور اتوماتيك در اختيار مرغها قرار مي گيرد . آب نيز به وسيله آبخوريهاي ناوداني و يا آبخوريهاي لوله اي پستانك به طور اتوماتيك در اختيار مرغها قرار مي گيرد.

قفسهاي مسطح و اتوماتيك 
اين قفسها معمولا از ميله هاي آهن گالوانيزه ساخته شده اند و كف آنها از توري با چشمه هايي به ابعاد 2 سانتي متر تشكيل شده است؛ به طوري كه مدفوع به خوبي از بين آنها گذشته و به روي زمين مي افتد . اندازه اين قفسها متغير بوده و معمولا طول آنها 67/1 متر ، عرض 58/2 و ارتفاع آن 40 سانتي متر است در قفسهاي با مساحت 4/4 متر مربع 50 مرغ و در قفسهاي با مساحت 67/3 متر مربع ، 40 مرغ نگهداري مي شود . اين قفسها در سرتاسر سالن و در كنار هم به طور منظم چيده مي شوند و همه آنها داراي دانخوري و آبخوري مشترك مي باشند . دانخوري در اين نوع قفس به صورت اتوماتيك بوده و در برخي انواع آنها از دانخوري زنجيري ناوداني و در برخي ديگر از دانخوري تيوپي بشقاب دار استفاده مي شود . آبخوريها نيز در اين نوع قفسها به صورت اتوماتيك و به صورت ناوداني و يا لوله اي پستانك دار مي باشد.


شيوع بيماري هاي عفوني در مرغداري اغلب توسط انسان صورت مي گيرد

در بيش از 90% بيماري هاي عفوني اصلي انسان ها هستند . پس چه بايد کرد ؟

هرچه صنعت طيور در جهان پيشرفته تر وگسترده تر مي گردد به همان اندازه با توجه به طبيعت اين صنعت و ارتباطات افراد ( گروه خدماتي ، بازديدکنندگان و نيروي کار ) احتمال انتقال عوامل بيماريزا از يک فارم به فارم ديگر و يا از يک منطقه به منطقه ديگر افزايش مي يابد . بيوسيکوريتي که مجموعه اي از اعمال مديريتي است مي تواند تا حد بسيار زيادي مانع از انتقال اين آلودگي باشد .

مقصر اصلي انتقال بيماري هاي عفوني 

بي توجهي برخي از مديران مزارع مرغداري دکترهاي دامپزشک و کارکناني که به مزارع مختلف رفت و آمد دارند و همچنين افرادي که به طور مستقيم ياغير مستقيم با اين صنعت در ارتباط هستند چنانچه برنامه هاي بيوسکوريتي را بطور کامل رعايت نکنند مقصرين اصلي در اشاعه و انتقال بيماري ها هستند . اين افراد يا خود مبتلا شده و بيماري را منتقل مي کنند و يا به عنوان حامل عوامل بيماري زا توسط لباس و کفش خود و يا با بکاربردن ابزار و وسايل آلوده انتقال و اشاعه بيماري هاي عفوني را اجتناب ناپذير ميکنند گفته مي شود که در بيش از 90% موارد عامل انساني باعث اين وضعيت مي شود ذيلا به مواردي از اين دست اشاره مي گردد : 

بازديدها لازم است يا خير؟

تجارت جهاني فرآورده هاي صنعت طيور مسافرت ها و بازديدها را اجتناب ناپذير کرده است يک نفر مي تواند در يک روز پس از بازديد از يک فارم در بعد از ظهر همان روز از فارم ديگري در گوشه اي ديگر از کشور و يا حتي در قاره ديگر بازديد به عمل آورد . برخي از اجرام ميکروبي دراين مقطع زماني مي توانند همراه بازديد کننده که اين شخص مي تواند يک متخصص و يا يک فروشنده و يا يک دوست و حتي يک رقيب باشد زنده مانده و بيماري احتمالي را منتقل کند در مورد برخي از بيماري ها بطور مثال بيماري نيوکاسل ، عامل بيماري به مدت چندين روز قابليت زنده مانده در دستگاه تنفسي فرد بازديد کننده را دارا مي باشد .

بيوسکوريتي و روسا !

مديران و کارکنان رده بالا و صاحبان فارم هاي مرغداري چنانچه از مقررات بهداشتي و قرنطينه اي ورود و خروج تخطي کنند خطرناک ترين افراد براي انتقال بيماري مي باشند براي اجرام بيماري زا سلسله مراتب مديريتي و احترام روسا و صاحبان فارم معني و مفهومي ندارد .

گروه هاي خدماتي و بيماري ها

برخي ازواحدها جهت اجراي عملياتي نظير واکسيناسيون و يا تغييرات و غيره از افراد وگروهاي متفرقه خارج از فارم استفاده مي کنند اين افراد مي توانند بالقوه عامل اشاعه و انتقال بيماري هاي عفوني از محلي به محل ديگر باشند حتي الاامکان بايد سعي کردکارها و اين قبيل عمليات توسط پرسنل خود واحدها اجرا شود با آموزش و تعليم ويا استخدام دائمي افراد فني مي توان ازخطر انتقال بيماري ها توسط افراد و گروه هاي کاري متفرقه مصون ماند .

فارم هاي آلوده در همسايگي 

در هنگام شيوع بيماري ها بايد از رفت و آمد به فارم هاي آلوده جدا خودداري کرده در غير اين صورت خود را ميزبان بعدي بيماري خواهيم کرد .

پرندگان خانگي و حيوانات دست آموز 

نگهداري مرغ و خروس در منزل جهت استفاده شخصي ويا نگهداري خروس جنگي چنانچه در نزديکي مرغداري ها صنعتي باشد مي تواند خطر احتمال اشاعه بيماري هاي عفوني را افزايش دهد کارکنان و صاحبان مرغداري ها و جوجه کشي ها بايد از نگهداري پرندگان خانگي خودداري نمايند.

شستشوي مرتب دست ها

دست هاي آلوده افراد ازعوامل انتقال آلودگي مي باشند بايد در بخش هاي مختلف مرغداري و محل کار افراد به تعداد کافي دستشويي و مواد موثر پاک کننده موجود باشد تا کارکنان به راحتي و مرتبا دست هاي آلوده خود را با صابون و مواد شوينده مناسب شستشو دهند .

جلسات و سمينارها 

بايد به خاطر داشت که هر کس مي تواند عامل انتقال بالقوه بيماري هاي عفوني شايع در مرغداري هاباشد بنابراين قبل از شرکت در جلسات عمومي و يا سمينارهاي مرتبط با قسمت طيور بايد دوش گرفته و يا لباس و کفش پاک در محل حاضر شد و پس از مراجعت از جلسه و قبل از ورود به محل کار خود نيز نسبت به تعويض لباس و کفش و گرفتن دوش اقدام کرد .

آزمايشات پزشکي دوره اي کارکنان 

کارکنان فارم چنانچه داراي مشکلات دستگاه گوارش بوده و احتمال آلودگي به سالمونلا داشته باشند بايد قبل از بهبودي کامل از ورود به محل کار خودداري کنند در برخي از کشورها مقررات و ضوابط بهداشتي الزام دارد که کارکنان صنعت مرغداري به صورت ادواري نسبت به بيماري سالمونلا آزمايش و مراقبت شوند .

نتيجه و توصيه

براي اجراي کامل برنامه هاي بيوسکوريتي در صنعت طيور بايد مديران و مجريان به نحوي برنامه ريزي کنند که تمام کارکنان هرواحد به راحتي قادر به اجراي الزامات بهداشتي باشند برنامه هاي بيوسکوريتي مانند زنجير مي باشد اگر حتي يک حلقه از اين زنجير شکسته شود هيچ تضميني براي مصونيت از ابتلا به بيماري هاي عفوني وجودندارد .

 

کنترل و جلوگيري از ضايعات دان

هزينه تامين غذا يکي از مهمترين اقلام در پرورش طيور مي باشد به طوري که حداقل 70 درصد هزينه توليد را تشکيل مي دهد بنابراين کاهش ضايعات غذا يکي از معيارهاي اصلي است که مي تواند موجب کاهش هزينه توليد و افزايش درآمد در مرغداري گردد ضايعات دان که اغلب 5 تا 10 درصد مقدار دان مصرفي در سال را در بر مي گيرد مي توان به دو صورت مستقيم و غير مستقيم تقسيم بندي نمود .

 

ضايعات مستقيم دان

مقدار ضايعات مستقيم دان در مزارع پرورش طيور و کارخانجات تهيه دان بيش از حد تصور مي باشد و ده 

اشکال زير رخ مي دهد :

 

الف – تغذيه جوجه هاي جوان :

گاهي براي تغذيه جوجه ها در 3 روز اول زندگي مقداري دان روي کاغذ باطله روزنامه يا مقواهاي نازک مي ريزند که اين کاغذها در زير پاي جوجه و در اثر رطوبت آبخوريها و غيره پاره شده دان بر روي بستر مي ريزد به منظور اجتناب از پر کردن بيش از حد سيني هاي دان نيز ، عمل غذا دادن بايد در خلال روز طي چندنوبت انجام شود .

 

ب – تغذيه جوجه ها در سيستم بستر :

ارتفاع دانخوريها معمولا به حدي پايين است که امکان تکان دادن آنها و در نتيجه ريخت و پاش غذا توسط جوجه ها وجود دارد ارتفاع دانخوريها از سطح زمين بايد 1 تا 2 سانتي متر بالاتر از ارتفاع پشت جوجه ها باشد .

 

ج – تغذيه جوجه ها در قفس :

پربودن ترافهاي دانخوري مهمترين علت ضايعات دان در اين شکل از پرورش مي باشد چنانچه ترافها پر باشد ميزان ضايعات دان به 12 درصد مي رسد در حالي که هرگاه فضاي ترافهاي دانخوري پر باشد ميزان ضايعات دان به کمتر از 5 درصد کاهش مي يابد .

 

د- آبخوريها :

آبخوريهاي پلاستيکي معمولا به آساني تغيير شکل يافته و مي شکنند هرگاه ترافهاي آبخوريها نشست نموده و آب وارد ترافهاي دانخوري شود بايد دان مرطوب شده را فورا در دانخوريها پخش نموده و مرغها را تشويق نمود تاقبل از کپک زدن آن را مصرف نمايند ترافهاي آبخوري پلاستيکي بايد هر روزه جهت کنترل نشت آب از آنها بررسي شده و در صورت خرابي فورا تعمير گردند .

 

ه – پرهيز غذايي : 

تغذيه بيش از حد پولتهاي در حد رشد نه تنها باعث افزايش ضايعات دان شده بلکه موجب ازدياد وزن مرغان تخمگذار نيز مي گردد که بدين ترتيب اثرات نامطلوبي بر سيکل توليد وارد مي شود بنابراين نيمچه ها بايد بر مبناي برنامه غذايي پرورش يابند که متناسب با سن و با توجه به کيفيت جيره مقدار اخذ غذا توسط پرنده تنظيم شده باشد وزن پولت ها بايد به طور مرتب کنترل شود . 

 

و – سيلوهاي ذخيره دان :

در مواردي که سقف سيلوهاي ذخيره دان در اثر وزش بادهاي شديد جدا مي گردد گاهي اوقات آب باران به داخل سيلوهاي دان نفوذ کرده و رطوبت آن موجب کپک زدن دان گرديده و ضمن آنکه باعث اتلاف دان مي شود مشکلات شديدتري را در اثر آلودگي با کپک و سموم قارچي به وجود مي آورد . سيلوهاي دان بايد به طور مطمئني پوشانده شوند .

 

ز- پرندگان وحشي و جوندگان :

پرندگان وحشي و جوندگان اغلب به تعداد زيادي در داخل و اطراف مرغداري ها و کارخانجات تهيه دان زندگي مي کنند اين حيوانات مي توانند مقدار زيادي دان مرغها را مصرف نموده و به عنوان ناقل بسياري از بيماريها عمل نمايند کنترل جوندگان بايد به طور دائم انجام شود و جهت مبارزه با پرندگان وحشي بايد جلو پنجره ها و هواکشها توري فلزي نصب گردد .

 

ح – خروس هاي مازاد و مرغهاي وازده :

خروسهاي مازاد ، و نيمچه هاي پايين تر از حد استاندارد و مرغهاي فاقد توليد بايد ازگله حذف شوند زيرا با مصرف مقادير زيادي از دان موجب اتلاف دان مي گردند .

 

ط- نگهداري مواد اوليه دان :

مواد اوليه دان و دان ساخته شده در صورت نگهداري در شرايط نامطلوب در اثر رطوبت و يا ايجاد حرارت زياد دچار ضايعات مي گردند چنانچه مواد اوليه درون کيسه نگهداري مي شوند کيسه ها بايد 20 سانتي متر بالاتر از کف بر روي تخته هاي چوبي يا سکوهايي نگهداري شوند در صورتي که ناگزير به نگهداري مواد اوليه در فضاي باز باشند بايد آنها را با چادرهاي پلاستيکي غير قابل نفوذ ذخيره شده بايد تهويه گرديده و دماي داخل مواد براي جلوگيري از سوختگي کنترل شود محتويات کيسه هاي پاره شده نبايد مورد استفاده قرار گيرد غذايي که در موقع تخليه و بار گيري روي زمين ريخته مي شود بايد فورا جمع آوري شده و تميز گردد .

 

 

ضايعات غير مستقيم دان 

 

الف- تنظيم نادرست فرمول جيره :

چنانچه ارزش غذايي بيشتر از احتياجات پرنده بر حسب وزن ، ميزان رشد و توليد آن باشد ممکن است منجر به اتلاف غذا شود فرمول جيره بايد بر اساس سن گله تخمگذار ، درجه حرارت محيط و ميزان توليد تخم مرغ تنظيم شود دقت بيشتر در تامين نيازهاي غذايي پرنده ازهدر رفتن مواد مغذي با ارزش جلوگيري مي نمايد .

 

ب- استفاده از سنگريزه در دان :

عدم استفاده از سنگريزه نامحلول در تغذيه طيور به طور منظم ، قابليت هضم مواد غذايي را بين 10-3 درصد کاهش مي دهد دان مصرفي طيور در اثر عمل سايش سنگريزه ها طي حرکات دودي در سنگدان خرد مي شود با توجه به اينکه ماکيان فاقد دندان مي باشند اين عمل ضروري است سنگريزه نامحلول بايد هفته اي يک بار به پرنده داده شود .

 

ج-پارگي الک آسياب :

گاهي اوقات ذرات مواد غذايي آسياب نشده در دان مشاهده مي شوند اين مواد اوليه که به طور مناسب آسياب نشده اند به طور کامل قابل هضم نخواهند بود در نتيجه دفع مي شوند و هدر خواهند رفت علت اين امر ممکن است در آمدن لبه الک از داخل آسياب و يا پارگي الک آسياب در اثر وجود اجسام خارجي نظير آهن آلات ياسنگ در مواد اوليه باشد به همين جهت وضعيت آسياب بايدمرتبا کنترل شود .

 

د- نگاهداري مواد اوليه دان به مدت طولاني :

گاهي اوقات گله هاي طيور علائم کمبود ويتامين رانشان مي دهند علاوه بر مواردي که برخي از روابط آنتاگونيستي ناشي از مصرف توام ويتامين ها و آنتي بيوتيک ها مي تواند موجب بروز چنين حالتي شود ذخيره و نگهداري مواد غذايي به مدت بسيار طولاني نيز ممکن است منجر به کاهش مقدار بعضي مواد مغذي نظير ويتامينهاي A ، E و B12 شود به طور معمول غذابايد تنها براي مدت يک هفته ذخيره شود در صورت نگهداري غذا براي مدت طولاني تر ممکن است ارزش مواد مغذي کاهش يابد همچنين دان طيور بايد در شرايط مناسب در دماي کمتر از 13 درجه سانتي گراد و رطوبت نسبي کمتر از 80درصد نگهداري شود اين اقدام موجب کنترل رشد باکتريها و قارچ هاي مضر شده و به پيشگيري از آلودگي غذا و کاهش ارزش مواد مغذي آن کمک مي کند .

 

ه – درجه حرارت محيطي نامطلوب :

مصرف غذا و آب ، هضم مواد مغذي در طيور را تحت تاثير قرار مي دهد درجه حرارت بهينه جهت دستيابي به راندمان غذايي براي تمام انواع پرندگان تخمگذار 20 درجه سانتي گراد مي باشد با خنک و گرم نمودن سالن بايد تلاش نمود تا درجه حرارت سالن دراين حد حفظ گردد سرعت رشد و توان توليد خوب در مرغان تخمگذار موجب صرفه جويي در مصرف غذا مي گردد .

 

و – آلودگي غذا :

در هنگام خريد مواد اوليه دان از بازار بايددقت زيادي به عمل آورد کيفيت پايين دان موجب عدم رشد و پايين آمدن راندمان مرغ تخمگذار مي گردد مواد اوليه ممکن است تقلبي باشد به عنوان مثال ممکن است پودر ماهي با اوره و همچنين پودر خون با پودر پر ويا اينکه سويا با ذرت مخلوط شده باشد بنابراين مواد اوليه خريداري شده بايد با استفاده از امکانات آزمايشگاههاي محلي از لحاظ کيفي کنترل شوند .

 

ز- نوک چيني درزمان نامناسب :

پس از نوک چيني ، دان گله در مقايسه با گله نوک چيني نشده تا 3% کاهش مي يابد در صورت انجام نوک چيني اين کار بايد در زمان مناسب در سن 7 روزگي و يا در سن 8 هفتگي و فقط توسط افراد ماهر و با شيوه مطمئن صورت گيرد انجام عمل قطعه نوک درزمان مناسب و به طرز صحيح موجب عدم بروز خود خوري و کاني باليسم در مرغها و صرفه جويي در مصرف دان مي گردد .

 

ح- استفاده ازغذاي نامناسب :

غذا ممکن است به شکل آردي ، پلت يا نيم دانه تهيه شود نتايج آزمايشهاي متعدد نشان مي دهند که دان پلت شده مي تواند تعادل کاملي از مواد مغذي را همراه با خوش خوراکي فراهم نموده و ضايعات دان راکاهش دهد در حال حاضر تنها مشکل موجود در زمينه استفاده ازدان پلت شده نياز به هزينه بيشتر براي ساخت آن و مصرف مقادير بيشتري آب به علت استفاده از بخار در طي فراوري پلت مي باشد به منظور ممانعت از کپک زدگي ممکن است نياز به خشک کردن دان پلت شده باشد .

 

آلودگي هاي انگلي 

چنانچه گله مبتلا به آلودگي انگلي باشد ضريب تبديل غذايي کاهش مي يابد انگلهاي داخلي نه تنها مقاديري از مواد مغذي را مصرف مي کنند بلکه با ايجاد جراحات به غشاهاي داخلي دستگاه گوارش آسيب رسانده و برهضم غذا اثر نامطلوب به جاي مي گذارند گله هاي نيمچه به خصوص گله هايي که در سيتسم بستر پرورش داده مي شوند بايد به طور مرتب بر عليه آلودگيهاي کرمي تحت درمان قرار گرفته همچنين قبل از انتقال به قفس در سالنهاي تخمگذار دوباره از اين حيث درمان شوند مرغهاي تخمگذار نيز بايد سالي يک بار بر عليه آلودگيهاي کرمي درمان شوند بنابراين اتلاف دان در اغلب موارد هم در واحدهاي مرغداري و هم درکارخانجات تهيه دان ديده ميشود که در مرغداريها واجد مديريت خوب ميزان آن کمتر از مرغدرايها يي است که مديريت ضعيفي دارند .

 

فصلنامه چکاوک – مهندس محمد سياوشي

روشهاي مختلف كنترل ميكروارگانيسم هاي بيماريزا در خوراك طيور

  خوراك يك ناقل عمده ي بالقوه براي انتقال ميكروارگانيسم ها به بدن طيور محسوب مي شود. در سالهاي اخير بررسي هاي دقيقي در ارتباط با آلودگي هاي باكتريايي توليدات طيور بعمل آمده است. همچنانكه بعداٌ بحث خواهد شد، تمامي روش هاي متداول براي كنترل ميكروارگانيسم هاي موجود در خوراك مؤثر نيستند. Mitchell (1991) در اين زمينه بيان داشت كه مقاومت به سالمونلا در خوراك هاي دام و طيور مناسب نمي باشد و بايستي ميزان سالمونلا در خوراك تا حد صفر درصد كاهش داده شود. در اين مقاله به شرح روش هاي كنترل و حذف قارچ و كپك ها و باكتري سالمونلا پرداخته مي شود.

سالمونلا در خوراك طيور:

  باكتري سالمونلا در همه جا يافت شده و داراي سروتيپ هاي متفاوتي است . سالمونلا از دو طريق صنعت پرورش طيور را تهديد مي كند؛ بطوريكه از يك سو موجب بروز بيماري در پرنده شده و از سوي ديگر بطور بالقوه باعث ايجاد مسموميت غذايي در انسان مي شود.بيماري سالمونولوز در طيور توسط انواع سالمونولوز تيفيموريوم، سالمونولوز پولوروم، سالمونولوز انتريديتيس يا سالمونولوز گاليناروم (تيفوئيد) ايجاد مي شود اگرچه سالمونلا از بيشتر انواع مواد اوليه داني در تمام سال ها جدا شده است ، اما مقدار بار ميكروبي آن در منابع پروتييني حيواني نسبت به منابع گياهي بالاتر بوده است.Allred و همكاران (1967) 13000 نمونه از 700 كارخانه تهيه دان براي وقوع سالمونلا در آنها مورد بررسي قرار دادند. نتايج حاصله نشان داد كه 5% خوراك هاي طيورنمونه برداري شده براي سالمنلا مثبت بودند، اگرچه ميزان وقوع سالمونلا در محصولات فرعي حيواني، 31% گزارش شد.

  Morehouse & Wedman (1961) 59 سروتيپ مختلف سالمونلا را در 700 نمونه از 5700 نمونه اجزاء محصولات فرعي حيواني مورد آزمايش، جدا نمودند. Crane و همكاران (1967 ) در آزمايشي كه در يك كارخانه خوراك دام وطيور انجام دادندنشان دادند كه 2% اجزاء مواد خوراكي وارده به كارخانه داراي سالمونلا هستند.با اين حال وقتي كه پودر گوشت از داده ها حذف شد ، درصد آلودگي به 2 نمونه در 300 نمونه (66/0 درصد) كاهش يافت. در همان زمان اين محققين پيشنهاد نمودند كه تنها راه حل ممكن براي از بين بردن سالمونلا در خوراك، استفاده از جيره هاي غذايي تهيه شده بر اساس منابع پروتييني گياهي مي باشد؛ در حاليكه امروزه از چنين جيره هايي فقط در شرايط خاصي استفاده مي شود. بنظر مي رسد كه سالمونلا در منابع پروتييني حيواني مي تواند از طرق مختلفي چون فراوري، ذخيره و انتقال افزايش يابد.در اين رابطه Morris و همكاران (1970) گزارش نمودند كه پودر ماهي منهدن اغلب آلوده به سالمنلا مي باشد و حيواناتي نيز كه از آن تغذيه مي كنند آلوده مي شوند. در اين زمينه اين محققين مشاهده نمودند، وقتيكه نمونه هاي تازه ماهي زنده در نقطه مبداٍ عاري از سالمونلا شدند، نمونه هاي پودر ماهي وارده به ايالات متحده امريكا اغلب آلوده به سالمونلا بودند. انها همچنين سالونلا را از اب كنار اسكله بارگيري پودر ماهي جدا نمودند.

روش هاي متداول كنترل ميكروبي خوراك:

1-پلت نمودن همراه با بخار دهي (steam pelleting)

مواد خوراكي پلت شده بار ميكروبي پايين تري نسبت به خوراك هاي آسياب شده آردي دارند؛ در نتيجه تحقيقات قابل ملاحظه هاي در مورد پلت كردن به عنوان يك روش كنترلي انجام پذيرفته است. Cox و همكاران (1983) انواع مختلفي از خوراك طيور و اجزا ي تشكيل دهنده ي انها از كارخانه هاي تهيه دان تجاري مورد تجزيه قرار دادند.انتروباكترياسه در 6/100 و 92 درصد نمونه هاي خوراكي آردي و پلت شده موجود بود.سالمونلا در 58% نمونه هاي خوراكي آردي تشخيص داده شد، اما در خوراك هاي پلت شده سالمونلايي جدا و تشخيص داده نشد. با اين وجود ديگر انتروباكتريا ها در خوراك هاي پلت شده يافت شد و اين موضوع پيشنهاد مي كند كه پلت نمودن تجاري خوراك ممكن است تمامي سالمونلا ها را از بين نبرد؛ زيرا مقاومت بعضي از گونه هاي سالمونلا به حرارت، شبيه به ديگر انتروباكتريا هاي يافت شده در خوراك پلت شده مي باشد. Allred و همكاران (1967) گزارش نمودند كه پلت نمودن خوراك طيور و خوك باعث كاهش چشمگيري در تعداد سالمونلا شد. از 1813 نمونه خوراك پودري، كرامبل و پلت شده مورد آناليز ،بترتيب، 29/6 % ، 28/3 % و 7/0 % آنها براي سالمونلا ها مثبت بودند. Jonse (1990) ميزان 30 تا 50 درصد سالمونلا مثبت را براي منابع پروتييني حيواني در مقايسه با 20% در ديگر اجزاي خوراكي گزارش نمود.در تاييد اثرات پلت نمودن در حذف سالمونلا از خوراك، گزارش شد كه وقوع سالمونلا در خوراك هاي پلت شده و آردي بترتيب 7 و 35 درصد بود.Hobbs (1963) متد هاي مختلفي را براي كنترل سالمونلا در خوراك هاي آلوده مورد بحث و بررسي قرار داد.اگرچه حرارت دادن پروتيين هاي حيواني باعث كاهش سالمونلا شد ولي آلودگي مجدد به اين باكتري از اصلي ترين مشكلات اين روش كنترلي بود.McCapes و همكاران (1989) نشان دادند كه پلت نمودن همراه با بخار تاثير 100 درصدي عليه E.coli و گونه هاي سالمونلا دارد،اگرچه تيمار نمودن خوراك در دماي 5/87 درجه سلسيوس بمدت 1/4 دقيقه عاملي در ارتباط با پايداري مواد مغذي خوراك مي باشد.Cox و همكاران (1983) نتيجه گرفتند كه اين روش و ديگر روش هاي حرارتي باعث حذف تعداد كمي از سالمونلا ها در خوراك مي شوند و بايستي روش هاي مؤثرتري براي اين منظور توسعه داده شود.

2-تركيبات پروبيوتيك:

  پروبيوتيك ها موجودات زنده اي هستند كه به تحريك رشد باكتري هاي مفيد روده و يا به كاهش بيماريزايي ميكروب هاي مضر كمك مي كنند و مكانيسم عمل آنها متكي به جايگزيني و زنده ماندن آنها در دستگاه گوارش است.

پروبيوتيك ها را مي توان به دو دسته عمده: كشت هاي ميكروبي زنده و محصولات تخمير ميكروبي تقسيم نمود.اغلب تحقيقات روي گونه هاي لاكتوباسيل، باسيلوس سوبتيليس و برخي گونه هاي استرپتوكوكوس متمركز شده است. مكانيسمهاي زير براي پروبيوتيك ها پيشنهاد شده است: 1) تغيير مفيد جمعيت ميكروبي روده با كاهش E.coli 2) توليد لاكتات كه در نتيجه آن PH روده تغيير مي كند. در اين رابطه كاهش PH روده باعث توقف رشد برخي از ميكروارگانيسم هاي حساس مانند سالمونلا مي شود 3) توليد مواد شبه آنتي بيوتيكي 4) كاهش رها شده مواد سمي در روده (از طريق كاهش E.coli).

3-اسيد هاي آلي:

  اسيد هاي الي مانند اسيد پروپيونيك و فرميك هم قادرند مانع از رشد كپك ها و قارچ ها در مواد خوراكي شوند و هم مي توانند باعث از بين بردن باكتري سالمونلا شوند در خوراك پيش از استفاده توسط پرنده شوند. Izat & Waldroup (1989) نشان دادند كه افزودن اسيد هاي آلي به جيره طيور مي تواند باعث كاهش سالمونلا (نه حذف آن) در روده جوجه ها شود. Vanderwal (1979) گزارش نمود كه آلودگي زدايي خوراك طيور از سالمونلا مي تواند از طريق پلت نمودن خوراك در دما و رطوبت مناسب و همچنين بوسيله ي افزودن 9/0 درصد اسيد فرميك به جيره انجام گيرد. Phelps (1989) طي تحقيقي نتيجه گرفت كه مخلوطي از اسيد هاي آلي افزوده شده به جيره باعث حذف سالمونلاي پودر گوشت در مدت 3 روز شد. John و همكاران (1989) نشان دادند كه افزودن 25/0 درصد اسيد پروپيونيك به جيره طيور مي تواند باعث كاهش واحد هاي تشكيل دهنده ي كلوني در كمتر از 72 ساعت شود، اگرچه با استفاده از غلظت هاي بالاتر اين اسيد آلي مي توان در مدت كمتري (2 ساعت) بار ميكروبي را پايين آورد. در جيره هاي داراي بار ميكروبي بالا،غلظت هاي بالاتر اسيد پروپيونيك (75/0 درصد) براي كاهش ميزان سالمونلا در مدت 24 ساعت ضروري است، حتي با وجود استفاده از غلظت 1% اسيد پروپيونيك در جيره، كلني هاي فراواني از سالمونلا پس از گذشت 2 ساعت در خوراك موجود بود.از اينرو تيمار نمودن خوراك با اسيد آلي جهت كاهش سالمونلا فقط تا زماني مؤثر بنظر مي رسد كه خوراك بتواند تا مدتي پس از فرآوري نگهداري شود كه در عمل اين شرايط هميشه در كارخانه هاي تجاري تهيه خوراك وجود ندارد. 

  عوامل مهمي كه رشد كپك و قارچ را در انبار تحت تاثير قرار مي دهد ، حرارت و رطوبت هستند. در درجه حرارت بالاتر شانس بيشتري براي رشد كپك وجود دارد. ليكن، رشد كپك در رطوبت كمتر از 14 تا 15 درصد بندرت اتفاق مي افتد. بدون شك بهترين راه براي كنترل رشد كپك در دانه ها يا مخلوط هاي جيره ، محدود نمودن رطوبت قابل دسترس براي ميكروب ها مي باشد. كپك و قارچ ها در محيطي كه رطوبت آن كمتر از 13 درصد باشد رشد نمي كنند. در موارديكه كنترل رطوبت غله يا جيره مخلوط شده از لحاظ عملياتي مشكل است، مي توان با استفاده از تركيبات ممانعت كننده ي رشد كپك در جيره از رشد آن جلوگيري نمود يا رشد آنرا به تعويق انداخت. بسياري از ممانعت كننده ها از اسيد هاي آلي نظير پروپيونيك يا استيك تشكيل شده اند. اضافه نمودن اين اسيد ها تا ميزان 25/0 درصد جيره، PH جيره را كاهش داده و از رشد كپك جلوگيري مي كند. اعلب اسيد ها مؤثر هستند و اثر آنها تا زمانيكه اسيد بخار نشود باقي مي ماند.از آنجاييكه سنگ آهك و فسفات ها با تشكيل پروپيونات كلسيم به عنوان بافر هاي طبيعي عمل مي كنندو خاصيت ضد قارچي اسيد را شديداٌ كاهش مي دهند، لازم است كه هنگام استفاده مقادير بالاي سنگ آهك در جيره هاي مرغ هاي تخمگذار، از اسيد هاي آلي بيشتري نسبت به جيره هاي كم كلسيم جوجه هاي گوشتي به عنوان ضد قارچ استفاده نمود.

4- تركيبات آلومينوسيليكاتي: 

  در حاليكه تركيبات ضد قارچ و اسيد هاي آلي مي توانند در كنترل رشد كپك در جيره كمك كنند، اما هيچ تاثيري بر سموم قارچي موجود در جيره ندارند.غير فعال نمودن اين تركيبات پيچيده تقريباٌ غير ممكن است، اگر چه توانايي هايي براي باند كردن آنها به حامل هاي غير قابل هضمي كه بدون تغيير از مجراي گوارش عبور كنند ، وجود دارد. شايد شناخته شده ترين ماده جذاب زغال فعال باشد. گزارش شده است كه بكارگيري 200 گرم آن در هر تن جيره در از بين بردن اثرات سمي آفلاتوكسين تا سطح 500 قسمت در بيليون موثر است.امروزه تمايل زيادي به آلومينوسيليكات هاي مختلف و محصولات رس – لوم وجود دارد كه ساختمان شيميايي انها اجازه ي گير انداختن آفلاتوكسين و شايد ساير سموم قارچي را مي دهد. اين تركيبات به عنوان مواد ضد كلوخه شدن و پلت چسپان استفاده شده اند ، اما امروزه كاربرد انها به عنوان يك ماده ي جاذب سموم قارچي شناخته شده است. اضافه نمودن 5/0 تا 2/1 % آلومينوسيليكات و محصولات رس، سميت تا 3 قسمت در ميليون آفلاتوكسين و 8 تا 10 قسمت در ميليون سم تريكوتسن T2 را كاهش مي دهد.

5-دوددهي(: ( fumigation  

  دوددهي بطور جدي براي كنترل ميكروبي خوراك طيور مورد ملاحظه قرار نگرفته است.Hobbs (1963) در مورد طول اثر دوددهي خوراك با اكسيد اتيلن بحث نمود.در حاليكه دوددهي ممكن است براي تعدادي از اجزاي مواد خوراكي مؤثر باشد،اما مشكل مربوط به اثرات سمي بقاياي اتيلن گليكول نيز وجود دارد.اين محقق همچنين نقايص مربوط به دود دادن خوراك با دانه هاي درشت (فليك ها و پلت ها) و عدم نفوذ گاز به عمق دان را متذكر شد.

  ضد عفوني نمودن خوراك با استفاده از گاز فرمالدئيد طي عمل دود دادن باعث حذف آلودگي سالمونلا و كاهش بار ميكروبي توليد شد.Duncan & Adams (1972) نمونه هايي از خوراك طيور را با تعداد 106 * 2 سلول سالمونلا 775W در هر گرم (S.senftenberg) بطور مصنوعي آلوده كردند و سپس نمونه هاي آلوده شده را با افزودني هاي شيميايي (Endgerm) و گاز فرمالدئيد در 37 درجه سانتي گراد و رطوبت نسبي 60% جهت كنترل سالمونلا تيمار نمودند. نتايج نشان داد كه افزودني هاي شيميايي تاثير معني داري در كنترل آلودگي سالمونلايي نداشتند؛ در حالي كه دوددهي با گاز فرمالدئيد به مدت 20 دقيقه باعث حذف سالمونلا ها تا عمق 91/1 سانتي متري دان بدون تاثير بر خوشخوراكي و يا ارزش بيولوژيكي خوراك براي جوجه هاي گوشتي، شد.در يك ميكسر در حال مخلوط كردن دان، دود دادن با گاز فرمالدئيد سالمونلاها را تا عمق مؤثر 5 سانتي متري دان در مدت 5 دقيقه از بين برد.Smyser & Snoeyenbos (1979) 12 تركيب مختلف را به عنوان آنتاگونيست هاي سالمونلا مورد بررسي قرار دادند. اگرچه جمعيت سالمونلا در ابتدا در حضور چندين افزودني كاهش يافت ، اما هيچ كدام از اين تركيبات باستثناي محلول فرمالدئيد در سطوح بيشتر از 1/0 درصد در كنترل و جلوگيري از سالمونلا مؤثر واقع نشد.  

  6-متيل برميد: 

  Harry & Brown (1974) و Tucker و همكاران (1974) نشان دادند كه سالمونلا ها ي موجود در خوراك طيور را مي توان از طريق در معرض دود متيل برميد قرار دادن آنها در يك زمان و غلظت مناسبي (800 ميلي گرم در ليتر در دماي 25 درجه سلسيوس بمدت 20 ساعت) ازبين برد. جوجه هايي كه به آنها خوراك دود داده شده با متيل برميد داده شد عاري از سالمونلا بودند.Griffiths و همكاران (1978) جوجه هاي گوشتي را با يك جيره شاهد و جيره هاي تيمار شده با دود متيل برميد در سطح 69 و 25 درصد بالاي سطح پيشنهاد شده ي mg-h/litre 800 تغذيه نمودند، نتايج حاصله نشان داد كه استفاده از اين سطوح بالاي متيل برميد باعث ايجاد اثرات مضري در طعم و مزه ي گوشت جوجه هاي كبابي در مقايسه با جوجه هاي گروه شاهد مي شود، اما رشد جوجه هاي گوشتي تحن تاثير تيمار قرار نگرفت. Cooper و همكاران (1978) بمنظور حذف سالمونلا ها از خوراك، مرغ ها را از همان زمان تفريخ جوجه با دان دود داده شده با متيل برميد در سطوح 800 و 1200 mg-h/litre تغذيه نمودند. نتايج نشان داد كه وزن بدن، وزن يا تعداد تخم مرغ بطور معهي داري تحت تاثير تيمارها قرار نگرفتند. شواهدي دال بر وجود يك اثر معكوس بر طعم تخم مرغ گروه هايي كه با دان دود داده شده تغذيه شدند در مقايسه با گروه شاهد وجود داشت.

7- استفاده از قند ها در جيره طيور:

  از آنجاييكه سالمونلا ها از پل هاي قندي براي چسپيدن به ديواره روده استفاده مي كنند، لذا از چنين قندهايي در جيره طيور بمنظور اشباع نمودن مكان هاي اتصال سالمونلا ها در ديواره روده و متعاقباٌ امتناع از اتصال كمپلكس قند – سالمونلا استفاده مي شود. قند هاي مختلفي ممكن است در تكتير ميكروفلوراي مختلف روده پرنده دخالت داشته باشند. مونوساكاريد 6 كربنه مانوز بنظر مي رسد كه مؤثرتري قند در اين زمينه باشد. مطالعات آزمايشگاهي اخير پيشنهاد مي كند كه استفاده از د- مانوز در جيره از چسبيدن سالمونلا تيفيموريوم به ديواره روده جوجه هاي يك روزه و مدفوع جوجه هاي گوشتي يك هفته ممانعن مي كند (Oyofu و همكاران، 1989). دكستروز، مالتوز، و سوكروز معمولاٍ اثر سودمندي در اين زمينه ندارند. اثر لاكتوز تقريباٌ يك دوم اثر مانوز مي باشد (Oyofu و همكاران، 1989).Izat و همكاران (1990) شواهدي را دال بر مشاهده ي سالمونلا در مدفوع و لاشه ي پرندگان جواني كه از آب آشاميدني حاوي مانوز استفاده نمودند، نيافتند.

8- اشعه دهي خوراك:

  Ley و همكاران (1969) پيشنهاد نمودند كه استفاده از اشعه (KGy 10 ) باعث كاهش تعدا گونه هاي سالمونلا از يك ارگانيسم در گرم به يك ارگانيسم در يك تن خوراك شد. مكانيسم عمل اشعه دهي در كنترل ميكروارگانيسم هاي خوراك از طريق ايجاد آسيب ژنتيكي بخصوص تغيي در ساختار DNA ميكروارگانيسم مي باشد.Ley (1972) از اولين كساني بود كه به تفصيل اثرات اشعه دهي را بر كنترل سالمونلا و ديگر پاتوژن ها در خوراك دام و طيور مورد بررسي قرار داد، او بيان كرد كه در بعضي از كشورها فراوري جيره ها براي SPF (حيوانات عاري ار عامل پاتوژن خاص)و حيوانات عاري از ميكرب با استفاده از دز اشعه دهي KGy 50-10 متداول مي باشد. Anonymouse (1971) نمونه هاي خوراكي را با گونه هاي مختلف سالمونلا تلقيح نمود (آلودگي مصنوعي) و سپس آنها را با استفاده از سطوح مختلف اشعه دهي تيمار كرد. نتايج خاصله نشان داد كه سطح اشعه KGy 10 ، بطور مؤثري باعث حذف تعداد 107 سالمونلا و گونه هاي Arizona از خوراك طيور شد.El-zawahry و همكاران (1985) طي تحقيقي نتيجه گرفتند كه اشعه دهي خوراك طيور با دز KGy 10 باعث كاهش قابل توجه تعدادي از باكتري ها و نابودي كل پاتوژن هاي معمول شامل سالمونلا ها مي شود.

  Borsa و همكاران (1991) چندين آزمايش بمنظور تعيين پاسخ جوجه هاي لگهورن جوان به استفاده از جيره هاي اشعه داده شده در سطوح 5 يا 19 KGy انجام دادند. از ميان 6 آزمايش جداگانه،كه هر يك با استفاده از 480 پرنده اجرا مي شد،نمونه هاي فراواني از پرندگان تغذيه شده با جيره هاي اشعه داده شده با سطح 10 KGy، عملكرد مناسبي از خود نشان دادند.در 3 آزمايش از 6 آزمايش انجام گرفته، پرندگان تغذيه شده با جيره هاي اشعه داده شده در 21 روزگي سنگين تر بودند كه اين بطور عمده ناشي از افزايش معني دار مصرف خوراك در انها بود. در 4 آزمايش از 6 آزمايش، پرندگان تغذيه شده با جيره هاي اشعه داده شده، بازدهي غذايي بهتري از خود نشان دادند.در هيچ يك از آزمايشات كاهش معني داري در عملكرد پرندگان در اثر اشعه دهي خوراك مشاهده نشد. بطور خلاصه گزارشي در ارتباط با اثرات مضر اشعه دهي خوراك در عملكرد و ماندگاري پرنده وجود ندارد.  

مهندس عثمان مرادي – كارشناس ارشد تغذيه دام وطيور شركت مرغ مادر واروك سنندج- پوستر

منابع علمي استفاده شده:

 

1. Allred, J.N., Walker, J.W., Beal, V.C. and Germaine, F.W. 1967. A survey to determine the salmonella contamination rate in livestock and poultry feeds. Journal of American Veterinary Medical Association. 161: 1857- 1860.

2. Anonymouse (1971) Process for the elimination of salmonella from animal feeds by Gama radiation . A technical review. Bio research laboratories and commercial products atomic energy of Canada, Ottawa, Canada.

3. Borsa, J., Farag, D.H. and Guenter, W. 1991. Radiation pasteurization of animal feed. In: Proceedings of 1991 annual meeting of Canadian nuclear Association, Ottawa, Canada.

4. Cox, N.A., Bailer, J.S., Thomson, J.E. and Junen, B.J. 1983. Salmonella and other enterobacteriaceae foun in commercial feed. Poultry Sci. 62: 2169.

5. Crane, F.M., Hansen, M. and Schugel, L. 1967. Salmonella in feedstuffs. Feedstuffs 8 July, p. 22.

6. El- Zawahry, Y.A., Youssef, Y.A., Roushdy, H.M. and Aziz, N.H. 1985. Radiation deactivation of bacterial flora in some egyption poultry feed. In. Proceedings of international symposium on feed irradiation, Washington, March 1985.IAEA, Vienna.

7. Izat, A.L. and Waldroup, P.W.1989. Feed additive reduce salmonella on processed broilers. Feedstuffs 16 October.

8. Izat, A.L., Hierholzer, R.E., Kopec, J.M., Adams, M.H., Reiber, M.A. and McGinnis, J.P. 1990. Effects of D-mannose on incidence and levels of salmonella in ceca and carcass samples of market age broilers. Poultry Sci 69:2244-2247.

9. John, R.E., Castaldo, D.J. and Sulaiman, s. 1989. Control at the mill. Feed management .August, p. 27.

10. Jones, F. 1990a. Researchers pinpoint salmonella contamination sources. Feedstuffs January 29.

11. Ley, F.J. 1972. The use of irradiation for the treatment of various animal feed products . Food irradiation information , No. 1, International project in the field of food irradiation.

12. McCapes , R.H., Ekperigin, H.E., Cameron, W.J., Ritchie, W.L., Slagter, J., Strangeland, V. and Nagaraja, K.V. 1989. Effect of a new pelleting process on the level of contamination of poultry mash by E.coli and salmonella. Avian Diseases 33:103-111.

13. Morehouse, L.G. and Wedman, E.E. 1961. Salmonella and other disease producing organism in animal byproducts: a survey. Journal of American veterinary medical association. 139:989-994.

14. Morris, G.K., Martin. W.T., Shelton, W.H., Wells, J.G. and Brachman, P.S. 1970. Salmonella in fish meal plants: relative amounts of contamination at various stages of processing and a method of control. Applied Microbiology 19:401-408.

15. Oyofu, B.A., Delouch, J.R., Carrier, D.E., Norman, J.O., Ziprin, R.L. and Mollenhauer, H.H. 1989. Effect of carbohydrates on Salmonella typhimurium colonization in broiler chickens. Avian Diseases. 33: 531.

16. Phelps, A. 1989. Organic acid found effective in killing salmonella in poultry feeds, animalprotein. Feedstuffs 3 July.

17. Cooper, D.M., N.M.Griffiths, A.Hobson, D.G. Land and J.G. Growell. 1978. Fumigation of poultry food with methyl bromide: Effects on egg flavour, number and weight. Br. Poultry.Sci.19:537-542.

18. Duncan, M.S. and A.W. Adams. 1972. Effects of a chemical additive and of the formaldehyde- gasfumigation on salmonella in poultry feeds.Poultry Sci..51:797.

19. Harry, E.G.and W.B. Brown. 1974. Fumigation with methyl bromide- Applications in the poultry industry-A review. World,s Poultry Sci. 30:193.

20. Hobbs, B.C. 1963. Salmonella in food and animal feedingstuffs. In radiation control of salmonella in food and feed products. Internat. AtomicEnergy Agency, Vienna. Tech. Rep., Ser.22,35.

21. Smyser, C.F. and G.H. Snoeyenbos. 1979. Evaluation of organic acid and other compounds as salmonella autogonists in meat and bone meal.Poultry Sci.58:50.

22. Tucher, J.F., w.b. Brown and G Goodship. 1974. Fumigation with methyl bromide of poultry foods artificially contaminated with salmonella. Br. Poultry Sci. 15:587.

23. Vanderwal, p.1979. Salmonella control of feedstuffs by pelleting or acid treatment. World,s Poultry Sci. J.35:70.