مسمومیت نیتراتی در نشخوار کنندگان

مقدمه: نیترات ترکیبی است شیمیایی که به صورت طبیعی در ساختار بدن موجود زنده نیز تولید میشود.برای گیاهان منبع مهم نیتروژن برای پروتئین سازی بحساب می آید.برای باکتریها نیز به عنوان منبع نیتروژنی استفاده میشود. باکتریهای دستگاه گوارش در تک معده ایها و نشخوار کنندگان (چند معده ایها) از نیترات موجود در آب و غذای مصرفی استفاده میکنند و بر روی آن تغییراتی ایجاد میکنند تا نیتروژن آن قابل استفاده برای ساختن پروتئینها باشد. این تغییرات یکسری واکنشهای احیایی است. در مسیر این واکنشها ترکیبات دیگری تولید میشوند که همگی متابولیتهای نیترات بحساب می آیند. مهمترین آنها را میتوان نیتریت-No2 و یون آمونیوم +Nh4 ذکر کرد.در طول این ترجمه با مسئله مسمومیت نیتراتی آشنا می شوید. 

نیترات خودش مضر نیست این نیتریت است که سم است.نیترات بکمک آنزیم نیترات ردوکتاز به نیتریت تجزیه میشود.این آنزیم در گیاهان وجود دارد.برخی گونه های خاص باکتریایی و بافتهای بدن پستانداران هم این آنزیم را دارند. به این ترتیب میتوان این نتیجه را پیشگویی کرد که احیای نیترات به نیتریت همانگونه که در شکمبه یا سکوم قابل انجام است در بافتهای گیاهی و سیلوها نیز انجام پذیر است. دامهای نشخوار کننده و اسبها نسبت به غیر نشخوار کنندگان به مسمومیت نیتراتی حساسترند. 
بیش از 50 مرگ در نوزادان(انسان) در آمریکا و اروپا بخاطر مسمومیت نیتراتی گزارش شده است که به خاطر آلودگی آب مصرفی به سطوح بالای نیترات بوده است {آمار مربوط به زمان نوشتن مقاله میباشد}. یکی از مواردی که باید در مورد نیترات و نیتریت به آن توجه داشت عمل متقابل و همکاری آنها با منابع پروتئینی است که منجر به تولید یک ترکیب قوی سرطانزا به نام نیتروز آمین میگردد که این واکنش نیازمند آنزیم نیست و در شرایط اسیدی انجام میگیرد( شرایط محیط معده). هر چند تشکیل نیتروز آمین در شکمبه محدود است ولی در سیلوی علوفه گراس و سیلوی ذرت شناسایی شده است.اگر چه تا کنون مدرکی وجود ندارد ولیکن انتقال نیتروز آمین به شیر میتواند برای سلامتی انسان مهم باشد. نیتروزآمین در فاصله زمانی پختن گوشتهای باکون حاوی نیترات هم تشکیل میشود.به این ترتیب جایگزینهایی برای افزودنیهای نیتراتی که از رشد باکتری کلوستریدیا بوتولینوم جلوگیری میکند جستجو شده اند. 
 عمده منبعی از نیترات که به معده انسان میرسد از بزاق است، محدودیتهایی در مورد افزودنیهای نیتراتی و نیتریتی که در فرآورده های گوشتی استفاده میشود اعمال شده است وهنوز جای بحث و توجه دارد . 
اخیرا نشان داده شده است اضافه سازی چربی کره ای از ترشح نیتروزآمین جلوگیری میکند و احتمالا از تشکیل آن در rats که بخاطر ممانعت از فعالیت نیترات ردوکتاز باکتریایی در معده است. 
تجمع نیترات در گیاهان علوفه ای:
بسیاری از غذاهای انسان شامل چغندر، اسفناج ، 7/0 تا 5/1% مربوط به ازت نیترات (No3-N) میباشد.(این را با سطح تحمل نیترات در گاو که 15/0 تا 45/0 درصد میباشد مقایسه کنید).بعضی گونه های گیاهی مخصوصا مشهور به تجمع دهنده نیترات هستند.این علوفه ها شامل یولاف - سورگوم- ذرت - جانسون - گراس - کاه گندم و تعدادی از علفهای هرز همانند: pigweed, thistle, lambsquarter, bindweed, wireweed, ragwee و حتی جلبکها میشوند. 
انتخاب و اصلاح ژنتیکی برای تولید نژادهای کم جمع کننده نیترات در علوفه ها موفق بوده است اگرچه عموما در تولید و مقدار عملکرد کاهشهایی را داشته است. 
حدس زده میشود نیترات ردوکتاز بخشی از کلروپلاست گیاهی باشد.. چون نیتریت برای گیاه سمی است پس نیترات ردوکتاز در اولین مرحله با NADPHکنترل میشود.{معمولا در سیستمهای آنزیمی که چند محصول پی درپی تحت نظارت آنزیمهای متوالی تولید میشوند یکی از محصولات (معمولا اولین یا آخرین محصول) با یک سیستم فیدبکی بر عمل آنزیم و سرعت و شدت تولید محصولات آن اعمال کنترل میکند}.نیترات جذب شده به نیتریت احیا میشود و سریعا و تنها در شرایط فعال بودن فوتو سنتز وساخت کربو هیدرات در گیاه جهت پروتئین سازی به محصولات دیگر تبدیل میشود.
در شرایط خشکسالی ، سایه و کمبود مواد مغذی<< که هرکدام کاهش فوتوسنتز و کاهش سنتز پروتئین را باعث میشوند>> جذب نبترات همچنان ادامه دارد ولی بدلیل اینکه برای پروتئین سازی مصرف نمیشود پس در بافتهای گیاهی تجمع میابد. بطور قطع جذب نیترات در شرایط خشکسالی معتدل بیشتر از جذب در شرایط خشکسالی شدید است.
در شرایط خشکسالی معتدل گیاه به جذب نیترات در طول شب ادامه میدهد ولی در شرایط نور روز برگهاپژمرده شده وکاهش جذب نیترات را در پی دارد. درمان با علفکش 2,4-D {که مصرف آن محدودتر شده است}تجمع نیترت را در برگ بعضی گیاهان افزایش داده و در برخی گیاهان کاهش داده است.تنها در شرایطی مه گیاه بخاطر حشرات آسیب ببیند یا تخریب سلامتی برایش پیش بیاید تجمع نیترات در سطوح خیلی بالا رخ خواهد داد.
گیاهان زنده نیترات را به کمک مایعات و رطوبت خاک جذب میکنند وبرای احیا جهت بیوسنتز آمینها وپروتئینها به پایگاههای فوتوسنتز منتقل میکنند.در هر حالی که گیاه آب جذب کند نیترات نیز جذب میشود. شبیه حیوانات نیترات برای گیاهان نیز سمی نیست در حالیکه نیتریت سمی است. نیترات میتواند برای احیاهای بعدی در بافتهای گیاهی ذخیره شود و به بالاترین سطح خود در ساقه( کاه ) برسد.مقایسات نشان داده اند که جذب کود نیتراتی از جذب کود آمونیومی بیشتر است که البته احتمالااین تفاوت به غلظت نیترات خاک وابسته است و نه به تفاوت در متابولیسم آنها.اضافه کردن برخی منابع نیتراتی (N Serve ) و دیگر ترکیبات شیمیایی به خاک که تبدیل آمونیوم به نیترات را کند نماید میتواند از تجمع نیترات در گیاهان بکاهد. طریقه های کوددهی که کود به خاک اضافه شود یا در آب آبیاری حل گردد مقدارجذب را تغییرنداده است.استفاده مستقیم از کود آمونیومی نسبت به نیترات از مقدار استفاده ATP در گیاه کاسته و برمقدار تولید افزوده است.در حقیقت آزاد شدن آهسته آمونیوم از ترکیبات حاوی آمونیوم مثل بیورت(biuret ) محتوای شکر چغندر قند را افزایش داده است. چون گراسها بوژیه نسبت به لگومها سطوح بیشتری از ازت کود را جذب میکنند به این ترتیب مسئله تجمع نیترات در وحله اول در مورد گراسها باید مورد توجه قرار گیرد.لگومها در سطوح بالای کوددهی ازت آلی یا غیر آلی است که نیترات را در خود جمع میکنند.
غلظت نیترات در گیاهان بستگی به تولید و توزیع ماده خشک در گیاه دارد.عموما برگها و دانه ها غلظتهای بسیار کمتری از نیترات را در مقایسه با ساقه و کاه دارند.در مقایسه با گیاهان جوان و یکساله با گیاهان چند ساله و مسنتر(annual, young plants vs perennial plants ) گیاهان چندساله مقدار نیترات کمتری را در خود دارند. گیاهان چند ساله ومسن سیستم ریشه ای پایداری را برای خود توسعه داده اند و از انرژی در اختیار خود در وحله اول برای رشد اندامهای هوایی که پروتئین بالاتری( نسبت به ریشه) دارند استفاده میکنند و همچنین انرژی خود را برای رقیق کردن (کاستن از مقدار غلظت )نیترات در توده های قابل توجه علوفه ای به کار میگیرند. ظرفیت ریشه این گیاهان همچنین برای ذخیره نیترات در ریشه ها بیشتر است.عوما وقتی ماده خشک در بخشهایی از گیاه که در آن غلظت ازت آلی کمتر است(مثل ساقه ها وریشه ها)تجمع میابد مصرف نیترات برای ساختن پروتئین محدود تر میشود که این به معنی تجمع نیترات در این قسمتهای گیاهی است.در گیاهان سریع الرشد یکساله بیشتری مقدار نیترات را در فصل بهار که رشد گیاه سریع است و در فصل پائیز که رشد گیاه محدود تر است دیده میشود. در برخی گونه های گیاهی محتوای نیترات و محتوای پروتین گیاه با هم همبستگی( مثبت) دارند. 
وقتی که گراسهای با مقدار بیشتر از7/15درصد پروتئین خام یا لگومهای بیشتر از 8/18درصد پروتئین خام به تغذیه دام میرسند باید توجه ویژه ای را معطوف به سلامت دام کردد. 
مقدار نیترات در گیاهان را میتوان با استفاده از کیتها یا تستهای شیمیایی یا با استفاده از الکترودهای یون سنج(ion selective electrodes) اندازه گیری کرد. 
علوفه هایی که بیشتراز15/0درصد از ماده خشکشان نیترات داشته باشند باید با اححتیاط به مصرف دام برسند.
فرم و شکلی که علوفه دارد بر توانایی آن در ایجاد مسمومیت اثر میگذارد.علوفه های خشک از گیاهان تازه برداشت شده ویا گیاهان سبز چریده شده در مراتع سمی ترند.علوفه های خشک بیشاز 80درصد نیترات خود را در 30 دقیقه ابتدایی ورود به شکمبه آزاد میکنند در حالیکه این مقدار برای علوفه های تازه رطوبت دار 30 درصد است.علوفه های سبز مراتع در هنگام خوراک(چرا) از علوفه های تازه برداشت شده مطمئن تر هستند زیرا سرعت خوراک( و ورود نیترات به شکمبه) کند تر و در طول زمان بلند تری است(و یکباره نیست).وقتی علوفه ای سیلو میشود از مقدار نیتراتش 30 تا100در صد کاهش می یابد.البته علو فه ایی که نیترات بیشتری دارند نیترات کمتری از انها کاسته میشودو شدت تخمیر آنها هم کمتر است.اگرچه مقداری از احیای نیترات در سیلو بخاطر نیترات ردوکتاز بافتهای گیاهی است ولی برخی سویه های خاص باکتریایی مثل E.coliو Hafniaنیز نیترات را به نیتریت – آمونیاک برخی گازای سمی متل نیتریک اکساید تبدیل و احیا میکنند.
اضافه کردن بافرها به سیلو به خاطر خنثی کردن لاکتیک اسید و ادامه فعالیت تخمیرباعث میشود از مقدار نیترات سیلو بیشتر کاسته شود.حضور نیترات در سیلو از فعالیت کلوستریدیاها جلو گیری میکند.یعنی اضافه کردن نیترات شبیه آنچه که در مورد بیوسولفات انجام میشود میتواند ازفعالیت بعضی گونه های نامطلوب باکتریها و بعضی تخمیرهای نا مطلوب در سیلو جلوگیری کند.به این نکته باید توجه کردکه اضافه ساختن(افزودن)نیترات به گیاهانی که کربوهیدرات محلول کمتری دارند باعث افزایش طول مدت تخمیر میگردد.آم.نیاکی که ازاحیای نیترات در سیلو آزاد میشودلاکتیک اسید سیلو را خنثی کرده و حضور نیترات در سیلو محصولات نهایی تخمیر را از لاکتیک اسید به استیک اسید سوق میدهد که اسید ضعیفتری است.

مسمومیت حاصل از نیترات در آب 30تا 80درصد از مسمومیت نیترات غذایی سمی تر است پس تمام نیتراتی که دام از غذا های مختلف و آب در معرض آن قرار میگیرد مستقیما جمع پذیر نیست.احتمالا آزاد شدن سرعتر نیترات در شکمبه یا بیشتر نشخوار کنندگان میتواند علت سمی تر بودن آب حاوی نیترات در مقایسه با نیترات غذا باشد. 
احیای نیترات در شکمبه:
ساعات اندکی پس از ورود نیترات به شکم به بیش از25 درصد آن توسط نیترات ردوکتاز باکتریایی به نیتریت تبدیل میشود. این آنزیم باند شده با غشا یک پروتئین مولیبدنی است(molybdoflavo protein) که براي فعالیت به فلزمولیبدن نیاز داردو PHمناسب فعالیت آن در دامنه5/6تا6/6 میباشد.این انزیم آنزیمی تنفسی است.این آنزیم نیترات را به عنوان منبعی برای واحدهای احیا کننده اضافی بکار میگیرد(uses nitrate as a sink for surplus reducing equivalents).نیتریت نیز توسط نیتریت ردوکتاز احیا می شود(PHمناسب فعالیت این آنزیم در دامنه 6/5تا8/5میباشد و از مس-آهن – منیزیم استفاده میکند و با نیترات فعالیت آن متوقف میشود) و در احیاهای بیشتر به هیدروکسیل امین تبدیل میشود که برای این تبدیل نیز به مس-آهن و منیزیم نیاز دارد و در نهایت به آمونیوم تبدیل میگردداین مرحله به منگنزو منیزیم وابسته است.برای تمام این فرایند میکربها 8 واحد(معادل) احیا کننده را مصرف میکنند که از طرف دیگر این واحدها برای تولید متان از COیا تولید بوتیرات از استات بکار گرفته میشدند. به عنوان منبع الکترون((electron sink نیترات نهایتا محصولات نهایی تخمیر را تغييرخواهد داد .منابع انرژی از مسمومیت نیترات به دو صورت میکاهند: نخست با رقیق کردن علوفه های نیترات دار(کم کردن ازدرصد انها در غذا) که از کل نیترات مصرفی میکاهد و طریقه دوم فراهم آوردن منابع الکترون در شکمبه یا کاهش PH است که باعث کاهش سطوح نیترات در شکمبه شده و از مسمومیت نیترات میکاهد. . نیترات تنها در صورتیکه در شکمبه جمع شود وجذب خون شود مسمومیت نیتراتی رخ میدهد.
همچنین میتوان با ممانعت از فعالیت آنزیم نیترات ردوکتاز ویا فراهم کردن شرایط برای احیای بیشتر نیترات –از مسمومیت آن کاست.فلز تنگستن به عنوان یک ممانعت کننده رقابتی برای مولیبدن فعالیت نیترات ردوکتاز را کم میکند.اضافه کردن 2 گرم تنگستن در روز به صورت ترکیب تنگستات سدیم از تولید نیتریت در شکمبه کاسته و دام را در برابر مسمومیت نیتراتی حفظ میکند.در مطالعات انجام شده در نترلند(Netherlands) اثرات زيان بارتنگستن بر روی دیگر آنزیمها و هضم سلولز كم بود اگرچه و مقادیر اندکی از تنگستن در شیر یافت شد. 
 به خاطر اینکه نیترات به عنوان منبعی برای واحدهای احیا کننده کار میکند به این ترتیب محصولات نهایی تخمیر در شکمبه را بویژه با افزایش غلظت بخشی(نسبی) استات با هزینه کردن از بوتیرات و سپس مقداری از پروپیونات تحت تاثیر قرار میدهد. در سطوح بسیار بالای نیترات بوتیرات ممکن است کاملا ناپدید شود(کمتر از 1درصد کل اسیدهای چرب فرار) که این مسئله دیواره شکمبه را از یک منبع انژی محروم میکند و یا حتی وضعیت stasis را برای شکمبه بوجود بیاورد.اگرچه نسبت پایین استات به پروپیونات كه اشاره به سندرم چربی پایین شیر دارد ميتواند با تغذيه نيترات تخفيف يابد ولیکن تنظیم این مشکل به اين شيوه برای ایجاد تصحیح درچربی پایین شیر موفق نبوده است. تولید متان در شکمبه (Methanogenesis) با هردو ترکیب نیترات یا نیتریت در شکمبه متوقف میشود.
 به عنوان منبعی ترجيحي برای الكترون(As a preferred electron sink )- پيش بيني ميشود نیترات اضافه شده به غذا افزایش تولید مقدرا ATPو تولید سلولهای میکربی در شکمبه را بهبود دهد .به این ترتیب اگر از ایجاد مسمومیت جلوگیری شود افزودن نیترات به جیره میتواند در افزایش جریان پروتئین میکربی به روده ها و جذب آن کمک نماید.به این ترتیب افزودن نیترات به عنوان مکملی در جیره میتواند بالا بردن عملکرد جیره های ضعیف درزمینه پروتئین شکمبه ای مفید باشد . 
مکانیسم و چگونگی ایجاد مسمومیت:
ظهور ناگهانی نیتریت در شکمبه نشان میدهد که نیتریت از دیواره شکمبه جذب میشود.بیش از 25 درصد نیتریت پس از جذب در ادرار ظاهر میشود.اگرچه نیتریت و نیترات به شکمبه باز چرخ میگردند ولیکن اوج غلظت ساعات اندکی پس از مصرف غدا رخ میدهد. پس از ورود نیتریت به جریان خون - در نشخوار کنندگان و غیر نشخوارکنندگان - نیتریت با یون آهن دو ظرفیتی هموگلوبین که ممکن است با اکسیژن باند داده یا باند نداده باشد واکنش داده و آنرا مستقیما یا غیر مستقیم به یون آهن سه ظرفیتی تبدیل میکند به این ترتیب از هموگلوبین متهموگلوبین تولید میشود که قابلیت حمل اکسیژن را ندارد.این عامل باعث کمی اکسیژن و مرگ میشودAnoxia and Death.در طول مدت پنج دقیقه 70درصد از هموگلوبین میتواند به متهموگلوبین تبدیل شود و غلظت بالاتر از 75درصد این ترکیب درخون عموما مسمومیت آفرین است.
سطوح متهموگلوبین در خون با تغییر در مقدار جذب نیتریت تغییر پیدا میکند که عموما 4تا 8 ساعت پس از مصرف غذای پر نیترات به اوج خود میرسد و کاهش متهموگلوبین به بکمک آنزیم NADPHردوکتازNADPH reductaseومجددا به هموگلوبین تبدیل میگردد. خون به رنگ قهوه ای شوکولاتی درمی آید ولیکن تجزیه و همولایزی در سلولهای قرمز خونی رخ نمیدهد.تغییر رنگ خونی منجر به ایجاد تغییر رنگ در پوست و غشاهای موکوسی مثل واژن و اطراف دهان( muzzle, vagina) میشود. دیگر علایم شامل كسالت- لرزش عضلاني - ضربان قلب سريع و سرعت تنفس بالا( بخاطر كمي اكسيژن) - كوري blindness) ) و راه رفتن با گيجي میباشند. تزریق دوزی از متیلن بلو( معمولترین ترکیب پيشگيري كننده) متهموگلوبین را دوباره اکسیده میکند و به عنوان درمان روتین و رایج مسمومیت نیتراتی بکار گرفته میشود.اگرچه پذیرفته شده است که کمبود اکسیژن است كه عامل مرگ است ولیکن نیتریت جذب شده اثر قوي دراتساع دهندگی رگها دارد که افت فشار خون(ايجاد شده نيز) نیز مکن است در مرگ دخیل باشد.یک چنین کاهشی در فشار خون در پی جذب نیتریت احتمالا مسئول بیماری"hot dog headaches"در انسانهای مشکوک میباشد. گاوها و گوسفند ممکن است چند روز پس از در معرض نیتریت قرار گرفتن- سقط بدهند. اغلب محققین اینرا به بحران متهموگلوبین درمادر(dam ) و کمبود اکسیژن جنین که منجر به مرگ جنین میشود نسبت میدهند.حساسیت بیشتر هموگلوبین جنین به احیای نیتریتی نیز پیشنهاد شده است ولیکن آزمایشات انجام شده با خون نوزادان انسان و بچه خوکها این فرضیه را تایید نمیکند. اخیرا مطالعات انجام شده در جورجیا پیشنهاد مینماید که سطوح پروژسترون در خون با غذاهای پر نیترات در گاوهای سیکلینگcycling cows و گاوهای با آبستنی کمتر از 120 روز افت پیدا میکند.کاهش پروژسترون در اوایل دوران آبستنی هم میتواند منجر به سقط شود.حساسیت بیشتر به نیترات درneonate بویزه درکودکان نابالغ ممکن است مربوط به معده اسیدی تر (PHبالاتر معده) درجوانترها باشد که فعالیت ردوکتازباکتریایی و بافت بدنی را درتبدیل نیترات به نیتریت بالاتر برده و در نتیجه جذب نیتریت افزایش پیدا میکند. 
اثر متقابل و تداخل با منبع پروتئینی:
نیترات اثر ممانعت کنندگی بر آنزیم اوره آز دارد و آزاد سازی آمونیاک را در شکمبه محدود میکند.اگرچه این آزادسازی محدود شده از مسمومیت آمونیاکی جلوگیری میکند ولیکن سودی متابولیکی از این کند شدن آزادسازی آمونیاک خاطر نشان نشده است.با وجود اين مکمل سازی(افزودن) نیترات نشان داده شده است که فایده وکارامدی استفاده از اوره را محتملا در شرایط کاستن از اندازه ذرات غذا و افزایش تعداد دفعات تغذیه بهبودمیدهد. در چندین تحقیق ثابت شده است كه اوره در خوراکهای پر نیترات بالاتر از کنجاله سویا به عنوان مکمل پروتئینی جیره بوده است. دلایل و علتها در این موضوع شفاف نیست.بطور مشابهی افزودن کنجاله سویا به یک مکمل انرزی ارزش تکمیلی ذرت را در ممانعت از بروز مسمومیت نیتراتی کاسته است.توضیحی برای این تداخل و اثر متقابل در دست نیست هر چند تداخل با سولفات – تغییرات در PHو میزان فراهم بودن عاملهای احیایی(الکترونها) میتواند در این زمینه مربوط باشد. 
اثر متقابل و تداخل با ویتامین آ(A):
 جیره های پر نیترات در بعضی مطالعات و نه همه آنها غلظت کبدي ویتامین آ Aرا کم کرده اند.در سیلو و اسید معده ( ولی نه در غذاهای خشک) گزارش شده است که نیترات کاروتن را تخریب میکند.اضافه کردن نیترات در جیره گاوهای نر پرواری جریان ویتامین آ Aرا به شيردان abomasum تغییر نداده است.در موشها و خوک نیتریت و نه نیترات غلظت ذخیره کبدی ویتامین آ Aیا کاروتن مصرف شده از راه خوراک را کم کرده ولی بر غلظت ذخیره ای ویتامین آ مصرف شده از راه تزریق اثر نداشته است. این آزمایشات نشان میدهد که نیتریت از جذب یا انتقال ویتامین آ A جلوگیری میکند.شاید نیتریت جذب ویتامین آ Aرا با اثر بر عملکرد تیروئید تغییر میدهد.بعضی غذاهای خاص یا کمبودهای منطقه ای در ید میتواند مسئول برخی از این تفاوتها در نتایج تحقیقات مربوط به این اثرات متقابل باشد.در هر مورد بخاطر هزینه اندک در مواقعی که مشکوک به مصرف مقادیر بالای نیترات (از سمت غذا یا علوفه) باشیم افزودن ویتامین آAبه جیره توصیه میشود.  
عادت پذیری به نیترات و نیتریت:
هم فلورمیکربی(جمعیت میکربی که باهم در محل زندگی میکنند) و هم خود میزبان به تغذیه طولانی مدت نیترات عادت پیدا خواهند کرد.معمولا پیک Peak و اوج مقدار غلظت متهموگلوبین خون در نخستین روز تغذیه کمتر از روزهای سوم وپنجم بعد از تغذیه است. احتمالا عادت پذیری یک پروسه دو مرحله ای است – یک افزایش ناگهانی ( در طول چهار ساعت)در مقدار نیترات ردوکتاز که ده تا پانزده برابر میشود و یک کاهش در تعداد باکتریها در شکمبه. این روند کاهش در تعداد باکتریها الیته با گزینش تدریجی گروه هایی ازباکتریها که میتوانند نیترات ونیترت را احیا کنند دنبال میشود. در طی تعداد روزهای اندکی تعداد باکتریهای مقاوم به نیترات در شکمبه از 2 درصد تا نزدیک به 20 درصد افزوده میشود. نیترات ردوکتاز به دامهای موجود درمحوطه های نزدیک احتمالا از طریق پلاسمید منتقل میشود. در شرایط حضور نیترات - این آنزیم(نیترات ردوکتاز) به گروههای ویژه باکتریایی از لحاظ انرژِی یک مزیتی برای مصرف عوامل احیایی میدهد(با صرف انرژي کمتر از اين منبع استفاده کنند) . 

مقدار و افزايش ِ‌ نیترات ردوکتاز‌ ِ افزایش پیدا کرده تا چهار روز پس از حذف نیترات از غذا - در شکمبه محدود میشود. یک چنین رابطه اي از نیترات ردوکتاز با عادت پذیر کردن دام برای محافظت دام از مسمومیت نیتراتی بجای اینکه مفید باشد آنرا زیان آورمیسازد. عادت پذیری به نیتریت با افزایش احیاو حذف آن تا کنون آزمایش نشده است. به علاوه بخاطر اثر ممانعت کنندگی که نیتریت بر کلوستریدیا و دیگر بی هوازی ها دارد – نیتریت – در آغاز - تنوع جمعیت باکتریهای عادت ناپذیر شکمبه را به میزان بیش از 60درصد کاهش میدهد. پروتوزوآها (یکی از جمعیت های مفید شکمبه ای) احتمالا در عمل احیای نیترات وارد نمیشوند. 
یونوفر موننسین هم ممکن است جمعیتهای تولید کننده نیتریت( از نیترات) را ترجیح بدهد اگرچه ما در این زمینه گزارشی از ارتباط بین تغذیه یونوفرها با مسمومیت نیتراتی پیدا نکردیم. علاوه بر عادت پذیری میکربی - سیستم خونی دامهای نشخوار کنندهvascular system نیز با افزایش حجم خونblood volume و مقدار هموگلوبین خونhemoglobin از طریق افزایش خونسازی خود را با شرایط تطبیق خواهد داد. بخاطر اینکه در طول زمان هم دام وهم میکربها به نیترات عادت پیدا خواهند کرد مطالعه در زمینه مسمومیت مزمن نیازمند دامهای عادت یافته (به نیترات ) میباشد. نژادها و گونه های (مختلف) دامهای اهلی پاسخ متفاوتی به نیترات میدهند. با استفاده از یک غذای مشابه مقدار نیترات در خون و ادرار گاوهای هولشتاینHolstein بیش از گاوهای گرنزیGuernsey است. گاوهای شیری نسبت به گاوهای پرواری به علوفه های پر نیترات مقاومت بیشتری نشان میدهند که احتمالا بخاطر سطوح بالاتری از کنسانتره است که به گاوهای شیری تغذیه میشود. اگرچه مسمسومیت نیتراتی میتواند در هر گونه نشخوار کننده رخ بدهد( مواردی چون گوزن شمالي - بز وگاوميش آبيreindeer, goats and water buffalo نیز تایید شده است) ولی مدارک مسمومیت نیتراتی در گوسفند بسیار کمتر از گاو میباشد. 
چشم انداز آينده:
نشانه های مسمومیت نیتراتی میتواند بابعضی فعالیتها درمدیریت کشت علوفه تغییر یابد. نخست کاهش مقدار کودهای ازته است.تغییر مقدار کودِ یکبار کوددهی به چند بار کوددهی و کاهش سرعت آزاد شدن ازت در خاک میتواند از تجمع نیترات در گیاه بکاهد. گونه های کم نیترات(كم تجمع دهنده ) برای بعضی اصلاح نژاد کنند گان جالب میباشند.در بعضی موارد برداشت علوفه در غروب نسبت به صبح میتواند از غلظت نیترات در گیاه بکاهد. دوم: از آنجا که بعضی علفکشها جذب نیترات در گیاه را تغییر میدهند احتمالا اسپری کردن تنظیم کننده هاegulators در گیاهانی که تحت تاثیر تنش خشکی بوده اند میتواند از تجمع نیترات بکاهد.شبیه به عوال خشک کننده علوفه ها ( (drying agents for hayاستفاده ازترکیبات شیمیایی در زمان برداشت که میزان احیای نیترات را افزایش بدهند ممکن است توسعه پیدا کند. سوم: در زمینه علوفه ها(و محصولاتی ) که سیلو میشوند- تلقیح علوفه های پر نیترات با گونه های باکتریایی احیاکننده نیترات باید بیشتر مورد آزمایش و بررسی قرار گیرد. تغذیه چند بار (در روز) میتواند از بروز مسمومیت نیترات جلوگیری کند. جلوگیری از احیای نیترات به نیتریت – افزایش در احیای نیتریت به ترکیبات غیر مضر دیگر- و افزایش بازگشت و بازچرخ (تبدیل معکوس) متهموگلوبین به هموگلوبین سه دستاوردی است که میتوانیم به آن برسیم. اولین ایده بکار گیری توجه بیشتر است. افزودن مقداردو2 گرم تنگستن به ازای هر گاو در روز به صورت ترکیب تنگستات سدیمsodium tungstate احیای نیترات به نیتریت را کند میکند که بطور قابل توجهی در نترلند Netherlands مورد آزمایش واقع شده است. عادت پذیر کردن دامها به نیترات با تغذیه ان به دام عموما بطور موفقی تایید شده است .
 
عادت پذیری به نیتریت باید مورد آزمایش واقع شود. این مورد ممکن است منجر به افزایش ظرفیت میکربهای شکمبه ای در مسمومیت زدایی از نیتریتِ حاصل از نیترات گردد. اینکه آیا سولفیتsulfite یا دیگر ترکیبات بتوانند احیای نیتریت را تحریک کنند نیز باید مشخص گردد.رقیق سازی علوفه های پر نیترات یا مکمل سازی منابع انرژی با این علوفه ها مسمومیت زدایی باکتریهای شکبه از نیتریت را افزایش خواهد داد و اجازه تغذیه علوفه های پر نیترات را به ما خواهد داد. توجه به افزودن مقادیر کافی از عناصر مس – آهن - منیزیم – منگنز و ید و نیز ویتامین آA باید مورد عمل قرارگیرد. در غیر نشخوار کنندگان افزودنیهای ویژه غذایی شامل اسکوربیک اسید – سلنیت – استآمینوفن ascorbic acid, selenite and acetaminophen از طریق کاهش غلظت متهموگلوبین – و نیز ممانعت از تشکیل ان - و افزایش تبدیل ان به هموگلوبین – مقاومت به نیتریت را افزایش داده است.این ترکیبات در نشخوار کنندگان باید بیشتر مورد توجه قرار بگیرند(در مصرف آنها تامل شود). 
نتیجه گیری:
مسمومیت نیتراتی نتیجه ای از تداخل بین شرایط و وضعیت محیطی - کود دهی – و مدیریت دامها است. تنها راه حل که هم اکنون عملي میباشد اجتناب از تغذیه علو فه های پر نیترات یا تغذیه مکمل های دانه ای(کنسانتره) همراه با آنها یا تغذیه انها با غذاهای کم نیترات تر یا علوفه های با قابلیت پلت پذیری میباشد. صاحبان دامها باید از اثرات conducive کود دهی – شرایط آب و هوایی و نوع محصول و علوفه بر تجمع نیترات در علوفه آگاه should be alert to باشند.
مطالعات ژنتیک گیاهی نیازمند انتخاب گونه های پرمحصولی است که نیترات را در خود جمع نکنند(تجمع ندهند). کیتهای تست نیترات باید از طریق مروجین در دسترس باشند.غلظتها باید با استفاده از واژه ها و عبارات استاندارد تفسیر شوند { concentrations need to be expressed using standard terminology (; که گزارش بر مبنای ازت N basis) } توصیه میشود. {توضیحات بخش نهایی را نگاه کنید}. 
وقتی غذایی پر نیترات تغذیه میشود توجه به مقادیر کافی از عناصر مس – آهن - منیزیم – منگنز و ید و نیز ویتامین آ A میتواند از مسئله مسمومیت نیتراتی بکاهد ولی هرگز بطور کامل از آن جلوگیری نمیکند. تحقیقات بیشتری بر تلقیح سیلو برای افزایش احیای نیترات و تلقیح در شکمبه برای افزایش احیای نیتریت ممکن است نتيجه دار باشد. {توضیحات بخش نهایی را نگاه کنید}. اگرچه افزودن تنگستات ممکن است از عوارض کوتاه مدت مسایل مسمومیت جلوگیری کند - برای بررسی اثرات طولانی مدت تنگستات بر رشد و باقی ماندن آن ( در بافت گوشت و شیر) باید بیشتر توجه شود. افزودن نیترات میتواند راندمان رشد میکربی در شکمبه را افزایش دهد. تغذیه نیترات در سطوح اندک میتواند در مواقعی که جیره کم پروتئین به مصرف میرسد مفید باشد. به این ترتیب تغذیه غذاها وعلوفه های با مقدار کم نیترات علي رغم اثر قويش درغلظتهاي بسيار بالا میتواند در شرایط ویژه تغذیه ای مفيد باشد. 

عمده منابع مقاله مقاله
Allison, M. J. and C. A. Reddy. 1984. Adaptations of gastrointestinal bacteria in response to changes in dietary oxalate and nitrate. In: M. J. Klug and C. A. Reddy (Ed.). Proc. 3rd Int. Symp. Microb. Ecol. p 248. Michigan State Univ., East Lansing. National Research Council. 1972. Accumulation of Nitrate. NRC-NAS, National Academy Press, Washington, DC. National Research Council. 1978. Nitrates: an Environmental Assessment. NRC-NAS, National Academy Press, Washington, DC. Pfister, J. A. 1988. Nitrate intoxication of ruminant livestock. In: James, L. F. (Ed.), The Ecology and Economic Impact of Poisonous Plants on Livestock Production, p 233. Westview Press, Boulder, CO. 

ممکن است برخي ابهامات علمي موجود از زبان مولف در اين مقاله هم اکنون پاسخ داده شده باشد.براي ارسال نظرات با اين آدرس تماس بگيريد:Agri_Eng_Eco@yahoo.com  
در انتهاي اين ترجمه لازم است توجه مطالعه کنندگان محترم رابه چند نکته جلب کنم: اين ترجمه از مقاله اي است که اصولي کلي راجع به مسموميت نيتراتي را به خواننده منتقل ميکند و به اين دليل از بين مقالات گوناگون اين مقاله انتخاب شد.  
راجع به بررسي مسئله مسموميت نيتراتي تحقيقاتي در ايران درزمينه علوم انساني و دامي به انجام رسيده است. در زمينه نشخوار کنندگان (گاوهاي شيري) مطالعه اي در دو تکرار در تابستان سالهاي ۱۳۷۹و ۱۳۸۰توسط مترجم مقاله فوق در قالب طرح پايان نامه كارشناسي ارشد به انجام رسيد . در اين تحقيق به موارد زير توجه شده و ميزان انها مورد بررسي قرار گرفتند:  
۱-- مقادير نيترات در غذاهاي گاوداريهاي شيري در دو منطقه اصفهان و برخوار و ميميه.
۲-- مقادير نيترات در منابع آب مصرفي گاوداريهاي فوق.
۳-- نمونه خون از گاوهاي شيرده(اوايل - اواسط و اواخر توليد) و گاوهاي خشک در هر گاوداري مورد نمونه 
برداري.
۴--اندازه گيري فآکتورهاي هموگلوبين - متهموگلوبين - هماتو کريت و MCHC - در نمونه هاي خون فوق.
5-- ثبت مشخصات توليد مثلي دامهاي فوق(مورد نمومنه برداري).
6-- ثبت مقدار توليد روزانه هر كدام از گاوهلي فوق(مورد نمومنه برداري).
 
در بررسي انجام شده در اين تحقيق روابط مشهودي ازاثر نيترات بر فاكتورهاي توليدي(شير) - توليد مثلي و خوني مشاهده گرديد.
  براي آگاهي از چگونگي نتايج و به پتفسير آنها پايان نامه فوق در كتابخانه مركزي دانشگاه صنعتي اصفهان (http://www.IUT.AC.IR) مراجعه فرماييد.  
در اين پايان نامه در زمينه چگونگي تفسير نتايج آناليزها - اثرات متقابل ديگر تركيبات با نيترات در بدن - اثر سيلو سازي بر مقدار نيترات - اثر نيترات و نيتريت بر خون و تركيبات آن و بر محيط شكمبه اي و بسياري موارد مهم ديگر چون اثر نيترات بر توليد شيروتوليد مثل توضيحات و مثالهاي باارزشي آورده شده است . 

منبع :سایت www.parsbiology.com

نفخ

نفخ یکی از بیماریهای گوارشی ٬تغذیه ای است . وجود برخی بیماریهای دستگاه گوارش و یا مصرف گونه های خاصی از گیاهان می تواند باعث بروز نفخ گردد . در بررسی انجام شده در آمریکا نفخ جزء چهارمین عامل ایجاد کننده مرگ ناگهانی معرفی شده است. در مطالعه ای روی 350 هزار راس گاو پرواری در ایلات کاترانس آمریکا میزان تلفات ناشی از نفخ حدود 1/0 درصد بوده است . گوساله ها ٬بره های شیر خوار٬ اسب و گوسفند٬گاو شیری و پرواری به این بیماری مبتلا می گردند. گوسفند در مقایسه با گاو مقاوم تر است . نفخ شیر دان ٬نفخ شکمبه و نفخ روده از انواع رایج نفخ می باشند . علاوه بر این نفخ را می توان به درجات حاد٬ نیمه حاد٬ مزمن وبه نفخ اولیه و ثانویه تقسیم بندی کرد .پروتئین های محلول برخی گیاهان مثل لگومینوزها که بیشتر در سیتو پلاسم برگ ها موجودند ٬باعث ایجاد کفی پایدار در محیط شکمبه ای میشود. وجود این کف از خروج گاز ممانعت نموده و از عمل آروغ جلوگیری می کند ٬به این ترتیب نفخ ایجاد میشود . در مقابل مواد لیپیدی گیاهان و متابولیت های آنها و نیز موکوپروتئین های بزاق عوامل ضد کفی هستند که با کاهش فشار سطحی مایعات شکمبه به صورت ضد نفخ عمل میکنند . سرعت بالای غذا خوردن ٬ رطوبت و نم در غذا می تواند در بروز نفخ کمک کند .یونجه خشک٬ غذاهای نرم و آسیاب شده نیز میتواند نفخ ایجاد کند .مقدار زیاد کنسانتره در غذا با افزایش بروز اسیدوز و کاستن از حرکات دستگاه گوارشی در خروج گاز و عبور غذا از مسیر گوارشی در ایجاد نفخ موثر است . انسداد مری در اثر فشار خارجی ٬انسداد کاردیا ٬اختلال عصب واگ٬ فتق دیافراگم از عوامل مهم عدم خروج گاز از محیط شکمبه می باشد . بزاق در دستگاه گوارش با کاستن از کشش سطحی مایع شکمبه و با خاصیت بافری که داردو نیز با افزایش رقت مایع شکمبه ای و حرکت مواد غذایی ٬ در کاستن احتمال بروز نفخ و حتی جلوگیری از بروز آن موثر است . از بیماریهای عفونی غیر گوارشی که با اثر گذاری بر اعصاب یا دستگاه گوارش زمینه ساز بروز نفخ هستند ٬می توان بیماری های سل و کزاز را نام برد . در بیماری سل غدد لنفاوی مری متورم شده و با اعمال فشار خارجی بر مری مسیر آن را مسدود میکند . در بیماری کزاز در گوساله ها با ایجاد اختلال در عصب و اگ عمل ناودان مری مختل میگردد و این زمینه ساز بروز نفخ مزمن است . از عوامل میکروبی شکمبه باکتری های کپسول دار و پلی ساکاریدهای تولیدی آنها در بروزنفخ نقش بیشتری دارند .

مراتع جوان و شاداب٬ مراتع اوره پاشی شده و مصرف زیاد گلوکز ٬کلسیم ٬ منیزیم و مواد زیاد نیتروژن دار به بروز نفخ کمک می کند . کلسیم با بولکه کردن استیل کولین و شل شدگی عضلات و منیزیم با ایجاد شل شدگی عضلات شکمبه ای در بروز نفخ موثر است . 

خصوصیات فردی دام همانند اثر ژنتیک دام در ساختمان شکمبه و حرکات آن و ترکیب پروتئین های بزاق و نیز عادت به چرا نیز از عوامل اثر گذارند . مصرف گونه های خاصی چون غلات جوان ٬کلم ٬ نخود٬لوبیا٬ لگومها شبدرسفید و قرمز نیز در این زمینه موثر است .  

علایم بالینی و کالبد گشایی 

لیس زدن به شکم ٬ تنگی نفس مشخص٬ خارج کردن زبان از دهان ٬ریزش بزاق ٬ خیز کیشه بیضه از علایم ظاهری وجود این بیماری است . در کالبد گشایی پس از تلف شدن دام پر خونی گره های لنفاوی سر و گردن ٬ پر خونی بخش فوقانی دستگاه تنفس ٬نرمی کلیه ها ٬پر خونی مخاط روده و گاهی موارد پارگی شکم و دیافراگم مشاهده میشود . تا چند ساعت پس از مرگ کف از بین میرود . لایه شاخی شکمبه به صورت ورقه ای کنده میشود و مخاط زیر آن به طور قابل توجهی پر خون به نظر میرسد . دامی که براثر نفخ زمین می خورد به زودی تلف میشود . 

درمان :

در موارد خفیف می توان از راهنمایی های زیر استفاده کرد :

1- با قرار دادن تکه ای چوب در دهان ترشح بزاق را تحریک کرد دو سمت این چوب از دوطرف فک های دام بیرون میباشد و با طنابی به سر دام بسته شود تا قابل خروج نباشد یا بلعیده نشود .

2- از جوش شیرین به مقدار 150 تا 200 گرم در یک لیتر آب استفاده کرد و به دام خورانید .

3- از روغن های غیر سمی مثل روغن های گیاهی به دام خورانیده شود . 

4- گاز را توسط لوله ای از بدن دام خارج کرد . 

5- از داروهای مربوطه همانند پولوگزالون٬ L46 و.... استفاده نمود .

6- مالیدن مخلوطی از روغن های غیر سمی با داروها به پهلوی دام ٬ با لیس زدن دام این مواد خورده میشود و اثر خویش را میگذارد . 

7- از روغن ها و داروهای فوق در آبخوری ها استفاده کرد .(مقدار روغن های گیاهی 240 تا 300 گرم به ازاء هر راس دام و یا 1%حجم آبخوری)

8- از ترکیبات ضد نفخ در پلت های غذایی استفاده گردد .

9- اسپری روغن های گیاهی بر روی علف ها و علوفه های مرتع انجام شود. البته بارندگی تا حد زیادی این روغن ها را خواهد شست . 

10- استفاده دایمی از روغن هامی تواند بر کیفیت شیر دام اثر گذار باشد . این روغن ها برجذب بتاکاروتن اثر منفی دارد به این ترتیب مقدار بتا کاروتن در شیر و کره کم می گردد و نیز مزه ٬بو و طعم شیر نیز تغییر خواهد یافت . از روغنهایی که اثر نامطلوب بر طعم و بو می گذارند می توان روغن کتان ٬سویاو ماهی را نام برد . روغن بادام زمینی و امولسیون پیه بهترین می باشند. 

علت مرگ در بیماریهای نفخ

در گذشته جذب گازهای سمی چون H2S یا آمین های سمی چون هیستامین ها را علت مرگ می دانستند ولی به نظر میرسد اینها از عوامل ثانوی می باشند . علت اصلی مرگ اختلالات تنفسی-خونی و قلبی است که در اثر اتساع شکمبه ایجاد می شود . در گاوهای پرواری که کنسانتره زیادی مصرف میکنند و PH محیط شکمبه ای اسیدی تری دارند پایداری کف بیشتر است . بیشترین پایداری در PH=6 گزارش شده است .در گاوهای پرواری ترکیبات چهار تایی آمونیوم برای درمان استفاده میشود . با اضافه کردن 4% نمک به جیره غذایی می توان دام را وادار به خوردن آب کرد به این ترتیب جریان خروج مواد غذایی از شکمبه تسریع می یابد . عیب این کار این است که افزایش وزن دام کاهش می یابد .

دام را پس از مدتی گرسنگی نباید یکباره در معرض غذا قرار داد . گاو مبتلا را در محیط تنگ قرار نداده و هرگز به پشت نخوابانیده . نگاهداری گاو در یک سراشیبی به گونه ای باشد که سر دام بالاتر از بقیه بدن قرار گیرد ٬به این ترتیب خروج گاز از بدن دام تسریع میگردد .

همچنین نفخ در شیر دان به خاطر برگشتی شیر دان که بیماری تغذیه ای است ایجاد میشود . افزودن فرمالین (محلول 37% فرمالدئید )به مقدار 1%به مایعات جایگزین شیر در غذای گوساله ها و بره ها بروز نفخ شکمبه را کاهش میدهد و خطرات جانی در سلامتی بره ها ندارد.

نفخ شکمبه در گوساله ها در سن کمتر از 5 هفتگی متداول نیست تا این زمان شکمبه هنوز حالت هوازی دارد ورورد شیر یا جانشین شونده های آن به شکمبه باکتری غیر هوازی را زیاد می کند و فرآورده های تخمیری آنها موجب نفخ می گردند . تغذیه شیر با سر پستانک کمک میکند که این نفخ ایجاد نشود .

منابع :

1- شیمی 1 .1373. دامپزشکی . دانشگاه تهران (جهاد دانشگاهی )صفحات 760 تا 786 .

2- کرجی دوز ٬م.ش٬صافی .ح ٬سیفی .1 رعوفی .ن ٬فرزانه .غ٬افشاری .م٬م٬علوی . م٬ مخبر دزفولی.1377. طب داخلی دام های بزرگ . انتشارات نوربخش . جلد اول . ویراست دوم .صفحات 437 تا 438  

چاپ شده در نشریه دنیای کشت و صنعت شماره 24

نویسنده : آقای مهندس مهدی الیاسی 

 


نمکهای آنیونی



گاوها پس از زایمان دچار برخی از بیماریها مانند کمبود کلسیم (تب شیر)٬ جفت ماندگی ٬سخت زایی ٬ پرولاپس رحم٬متریت و برگشتی شیردان ٬ کتوز و فحلی های نا مرتب و ضعیف می شوند . این بیماریها با تغذیه نا مناسب در دوران خشکی پیش از زایش ارتباط تنگاتنگی دارند . تحقیقات دانشگاه مک گیل نشان داده است که نمک های آنیونی را میتوان به گاوهای خشک چهار ده الی بیست و یک روز مانده به زایش تغذیه کرد تا دچار بیماریهای متابولیک فوق الذکر نشوند . استفاده از این نمک ها باعث بهبود جذب کلسیم شده و به عمل مناسب ماهیچه ها کمک کرده و احتمال بروز تب شیر ٬هیپوکلسمیای تحت بالینی ٬جفت ماندگی ٬متریت و برگشتی شیر دان را کاهش میدهد . برای کنترل موثر کمبود کلسیم و تب شیر بهتر است که به گاوهای خشک مقداری نمک آنیونی خوراند تا PH ادرار به 6 تا 5/6 برسد . 

نمک های کلریدی نسبت به سولفات ها در اسیدی کردن خون و ادرار موثرتر هستند . استفده از نمک های سولفاته باید محدود و با در نظر گرفتن سطح کل گوگرد جیره باشد . گوگرد بالاتر از 4/0 درصد در کل ماده خشک جیره ممکن است .باعث پلی انسفالومالاسیا شود. گاوهای خشک که از نمک های آنیونی استفاده میکنند باید روزانه 100 تا 150 گرم کلسیم بخورند تا دچار کمبود کلسیم نشوند ضمناً نمک های آنیونی با افزایش دفع کلسیم از طریق ادرار نیاز به کلسیم را افزایش می دهند . 

 

مآخذ : مجله بر آیند ش 5

 کتوز     



کتوز زمانی اتفاق میافتد که دریافت انرژی مورد نیاز گاو با اخلال موجه شود و گاوها برای جبران آن از منابع چربی بدن خود استفاده کند . گاوهایی که دچار کتوز تحت بالینی می باشند شیر کمتری تولید می کنند . همچنین این بیماری بیشتر در دامهایی دیده می شوند که فاصله گوساله زایی آنهابالا بوده و تعداد تحقیقات نسبت به آبستنی در آنها بالا باشد . گاوهایی که دچار کتوز می باشند مستعد ابتلا به عارضه جابه جایی شیر دان هستند . بین 60 تا 80 درصد گاوهایی که برگشتی شیر دان دارند قبلاً دچار کتوز تحت بالینی بوده اند . لازم به یادآوری است که کتوز تحت بالینی از انواع دیگر آن شایعتر است . هر مورد کتوز تحت بالینی حدود 650 هزار ریال زیان به گاوداری وارد می کند . این زیان شامل 70 هزار ریال کاهش شیر 170 هزار ریال مشکلات مربوط به برگشتی شیردان ٬180 هزار ریال کتوز بالینی و 230 هزار ریال اختلاف تولید مثلی می باشد . هر مورد کتوز بالینی حدود یک میلیون و دویست هزار ریال خسارت به گاوداری وارد می کند که مربوط به هزینه های درمانی٬ افت تولید شیر٬ افزایش فاصله گوساله زایی ٬ ازدیاد درصد حذف مرگ و میر می باشد . اغلب ٬ کتوز تحت بالینی در هفته اول و دوم بعد از زایمان اتفاق می افتد . مطالعات جدید نشان داده اند که نزدیک به 30 % تمام گاوها در هفته اول بعد از زایش دچار کتوزتحت بالینی میباشند٬ ضمنا کتوز تحت بالینی می تواند بوسیله مصرف سیلاژکپک زده و فاسد نیز ایجاد شود . لذا در صورت شیوع کتوز در گله باید کیفیت سیلاژ را مورد بررسی قرار داد .بطور کلی برای پیشگیری از بروز کتوز باید گاوها در دوره خشکی ٬دوره انتقالی و در هنگام زایمان دارای امتیاز وضعیت بدنی مناسبی باشند . هر عاملی که پس از زایش باعث کاهش مصرف ماده خشک شود٬ خطر بروز کتوز تحت بالینی یکی از فاکتور های موثر در مدیریت گله های شیری است . 

مآخذ: مجله برآیند ش9

Hoard’s Dairyman,may 25,2000

 

 

كنترل بيماريهاي تنفسي در دام هاي بزرگ

بيماري هاي عفوني دستگاه تنفس در حيوانات فارم به وسيله ي تركيبي از عوامل عفوني و عوامل مستعد كننده مثل آب و هواي بسيار سرد ، استرس از شير گرفتن حمل و نقل همچنين تهويه ي ضعيف در سالن نگه داري حيوانات به وجود مي آيند چرا كه اين عوامل سبب تضعيف مكانيزم دفاعي حيوانات مي شوند.
يك رهيافت معقول براي كنترل بيماري هاي تنفسي شامل موارد زير مي شود:
به دست آوردن يك تشخيص باليني و آزمايشگاهي رخ دهنده در حيواناتي كه به طور باليني مبتلا شده اند.
تلاش براي پيشگويي وقوع يك بيماري اختصاصي بر اساس تجربهء قبلي و در نظر گرفتن تكنيك هاي مديريتي كه بتوانند اثرات عوامل استرس زا را به حداقل برسانند.
در نظر گرفتن بر نامه هاي واكسيناسيون براي بيماريهاي اختصاصي در صورتي كه لازم به نظر برسند.
اهميت تشخيص
به خاطر اينكه اغلب بيماري هاي تنفسي به وسيله عوامل عفوني متعددي به و جود مي آيند لذا به دست آوردن تشخيص قطعي اتيو لوژ ي بيماري به طور قابل توجهي مشكل به نظر مي رسد و بسياري از عوامل عفوني كه موجب بيماري تنفسي مي گردند در محيط و همچنين در حالت طبيعي در حفره ي بيني حيوانات سالم حضور دارند و اين عوامل سبب ايجاد مشكل و تداخل در آزمايشات ميكروبيولوژي به هنگام بروز بيماري تنفسي مي گردند.
چون عوامل عفوني معمولا" هم از حيوانات بيمار و هم از نوع سالم آنها ايزوله مي شود بنابراين ارتباط بين عامل بيماري و اثرات آن به خوبي مشخص نمي شود و به نظر مي رسد كه عوامل مستعد كننده اهميت عمده اي در هر برنامه ي كنترلي مي توانند
داشته باشند.
تكنيك هاي مديريتي
بسياري از بيماريهاي تنفسي شايع در زمانهاي مشخص و تحت شرايط معيني رخ مي دهند و كنترل موفقيت آميز آن بستگي به استفاده از تكنيكهاي مديريتي قبل از احتمال وقوع بيماري دارد.
به عنوان مثال در گاوهاي گوشتي پنو موني پاستورلايي با به كارگيري روشهاي مديريتي مشخص كه استرس از شير گرفته را به حداقل مي رساند كنترل مي شود. شيوع پنو موني در گوساله هاي نر كه براي انجام يك آزمايش انتخاب شده اند به حداقل مي رسد. به شرطي كه آنها به خوبي از شير گرفته شوند.
در آمريكاي شمالي بيماري تنفسي گاوان (BRD) در بين گاوهاي جواني كه از چندين مرتع مختلف چرا مي كنند بسيار شايع است كه اين حالت پس از طي مسافت هاي طو لاني (جهت تغذيه) رخ مي دهد. بيماري تنفسي اسب در اسبهاي جواني كه در مسير مسابقه براي حركت جمع شده اند و همچنين در اسبهايي كه جهت نمايش آورده شده اند رخ مي دهد.
شرايط سالن نگهداري
گاوها و خوكهايي كه در فصل زمستان در محيط سرد و مرطوب و در فصل تابستان در يك محيط بسته و گرم و با ازدحام زياد در طويله نگهداري مي شوند ممكن است مستعد شيوع يك پنو موني با واگيري بالا باشند .واگيري و تلفات بالاي حاصل از پنو موني مي تواند در حضور غلظت بالاي آمونياك در محيط و يا گردو غبار زيادرخ دهد.
بروز آمفيزم ريوي و سرفه در اسبهايي كه در اصطبل هاي حاوي گرد و غبار و با تهويهي ضعيف بسته شده اند در مقايسه با اسبهايي كه در اصطبلهاي در باز نگهداري مي شوند بسيار بالا است. تقريبا" 200 سال پيش مديريت بد اصطبل ها به عنوان عامل مهم در ايجاد سرفه در اسبها توصيف شده است با اين حال هنوز به طور موكد بر بكارگيري يك آنتي بيوتيك وسيع الطيف همراه با اكسپكتورانت ها و ساير داروها در مديريت باليني اسبهايي كه در اصطبل نگهداري شده و سرفه ي مزمن دارند تاكيد شده است. ملاحضات و توجهات بيشتر در مورد خوب نگهداشتن اصطبل و تهويه ي آن ضروري به نظر مي رسد. در خوك پنوموني آنزو ئو تيك بسيار گسترده است اما اثرات پنو موني با مديريت خوب سالن تهويه و تغذيه مي تواند در سطوح بسيار پاييني نگهداشته شود. تاكيد بسيار زيادي بر تلاش و كوششي در جهت ريشه كني گونه هاي مختلف مايكو پلاسما صورت گرفته است كه بي نهايت مشكل است.

منبع : www.damparvaran.com 


نویسنده :مهیار حاجی اسفندیاری - ساعت 13:

مبارزه با اسهال گوساله ها تحت paraimmunity

مبارزه سیستماتیک با اسهال گوساله ها 
خطرات تهدیدکننده گوساله ها دربدو تولد و منشا ابتلای اسهال گوساله ها پس از زایمان 


گوساله های پس از زایمان توسط تعداد کثیری از میکروبهای گوناگون (باکتریها، ویروسها و پارازیتها) که در تمام محیط و احتمالاً توسط مادر درهنگام زایمان انتقال داده میشوند در معرض خطر قرار دارند. 
مهمترین این میکروبها عبارتند از: 

• (Rotavirus (Reoviridae / RNA – Virus 
• (Coronavirus (Coronaviridae / RNA – Virus 
• (E. Coli (Echerichia Coli 
• (Cryptosporidiosis (Cryptospriidae / Eimeriinae / Sporozoa / Protozoa 

شیرآغوز و اهمیت آن 
گوساله تازه بدنیا آمده عاری از سیستم ایمنی فعال میباشد. 
شیرآغوز مستقیماً پس از تولد گوساله نوزاد را دربرابر میکروبهای تهدیدکننده حمایت مینماید. 
شیرآغوز گاوهای ماده واکسینه نشده حاوی آنتی بادیهای طبیعی میباشد که حمایت کافی نوزاد را در روز اول پس از زایمان بعهده میگیرد. 
طبق برنامه های مدیریتی آگاهانه در دامداریهای مدرن اقدام به واکسینه کردن گاوهای باردار در زمانهای تعریف شده نه تنها تدبیری صحیح در پیشگیری از ابتلا به بیماری (پیشگیری از بیماری باصرفه تر از درمان بیماری میباشد) بلکه از دیدگاه اقتصادی سودمند میباشد. 
امروزه با افزایش آنتی بادیهای مشخص ازطریق غیرمستقیم تحت واکسیناسیون کیفیت شیرآغوز نیز افزایش داده میشود. به این نوع شیرآغوز شیرآغوز ایده آل یا شیرآغوز کیفیت بالا میگویند. 
بدیهی است که کیفیت این شیرآغوز بهمان میزان بیشتر است که آنتی بادیهای مشخص و شناخته شده اقلیمی به آن اضافه شده است. امروزه صنایع دارویی و آزمایشگاههای واکسن سازی خدمات سودمندی در این زمینه ارائه میدهند. 
تغذیه با شیرآغوز میبایست حداکثر تا 8 ساعت پس اززایمان شروع شده باشد زیرا شیرآغوز ابتدایی موثرترین عامل حمایتی نوزاد را بعهده میگیرد. 
گوساله های نوزاد را توصیه میگردد که در محلهای جداگانه با شیرآغوز ذخیره ای کیفیت بالا بمقدار روزانه نیم لیتر تامین نمود. با این اقدام حمایتی میتوان تا هفته های اولین پس از زایمان از ابتلا به اسهال مبارزه کرد. 
از دیدگاه اقتصادی مقرون به صرفه ترین روش پیشگیری از اسهال گوساله ها استفاده صحیح و بموقع از شیرآغوز میباشد بنابراین امروزه در کشورهای توسعه یافته در دامداریهای مدرن شیرآغوز ذخیره گشته که حاوی آنتی بادیهای مشخص و اقلیمی مناسب میباشد پس از زایمان به گوساله ها داده میشود. این امر سبب کاهش هزینه های دامپزشکی در این دامداریها میباشد. 

زمان مناسب واکسیناسیون 
6 تا 8 هفته قبل از زایمان اولین واکسیناسیون انجام میگردد. 1 تا 3 هفته قبل از زایمان واکسیناسیون تکرار میگردد و سالانه یکبار واکسینه کردن 2 تا 6 هفته قبل از زایمان توصیه میگردد. 
بدیهی است که واکسیناسیون نمیتواند جایگزین اقدامات بهداشتی در دامداریهای مدرن باشد بنابراین واکسیناسیون اقدامی تکمیلی جهت مدیریت صحیح در اجرای اقدامات اساسی در دامداریهای مدرن میباشد. از موارد اصلی تدابیر بهداشتی میتوان موارد ذیل را نام برد: 
پاکیزه بودن اصطبل 
اصطبل جداگانه برای گوساله ها 
محل زایمان پاکیزه 

از دیدگاه اقتصادی هر گوساله که بنا بدلایل خاص خود از دامداری جدا میگردد هزینه های اضافی را بوجود می آورد مانند هزینه های درمان، هزینه خرید گوساله جهت جایگزینی و در نهایت قیمت ازدست رفته گوساله جداگشته از دام. همچنین گوساله هایی که مبتلا به اسهال میگردند ناقلین اصلی این بیماری در دامداری نیز محسوب میگردند. 
تمام این هزینه های اضافی و قیمت ازدست رفته یا کاسته شده را میتوان با یک اقدام پیشگیری کننده کم هزینه عملاً از بین برد. 

Paraimmunity 
مصونیت اکتسابی مصنوعی یا افزودن ایمنی بدن دربرابر میکروبهای گوناگون التهاب زا ، سموم و بطورکل آنتی ژن بمدت کوتاه (تا 2 هفته) را Paraimmunity میگویند. امروزه در کشورهای توسعه یافته از این طریق بطور سیستماتیک پیشگیری از بروز بیماری میگردد.
 

مسمومیت نیتراتی در نشخوار کنندگان

مقدمه: نیترات ترکیبی است شیمیایی که به صورت طبیعی در ساختار بدن موجود زنده نیز تولید میشود.برای گیاهان منبع مهم نیتروژن برای پروتئین سازی بحساب می آید.برای باکتریها نیز به عنوان منبع نیتروژنی استفاده میشود. باکتریهای دستگاه گوارش در تک معده ایها و نشخوار کنندگان (چند معده ایها) از نیترات موجود در آب و غذای مصرفی استفاده میکنند و بر روی آن تغییراتی ایجاد میکنند تا نیتروژن آن قابل استفاده برای ساختن پروتئینها باشد. این تغییرات یکسری واکنشهای احیایی است. در مسیر این واکنشها ترکیبات دیگری تولید میشوند که همگی متابولیتهای نیترات بحساب می آیند. مهمترین آنها را میتوان نیتریت-No2 و یون آمونیوم +Nh4 ذکر کرد.در طول این ترجمه با مسئله مسمومیت نیتراتی آشنا می شوید. 

نیترات خودش مضر نیست این نیتریت است که سم است.نیترات بکمک آنزیم نیترات ردوکتاز به نیتریت تجزیه میشود.این آنزیم در گیاهان وجود دارد.برخی گونه های خاص باکتریایی و بافتهای بدن پستانداران هم این آنزیم را دارند. به این ترتیب میتوان این نتیجه را پیشگویی کرد که احیای نیترات به نیتریت همانگونه که در شکمبه یا سکوم قابل انجام است در بافتهای گیاهی و سیلوها نیز انجام پذیر است. دامهای نشخوار کننده و اسبها نسبت به غیر نشخوار کنندگان به مسمومیت نیتراتی حساسترند. 
بیش از 50 مرگ در نوزادان(انسان) در آمریکا و اروپا بخاطر مسمومیت نیتراتی گزارش شده است که به خاطر آلودگی آب مصرفی به سطوح بالای نیترات بوده است {آمار مربوط به زمان نوشتن مقاله میباشد}. یکی از مواردی که باید در مورد نیترات و نیتریت به آن توجه داشت عمل متقابل و همکاری آنها با منابع پروتئینی است که منجر به تولید یک ترکیب قوی سرطانزا به نام نیتروز آمین میگردد که این واکنش نیازمند آنزیم نیست و در شرایط اسیدی انجام میگیرد( شرایط محیط معده). هر چند تشکیل نیتروز آمین در شکمبه محدود است ولی در سیلوی علوفه گراس و سیلوی ذرت شناسایی شده است.اگر چه تا کنون مدرکی وجود ندارد ولیکن انتقال نیتروز آمین به شیر میتواند برای سلامتی انسان مهم باشد. نیتروزآمین در فاصله زمانی پختن گوشتهای باکون حاوی نیترات هم تشکیل میشود.به این ترتیب جایگزینهایی برای افزودنیهای نیتراتی که از رشد باکتری کلوستریدیا بوتولینوم جلوگیری میکند جستجو شده اند. 
 عمده منبعی از نیترات که به معده انسان میرسد از بزاق است، محدودیتهایی در مورد افزودنیهای نیتراتی و نیتریتی که در فرآورده های گوشتی استفاده میشود اعمال شده است وهنوز جای بحث و توجه دارد . 
اخیرا نشان داده شده است اضافه سازی چربی کره ای از ترشح نیتروزآمین جلوگیری میکند و احتمالا از تشکیل آن در rats که بخاطر ممانعت از فعالیت نیترات ردوکتاز باکتریایی در معده است. 
تجمع نیترات در گیاهان علوفه ای:
بسیاری از غذاهای انسان شامل چغندر، اسفناج ، 7/0 تا 5/1% مربوط به ازت نیترات (No3-N) میباشد.(این را با سطح تحمل نیترات در گاو که 15/0 تا 45/0 درصد میباشد مقایسه کنید).بعضی گونه های گیاهی مخصوصا مشهور به تجمع دهنده نیترات هستند.این علوفه ها شامل یولاف - سورگوم- ذرت - جانسون - گراس - کاه گندم و تعدادی از علفهای هرز همانند: pigweed, thistle, lambsquarter, bindweed, wireweed, ragwee و حتی جلبکها میشوند. 
انتخاب و اصلاح ژنتیکی برای تولید نژادهای کم جمع کننده نیترات در علوفه ها موفق بوده است اگرچه عموما در تولید و مقدار عملکرد کاهشهایی را داشته است. 
حدس زده میشود نیترات ردوکتاز بخشی از کلروپلاست گیاهی باشد.. چون نیتریت برای گیاه سمی است پس نیترات ردوکتاز در اولین مرحله با NADPHکنترل میشود.{معمولا در سیستمهای آنزیمی که چند محصول پی درپی تحت نظارت آنزیمهای متوالی تولید میشوند یکی از محصولات (معمولا اولین یا آخرین محصول) با یک سیستم فیدبکی بر عمل آنزیم و سرعت و شدت تولید محصولات آن اعمال کنترل میکند}.نیترات جذب شده به نیتریت احیا میشود و سریعا و تنها در شرایط فعال بودن فوتو سنتز وساخت کربو هیدرات در گیاه جهت پروتئین سازی به محصولات دیگر تبدیل میشود.
در شرایط خشکسالی ، سایه و کمبود مواد مغذی<< که هرکدام کاهش فوتوسنتز و کاهش سنتز پروتئین را باعث میشوند>> جذب نبترات همچنان ادامه دارد ولی بدلیل اینکه برای پروتئین سازی مصرف نمیشود پس در بافتهای گیاهی تجمع میابد. بطور قطع جذب نیترات در شرایط خشکسالی معتدل بیشتر از جذب در شرایط خشکسالی شدید است.
در شرایط خشکسالی معتدل گیاه به جذب نیترات در طول شب ادامه میدهد ولی در شرایط نور روز برگهاپژمرده شده وکاهش جذب نیترات را در پی دارد. درمان با علفکش 2,4-D {که مصرف آن محدودتر شده است}تجمع نیترت را در برگ بعضی گیاهان افزایش داده و در برخی گیاهان کاهش داده است.تنها در شرایطی مه گیاه بخاطر حشرات آسیب ببیند یا تخریب سلامتی برایش پیش بیاید تجمع نیترات در سطوح خیلی بالا رخ خواهد داد.
گیاهان زنده نیترات را به کمک مایعات و رطوبت خاک جذب میکنند وبرای احیا جهت بیوسنتز آمینها وپروتئینها به پایگاههای فوتوسنتز منتقل میکنند.در هر حالی که گیاه آب جذب کند نیترات نیز جذب میشود. شبیه حیوانات نیترات برای گیاهان نیز سمی نیست در حالیکه نیتریت سمی است. نیترات میتواند برای احیاهای بعدی در بافتهای گیاهی ذخیره شود و به بالاترین سطح خود در ساقه( کاه ) برسد.مقایسات نشان داده اند که جذب کود نیتراتی از جذب کود آمونیومی بیشتر است که البته احتمالااین تفاوت به غلظت نیترات خاک وابسته است و نه به تفاوت در متابولیسم آنها.اضافه کردن برخی منابع نیتراتی (N Serve ) و دیگر ترکیبات شیمیایی به خاک که تبدیل آمونیوم به نیترات را کند نماید میتواند از تجمع نیترات در گیاهان بکاهد. طریقه های کوددهی که کود به خاک اضافه شود یا در آب آبیاری حل گردد مقدارجذب را تغییرنداده است.استفاده مستقیم از کود آمونیومی نسبت به نیترات از مقدار استفاده ATP در گیاه کاسته و برمقدار تولید افزوده است.در حقیقت آزاد شدن آهسته آمونیوم از ترکیبات حاوی آمونیوم مثل بیورت(biuret ) محتوای شکر چغندر قند را افزایش داده است. چون گراسها بوژیه نسبت به لگومها سطوح بیشتری از ازت کود را جذب میکنند به این ترتیب مسئله تجمع نیترات در وحله اول در مورد گراسها باید مورد توجه قرار گیرد.لگومها در سطوح بالای کوددهی ازت آلی یا غیر آلی است که نیترات را در خود جمع میکنند.
غلظت نیترات در گیاهان بستگی به تولید و توزیع ماده خشک در گیاه دارد.عموما برگها و دانه ها غلظتهای بسیار کمتری از نیترات را در مقایسه با ساقه و کاه دارند.در مقایسه با گیاهان جوان و یکساله با گیاهان چند ساله و مسنتر(annual, young plants vs perennial plants ) گیاهان چندساله مقدار نیترات کمتری را در خود دارند. گیاهان چند ساله ومسن سیستم ریشه ای پایداری را برای خود توسعه داده اند و از انرژی در اختیار خود در وحله اول برای رشد اندامهای هوایی که پروتئین بالاتری( نسبت به ریشه) دارند استفاده میکنند و همچنین انرژی خود را برای رقیق کردن (کاستن از مقدار غلظت )نیترات در توده های قابل توجه علوفه ای به کار میگیرند. ظرفیت ریشه این گیاهان همچنین برای ذخیره نیترات در ریشه ها بیشتر است.عوما وقتی ماده خشک در بخشهایی از گیاه که در آن غلظت ازت آلی کمتر است(مثل ساقه ها وریشه ها)تجمع میابد مصرف نیترات برای ساختن پروتئین محدود تر میشود که این به معنی تجمع نیترات در این قسمتهای گیاهی است.در گیاهان سریع الرشد یکساله بیشتری مقدار نیترات را در فصل بهار که رشد گیاه سریع است و در فصل پائیز که رشد گیاه محدود تر است دیده میشود. در برخی گونه های گیاهی محتوای نیترات و محتوای پروتین گیاه با هم همبستگی( مثبت) دارند. 
وقتی که گراسهای با مقدار بیشتر از7/15درصد پروتئین خام یا لگومهای بیشتر از 8/18درصد پروتئین خام به تغذیه دام میرسند باید توجه ویژه ای را معطوف به سلامت دام کردد. 
مقدار نیترات در گیاهان را میتوان با استفاده از کیتها یا تستهای شیمیایی یا با استفاده از الکترودهای یون سنج(ion selective electrodes) اندازه گیری کرد. 
علوفه هایی که بیشتراز15/0درصد از ماده خشکشان نیترات داشته باشند باید با اححتیاط به مصرف دام برسند.
فرم و شکلی که علوفه دارد بر توانایی آن در ایجاد مسمومیت اثر میگذارد.علوفه های خشک از گیاهان تازه برداشت شده ویا گیاهان سبز چریده شده در مراتع سمی ترند.علوفه های خشک بیشاز 80درصد نیترات خود را در 30 دقیقه ابتدایی ورود به شکمبه آزاد میکنند در حالیکه این مقدار برای علوفه های تازه رطوبت دار 30 درصد است.علوفه های سبز مراتع در هنگام خوراک(چرا) از علوفه های تازه برداشت شده مطمئن تر هستند زیرا سرعت خوراک( و ورود نیترات به شکمبه) کند تر و در طول زمان بلند تری است(و یکباره نیست).وقتی علوفه ای سیلو میشود از مقدار نیتراتش 30 تا100در صد کاهش می یابد.البته علو فه ایی که نیترات بیشتری دارند نیترات کمتری از انها کاسته میشودو شدت تخمیر آنها هم کمتر است.اگرچه مقداری از احیای نیترات در سیلو بخاطر نیترات ردوکتاز بافتهای گیاهی است ولی برخی سویه های خاص باکتریایی مثل E.coliو Hafniaنیز نیترات را به نیتریت – آمونیاک برخی گازای سمی متل نیتریک اکساید تبدیل و احیا میکنند.
اضافه کردن بافرها به سیلو به خاطر خنثی کردن لاکتیک اسید و ادامه فعالیت تخمیرباعث میشود از مقدار نیترات سیلو بیشتر کاسته شود.حضور نیترات در سیلو از فعالیت کلوستریدیاها جلو گیری میکند.یعنی اضافه کردن نیترات شبیه آنچه که در مورد بیوسولفات انجام میشود میتواند ازفعالیت بعضی گونه های نامطلوب باکتریها و بعضی تخمیرهای نا مطلوب در سیلو جلوگیری کند.به این نکته باید توجه کردکه اضافه ساختن(افزودن)نیترات به گیاهانی که کربوهیدرات محلول کمتری دارند باعث افزایش طول مدت تخمیر میگردد.آم.نیاکی که ازاحیای نیترات در سیلو آزاد میشودلاکتیک اسید سیلو را خنثی کرده و حضور نیترات در سیلو محصولات نهایی تخمیر را از لاکتیک اسید به استیک اسید سوق میدهد که اسید ضعیفتری است.

مسمومیت حاصل از نیترات در آب 30تا 80درصد از مسمومیت نیترات غذایی سمی تر است پس تمام نیتراتی که دام از غذا های مختلف و آب در معرض آن قرار میگیرد مستقیما جمع پذیر نیست.احتمالا آزاد شدن سرعتر نیترات در شکمبه یا بیشتر نشخوار کنندگان میتواند علت سمی تر بودن آب حاوی نیترات در مقایسه با نیترات غذا باشد. 
احیای نیترات در شکمبه:
ساعات اندکی پس از ورود نیترات به شکم به بیش از25 درصد آن توسط نیترات ردوکتاز باکتریایی به نیتریت تبدیل میشود. این آنزیم باند شده با غشا یک پروتئین مولیبدنی است(molybdoflavo protein) که براي فعالیت به فلزمولیبدن نیاز داردو PHمناسب فعالیت آن در دامنه5/6تا6/6 میباشد.این انزیم آنزیمی تنفسی است.این آنزیم نیترات را به عنوان منبعی برای واحدهای احیا کننده اضافی بکار میگیرد(uses nitrate as a sink for surplus reducing equivalents).نیتریت نیز توسط نیتریت ردوکتاز احیا می شود(PHمناسب فعالیت این آنزیم در دامنه 6/5تا8/5میباشد و از مس-آهن – منیزیم استفاده میکند و با نیترات فعالیت آن متوقف میشود) و در احیاهای بیشتر به هیدروکسیل امین تبدیل میشود که برای این تبدیل نیز به مس-آهن و منیزیم نیاز دارد و در نهایت به آمونیوم تبدیل میگردداین مرحله به منگنزو منیزیم وابسته است.برای تمام این فرایند میکربها 8 واحد(معادل) احیا کننده را مصرف میکنند که از طرف دیگر این واحدها برای تولید متان از COیا تولید بوتیرات از استات بکار گرفته میشدند. به عنوان منبع الکترون((electron sink نیترات نهایتا محصولات نهایی تخمیر را تغييرخواهد داد .منابع انرژی از مسمومیت نیترات به دو صورت میکاهند: نخست با رقیق کردن علوفه های نیترات دار(کم کردن ازدرصد انها در غذا) که از کل نیترات مصرفی میکاهد و طریقه دوم فراهم آوردن منابع الکترون در شکمبه یا کاهش PH است که باعث کاهش سطوح نیترات در شکمبه شده و از مسمومیت نیترات میکاهد. . نیترات تنها در صورتیکه در شکمبه جمع شود وجذب خون شود مسمومیت نیتراتی رخ میدهد.
همچنین میتوان با ممانعت از فعالیت آنزیم نیترات ردوکتاز ویا فراهم کردن شرایط برای احیای بیشتر نیترات –از مسمومیت آن کاست.فلز تنگستن به عنوان یک ممانعت کننده رقابتی برای مولیبدن فعالیت نیترات ردوکتاز را کم میکند.اضافه کردن 2 گرم تنگستن در روز به صورت ترکیب تنگستات سدیم از تولید نیتریت در شکمبه کاسته و دام را در برابر مسمومیت نیتراتی حفظ میکند.در مطالعات انجام شده در نترلند(Netherlands) اثرات زيان بارتنگستن بر روی دیگر آنزیمها و هضم سلولز كم بود اگرچه و مقادیر اندکی از تنگستن در شیر یافت شد. 
 به خاطر اینکه نیترات به عنوان منبعی برای واحدهای احیا کننده کار میکند به این ترتیب محصولات نهایی تخمیر در شکمبه را بویژه با افزایش غلظت بخشی(نسبی) استات با هزینه کردن از بوتیرات و سپس مقداری از پروپیونات تحت تاثیر قرار میدهد. در سطوح بسیار بالای نیترات بوتیرات ممکن است کاملا ناپدید شود(کمتر از 1درصد کل اسیدهای چرب فرار) که این مسئله دیواره شکمبه را از یک منبع انژی محروم میکند و یا حتی وضعیت stasis را برای شکمبه بوجود بیاورد.اگرچه نسبت پایین استات به پروپیونات كه اشاره به سندرم چربی پایین شیر دارد ميتواند با تغذيه نيترات تخفيف يابد ولیکن تنظیم این مشکل به اين شيوه برای ایجاد تصحیح درچربی پایین شیر موفق نبوده است. تولید متان در شکمبه (Methanogenesis) با هردو ترکیب نیترات یا نیتریت در شکمبه متوقف میشود.
 به عنوان منبعی ترجيحي برای الكترون(As a preferred electron sink )- پيش بيني ميشود نیترات اضافه شده به غذا افزایش تولید مقدرا ATPو تولید سلولهای میکربی در شکمبه را بهبود دهد .به این ترتیب اگر از ایجاد مسمومیت جلوگیری شود افزودن نیترات به جیره میتواند در افزایش جریان پروتئین میکربی به روده ها و جذب آن کمک نماید.به این ترتیب افزودن نیترات به عنوان مکملی در جیره میتواند بالا بردن عملکرد جیره های ضعیف درزمینه پروتئین شکمبه ای مفید باشد . 
مکانیسم و چگونگی ایجاد مسمومیت:
ظهور ناگهانی نیتریت در شکمبه نشان میدهد که نیتریت از دیواره شکمبه جذب میشود.بیش از 25 درصد نیتریت پس از جذب در ادرار ظاهر میشود.اگرچه نیتریت و نیترات به شکمبه باز چرخ میگردند ولیکن اوج غلظت ساعات اندکی پس از مصرف غدا رخ میدهد. پس از ورود نیتریت به جریان خون - در نشخوار کنندگان و غیر نشخوارکنندگان - نیتریت با یون آهن دو ظرفیتی هموگلوبین که ممکن است با اکسیژن باند داده یا باند نداده باشد واکنش داده و آنرا مستقیما یا غیر مستقیم به یون آهن سه ظرفیتی تبدیل میکند به این ترتیب از هموگلوبین متهموگلوبین تولید میشود که قابلیت حمل اکسیژن را ندارد.این عامل باعث کمی اکسیژن و مرگ میشودAnoxia and Death.در طول مدت پنج دقیقه 70درصد از هموگلوبین میتواند به متهموگلوبین تبدیل شود و غلظت بالاتر از 75درصد این ترکیب درخون عموما مسمومیت آفرین است.
سطوح متهموگلوبین در خون با تغییر در مقدار جذب نیتریت تغییر پیدا میکند که عموما 4تا 8 ساعت پس از مصرف غذای پر نیترات به اوج خود میرسد و کاهش متهموگلوبین به بکمک آنزیم NADPHردوکتازNADPH reductaseومجددا به هموگلوبین تبدیل میگردد. خون به رنگ قهوه ای شوکولاتی درمی آید ولیکن تجزیه و همولایزی در سلولهای قرمز خونی رخ نمیدهد.تغییر رنگ خونی منجر به ایجاد تغییر رنگ در پوست و غشاهای موکوسی مثل واژن و اطراف دهان( muzzle, vagina) میشود. دیگر علایم شامل كسالت- لرزش عضلاني - ضربان قلب سريع و سرعت تنفس بالا( بخاطر كمي اكسيژن) - كوري blindness) ) و راه رفتن با گيجي میباشند. تزریق دوزی از متیلن بلو( معمولترین ترکیب پيشگيري كننده) متهموگلوبین را دوباره اکسیده میکند و به عنوان درمان روتین و رایج مسمومیت نیتراتی بکار گرفته میشود.اگرچه پذیرفته شده است که کمبود اکسیژن است كه عامل مرگ است ولیکن نیتریت جذب شده اثر قوي دراتساع دهندگی رگها دارد که افت فشار خون(ايجاد شده نيز) نیز مکن است در مرگ دخیل باشد.یک چنین کاهشی در فشار خون در پی جذب نیتریت احتمالا مسئول بیماری"hot dog headaches"در انسانهای مشکوک میباشد. گاوها و گوسفند ممکن است چند روز پس از در معرض نیتریت قرار گرفتن- سقط بدهند. اغلب محققین اینرا به بحران متهموگلوبین درمادر(dam ) و کمبود اکسیژن جنین که منجر به مرگ جنین میشود نسبت میدهند.حساسیت بیشتر هموگلوبین جنین به احیای نیتریتی نیز پیشنهاد شده است ولیکن آزمایشات انجام شده با خون نوزادان انسان و بچه خوکها این فرضیه را تایید نمیکند. اخیرا مطالعات انجام شده در جورجیا پیشنهاد مینماید که سطوح پروژسترون در خون با غذاهای پر نیترات در گاوهای سیکلینگcycling cows و گاوهای با آبستنی کمتر از 120 روز افت پیدا میکند.کاهش پروژسترون در اوایل دوران آبستنی هم میتواند منجر به سقط شود.حساسیت بیشتر به نیترات درneonate بویزه درکودکان نابالغ ممکن است مربوط به معده اسیدی تر (PHبالاتر معده) درجوانترها باشد که فعالیت ردوکتازباکتریایی و بافت بدنی را درتبدیل نیترات به نیتریت بالاتر برده و در نتیجه جذب نیتریت افزایش پیدا میکند. 
اثر متقابل و تداخل با منبع پروتئینی:
نیترات اثر ممانعت کنندگی بر آنزیم اوره آز دارد و آزاد سازی آمونیاک را در شکمبه محدود میکند.اگرچه این آزادسازی محدود شده از مسمومیت آمونیاکی جلوگیری میکند ولیکن سودی متابولیکی از این کند شدن آزادسازی آمونیاک خاطر نشان نشده است.با وجود اين مکمل سازی(افزودن) نیترات نشان داده شده است که فایده وکارامدی استفاده از اوره را محتملا در شرایط کاستن از اندازه ذرات غذا و افزایش تعداد دفعات تغذیه بهبودمیدهد. در چندین تحقیق ثابت شده است كه اوره در خوراکهای پر نیترات بالاتر از کنجاله سویا به عنوان مکمل پروتئینی جیره بوده است. دلایل و علتها در این موضوع شفاف نیست.بطور مشابهی افزودن کنجاله سویا به یک مکمل انرزی ارزش تکمیلی ذرت را در ممانعت از بروز مسمومیت نیتراتی کاسته است.توضیحی برای این تداخل و اثر متقابل در دست نیست هر چند تداخل با سولفات – تغییرات در PHو میزان فراهم بودن عاملهای احیایی(الکترونها) میتواند در این زمینه مربوط باشد. 
اثر متقابل و تداخل با ویتامین آ(A):
 جیره های پر نیترات در بعضی مطالعات و نه همه آنها غلظت کبدي ویتامین آ Aرا کم کرده اند.در سیلو و اسید معده ( ولی نه در غذاهای خشک) گزارش شده است که نیترات کاروتن را تخریب میکند.اضافه کردن نیترات در جیره گاوهای نر پرواری جریان ویتامین آ Aرا به شيردان abomasum تغییر نداده است.در موشها و خوک نیتریت و نه نیترات غلظت ذخیره کبدی ویتامین آ Aیا کاروتن مصرف شده از راه خوراک را کم کرده ولی بر غلظت ذخیره ای ویتامین آ مصرف شده از راه تزریق اثر نداشته است. این آزمایشات نشان میدهد که نیتریت از جذب یا انتقال ویتامین آ A جلوگیری میکند.شاید نیتریت جذب ویتامین آ Aرا با اثر بر عملکرد تیروئید تغییر میدهد.بعضی غذاهای خاص یا کمبودهای منطقه ای در ید میتواند مسئول برخی از این تفاوتها در نتایج تحقیقات مربوط به این اثرات متقابل باشد.در هر مورد بخاطر هزینه اندک در مواقعی که مشکوک به مصرف مقادیر بالای نیترات (از سمت غذا یا علوفه) باشیم افزودن ویتامین آAبه جیره توصیه میشود.  
عادت پذیری به نیترات و نیتریت:
هم فلورمیکربی(جمعیت میکربی که باهم در محل زندگی میکنند) و هم خود میزبان به تغذیه طولانی مدت نیترات عادت پیدا خواهند کرد.معمولا پیک Peak و اوج مقدار غلظت متهموگلوبین خون در نخستین روز تغذیه کمتر از روزهای سوم وپنجم بعد از تغذیه است. احتمالا عادت پذیری یک پروسه دو مرحله ای است – یک افزایش ناگهانی ( در طول چهار ساعت)در مقدار نیترات ردوکتاز که ده تا پانزده برابر میشود و یک کاهش در تعداد باکتریها در شکمبه. این روند کاهش در تعداد باکتریها الیته با گزینش تدریجی گروه هایی ازباکتریها که میتوانند نیترات ونیترت را احیا کنند دنبال میشود. در طی تعداد روزهای اندکی تعداد باکتریهای مقاوم به نیترات در شکمبه از 2 درصد تا نزدیک به 20 درصد افزوده میشود. نیترات ردوکتاز به دامهای موجود درمحوطه های نزدیک احتمالا از طریق پلاسمید منتقل میشود. در شرایط حضور نیترات - این آنزیم(نیترات ردوکتاز) به گروههای ویژه باکتریایی از لحاظ انرژِی یک مزیتی برای مصرف عوامل احیایی میدهد(با صرف انرژي کمتر از اين منبع استفاده کنند) . 

مقدار و افزايش ِ‌ نیترات ردوکتاز‌ ِ افزایش پیدا کرده تا چهار روز پس از حذف نیترات از غذا - در شکمبه محدود میشود. یک چنین رابطه اي از نیترات ردوکتاز با عادت پذیر کردن دام برای محافظت دام از مسمومیت نیتراتی بجای اینکه مفید باشد آنرا زیان آورمیسازد. عادت پذیری به نیتریت با افزایش احیاو حذف آن تا کنون آزمایش نشده است. به علاوه بخاطر اثر ممانعت کنندگی که نیتریت بر کلوستریدیا و دیگر بی هوازی ها دارد – نیتریت – در آغاز - تنوع جمعیت باکتریهای عادت ناپذیر شکمبه را به میزان بیش از 60درصد کاهش میدهد. پروتوزوآها (یکی از جمعیت های مفید شکمبه ای) احتمالا در عمل احیای نیترات وارد نمیشوند. 
یونوفر موننسین هم ممکن است جمعیتهای تولید کننده نیتریت( از نیترات) را ترجیح بدهد اگرچه ما در این زمینه گزارشی از ارتباط بین تغذیه یونوفرها با مسمومیت نیتراتی پیدا نکردیم. علاوه بر عادت پذیری میکربی - سیستم خونی دامهای نشخوار کنندهvascular system نیز با افزایش حجم خونblood volume و مقدار هموگلوبین خونhemoglobin از طریق افزایش خونسازی خود را با شرایط تطبیق خواهد داد. بخاطر اینکه در طول زمان هم دام وهم میکربها به نیترات عادت پیدا خواهند کرد مطالعه در زمینه مسمومیت مزمن نیازمند دامهای عادت یافته (به نیترات ) میباشد. نژادها و گونه های (مختلف) دامهای اهلی پاسخ متفاوتی به نیترات میدهند. با استفاده از یک غذای مشابه مقدار نیترات در خون و ادرار گاوهای هولشتاینHolstein بیش از گاوهای گرنزیGuernsey است. گاوهای شیری نسبت به گاوهای پرواری به علوفه های پر نیترات مقاومت بیشتری نشان میدهند که احتمالا بخاطر سطوح بالاتری از کنسانتره است که به گاوهای شیری تغذیه میشود. اگرچه مسمسومیت نیتراتی میتواند در هر گونه نشخوار کننده رخ بدهد( مواردی چون گوزن شمالي - بز وگاوميش آبيreindeer, goats and water buffalo نیز تایید شده است) ولی مدارک مسمومیت نیتراتی در گوسفند بسیار کمتر از گاو میباشد. 
چشم انداز آينده:
نشانه های مسمومیت نیتراتی میتواند بابعضی فعالیتها درمدیریت کشت علوفه تغییر یابد. نخست کاهش مقدار کودهای ازته است.تغییر مقدار کودِ یکبار کوددهی به چند بار کوددهی و کاهش سرعت آزاد شدن ازت در خاک میتواند از تجمع نیترات در گیاه بکاهد. گونه های کم نیترات(كم تجمع دهنده ) برای بعضی اصلاح نژاد کنند گان جالب میباشند.در بعضی موارد برداشت علوفه در غروب نسبت به صبح میتواند از غلظت نیترات در گیاه بکاهد. دوم: از آنجا که بعضی علفکشها جذب نیترات در گیاه را تغییر میدهند احتمالا اسپری کردن تنظیم کننده هاegulators در گیاهانی که تحت تاثیر تنش خشکی بوده اند میتواند از تجمع نیترات بکاهد.شبیه به عوال خشک کننده علوفه ها ( (drying agents for hayاستفاده ازترکیبات شیمیایی در زمان برداشت که میزان احیای نیترات را افزایش بدهند ممکن است توسعه پیدا کند. سوم: در زمینه علوفه ها(و محصولاتی ) که سیلو میشوند- تلقیح علوفه های پر نیترات با گونه های باکتریایی احیاکننده نیترات باید بیشتر مورد آزمایش و بررسی قرار گیرد. تغذیه چند بار (در روز) میتواند از بروز مسمومیت نیترات جلوگیری کند. جلوگیری از احیای نیترات به نیتریت – افزایش در احیای نیتریت به ترکیبات غیر مضر دیگر- و افزایش بازگشت و بازچرخ (تبدیل معکوس) متهموگلوبین به هموگلوبین سه دستاوردی است که میتوانیم به آن برسیم. اولین ایده بکار گیری توجه بیشتر است. افزودن مقداردو2 گرم تنگستن به ازای هر گاو در روز به صورت ترکیب تنگستات سدیمsodium tungstate احیای نیترات به نیتریت را کند میکند که بطور قابل توجهی در نترلند Netherlands مورد آزمایش واقع شده است. عادت پذیر کردن دامها به نیترات با تغذیه ان به دام عموما بطور موفقی تایید شده است .
 
عادت پذیری به نیتریت باید مورد آزمایش واقع شود. این مورد ممکن است منجر به افزایش ظرفیت میکربهای شکمبه ای در مسمومیت زدایی از نیتریتِ حاصل از نیترات گردد. اینکه آیا سولفیتsulfite یا دیگر ترکیبات بتوانند احیای نیتریت را تحریک کنند نیز باید مشخص گردد.رقیق سازی علوفه های پر نیترات یا مکمل سازی منابع انرژی با این علوفه ها مسمومیت زدایی باکتریهای شکبه از نیتریت را افزایش خواهد داد و اجازه تغذیه علوفه های پر نیترات را به ما خواهد داد. توجه به افزودن مقادیر کافی از عناصر مس – آهن - منیزیم – منگنز و ید و نیز ویتامین آA باید مورد عمل قرارگیرد. در غیر نشخوار کنندگان افزودنیهای ویژه غذایی شامل اسکوربیک اسید – سلنیت – استآمینوفن ascorbic acid, selenite and acetaminophen از طریق کاهش غلظت متهموگلوبین – و نیز ممانعت از تشکیل ان - و افزایش تبدیل ان به هموگلوبین – مقاومت به نیتریت را افزایش داده است.این ترکیبات در نشخوار کنندگان باید بیشتر مورد توجه قرار بگیرند(در مصرف آنها تامل شود). 
نتیجه گیری:
مسمومیت نیتراتی نتیجه ای از تداخل بین شرایط و وضعیت محیطی - کود دهی – و مدیریت دامها است. تنها راه حل که هم اکنون عملي میباشد اجتناب از تغذیه علو فه های پر نیترات یا تغذیه مکمل های دانه ای(کنسانتره) همراه با آنها یا تغذیه انها با غذاهای کم نیترات تر یا علوفه های با قابلیت پلت پذیری میباشد. صاحبان دامها باید از اثرات conducive کود دهی – شرایط آب و هوایی و نوع محصول و علوفه بر تجمع نیترات در علوفه آگاه should be alert to باشند.
مطالعات ژنتیک گیاهی نیازمند انتخاب گونه های پرمحصولی است که نیترات را در خود جمع نکنند(تجمع ندهند). کیتهای تست نیترات باید از طریق مروجین در دسترس باشند.غلظتها باید با استفاده از واژه ها و عبارات استاندارد تفسیر شوند { concentrations need to be expressed using standard terminology (; که گزارش بر مبنای ازت N basis) } توصیه میشود. {توضیحات بخش نهایی را نگاه کنید}. 
وقتی غذایی پر نیترات تغذیه میشود توجه به مقادیر کافی از عناصر مس – آهن - منیزیم – منگنز و ید و نیز ویتامین آ A میتواند از مسئله مسمومیت نیتراتی بکاهد ولی هرگز بطور کامل از آن جلوگیری نمیکند. تحقیقات بیشتری بر تلقیح سیلو برای افزایش احیای نیترات و تلقیح در شکمبه برای افزایش احیای نیتریت ممکن است نتيجه دار باشد. {توضیحات بخش نهایی را نگاه کنید}. اگرچه افزودن تنگستات ممکن است از عوارض کوتاه مدت مسایل مسمومیت جلوگیری کند - برای بررسی اثرات طولانی مدت تنگستات بر رشد و باقی ماندن آن ( در بافت گوشت و شیر) باید بیشتر توجه شود. افزودن نیترات میتواند راندمان رشد میکربی در شکمبه را افزایش دهد. تغذیه نیترات در سطوح اندک میتواند در مواقعی که جیره کم پروتئین به مصرف میرسد مفید باشد. به این ترتیب تغذیه غذاها وعلوفه های با مقدار کم نیترات علي رغم اثر قويش درغلظتهاي بسيار بالا میتواند در شرایط ویژه تغذیه ای مفيد باشد. 

عمده منابع مقاله
Allison, M. J. and C. A. Reddy. 1984. Adaptations of gastrointestinal bacteria in response to changes in dietary oxalate and nitrate. In: M. J. Klug and C. A. Reddy (Ed.). Proc. 3rd Int. Symp. Microb. Ecol. p 248. Michigan State Univ., East Lansing. National Research Council. 1972. Accumulation of Nitrate. NRC-NAS, National Academy Press, Washington, DC. National Research Council. 1978. Nitrates: an Environmental Assessment. NRC-NAS, National Academy Press, Washington, DC. Pfister, J. A. 1988. Nitrate intoxication of ruminant livestock. In: James, L. F. (Ed.), The Ecology and Economic Impact of Poisonous Plants on Livestock Production, p 233. Westview Press, Boulder, CO. 

ممکن است برخي ابهامات علمي موجود از زبان مولف در اين مقاله هم اکنون پاسخ داده شده باشد.براي ارسال نظرات با اين آدرس تماس بگيريد:Agri_Eng_Eco@yahoo.com  
در انتهاي اين ترجمه لازم است توجه مطالعه کنندگان محترم رابه چند نکته جلب کنم: اين ترجمه از مقاله اي است که اصولي کلي راجع به مسموميت نيتراتي را به خواننده منتقل ميکند و به اين دليل از بين مقالات گوناگون اين مقاله انتخاب شد.  
راجع به بررسي مسئله مسموميت نيتراتي تحقيقاتي در ايران درزمينه علوم انساني و دامي به انجام رسيده است. در زمينه نشخوار کنندگان (گاوهاي شيري) مطالعه اي در دو تکرار در تابستان سالهاي ۱۳۷۹و ۱۳۸۰توسط مترجم مقاله فوق در قالب طرح پايان نامه كارشناسي ارشد به انجام رسيد . در اين تحقيق به موارد زير توجه شده و ميزان انها مورد بررسي قرار گرفتند:  
۱-- مقادير نيترات در غذاهاي گاوداريهاي شيري در دو منطقه اصفهان و برخوار و ميميه.
۲-- مقادير نيترات در منابع آب مصرفي گاوداريهاي فوق.
۳-- نمونه خون از گاوهاي شيرده(اوايل - اواسط و اواخر توليد) و گاوهاي خشک در هر گاوداري مورد نمونه 
برداري.
۴--اندازه گيري فآکتورهاي هموگلوبين - متهموگلوبين - هماتو کريت و MCHC - در نمونه هاي خون فوق.
5-- ثبت مشخصات توليد مثلي دامهاي فوق(مورد نمومنه برداري).
6-- ثبت مقدار توليد روزانه هر كدام از گاوهلي فوق(مورد نمومنه برداري).
 
در بررسي انجام شده در اين تحقيق روابط مشهودي ازاثر نيترات بر فاكتورهاي توليدي(شير) - توليد مثلي و خوني مشاهده گرديد.
  براي آگاهي از چگونگي نتايج و به تفسير آنها پايان نامه فوق در كتابخانه مركزي دانشگاه صنعتي اصفهان (http://www.IUT.AC.IR) مراجعه فرماييد.  
در اين پايان نامه در زمينه چگونگي تفسير نتايج آناليزها - اثرات متقابل ديگر تركيبات با نيترات در بدن - اثر سيلو سازي بر مقدار نيترات - اثر نيترات و نيتريت بر خون و تركيبات آن و بر محيط شكمبه اي و بسياري موارد مهم ديگر چون اثر نيترات بر توليد شيروتوليد مثل توضيحات و مثالهاي باارزشي آورده شده است . 

منبع:http://www.dam.blogfa.com

اسهال ویروسی گاو

اسهال ويروسي گاو يكي از بيماريهاي عفوني گاو است كه بوسيله Pestivirus از خانواده توگا ويريده ايجاد مي شود. اين بيماري براي اولين بار در سال 1946 در نيويورك مشاهده گرديد. 

بيماري عموماً بصورت تحت كلينيكي يا ملايم با درصد ابتلاي بالا و تلفات كم مشاهده مي شود . اما در موارد حاد بيماري تلفات بالا نيز مشاهده مي شود.

اين بيماري از نظر درمانگاهي با علائم گاسترو اينتريت ، همراه با اسهال شديد ، زخم و تورم و سائيدگي مخاط دهان و بيني ، تب ، لوكوپني ، كاهش ترشح شير و سقط مشخص مي گردد .

در سال 1953 در ايالت آيوواي آمريكا بيماري مشابه اي همراه با عوارض مخاطي مشاهده گرديد كه بيماري مخاطي ناميده شد اما اكنون مشخص گرديده كه عامل هر دو بيماري يكي مي باشد.

يكي از جنبه هاي مهم اين بيماري شباهت آن با طاعون گاوي و MCF است كه با سائيدگي بافت پوششي مخاط دهان و مجاري گوارشي همراه مي باشد .

 

اتيولوژي :

Pestivirus يك ويروس RNA دار مي باشد كه از لحاظ پادگني شباهت زيادي به ويروس طاعون خوك و عامل بيماري بور در گوسفند دارد ، اين ويروس توسط حرارت ، تغييرات PH و مواد ضد عفوني كننده از بين مي رود اما در درجه حرارت پايين ماندگار مي باشد.

 

اپيدميولوژي :

بررسي هاي سرولوژيكي نشان داده است كه با وجود كم بودن تعداد گاوهایی كه نشانه هاي درمانگاهي بيماري را بروز مي دهند ، ميزان عفونت خيلي زياد است . در انگلستان حداقل 50 درصد گاوها از نظر سرمي واكنش مثبت نسبت به بيماري دارند و در استراليا اين نسبت به 89 درصد بالغ مي گردد كه در مناطق گرم ميزان آلودگي 91 درصد و در نواحي معتدل 54 درصد است. در كنيا 19 درصد گاوها بالغ در آزمايش سرمي مثبت مي باشند. سويه هاي ويروس در اين كشور با سويه هائي كه در آمريكا و آلمان جدا گرديده مشابه است . در آلمان 76 درصد گاوهایی كه مورد آزمايش قرار گرفته اند در آزمايش سرمي آلوده بوده اند . ميزان شيوع از 40 درصد در گوساله هاي 6 ماهه تا 91 درصد در گاوهای بالغ متغير بوده است . در رودزيا 64 درصد گاوها آلوده تشخيص داده شده اند. 

گاوها در تمامي سن ها حساس مي باشند. اما بيشتر در 8 تا 24 ماهگي بيماري را نشان مي دهند. بيماري بطور محسوسي در زمستان شيوع بيشتري دارد ولي ظاهراً بيماري در گاوهای گوشتي بيش از گاوهای شيري شيوع دارد. در گوساله هاي گوشتي بيماري چند هفته يا ماه بعد از دوران شيرخوارگي و اغلب در سنين 6 تا 10 ماهه بروز مي كند. در گاوداريهاي بسته ممكن است تا 25 درصد گوساله ها به فرم حاد بيماري مبتلا گردند و ميزان تلفات به 90 تا 100 درصد بالغ شود. در گاوداريهاي باز كه ورود گاوهای جديد در آنها اغلب صورت مي گيرد بيماري معمولاً بصورت تك و توك بروز مي كند. در گاوها پرواربندي بيماري معمولاً چند هفته پس از ورود دامها به محل پرواربندي ظاهر مي شود و معمولاً بصورت تك و توك است مگر اينكه تعدادي از گاوهای پرواربندي از گاوداريهاي بسته و محصور ( بدون ارتباط با ساير گاوها ) به محل آورده شده و با دامهاي ناقل بيماري مخلوط گرديده باشند. اسهال ويروسي گاوها را مي توان از راه دهان و يا تزريق بسهولت انتقال داد ، در شرايط طبيعي انتقال بيماري بوسيله تماس مستقيم و يا غير مستقيم صورت مي گيرد و بازديدكنندگان عادي ترين وسيله سرايت از گله اي به گله ديگر است ،گرچه مهمترين وسيله انتشار بيماري مواد غذايي آلوده با مدفوع دامهاي مبتلا مي باشد ، ولي آلودگي ممكن است از طريق ادرار و يا ترشحات بيني نيز صورت گيرد . انتقال توسط حشرات و بند پايان نيز گزارش شده است. 

 

علائم درمانگاهي :

بيماري BVD عموماً بصورت تحت كلينيكي مي باشد . علت بروز علائم متفاوت در اين بيماري مي تواند به علل زير باشد:

1- بيماريزايي هاي متفاوت در سويه هاي ويروس.

2- حساسيت گله.

3- عفونتهاي رايج.

4- استرس.

5- فاكتورهاي مديريتي.

 

با توجه به اينكه ويروس BVD سيستم ايمني را فلج مي كند ، بنابراين امكان دارد ساير عوامل بيماريزاي فرصت طلب نيز، بيماريزايي خود را نشان دهند بنابراين علائم كلينيكي بيماري BVD همراه با اين بيماريها مشاهده مي گردد.

دوره كمون در شرايط طبيعي 1 تا 3 هفته است و بعضي منابع 5 الي 10 روز را ذكر كرده اند . در فرم حاد BVD كه عموماً در گاوان جوان بين 8 ماهه تا 2 ساله بروز مي كند علائم بيماري به قرار ذيل مي باشد:

تب (c ° 41 – 40 ) ، دپرسيون ، بي اشتهايي ، تنفس شديد ، ضربان سريع قلب ، سرفه خشك ، ترشحات سروزي بيني كه بتدريج چركي مي گردد ، پرخوني بيني و گاهي اوقات پرخوني مخاط دهان ، نكروز اطراف سوراخهاي بيني و پوزه ، 2 تا 3 روز بعد از شروع تب اسهال ديده مي شود كه در ابتدا آبكي بوده سپس خوني همراه با ترشحات موكوسي مي گردد . همچنين 3 تا 7 روز پس از شروع تب ، زخمهاي دهاني همراه با آبريزش كشدار مشاهده مي گردد. ترشح اشك و كدر شدن قرنيه گاهي مشاهده مي شود در اينصورت كدري از قسمت مركزي قرنيه شروع مي شود و به طرف خارج توسعه پيدا مي كند. در تعدادي از دامها لنگش بروز مي كند ، دامهاي آبستن ، جنين خود را سقط مي كنند و يا در صورت زايش ناهنجاريهاي مادرزادي در گوساله ها مشاهده مي گردد. تصادفاً ممكن است دامهايي آثار آنسفاليت بويژه تشنج نشان دهند. 

شايان ذكر است كه در بعضي از موارد اسهال و زخمهاي مخاطي ممكن است وجود نداشته باشد يا در حداقل خود را نشان دهد و تنها علائم تنفسي آشكار مي باشد.

جراحات سائيدگي مخاط دهان معمولاً از يكديگر مجزا و بصورت زخمهاي كم عمقي هستند كه در نتيجه نكروز پوشش مخاطي آن جدا گرديده است . اين جراحات در سطح داخلي لبها روي لثه ها و حاشيه دندانها و در قسمت خلفي سقف و در گوشه دهان و روي زبان وجود دارد . از اينگونه جراحات ممكن است در روي پوزه نيز توليد و به يكديگر متصل شود و در نتيجه دلمه خشكي روي پوزه را بپوشاند. 

گاو مبتلا به فرم حاد BVD ظرف 48 ساعت تلف مي گردد. 

اشكال خيلي خفيف كه عادي ترين شكل اين بيماري مي باشد با تب ، كم شدن لوكوسيتها همراه است و ممكن است با اسهال همراه باشد يا نباشد.

در شكل انفرادي و تك و توك بيماري مخاطي در ابتدا بي اشتهايي و تب شديد(c ° 41 ) ظاهر مي شود ولي در ظرف 2 – 3 روز تب پايين مي آيد ، نكروز سطحي و مجزائي در مخاط دهان از جمله سطح زبان روي پوزه و قسمت قدامي منخرين ظاهر مي گردد. جراحات حاصل خيلي سطحي است و اگر آنرا پاك كنند ، سائيدگي هاي مخاطي زير آن كم عمق و تشخيص آنها دشوار مي باشد . ايجاد اين جراحات با ترشحات بزاق فراوان ريزش بيني چركي و اسهال آبكي و گاهي خونين همراه است . زور و پيچ در هنگام خروج مدفوع اغلب وجود دارد . بي اشتهايي مطلق ادامه پيدا مي كند و از بين رفتن آب بدن و لاغري شروع مي شود. نشانه هاي عصبي وجود ندارد . در 10 درصد لنگش ديده مي شود. جراحات پوستي بيشتر در مواردي بوجود مي آيد كه بيماري طولاني شده . در اينصورت ممكن است در اطراف مجاري غلاف قضيب و فرج نيز موجود باشد . در مواردي از مبتلايان ترشحات چشمي ديده مي شود و كدر شدن قرنيه نيز در موارد كمي گزارش گرديده است. در مراحل آخر بيماري مدفوع حاوي مقدار زيادي بقاياي مخاطي است. مرگ معمولاً در ظرف 4 تا 15 روز فرا مي رسد.

 

شكل تحت حاد و يا مزمن :

در حيواناتي كه زنده بمانند ولي كاملاً بهبود نيافته باشند اسهال متناوب ، كم اشتهايي ، لاغري تدريجي ، موهاي خشن و خشك ، نفخ مزمن ، تغيير شكل سم و جراحات مزمن در حفره دهان و پوست ديده مي شود.

آثار كالبد گشايي جراحات در اكثر اشكال بيماري يكنواخت است. آثار ظاهري غير عادي محدود به دستگاه گوارش مي باشد. سائيدگي كم عمق مشخص با تورم مختصري در اطراف و بافت قرمز رنگي وسط آن روي پوزه و در دهان وجود دارد. تعداد اين جراحات در حلق ، حنجره و قسمت خلفي منخرين كمتر ، ولي در مري زياد و بصورت خطوطي در امتداد چين هاي مري قرار گرفته اند. 

نظير اين جراحات در ابتداي شكمبه و در ورقه هاي هزارلا وجود دارد . در شيردان اغلب پرخوني همراه با لكه هاي متعدد خونريزي زير مخاطي و تورم جدار اين عضو بنظر مي رسد.

 

 

تشخيص :

تمايز بيماريهائي كه ايجاد سائيدگي مخاطي در دهان مي كنند چه از نظر درمانگاهي و چه از نظر كالبدگشايي فوق العاده دشوار است . 

طاعون گاوي ، BVD و MCF از نظر درمانگاهي شباهت زيادي به يكديگر دارند. تورم دهان در اثر سائيدگي مخاط و تورم روده و معده در هر سه بيماري وجود دارد و در واگيريها نمي توان اسهال ويروسي و MCF را از طاعون گاوي از روي نشانيها تميز داد . در اينگونه موارد بايد مراجع ذيصلاح را مطلع ساخت و ماهيت بيماري را بوسيله تزريق و يا آزمايشهاي مناسب مشخص كرد.

تشخيص قطعي ماهيت بيماري با كشت و جدا ساختن ويروس بوسيله برداشت از ترشحات مخاط بيني و مدفوع و آزمايش سرمي در دو نوبت از نظر پادتن هاي ضد ويروس اسهال ويروسي گاو انجام پذير است. براي آزمايشهاي هيستوپاتولوژي نمونه هاي مورد نظر از لوزه ها ، طحال ، غدد لنفاوي مزانتريك ، ريه و قسمتي از روده باريك ( ايليوم ) همراه با پيرزپتچ ( Peyers` Patches ) گرفته مي شود.

درمان :

درمان اختصاصي براي BVD وجود ندارد ولي معالجات كمكي توصيه شده است و بايد دقت داشت از كورتون ها بخاطر خاصيت تضعيف سيستم ايمني استفاده نكرد زيرا ويروس BVD خود باعث فلجي سيستم ايمني مي شود.

پيشگويي موارد سخت كه با اسهال شديد و جراحات دهاني مشخص همراه باشد نامساعد است لذا بهتر است اينگونه دامها را ذبح نمود.

پيشگيري :

در صورت بروز واگيري اين بيماري بايد تمام دامهائي كه نشانه هاي درمانگاهي را بروز مي دهند مجزا نمود و در صورتيكه به فرم شديد دچار شده باشند ، بايد آن ها را ذبح کرد.

 

 ترجمه و تنظيم:دکتر امید رضا امر آبادی