رفع مشکلات ناباروری در گاوهای شیری

بسیاری از تولید کنندگان در موقعیت های مختلف با مشکلاتی در عملکرد تولید مثلی گله خود روبرو می شوند.زمانیکه راندمان تولید مثلی گله افت می کند،تولید کننده باید برای شناسایی علل امر و یافتن راه حل،با دامپزشک گله،کارشناس تلقیح مصنوعی،نمایندگی شرکت تامین خوراک و دیگر افراد ذیربط مشورت نماید.متن حاضر به معرفی انواع اصلی مشکلات ناباروری در گله می پردازد و برای پیشگیری و کنترل آن ها پیشنهاداتی ارائه می دهد.

جفت ماندگی:

زمانی که جفت یک گاو ماده،ظرف 12 ساعت پس از زایمان خارج نشود،این وضعیت را جفت ماندگی می گویند.بروز جفت ماندگی در گله های گاو شیری نباید بیش از 8 % باشد.

فاکتورهای احتمالی دخیل در جفت ماندگی:

1- عفونت های خاص از قبیل لپتوسپیروز،بروسلوز،کامپیلوباکتر،رینوتراکئیتیس عفونی(IBR) و دیگر عفونت ها می تواند سبب جفت ماندگی گردد.این عفونت ها ممکن است سبب سقط جنین گردد اما می تواند جفت ماندگی پس از زایمان را نیز منجر شود.

2- عفونت های نا معین ایجاد شده توسط طیف وسیعی از باکتری ها و ویروس ها که در خلال آبستنی یا هنگام زایمان رخ می دهند،می توانند به نحوی با جفت ماندگی مرتبط باشند.

3- دوقلوزایی و زایمان های غیر طبیعی شامل زایمان های طولانی مدت یا سخت زایی ها،اغلب سبب جفت ماندگی خواهند شد.

4- کمبود سلنیم،ویتامین A و یا ویتامین E می تواندبروز جفت ماندگی را به میزان بالایی افزایش دهد.

5- چاق شدن گاوهای خشک از روی دریافت انرژی اضافی و یا دوره ی خشکی طولانی مدت اغلب با جفت ماندگی مرتبط می باشد.

رفع مشکل و پیشنهادات کنترلی:

1- عفونت های خاص را آزمایش کنید.از آزمایش های خونی در تشخیص عفونت های خاص بهره بگیرید.چنانچه عفونتی را تشخیص دادید،نسبت به معالجه،واکسیناسیون و یا حذف گاو آلوده اقدام نمایید.

2- با تمییز نگاه داشتن محوطه ی زایمان و بستر پوشانی مناسب،تماس گاو با ارگانیسم های نا معین را به حداقل برسانید.در صورت امکان،زایمان را روی علوفه انجام دهید.از جایگاه زایمان برای مقاصد دیگر استفاده نکنید.

3- تلیسه ها را با گاوهای نری آمیزش دهید که رکورد آسانزایی داشته اند.به دقت گاوهای در حال زایمان و تلیسه ها را تحت نظر بگیرید.چنانچه پس از گذشت 30 دقیقه پیشرفت چندانی در زایمان حاصل نشد،گاو نیاز به کمک شما دارد.سعی کنید به آرامی و با رعایت نظافت این کار را انجام دهید.

4- در مناطقی که از لحاظ سلنیم فقیرند،سلنیم مکمل را به صورت غذای خشک یا تزریق به گاوهای خشک برسانید.آزمایشاتی ترتیب دهید که وضعیت سلنیم را تعیین نماید.حداقل 5-4 هفته در سال گاوها را با علوفه مرتعی سبز و تازه تغذیه کنید.حدود 160000 واحد ویتامین A(یک میلیگرم کاروتن معادل 400 واحد ویتامین A است)از تمامی منابع(طبیعی و مکمل) تهیه نمایید.

5- از بالا رفتن بیش از حد نمره وضعیت جلوگیری نمایید.دسترسی به خوراک های پرانرژی مثل سیلوی ذرت یا مواد دانه ای را طی دوره ی خشکی محدود نمایید.

متریت:

عفونت رحم تحت عنوان متریت شناخته می شود.گاوها معمولا طی 2 هفته اول پس از زایمان ترشحاتی به رنگ قرمز-قهوه ای از خود بیرون می دهند.چنانچه این ترشحات بیش از 2 هفته ادامه یابد یا اگر ترشحات بدبو باشند،این امر گواهی بر عفونت رحمی دارد.

فاکتورهای احتمالی دخیل در ایجاد متریت:

1- بسیاری از گاوهایی که جفت ماندگی دارند، دچار متریت نیز خواهند شد.(فاکتورهای موثر بر جفت ماندگی را مشاهده نمایید)

2- ممکن است در اثر سختزایی،به مجرای تولید مثلی جراحاتی وارد آمده باشد و یا نیروی بیش از حدی که حین کمک رساندن اعمال شده سبب بروز این جراحات گشته باشد.همچنین این جراحات می تواند در زمان تلقیح یا تیمار های رحمی نیز بوجود آمده باشد.

3- آلودگی مجرای تولید مثلی می تواند در زمان زایمان،آنهم وقتی گاوها یا تلیسه ها شدیدا نسبت به عفونت حساس اند بوجود آید.چنانچه محل زایمان آلوده باشد یا اگر کمک رسانی در حین زایمان غیر بهداشتی انجام گرفته باشد،نتیجه ی احتمالی آن متریت خواهد بود.

4- استفاده از بلوس های رحمی بخاطر واکنش بدن به مواد موجود در بلوس ها می تواند منجر به تجمع چرک گردد.

5- کمبود سلنیم یا ویتامین E ممکن است با متریت مرتبط باشد.

6- چاقی بیش از حد ممکن است سلامتی گاوها را در زمان زایمان یا اوایل شیرواری به خطر اندازد.این خطرات شامل جفت ماندگی،متریت،استونومی و جابجایی شیردان می باشند.

رفع مشکل و پیشنهادات کنترلی:

1- چنانچه بروز جفت ماندگی از 8 % بالاتر باشد،به اقدامات کنترلی ذکر شده در بالا نگاه کنید.بسیاری ار شرایطی که گاوها را در معرض جفت ماندگی قرار می دهد،به توسعه ی متریت نیز کمک می کند.

2- گاوها باید در مکان پاکیزه ای زایمان کنند.

a) آغل یا چراگاه های کاملا پاکیزه را آماده نمایید.محل زایمان را طوری انتخاب کنید که امکان مشاهده ی مکرر گاو وجود داشته باشد.

b) بعد از هربار زایمان،آغل را تمییز و ضد عفونی نموده و بستر آنرا تعویض نمایید.در صورت امکان به جای استفاده از خاک اره،بهتر است از مواد بستری با ساقه های بلند به منظور پوشاندن بستر بهره بگیرید.

c) زایشگاه را زمانی که متریت یا عفونت های گوساله ها شایع است برای یک تادو ماه بلا استفاده بگذارید و ترتیبی دهید که گاوها در محلی جدید و تمییز زایمان نمایند.

d) زایشگاه را از هرگونه جانوری به جز گاو در حال زایمان پاک کنید.

e) چنانچه حین زایمان به کمک شما نیاز بود،از ابزار ضد عفونی شده و تمییز استفاده کنید؛دم را به پای جلو گره بزنید؛ناحیه ی فرج و اطراف آنرا با صابون ملایمی شستشو دهید؛قبل از شروع دست ها و بازوهایتان را بشوئید؛از لوبریکانت غیر حساسیت دهنده استفاده کنید،کار را همزمان با انقباضات زایمانی شروع کنید و به هیچ وجه فشار اضافی وارد نیاورید.قبل از کشیدن گوساله اطمینان حاصل کنید که محل قرار گیری گوساله طبیعی است.در صورتی که محل قرار گرفتن گوساله یا اندازه آن نسبت به مادرش نشانگر سختزایی بود از دامپزشک خود یاری بجوئید.

3- زمان درمان متریت و جفت ماندگی و نوع داروهای قابل استفاده را از دامپزشک بپرسید.

4- در مناطق فقیر از لحاظ سلنیم،به جیره ی گاوهای خشک و شیروار مکمل سلنیم اضافه کنید و یا سلنیم را به صورت تزریقی وارد نمایید.

5- طی اوایل شیرواری و دوره ی خشکی از بالا رفتن بیش از حد نمره وضعیت جلوگیری نمایید و در عین حال مصرف ویتامین و مواد معدنی را در حد کافی حفظ نمایید.

6- 2 تا 6 هفته پس از زایمان گاوها را به منظور تشخیص جراحت یا عفونت آزمایش نمایید.

7- برای درمان متریت از توصیه های دامپزشک خود بهره بجوئید.اگر گاوی علائم عفونت را نشان نمی دهد از کاربرد دارو به رحم خودداری کنید.

کیست های تخمدانی:

کیست های تخمدانی ساختارهایی هستند که معمولا قطرشان بیش از یک اینچ می باشد.این کیست ها روی یکی یا هردو تخمدان برای 10 روز یا بیشتر باقی می مانند.باروری در گاوهای دارای کیست بخاطر تغییرات هورمونی و تغییر در میزان کشیدگی رحمی کاهش می یابد و در بسیاری از موارد قابلیت آزاد سازی تخمک از بین خواهد رفت.

فاکتورهای احتمالی دخیل در ایجاد کیست های تخمدانی:

1- مصرف بیش از حد کلسیم درجیره یا جیره ی دارای نسبت زیاد کلسیم به فسفر.مصرف بیش از دو قسمت کلسیم به یک قسمت فسفر ممکن است به توسعه کیست ها کمک کند.

2- مصرف استروژن زیاد از طریق تزریق یا از طریق علوفه تازه ی بقولات یا از برخی سموم قارچی،بروز کیست های تخمدانی را افزایش می دهد.

3- استعداد ژنتیکی

4- شرایط استرس زا یا مشکلات سلامتی حین یا اندکی پس از زایمان.

رفع مشکل و پیشنهادات کنترلی:

1- علوفه را از لحاظ محتوای کلسیم و فسفر تجزیه کنید.برنامه ی غذایی را بررسی کنید تا مطمئن شوید که نسبت کلسیم-فسفر در کل جیره بین 1/1.5 و 1/2 می باشد.در تخمین مواد معدنی دریافتی،کلیه ی علوفه ها،مواد دانه ای و مواد معدنی را بحساب آورید.

2- از مصرف محصولات استروژنی تزریقی بپرهیزید.اینها داروهای پرتوانی هستند که تنها باید تحت نظر دامپزشک مصرف شوند.خوراک هایی را که از لحاظ محتوای zearalenone یا دیگر سموم قارچی مشکوک هستند تجزیه کنید.از مواد غذایی حاوی سطوح بالای سموم قارچی استروژنیک یا استروژن های گیاهی استفاده نکنید.

3- از آنجایی که استعداد ژنتیکی می تواند سبب بروز کیست های تخمدانی شود،این امر را در گله با حذف گاوهایی که دختران کیستیک بوجود آورده اند کاهش دهید و از استفاده از گاوهای نری که دختران کیستیک داشته اند نیز پرهیز نمایید.

شناسايي عوارض ناشي از مصرف تفاله تازه گوجه فرنگي و شيوه مناسب مصرف آن در تغذيه گاو هاي شيري

مقدمه :

تفاله تازه گوجه فرنگي محصول استحصال رب از گوجه فرنگي تازه در كارخانجات رب سازي بوده كه استفاده مناسبي از آن به عمل نمي آيد . در استان گلستان بيش از 7427 هكتار به زير كشت مي رود و توليد آن به بيش از 2121180تن بالغ مي شود . تفاله گوجه فرنگي حاوي حدود 9/22 %پروتئين خام ، 15% چربي و 3/30% الياف خام مي باشد . اين ماده داراي ويتامين هاي زياد بوده و فقط از نظر ريبوفلاوين فقير است ، ولي ميزان قابل توجهي كاروتن دارد . استفاده از تفاله گوجه فرنگي به ميزان 15% در جيره گاوهاي شيري نتايج خوبي به دست آمده است . ارزش غذايي و تركيبات شيميايي تفاله گوجه فرنگي در منابع مختلف گزارش شده است . دي سي چرخ تفاله گوجه فرنگي را حاوي 67% تي دي ان ، پروتئين خام 21% ، چربي خام 10%، الياف خام 25% و خاكستر 6% گزارش نمود . نتايج آناليز اين ماده غذايي در آزمايشگاه مركز تحقيقات استان گلستان نشان داد كه تفاله گوجه فرنگي تازه حاوي 2/14% پروتئين خام ، چربي خام 26/8% والياف خام 45/4 % خاكستر مي باشد . تفاوت ارزش غذايي گوجه فرنگي در منابع مختلف احتمالاً مربوط به ارقام و واريته و طريقه استحصال رب مي باشد . 

روش كار :

با توجه به تفاله تازه گوجه فرنگي همزمان با فصل برداشت آن در فصل تابستان اقدام به بازديد از دامداريهايي كه از تفاله تازه گوجه فرنگي استفاده مي كردند گرديد . طبق گزارشات صاحب گاوداري واقع در شمال گرگان در تاريخ مرداد ماه سال 1380 بر شيوع بيماري در گاوهاي شيري با علائم بي اشتهايي و يك مورد مرگ ناگهاني با مراجعه به محل و گرفتن تاريخچه دامدار اشاره به شيوع بيماري بلافاصله بعد از خوردن تفاله تازه گوجه فرنگي بعد از وعده اول داشت كه همه سال به همين صورت اقدام به دادن تفاله تازه گوجه فرنگي به طور ناگهاني به گاوها بدون هيچ مشكلي مي كرد . نهايتاً مشخص گرديد كه ميزان تفاله گوجه فرنگي داده شده مشابه سال قبل بوده ولي تعداد گاوها به علت فروش به نصف تقليل يافته است و در واقع دامدار طبق عادت گذشته به همان ميزان قبلي سال گذشته آخور ها را ازتفاله پر مي كرد بدون در نظر گرفتن تعداد گاوها ، اقدام به خوراك دادن گاوها نموده است . گاوها به طور ناگهاني به غذايي خوش خوراك مواجه شده و به ميزان زيادي از آن مصرف كرده بودند كه مدتي بعد از خوردن خوراك همگي دچار کاهش اشتها تا قطع اشتها شده بودند و فقط ميل شديد به خوردن آب نشان داده بودند و دامدار اشاره به تغيير رنگ مدفوع به رنگ قير تا سياه در تعدادي از دامها داشت . همزمان در گروه زيادي از دامداري ها از تفاله تازه گوجه فرنگي استفاده مي كردند بي اشتهايي ، ميل به خوردن آب ، بيحالي ، افزايش ضربان قلب و تنفس ، توقف حركات گوارشي ، عدم وجود مدفوع در ركتوم ،فرورفتگي شديد چشمها ، افتادگي چشمها ، افتادگي شكم به همراه جمع شدگي مايعات در شكمبه و تموج و خشكي پوست مشاهده گرديد . با گرفتن نمونه از شكمبه دامهاي مبتلا PH اي در حدود 4 به دست آمده ، علايم بدست آمده از معاينات و تاريخچه نشان دهنده ابتلا دامها به اسيدوز حاد بود . تمامي دامهاي مبتلا به اسيدوز از طريق خوراكي و عمومي درمان گرديدند . 

نتايج:

با توجه به اينكه دامدار توانايي نگهداري تفاله گوجه فرنگي را نداشته و تفاله در صورت عدم مصرف سريع غير قابل مصرف مي گرديد و دامدار ها نيز هر سال بايستي با توجه به ظرفيت مصرف نهايي خود از ابتدا فصل توليد تفاله گوجه فرنگي اقدام به خريد كنند و در نتيجه از ابتدا با حجم بالايي از تفاله گوجه فرنگي مواجه شده كه بايستي همه را به مصرف دام از ابتدا برسانند كه مشكلات ناشي از اسيدوز را خواهند داشت يا باتوجه به تغذيه تدريجي بخشي را به مصرف دام رسانده و بقيه را دور ريخته تا تمامي دامها به مصرف نهايي برسند . در تابستان سال بعد 1381 با توجه به اثرات زيان آور مصرف تفاله تازه گوجه فرنگي در دامداري هايي كه از تفاله تازه استفاده مي كردند طرح تغذيه تدريجي تازه گوجه فرنگي در جيره گاوهاي شيري به اجرا در آمده و دامها به صورت تدريجي و در وعده 3 وعده به ميزان كم روزانه تغذيه شدند كه در طي 2 هفته تمامي دامها توانايي مصرف ازتفاله تازه گوجه را پيدا كردند و باقيمانده تفاله مصرف شده تاروز مصرف نهايي نيز روزانه بر روي زمين در مقابل آفتاب خشك گرديد و سپس به تغذيه دام ها به ميزان توصيه شده رسيد . تمامي دامهاي مبتلا به اسيدوز حاد در سال 1380 حدود 8 ساعت بعد از درمان دچار اسهال سياه وقيري رنگي ناشي از خونريزي ايجاد شده در اثر كنده شدن مخاط پرز شكمبه در قسمتهاي پايين تر گرديدند و به تدريج حال دام ها رو به بهبود گذاشت و شروع به تغذيه نمودند . از دامهاي در مان شده يك مورد به علت عدم به حركت افتادن حركات دستگاه گوارش تلف گرديد . در سال 1381 با توجه به اجراي طرح تغذيه تدريجي دامها تمامي دامها بدون بروز علائم اسيدوز حاد و بي اشتهايي و اسهال به خوبي از تفاله تازه گو جه مصرف نمودند و هيچگونه كاهش توليدي نيز مشاهده نگرديد ، فقط در تعداد اندكي از دامها اسهال خفيف مشاهده گرديد كه بررسي هاي به عمل آمده مشخص گرديد دامهاي پر خور دامداري بوده اند كه بيش از ساير دامها از تفاله تازه گوجه مصرف نمودند . 

بحث :

تفاله تازه گوجه فرنگي به عنوان ضايعه كارخانجات رب سازي به شمار مي آيد كه با توجه به آناليز تفاله گوجه فرنگي درآزمايشگاه بخش تحقيقات دامپروري مركز تحقيقات استان گلستان و محاسبه ميزان انرژي آن معادل 4700 تا 5700 كالري در گرم ، در جيره دام به عنوان يك ماده پر انرژي برابر با جو مورد مصرف قرار مي گيرد كه با توجه به وجود اسيدهاي سيتريك ،تارتاريك ، سوكسينك ،اگزاليك ،اربيك ،فرميك و آلوتنيك داراي PH اسيدي مي باشد . خوردن مقادير زيادي از تفاله گوجه فرنگي كه داراي قابليت تخميري بالا به همرا انرژي بالا و اسيديته بالايي مي باشد باعث افزايش اسيديته شكمبه و كاهش PH آن به 5 گشته كه باعث نابودي باكتري ها و تك ياخته هاي تجزيه كننده سلولز و افزايش فعاليت لاكتوباسيل ها و افزايش فشار اسمتيك و جذب مقادير زيادي از جريان خون به داخل شكمبه و افزايش غلظت خون و كم آبي بافت ها و توقف حركات گوارشي شده كه در اثر افزايش ميزان اسيدوز خون عمل تامپوني بيكربنات پلاسما قادر به ايجاد اسيد و باز خون نبوده و اسيدوز حاكم مي گردد و همراه با آن فشار خون كاهش يافته و در نتيجه با كاهش ميزان اكسيژن در بافتهاي سطحي و افزايش اسيديته خون در اثر تنفس سلولي مواجع خواهيم شد . همچنين جربان خون در كليه كاهش و موجب كاهش يا قطع ادرار و گاهي شوك و مرگ مي گردد . افزايش اسيديته خون بر قشر خاكستري مغز اثر گذاشته و باعث نكروز آن شده كه با علائم سستي ، بي اشتهايي ، بي حالي ، تلو تلو خوردن و زمين گيري تظاهرمي يابد . بنابراين دامدار مي بايست همواره تفاله تازه گوجه فرنگي را ، به تدريج روزان افزايش داده تا به جاي در اختيار گذاشتن آزاد آن در آخورگاو دامها به مصرف تدريجي آن عادت داده تا بدون هيچ عارضه اي به مصرف حداكثر از تفاله گوجه فرنگي برسند . 

منابع مورد استفاده :

1- آمار نامه كشاورزي سال رزاعي 81-80 سازملن جهاد كشاورزي استان گلستان 

2- Blood , D.C& Radostiris , O.M .(1995) verterinary Medevin . seven .Th.Ed.Bailler tindal

3- Church ,D.C (1986) . Livestock food and feeding , published by 0 and 13 books inc U.S.A

4- Douglas , G.M &Kennet ,M.A (1974) lead content of food stuffs . environmrntal health Perspective

5- Evkerle , J.r. &Harvey ,C.D. (1984) .Journal of food science .volumwe 49 .

6- Gould ,A.G (1974) .Tomato Production , Processing and quality evaluation . the aVI Publushing company 

7- Prito ,V.GIOffer ,F.franeia ,A .Mailoline , A,I . (1988) . Jn annali dolla facolta di napoli protein chemical composition , sigestibility in vivo and nutritive value of tomato shin seed silage .

نويسندگان :

محمد حسن پناه كارشناس محقق مركز تحقيقات منابع طبيعي و امور دام استان گلستان 

دكتر مجيد يحيايي مدير مجموعه بيمارستاني خصوصي دامپزشكي دكتر يحيايي

مجله دامدار شماره 159

شير و معرفي تركيبات آنتي باكتريال آن

مقدمه: 
شير بهترين غداي طبيعي شناخته شده و تنها منبع غذائي نوزاد پستانداران است. براي نوزاد انسان، شير تنها منبع غذايي براي چندين ماه اول زندگي است و در اغلب كشورها شير نقش مهمي در تغذيه بچه هاي در حال رشد دارد. شير مي تواند يك منبع ارزشمند غذايي براي افراد بالغ بويژه افراد مسن باشد. شير به خاطر دو جزء اصلي خود يعني پروتئين و كلسيم در تغذيه انسان بسيار مهم است. پروئتين شير بسادگي قابل هضم است. اما شير بعلت ويژگيها و صفات ممتاز غذايي كه دارد به سرعت در معرض آلودگيهاي گوناگون قرار مي گيرد و به سادگي باعث انتشار تعداد زيادي از عوامل بيماريزا مي گردد و چنانچه در بهداشت آن در مراحل مختلف توليد و جمع آوري و حمل و نقل، تعيير و تبديل در كارخانه توزيع و مصرف، دقت كافي مبذول نگردد ممكن است بيماريها و عوارضي را از حيوان به انسان يا از انسان به انسان منتقل نمايد. 
در شير خام مكانيزم دفاعي آنتي ميكروبال طبيعي به شرح ذيل مي باشد: 
1- ليزوزيم 
2- لاكتوفرين 
3- لاكتو پراكسيداز 
4- ان استيل- ال- بي- دي گلوكوزآميداز 
شير گونه هاي مختلف پستانداران داراي مقادير مختلفي از فاكتورهاي آنتي باكتريال مي باشد. به عنوان مثال شير گاو داراي بالاترين مقادير لاكتوپراكسيداز مي باشد. اما مقادير جزئي از ليزوزيم و لاكتوفرين در شير گاو پيدا مي شود. در حالي كه شير انسان داراي مقادير بالاي لاكتو فرين و ليزوزيم مي باشد و برعكس مقادير لاكتو پراكسيداز در آن بسيار جزئي مي باشد. تعييرات اين پروتئينها ي آنتي باكتريال علاوه براينكه در حفاظت خود پستان گاو تاثير است بلكه همچنين مسائل مرتبط با سلامتي و بهداشتي مصرف كنندگان را تحت تاثير قرار مي دهد. 
همانطور كه ذكر گرديد، شير يك منبع غذائي سالم، حاوي انرژي و پروتئين و ويتامين و مواد معدني است بنابراين با توجه به اينكه ارزش غذائي شير بالاست، متخصصان امر در افقهاي تحقيقاتي آتي خود به دنبال افزايش ايمني طبيعي شير به منظور از بين بردن پاتوژنهاي آلوده كننده اين منبع غذائي مي باشند. چرا كه حصول به چنين هدفي در كنترل بيماريهاي اقتصادي مانند ورم پستان و بخصوص در سلامتي انسان تاثير عمده خواهد گذاشت. 
پروتئينهاي مختلفي در شير يافت مي شود كه در گزارشات مختلف خاصيت ميكردب كشي آنها به اثبات رسيده است به عنوان مثال ايمينوگلوبولينهاي شير از جمله پروتئينهاي دفاعي و محافظي هستند كه در انتقال آنتي بادي از مادر به نوزادان نقش آفرين هستند. ازآنجايي كه نوزاد نشخواركنندگان به علت ساختار چفت مادر قادر به اكتساب ايمني ذاتي نيستند، بنابراين ايمنوگلوبولينهاي موجود در شير مادر (آغوز) نوازد تازه متولد شده را در برابر عوامل عفوني حفاظت مي كند. 
ايمنوگلوبولينها در حقيقت تركيباتي هستند كه در مراحل اوليه تولد نوزاد به عنوان سيستم دفاعي طبيعي ميزبان عمل مي نمايند. نكته جالب در اينجاست كه در پاسخ به حضور عوامل پاتوژن و باكتريها و ويروسها موجود در محيط، ايمينوگلوبولين ويژه و خاص آن پاتوژن ترشح مي شود. در نتيجه ساختار چنين ايمنوگلوبولين قادر است كه پاتوژن وارده را شناسائي كند و در از بين بردن آن با موفقيت عمل كند. غلظت ايمنوگلوبولينها در آغوز در بالاترين مقدار خود مي باشد و به مرور غلظت آن در شير كاهش مي يابد. 
علاوه بر ايمينوگلوبولينها، 4 پروتئين در شير وجود دارد كه خاصيت آنتي باكتريال آن به اثبات رسده است كه در اين مقاله به طور اجمالي به معرفي و بيان وظايف آنها پرداخته مي شود. 
لاكتوفرين:(Lactoferrine) 
لاكتوفرين يك گليكوپروئتين متصل شونده به يون آهن مي باشد(80 كيلودالتون) كه اولين بار از شير گاو جدا شده است و متعاقبا در شير انسان نيز وجود آن به اثبات رسيده است. لاكتوفرين به مقادير مختلف از غدد ترشحي موجود در پستانداران مانند شير، بزاق، اشك و مايع مني و از بعضي از گلبولهاي سفيد ترشح مي شود. مقادير لاكتوفرين موجود در شير گاو در حالت طبيعي حدود2/0 گرم در ليتر اندازه گيري شده است. در آغوز غلظت لاكتوفرين در بالاترين حد خود يعني در حدود نيم الي يك گرم در ليترگزارش شده است. در طول دوره خشكي، غلظت لاكتوفرين در غدد ترشحي پستان شروع به افزايش مي نمايد و تا 30 روز بعد از پايان دوره خشكي اين سير افزايشي ادامه دارد. 
پيك ميزان ترشح لاكتوفرين در غدد ترشحي پستان حدود 50 الي 100 گرم در ليتر پيش بيني شده است. در شير انسان و در آغوز غلظت لاكتوفرين به ترتيب در حدود 2 الي 4 گرم در ليتر و 6 الي 8 ليتر گزارش شده است. 
وظايف لاكتوفرين به قرار ذيل مي باشد: 
1- خاصيت آنتي باكتريال 
2- دفاع عليه عفونتهاي معده اي- روده اي 
3- ايجاد سينرژيسم با بعضي از ايمنوگلوبولينها . پروتئينهاي سيستم دفاعي 
4- محرك رشد سلولهاي بدن حيوانات به ويژه لنفوسيتها و سلولهاي روده 
علاوه بر موارد فوق، يكي از وظايف لاكتوفرين موجود در شير را كمك به جذب آهن در سطح روده مي دادنند هر چند اين ادعا هنوز از لحاظ علمي به اثبات نرسيده است. 
بيشتر ميكروارگانيسمهاي و پاتوژنهاي موجود، براي رشد خود به آهن احتياج دارند فلذا لاكتوفرين با اتصال به آهن از رشد باكتريهاي نيازمند به آهن از طريق غير قابل دسترس كردن آهن جلوگيري مي كند. يك مولكول لاكتوفرين قادر است كه با دو مولكول آهن (Fe+3) متصل شود. گزارش مقالات معتبر متعدد حاكي از اين است كه لاكتوفرين داراي خصوصيات آنتي باكتريال قابل توجهي مي باشد و بر عليه باكتريهاي گرم منفي نيازمند به آهن به خصوص كلي فرمها كه از عوامل اصلي ابتلا گاو به ورم پستان هستند، وارد عمل مي شود. همچنين لاكتوفرين بر عليه تعدادي از باكتريهاي گرم مثبت مانند استرپتوكوكوس اورئوس و ليستريامونوسيتوژنز نيز عمل نموده و در از بين بردن آنها نقش آفرين مي باشد. 
باكتريهاي لاكتوژنيك در معده و روده كه نياز چنداني به آهن براي ادامه فعاليت خود ندارند به طور كلي تحت تاثير لاكتوفرين قرار نمي گيرند. 
اخيرا گزارشاتي دال بر تاثير لاكتوفرين در از بين بردن استرپتوكوكوس و ويبريون نيز به چشم مي خورد.ثابت شده است كه لاكتوفرين ميزان كلني هاي مونوسيتهاي ميزبان را افزايش مي دهد و باعث كاهش رشد باكتري استرپتوكوكوس اورئوس مي شود. محيط كشت هاي حاوي لاكتوفرين 95 درصد عدد كمتري را در هنگام شمارش مستقيم كلوني هاي ميكروبي از خود نشان دادند. 
خوكچه هايي كه در ساعات صفر، 8 ، 20 ساعت بعد از تولد استفاده كردند حدود 74 درصد داراي ميزان زنده ماني بيشتري نسبت به گروه شاهد بودند. 
در سالهاي اخير توالي كامل ژن لاكتوفرين شناسائي و در بانكهاي جهاني مورد ثبت قرار گرفته و اكنون مشخصات كامل اين ژن در دست مي باشد. ژن لاكتوفرين(LF) داراي 17 اگزون و با طولي در حدود 5/34 كيلوباز ميباشد. 
لاكتوپراكسيداز(lactoperoxidase): 
پراكسيداز آنزيمي است كه قادر به كشتن باكتريها از طريق انجام واكنش اكسيداتيو مي باشد. فعال شدن اين آنزيم و ترشح آن در غدد برون ريزي مانند اشك، بزاق ، بيني و برونشها و ترشحات روده اي رخ مي دهد.آنزيم پراكسيدازي كه در شير ترشح مي شود به نام لاكتوپراكسيداز معروف مي باشد. لاكتوپراكسيداز يك پروتئين دفاعي است كه در گروه ايمينوگلوبولينها قرار نمي گيرد و نقش مهمي در حفاظت سيستم پستاني بر عليه ميكروبهاي آلوده كننده اين سيستم دارد. 
مقادير لاكتوپراكسيداز در شير بسيار اندك است اما در حدود 5 الي 6 روز بعد از زايمان به سرعت ميزان آن افزايش مي يابد. غلظت اين آنزيم در شير انسان تقريبا 20 برابر كمتر از شير گاو مي باشد. 
لاكتوپراكسيداز به خودي خود خاصيت ميكروب كشي ندارد بهر حال اين آنزيم همراه با هيدروژن پراكسيداز و تيوسيونالات اثرات ضد باكتريالي خود را ميانجيگري مي كند. 
بوسيله واكنش هيدروژن پراكسيداز و تيوسيونالات با يكديگر در حضور لاكتوپراكسيداز، تركيب جديدي تحت عنوان هيپوتيوسيونولات(Hypothiocyanate) بوجود مي آيد كه خاصيت شديد ميكروب كشي دارد و از متابوليسم باكتريها به طور معني دار جلوگيري مي كند. 
ليزوزيم:(Lysozyme) 
ليزوزيم يكي ديگر از آنزيمهاي موجود درشير بعضي از گونه ها بويژه در انسان مي باشد.بطوركلي دو نوع ليزوزيم وجود دارد: 
نوع اول ليزوزيمي است كه عمدتا در سفيده تخم مرغ وجود دارد و تحت عنوان C- ليزوزيم معروف است و نوع دوم آن در سفيده غاز به طور عمده وجود دارد و به G- ليزوزيم معروف است. 
در انسان و تك سميها نوع C ليزوزيم بيشتر مد نظر است ولي گاو تقريبا حاوي هر دو نوع ليزوزيم مي باشد. ليزوزيم خاصيت ضد باكتريال دارد و از طريق تخريب پيونهاي گلوكوسيدي بين پپيتدگليكان(جزء اصلي ديواره سلولي باكتريها) باعث از بين رفتن ديواره سلولي پاتوژنها مي شود. فعاليت ليزوزيم در شير گاو هنوز در پرده اي از ابهام است ولي غلظت بالاي آن در شير انسان(12/0 گرم در ليتر) گزارش شده است. در آ‎غوز انسان مقادير ليزوزيم در بالاترين حد خود گزارش شده است. 
ان استيل ال- بي- دي گلوكوزآميدازN-Acetyle-B-D-Glacosaminidase): 
اين آنزيم با حرف اختصاصي(NAGase)نشان داده مي شود. اين آنزيم به عنوان يك نشانگر(انديكاتور) براي تشخيص ورم پستان مورد استفاده قرار مي گيرد.اين آنزيم در ترشحات رحمي گاو نيز يافت شده است و وظيفه اصلي آن هنوز در پردهاي از ابهام است بهر حال تا حدودي خصوصيات ضد ميكروبي آن كشف شده است. در طول شيردهي، شير گاو داراي مقادير جزئي از اين آنزيم مي باشد. در موارد بروز عفونت و بخصوص در اواسط دوره خشكي پيك اين آنزيم قابل مشاهده است. در زمان بروز ورم پستان حضور اين آنزيم در محل عفونت قابل مشاهده مي باشد. 
مطالعات متعدد نشان مي دهد كه فعاليتهاي باكتريهاي: 
Actionmyces pyogenes 
Staphylococuse aureus 
Streptococcus agalactia 
Psendomonas aeroginosa 
برعكس اين آنزيم بر دو باكتري 
Escherichia coli 
Enterobacter aerogens 
بي تاثير است. 
جنبه هاي كاربردي قضيه: 
تركيبات آنتي باكتريال كاربردهاي مهمي در توليد حيوانات شيري و توليدات حاصل از توليد و وضعيت سلامتي انسان دارند. براساس خصوصيات كاربردي و فيريولوژيكي لاكتوفرين، بعضي از ايده هاي كاربردي استفاده از اين پروتينهاي محافظ طبيعي ايجاد مي شود: 
سلامتي غذا و نوشيدنيهاي حاوي لاكتوفرين و مواد نيروزا براي ورزشكاران در حال توسعه است و لاكتوفرين در فرمولاسيون شير خشك و غذاي بچه مورد استفاده قرار مي گيرد. فعاليت محدود ليزوزيم موجود در شير گاو در هنگام ابتلا به ورم پستان افزايش مي سابد. 
حرارت شير گاو در حدود 75 درجه به مدت 15 دقيقه باعث كاهش 25 درصدي فعاليت اين آنزيم مي شود بهر حال ليزوزيم موجود در شير انسان نسبت به گاو در مقابل حرارت پايداري بيشتري دارد. 
ليزوزيم قادر به محدود كردن مهاجرت نوتروفيلها به طرف بافتهاي عفوني مي شود . به عنوان يك تركيب ضدعفوني كننده شناخته شده است. 
خصوصيات آنتي باكتريال سيستم لاكتوپراكسيداز نيز كاربردهاي زيادي در دامپزشكي و توليدات دامي پيدا كرده است. 
نبود سيستم خنك كننده و يخچال در بسياري از مزارع چيني باعث شده است كه ضايعات شير در طول مدت حمل و نقل و ذخيره شير از معضلات اساسي صنعت پرورش گاوشيري در چين باشد. 
دانشمندان چيني به دامداران آموزش مي دهند كه چگونه از سيستم لاكتوپراكسيداز در جهت نگهداري شير نهايت استفاده را نمايند.بطوري كه افزودن مقادير كمي از تي.سينولات سديم و پركربنات به شير خام و تازه دوشيده شده ، بطور موثر باعث كاهش معني دار شايعات شير مي شوند. 
با يك هزينه نازل و با افزودن 10 درصد از اين دو ماده به 100پوند شير ، ضايعات شير كاهش مي يابد بدون اينكه در مزه شير تعيير محسوسي ايجاد شود و يا عوارض جانبي خاصي به همراه داشته باشد. 
از ديگر كاربردهاي عملي مي توان به افزودن لاكتوپراكسيداز به شير جايگزين گوساله به عنوان جانشين مناسبي براي آنتي بيوتيك اشاره كرد. عملكرد بهبود يافته گوساله، بوسيله فعال شدن سيستم پراكسيداز ثابت شده است. 
فعاليت ليزوزيم باعث محدود كردن مهاجرت نوتروفيلها به بافتهاي آسيب ديده مي باشد.امروزه ليزوزيم را به عنوان يك افزودني در بيمارستان در غذاي بچه بكار مي برند.تحقيقات محدودي هم نشان مي دهد كه ليزوزيم باعث كاهش عفونتهاي معده اي و روده اي مي گردد.

كتوز ( Acetonemia ) در گاوهاي شيرده

كتوز ( Acetonemia ) در گاوهاي شيرده پر توليد در خلال 6 هفته اول زايمان روي مي دهد كه در سه هفته اول بسيار مهم است . اين بيماري اغلب در دوره تغذيه زمستاني و نيز به هنگام حضور گاوها در جايگاه هاي بسته اتفاق مي افتد . احتمال بروز اين بيماري در گاوهاي مسن بيشتر از تليسه هاي تازه زا مي باشد .
مبناي بروز اين عارضه تغييرات در روند سوخت و ساز است كه بطور عمده محور آنها كاهش در گلوكز خون و افزايش توليد اجسام كتوني در خون است . تركيبات كتوني فراورده هاي واسطه متابوليكي ناشي از جابجا شدن چربي هاي ذخيره اي بدن مي باشد . عمده تركيبات كتوني شامل بتاهيدروكسي بوتيرات ( BHB ) ، استواستات و استون است . عارضه فوق به دليل جمع شدن اجسام كتوني در خون و ادرار گاو ، كتوز ناميده مي شود . افزايش اجسام كتوني در مايعات بدن به هنگام توازن منفي انرژي در طولاني مدت و ضرورت تجزيه چربي ها در بدن به هنگام گرسنگي ، تغذيه ناكافي و توليد بالاي گاوها صورت مي گيرد .
در حيوانات نشخوار كننده سلول هاي پوششي شكمبه اجسام كتوني را با استفاده از اسيدهاي چرب فرار شكمبه بخصوص بوتيرات توليد مي كنند . مواد سيلويي كه اسيد بوتيريك زياد دارند موجب ابتلاي حيوان به كتوز مي شود . علاوه بر تغيير در سوخت و ساز اسيدهاي چرب در كبد يكي از تغييرات اصلي در كتوز كاهش زياد غلظت گلوكز در خون و مقدار گليكوژن در كبد است . كاهش گلوكز خون مسئول افزايش اسيدهاي چرب آزاد در كبد است . در صورت طبيعي بودن غلظت گلوكز خون ، اسيدهاي چرب آزاد در خون كم است همگام با كاهش غلظت گلوكز پلاسما ميزان اسيدهاي چرب آزاد پلاسما افزايش مي يابد زيرا اسيدهاي چرب از بافت هاي ذخيره چربي آزاد مي شوند . همزمان با كاهش گلوكز خون ، حيوانات نشخوار كننده گلوكز خود را از طريق منابع غير گلوكزي مانند اسيد پروپيونيك ، اسيد لاكتيك ، گليسرول و برخي اسيدهاي آمينه به دست مي آورند . هنگامي كه گلوكز به منظور توليد انرژي و تشكيل لاكتوز به مصرف مي رسد ممكن است اگزالواستات ترجيحاً براي تشكيل گلوكز به كار رود كه اين امر منجر مي شود كه مقدار اگزالواستات ناشي از گلوكونئوژنز كه براي مصرف استيل كوا در چرخه كربس لازم است كاهش يابد و از اين رو استيل كوا به مواد كتوني مانند استواستات ، بتاهيدروكسي بوتيرات و مقدار اندكي استون تبديل مي شود .
مواد كتوني به وسيله بافت هاي بدن به جز كبد ، به ويژه به وسيله ماهيچه ها اكسيده مي شوند . اگر توليد مواد كتوني بيشتر از مصرف آنها به وسيله بافت هاي محيطي باشد بيماري كتوز رخ مي دهد . يكي از عوامل بروز كتوز چاقي زياد است كه سبب كاهش استها ، افزايش تجزيه چربي بدن ، افزايش تجمع چربي در كبد و افزايش ميزان توليد اجسام كتوني است . عدم دريافت مقادير كافي انرژي بعد از زايمان موجب بروز كتوز مي گردد .


نشانه هاي كتوز :
شايع ترين نشانه كتوز كاهش وزن است كه به دليل مصرف چربي هاي بدن و از دست دادن آب به سرعت رخ مي دهد . گاو كتوزي اغلب افسرده بوده ، تمايلي به حركت نداشته و موهاي آن زبر و خشن است . دماي بدن و ضربان قلب و تنفس اغلب عادي بوده و نفس حيوان بوي استون مي دهد . برخي گاوها ممكن است تلو تلو بخورند و ماهيچه ها به ويژه ماهيچه هاي ميان پهلو بلرزد . گاو تعادل خود را از دست مي دهد و به ظاهر كور به نظر مي رسد . 

تشخيص كتوز :
ميزان گلوكز و مواد كتوني خون بهترين پارامتر تشخيص بيماري كتوز است . مقدار گلوكز خون از ميزان طبيعي 2/2 تا 8/2 ميلي مول در ليتر به 4/1 ميلي مول در ليتر و مجموع مواد كتوني خون از 75/1 به 5 ميلي مول در ليتر مي رسد و در گاوهاي به شدت كتوزي آنزيم آسپارتات آمينوترانسفراز افزايش مي يابد كه نشانه اي از آسيب ديدن جگر و بي اشتهايي است . 


انواع كتوز :
كتوز اوليه: در گاوهايي كه در مراحل نخستين شيردهي جيره هاي پر انرژي مصرف مي كنند ديده مي شود . پارامترهاي مؤثر بر بروز اين بيماري مصرف زياد سيلاژ با اسيد بوتيريك زياد ، كم تحركي ، چاقي زياد به هنگام زايش و ناراحتي هاي گوارشي است .كتوز ثانويه : در پي هر بيماري پيش مي آيد كه موجب كاهش مصرف غذا در آغاز شيردهي شود. بيماري هايي كه بيشتر موجب كتوز مي شوند عبارتند از : جا بجايي شيردان ، التهاب رحم (متريت) ، ورم پستان و كبدچرب. صدمه اصلي وارده از كتوز ثانويه كبد چرب است در هنگام زايش تجمع چربي ها در كبد با وسعت زيادي صورت مي گيرد اما اثر خود را پس از زايمان نمايان مي سازند اين مساله عمل گلو كونئو ژنز كبد را مختل كرده و خطر ابتلاي گاو را به كتوز به محض شروع شيردهي به شدت افزايش مي دهد گاوهاي متاثر ظرف هفته اول يا دوم زايمان كتوز را نشان مي دهند غلظت مواد كتوني خون در كتوز ثانويه به اندازه كتوز اوليه بالا نيست. با اين حال امكان بهبود در كتوز هاي نوع ثانويه پس از درمان ضعيف تر است چون درمان تاثير كمي در بهبود آسيب هاي وارد آمده به كبد در اثر ورود چربي ها و كاهش ظرفيت گلوكو نئوژنز گاو به دنبال دارد .

درمان كتوز :
يكي از روش هاي درمان كتوزتزريق وريدي 500 ميلي ليتر محلول گلوكز 50 % است تا گلوكز خون را افزايش دهداما به دليل توليد لاكتوز براي شير و كاهش گلوكز اگر تزريق هاي پي در پي گلوكز انجام نشود بيماري دوباره برمي گردد .
براي پرهيز از تزريق هاي پي در پي مي توان پروپيلين گلايكول را به گاو خورانيد كه مقدار آن 125 تا 250 گرم و 2 بار در روز است و در همين مقدار آب حل مي شود . روش ديگر تزريق برخي از هور مون هاي گلوكوكورتيكوئيدي به تنهايي و يا همراه با تزريق وريدي گلوكز مي باشد . گلوكوكورتيكوئيدها باعث توليد گلوكز از اسيدهاي آمينه مي شوند . تزريق يك دوز گلوكوكورتيكوئيد 5 تا 50 ميلي گرم دگزامتازون و يا 10 تا 30 ميلي گرم بتامتازون در درمان كتوز مؤثر است و نيز گزارشات ارائه شده حاكي از آن است كه مصرف 12 گرم نياسين به مدت يك هفته غلظت كتون پلاسما را كاهش مي دهد اما نشان داده شده كه نياسين بر روي كاهش غلظت NEFA پلاسما يا افزايش گلو كز خون نقشي ندارد.
لازم به ذكر است خوراندن شكر يا ملاس در درمان كتوز تاثيري ندارد . 
پيشگيري :
بهترين روش پيشگيري توجه به تغذيه و مديريت درست براي تامين انرژي مورد نياز گاو است . گاو به هنگام زايش نبايد زياد چاق يا لاغر باشد . به گاوهايي كه سابقه ابتلا به كتوز دارند به ودت 6 تا 8 هفته بعد از زايمان گلوكول پروپيلين يا پروپيونات سديم خورانده مي شود . جيره آغاز شيردهي بايد بيشترين مقدار از مواد پيش ساز گلوكز و كمترين مقدار از مواد پيش ساز كتون را داشته باشد . ميزان انرژي مصرفي گاو را بايد تا اندازه اي افزايش داد كه موجب كاهش اشتها نشود ، گاوها با علوفه مرغوب تغذيه شوند و از مصرف مواد سيلويي نامرغوب و داراي اسيد بوتيريك بالا جلوگيري شود ، ويتامين و مينرال در مقادير بسنده براي گاوها فراهم شود.

كيفيت ميكروبي شيرخام

كيفيت يك ماده اوليه و يا محصول فرآوري شده به عوامل متعددي ارتباط پيدا مي كند. در مورد شير مواردي از قبيل تغذيه دام، سلامتي دام، تركيب شيميايي شير و از همه مهمتر فعاليت ميكروبهاي موجود در آن تأثير بسزايي بر روي ماده اوليه و به تبع آن محصولات نهايي خواهد داشت. همانطور كه قبلاً نيز اشاره شده است اگر شرايط دوشيدن دام و نگهداري شير آن چنان باشد كه ميكروبهاي موجود آن رشد نمايند و جمعيت آنها از حد معيني تجاوز نمايد. محصولات ناشي از چنين ماده اي كيفيت نازلي پيدا مي كنند و با بهترين تكنولوژيها و فنون نيز نمي توان اين نوع نقايص را برطرف نمود. بنابراين كيفيت شير به مدت زمان و شرايطي كه شير از توليد تا تحويل به كارخانه و سپس فرآوري ، بسته بندي، انبارداري و توزيع تحمل مي كند بستگي دارد. اگر اگر در اثر نگهداري نامناسب شير ترش شود. بو و طعم آن تغيير مي كند. اگر ترشي حاصل هنوز زياد نشده باشد. در اثر حرارت دادن ذرات ريزي تشكيل م شود اما اگر روند افزايش ترشي شير تداوم يابد. در دماي محيط نيز شير منعقد مي گردد. در امر ترش شدن شير عواملي از قبيل فلورباكترايائي، تعادل نمك، دما و عوامل فصلي و از همه مهمتر تعداد ميكروبهاي اسيدساز حائز اهميت است. زياد بودن تعداد ميكروبها الزاماً به معني بيماريزا بودن شير نيست و ممكنست در چنين شيري ميكروبهاي بيماريزا موجود نباشند اما به هر حال چنين وضعيتي مربوط است. به بيماري دام مثلاً ابتلا به ورم پستان و شرتيط دوشش و نگهداري و گروههاي ميكروبهاي موجود در آن بطور جداگانه شمارش شوند و با در نظظر گرفتن تعداد آنها مثلاً سايكروتروفها، ترموديوريكها، اسپرها، استرپتوكوكوسها و كليفرمها مي توانيم علت آلودگي مربوط به هر نوع ميكروب را تعيين نمائيم. 
3-1-لازم به ذكر است كه اين نوع طبقه بندي و ارزيابي شيرهاي خام براساس تعداد مكروبهاي موجود در آن :
  لازم به ذكر است كه يان نوع طبقه بندي وضع ثابتي ندارد و در كشورهايي كه اين روش معمول است. برحسب پيشرفتهاي بهداشتي معمولاً هر چند سال يكبار ضوابط جديدي جاي ظوابط قبلي را مي گيرد. مثلاً در حدود 20 سال پيش در اكثر كشورهاي اروپايي شيرها را برحسب تعداد ميكروب يك ميلي متر آنها به سه طبقه تقسيم مي كردند :
1- شير ممتاز با جمعيت كمتر از 105 در ميلي ليتر
2- شير متوسط با جمعيت 105 × 5 تا 105 ميكروب در ميلي ليتر
3- شير بد يا درجه سه با جمعيت بيش از 105 × 5 در ميلي ليتر
امروزه در كشور دانمارك، حداكثر ميكروب قابل قبول سيصد هزار در ميلي ليتر بوده و شير ممتاز شيري است با جمعيت ميكروبي كمتر از 104 در ميلي ليتر استانداردهاي ما جمعيت ميكروبي 105 در ميلي ليتر شير پاستوريزه را مي پذيرد و اين تفاوت ها نشان مي دهد كه تا چه حد بايد روي كيفيت شير كار كنيم.در كشور ما نيز اولين فاكتور كيفي كه در تعيين قيمت وارده شده درصد چربي شير بوده است و جمعيت ميكروبي حائز اهميت نبوده اما با مشكلاتي كه در برخي محصولات و بخصوص شيرهاي UHT بروز كرد. روشهاي غير مستقيم ارزيابي به ميكروبهاي شير از قبيل دماي شير خام و آزمون ردوكتاز در برنامه كار كارخانجاتي مانند كارخانه شير پاستوريزه تهران قرار گرفت. براي اولين بار از سال جاري جمعيت ميكروبي نيز در قيمت گذاري وارد شده است و براي شيرهاي بهداشتي جايزه قبل قبولي تعيين شده است. تعيين جايزه بلافاصله آثار خود را بر روي شيرهاي دامداريهاي بزرگ نشان داده است بطوريكه يكي از كارخانجات كه روزانه نزديك به 300 تن شير از حدود 40 دامداري بزرگ و متوسط تأمين مي كند شيرهايي در سال جاري تحويل گرفته است كه جمعيت ميكروبي يك ميلي ليتر برخي از آنها كمتر از 105 ودر مواردي كمتر از 40 در ميلي ليتر است. اين ضعيت نشان مي دهد كه دامدار صنعتي با توليد شير با كيفيت آشناست فقط بايد بهاي كافي به ارتقاء و كيفيت داده شود بر مبناي مقررات جديد، جمعيت ميكروبي بيش از 5 ميليون در ميلي ليتر شامل جريمه مي گردد و در بالاتر از 7 ميليون اصولاً شير تحويل گرفته نمي شود. اين ضوابط صرفاً در برخي كاخانجات اجرا مي شوند و اين طرح وجود دارد كه اين روش به همه كارخانجات تعميم يافته و شير ايستگاههاي جمع آوري نيز بر همين اساس ارزيابي شوند. با در نظر گرفتن اين واقعيت كه ما در اين زمينه تازه كار بشمار مي آئيم بهتر است كه روش هاي مورد استفاده در كشورهاي پيشرفته را مطالعه نمائيم و در پايان ضوابط مناسبي تعيين نمائيم.
در ايالات متحده بيش از 60 سال است كه درجه بندي و قيمت گذاري شير بر اين اساس رايج است براساس ضوابط جديد شيرها را به صورت زير طبقه بندي مي نمايند.
شيرخام – ممتاز : 
براساس ضوابط انجمن آمريكايي كيفيت شير، شمارش كل باكتريها در اين شير بايد كمتر از 104 در ميلي ليتر باشد.
شيرخام – درجه A : ميانگين شمارش ميكروبي بايد كمتر از 50 هزار در ميلي ليتر باشد.
شيرخام – درجه B : ميانگين شمارش ميكروبي در هر ميلي ليتر بايد كمتر از 106 باشد.
شيرخام – درجه C : ميانگين شمارش بيش از يك ميليون و كمتر از 3 ميليون در ميلي ليتر.
اگر طبقه بندي فوق را مورد نظر قرار دهيم به اين نتيجه مي رسيم كه شير اكثر ايستگاههاي جمع آوري درجه C و حتي از نظر كيفي نازلتر از آن است.

مزایای تلقیح مصنوعی         Artificial insemination

تلقیح مصنوعی برای پرورش دهندگان گاو شیری مزایای بسیاری دارد اما مشکلات مربوط به تشخیص فحلی، کاربرد آن را در گاوهای گوشتی محدود می‌کند.

برخی از مزایای تلقیح مصنوعی نسبت به جفتگیری گاو نر در زیر توضیح داده شده:

1- بهره ژنتیکی:

بهره ژنتیکی را می‌توان مزیت اصلی تلقیح مصنوعی دانست که همراه با کنترل بیماریها، یکی از مهمترین علتهای گسترش تلقیح مصنوعی به شمار می‌رود. با استفاده از این تکنیک می‌توان ژنهای برتر را در سطح گسترده‌ای در جمعیت گاوها منتشر کرد. هر گاودار می‌تواند از ژنهای گاوهای نری استفاده کند که به دنبال ارزیابی از یک جمعیت بزرگ برگزیده شده است. بنابرین، هزینه‌های چنین برنامه‌های ارزیابی و گزینش که برای یک دامدار بسیار گران تمام می‌شود بین استفاده کنندگان خدمات تلقیح مصنوعی تقسیم خواهد شد.

2- صرفه جویی:

حتی در شرایطی که گاودار با استفاده از گاوهای نر برتر موجود توجهی به پتانسیل بهره ژنتیکی نداشته باشد ممکن است این نکته را دریابد که مزایای اقتصادی، استفاده از خدمات تلقیح مصنوعی را برای او با ارزش سازد

ممکن است خرید و نگهداری گاو نر گران تمام شود و از سویی گاو نر خریداری شده رضایتبخش نباشد. از سویی دیگر ناباروری و کم‌باروری گاو نر نیز ممکن است وجود داشته باشد. گاودار ناچار است هزینه‌ای را صرف خریداری و نگهداری گاو نر بپردازد اما با انجام تلقیح مصنوعی می‌تواند این هزینه‌ها را در گاوهای ماده خود صرف کند.

3- کنترل بیماری‌ها:

بیماری‌های دستگاه تناسلی نه تنها باعث ناباروری و کم‌باروری می‌شوند، بلکه جفتگیری گاو نر با گاو ماده سبب آلودگی ماده گاوها نیز می‌شود. برای نمونه تریکوموناز و کامپیلوباکتریوز از بیماریهایی هستند که از این راه گسترش می‌یابند.

بیماری بروسلوز اگرچه یک بیماری تناسلی نیست اما به دلیل تماس جنسی گاو نر با گاو ماده منتشر می‌شود. در انگلستان با استفاده از تلقیح مصنوعی بیماری تریکوموناز کنترل شده‌است.

در صورتی که گاو نر به صورت اشتراکی استفاده شود و یا از دیگر گاودارها اجاره شود خطر گسترش بیماریها افزایش می‌یابد که با تلقیح مصنوعی می‌توان این بیماریها را کنترل کرد.

4- ایمنی:

برخی عقیده دارند که جنبه‌های ایمنی تلقیح مصنوعی یکی از دلایل ایجاد خدمات تلقیح مصنوعی است. هر گاو نر می‌تواند خطرناک باشد اما از این نظر بین نژادهای مختلف تفاوتهایی دیده می‌شود. برای نمونه احتمال حمله از سوی یک گاو نر هرفورد به مراتب کمتر از یک گاو نر نژاد فریژن یا هلشتاین است. صرفنظر از ظاهر آرام یک گاو نر احتمال بروز حمله از سوی آن همواره وجود دارد.

5- انعطاف پذیری:

یک گاودار شاید مایل نباشد که همه گوساله‌هایش از یک گاوهای نر با ویژگی‌های مشابه، یا حتی از یک نژاد بوجود آیند. گاهی گاودار مایل است که بهترین تولید را داشته باشد و با استفاده از گاوهای نر مرغوب اشکالات گاوهای ماده خود را در گوساله‌های بعدی برطرف سازد. روشن است گاودار نمی‌تواند برای رفع نیازهای احتمالی خود تعداد کافی گاو نر نگهداری کند وبه همین دلیل برای حل مشکلات خود می‌تواند از تلقیح مصنوعی استفاده کند.

نتیجه گیری:

بی گمان تلقیح مصنوعی موفق‌ترین و پر استفاده‌ترین تکنیکی است که از پژوهشهای کاربردی در فیزیولوژی تولید مثل نتیجه شده است.

در بریتانیا بروسلوز که زمانی از مهمترین علت سقط جنین بود تقریبا ریشه کن شده است و نخستین سازمان تجارتی تلقیح مصنوعی گاو در دهه‌ی 1940 آغاز به کار کرد.

در حالی که تلقیح مصنوعی کمک به بهتر کردن نژادها بود اما در کنترل بیماریهای بویژه Campylobacter fetus و Trichomonas fetus نیز نقش مهمی داشته است.

بطور کلی با تلقیح مصنوعی می‌توان موارد زیر را داشت:

· اصلاح ژنتیکی دام

· صرفه جویی (نداشتن هزینه گاو نر)

· جلوگیری از بیماریها مخصوصا بیماریهاس تناسلی

· ایمنی و اطمینان بالا

برگرفته از کتاب محمد جواد ضمیری

تشخيص به موقع فحلي و آبستني: كليدهاي مناسب براي مديريت توليد مثل گاوهاي شيرده

مقدمه 
توليد مثل عاملي كليدي در تعيين بازده پرورش گاوهاي شيرده مي باشد. در بهترين شرايط هر ماده گاو، سالانه يك گوساله توليد خواهد كرد. از نظر اقتصادي، باروري معمولا با توجه به فاصله زايش پي در پي دو گوساله ارزيابي مي شود. معيارهاي اندازه گيري بازده توليد مثل، شامل تعداد تلقيحات به ازاي آبستني، ميزان آبستني در ازاي اولين تلقيح، تعداد روزهاي باز و فاصله زايش مي باشد. فاصله زايش مطلوب در بيشتر گاوداريها 12-13 ماه است. در بيشتر گاوداريها درصد آبستني با اولين تلقيح بين 50-60 % است و براي 55% آبستني ها به حدود 8/1 تلقيح براي هر آبستني نياز است. يكي از دلايل مهم اقتصادي نبودن پرورش گاو شيري در استان، پايين بودن راندمان توليد مثلي در گله هاست. ضعف در تشخيص بموقع فحلي و آبستني موجب مي شود تا فحليهاي زيادي در زمان طول عمر اقتصادي گاو از دست برود كه اين امر به خودي خود سبب طولاني شدن فاصله دو زايمان و به تبع آن ضررهاي مالي فراوان به دامداران مي گردد. اين مقاله ترويجي، كه با همكاري كارشناسان مركز تحقيقات و معاونت امور دام و بخش ترويج استان تهيه شده است، سعي دارد كه دامداران استان را با روشهاي سنتي و علمي تشخيص به موقع قحلي و آبستني متعاقب تلقيح آشنا كند. 
مفهوم فحلي: 
پديده فحلي ، فاصله زماني است كه در طول آن حيوان ماده سر پا مي ايستد تا با حيوان نر جفتگيري كند .اين حالت متعاقب تغييرات هورمونها و به خصوص هورمون استروژن رخ مي دهد. بنابراين فحلي يك پديده رفتاري محسوب مي شود. در صورتيكه زمان بروز فحلي بموقع تشخيص داده نشود و گاو بموقع تلقيح نگردد، دست كم به اندازه يك چرخه فحلي، فاصله گوساله زائي افزايش خواهد يافت. بنابراين مديريت و تشخيص گاو فحل از لحاظ اقتصادي بسيار حائز اهميت مي باشد و مديران واحدهاي پرورش گاوهاي شيرده بايد از تمام امكانات موجود براي تشخيص گاوهاي فحل استفاده كنند. با توجه به توسعه تكنيك تلقيح مصنوعي، به جاي گاو نر خود گاودار بايد عمل فحل يابي را انجام دهد و اينجاست كه بسياري از اشتباهات مديريتي موثر بر باروري گله آشكار مي شود. مشكل مربوط به تشخيص فحلي در گاوهاي ماده به خاطر كوتاه و متغير بودن طول دوره فحلي مي باشد. تشخيص فحلي در صبح زود بلافاصله پس از روشن شدن هوا يا در سپيده دم بيشتر اهميت دارد و اغلب گاوها بين ساعت 2 بامداد تا 5 صبح فحل مي شوند. 
جنبه هاي اقتصادي تشخيص فحلي: 
يكي از مهمترين جنبه هاي مديريتي در گله هاي بزرگ گاوهاي شيرده ، تشخيص فحلي مي باشد كه هيچ روشي نمي تواند جايگزين بازرسيهاي پياپي و سيستيماتيك براي تشخيص اين حالت گردد. اين حالت 6 الي 30 ساعت طول مي كشد ولي به طور ميانگين براي اكثر گاوهاي ماده اين حالت 12 الي 18 ساعت طول مي كشد.درصد عمده اي از فحليها در شب بين ساعت 6 بعد از ظهر تا 6 بامداد رخ مي دهد.از عواقب تشخيص نادرست فحلي مي توان به گمراهي دامدار در تشخيص فحلي آتي، متحمل شدن هزينه هاي تلقيح نادرست و باز گشت به فحلي مجدد گاو مذكور اشاره كرد. تلقيح گاوي كه در حالت فحلي نيست ، باعث مي گردد كه رحم گاو كه در اين حالت مقاومت كمتري به پاتوژنها دارد، دچار عفونتهاي رحمي گردد. وجود تعداد بي شماري از گاوهاي شيرده در گله هاي تجارتي ،نياز به دستيابي به روشهاي مناسب تشخيص فحلي و استفاده از وسائل كمكي و نوين،براي تشخيص فحلي را همواره بوجود مي آورد. 
علائم و نشانه هاي فحلي: 
مطمئن ترين نشانه فحلي براي تشخيص گاودار، سر پا ايستادن گاو ماده و اجازه سواري دادن به ساير گاوهاست، در بعضي موارد كه بكرات ديده مي شود اينست كه گاو فحل براي سواري گرفتن از ديگر گاوها تلاش مي كند به طوري كه گاوهاي غير فحل از جهت عقب سعي بر سوار شدن بر گاو ماده فحل را دارند در حالي كه خود گاو ماده از جهات مختلف سعي بر سواري گرفتن از ساير گاوها دارد. از مهمترين علائم فحلي كه دامداران به طور سنتي با اتكا به آنها فحل يابي مي كنند عبارتند از: رفتارهاي غير عادي، عصبي بودن، ناآرامي، تورم فرج و خروج ترشحات آبكي از واژن، كاهش توليد شير و كاهش مصرف خوراك، كنارگيري از گله، انبساط مردمك چشم مي باشد. گاوي كه فحل شده معمولا داراي كپل و كشاله ران آلوده مي باشد و موهاي ابتداي دم آشفته مي باشد. حالت فلهمن(Fleman) از ديگر نشانه هاي فحلي است كه در آن حيوان سر خود را بالا نگهداشته و لبهاي خود را به سوي بال خم مي كند. تجربه دامداران استان عمدتا بر تعيير رفتار عادي گاو فحل اشاره دارد بطوريكه گاوي كه مثلا هميشه پيش از همه وارد شيردوشي مي شود در زمان فحلي آخرين گاوي است كه وارد شير دوشي مي شود. همچنين دامداران استان در فصل زمستان مشاهده نموده اند كه از پشت گاو فحل بخار بر مي خيزد كه اين بخار نتيجه افزايش دماي بدن گاو و به دنبالزياد شدن فعاليت و يا به دليل تعييرات فيزيولوژيكي دوره فحلي است. 


شكل 1- حالت ايستا فحلي را در گاو فحل نشان مي دهد. 


وسائل و روشهاي كمكي براي تشخيص فحلي: 

1- استفاده از ركورد برداري و تابلوي توليد مثل: 
بي گمان مهمترين كمك در تشخيص فحلي داشتن سيستم ركورد برداري مي باشد . يكي از روشهاي ركوردبرداري استفاده از تابلوي گردان توليد مثل مي باشد. يك تابلوي مديريت توليد مثل در خيلي از گاوداري ها به عنوان پرونده موقتي اطلاعات و وسيله براي كمك كردن به تصميم گيري مناسب مورد استفاده قرار مي گيرد. تابلو به 12 قسمت تقسيم شده است و هر قسمت يك ماه را نشان مي دهد كه خود به روزهاي آن ماه تقسيم مي شود. در هر روز اين تابلو به اندازه يك روز چرخانده مي شود. هر طرف شماره يا وسيله چسب دار داراي رنگ متفاوتي است. رنگ ها معمولا نكاتي مانند فحلي گاو، گاوهاي آبستن، گاوهاي آماده براي تلقيح، گاوهاي خشك را نشان مي دهند. بنابراين گاودار مي تواند هر روز با نگاه كردن به تابلو گاوهايي كه انتظار مي روند فحل شوند را شناسايي مي كند. 
2 - استفاده از دوربين مدار بسته: 
استفاده از دوربين و تلويزيون مي تواند وسيله اي موثر براي مشخص كردن گاوهاي فحل باشد. روشن است كه هنگامي اين روش نتيجه بهينه مي دهد كه گاودار بخوبي بتواند گاوهاي خود را بشناسد و يا با پلاك شماره گذاري آنها را از يكديگر متمايز نمايد. 
3-استفاده از قدم شمارMovement detector (Pedometer): 
در حين فحلي گاو ماده نسبت به ساير دوره ها تحرك بيشتري دارد و مدت كمتري را صرف استراحت و غذا خوردن مي كند.لذا در زمان فحلي با استفاده از پدومتري كه به پاي گاو بسته مي شود مي توان ميزان مسافتي كه گاو طي كرده اندازه گيري نمود و غير مستقيم به فحل بودن گاو ماده پي برد. 

 

شكل 2- نمونه اي از قدم شمار و نحوه نصب آن به پاي گاو ماده را نشان مي دهد. 


4 -استفاده از قلم علامت گذار(Crayon): 
اين وسيله مانند يك قلم نشانه گذاري است كه بوسيله آن هر بامداد بالاي دم گاو ماده علامتگذاري ميشود.در صورت سواري گرفتن ساير گاوها،اين رنگ پاك شده و دامدار به فحل بودن گاو پي خواهد برد. 

   

شكل 3- استفاده از قلم علامتگذار و نحوه و محل نصب آن را نشان مي هد. 


5-اندازه گيري مقاومت الكتريكي واژن (Vaginal resistance measurement): 
در هنگام بروز فحلي، حجم مايع مخاطي واژن و همچنين محتويات يوني آن به طور محسوسي افزايش يافته و قابليت رسانايي بالائي پيدا مي كند.با استفاده از نشانگرهاي ثبت كننده مقاومت الكتريكي محتويات واژن، از فحلي گاو مذكور مي توان اطمينان حاصل كرد.از معايب اين روش اينست كه وارد كردن اين وسيله در واژن باعث التهاب بافتهاي مربوطه مي گردد و احتمال بروز عفونت را افزايش مي دهد. 


شكل 4- يك نمونه از ابزارهاي فحل ياب واژني را نشان مي هد. 


6 -اندازه گيري ميزان پروژسترون شير با استفاده ازروش راديو ايمنو اسي((Radioimmunoassay: 
با توجه به اينكه در هنگام فحلي غلظت استروژن خون افزايش و متعاقبا ميزان پروژسترون كاهش مي يابد .با استفاده از روشهاي موجود ميزان كاهش پروژسترون خون ميتواند يكي از نشانه هاي تشخيص گاو در حالت فحلي باشد. 
7-استفاده از شاخص ياب( (Heat mount detector: 
ايبن وسيله به گاودار نشان ميدهد كه آيا گاو ماده به گاوهاي ديگر سواري داده است يا نه،از لحاظ ساختار اين وسيله داراي دوكيسه تو در تو با يك سيلندر پلاستيكي است.هنگامي كه ساير گاوها سوار گاوحاوي اين وسيله شوند،كيسه داخلي پاره شده و باعث آزاد شدن ماده قرمز رنگي به درون كيسه بزرگتر مي شود. 
8- استفاده از خمير دمي:Tail past 
اين وسيله،وسيله اي بسيار ارزان و مقرون به صرفه است و در حقيقت خميري است كه ناحيه دم ماليده مي شود و پس از خشك شدن در صورت سواري گرفتن ساير گاوها تحت فشار وارده شكسته مي شود و فحل بودن احتمالي گاو را اطلاع مي دهد. 


شكل 5- شناسايي گاو فحل را با خمير علامتگذار نشان مي دهد 


9- استفاده از تي زر(Teaser): 
تي زر به حيواني گفته مي شود كه به سوي گاو فحل جذب مي شود و در نتيجه امكان شناسايي گاو فحل را به آساني امكانپذير مي سازد. 
9-1)استفاده از سگ فحل ياب: 
در اين روش از سگهاي تعليم ديده براي تشخيص بوي ترشحات ماده گاو فحل استفاده مي كنند. 

   

شكل 6- شناسايي گاو فحل با استفاه از سگ دست آموز 


9-2)استفاده از گاو نر اخته يا آندوژنه: 
در اين روش امكان آسيب ديدن گاو ماده نسبت به روشهاي ديگر بسيار زياد است لذا كمتر توصيه مي شود. 


شكل 8- استفاده از گاو نربا قصيب منحرف را نشان مي دهد 


9-3)ماده گاو مجهز به قلم چانه ايChin ball maker: 
در اين روش از يك قلم نشانه گذاري كه به چانه گاو نصب شده استفاده مي كنند.اين وسيله حاوي كره اي است كه محتوي ماده رنگي است كه گاو فحل به طور غير مستقيم تشخيص داده مي شود. 


شكل 9- استفاده از قلم چانه اي براي شناسايي فحلي 


10- اندازه گيري دماي بدن: 
در هنگام فحلي، ابتدا دماي بدن به طور محسوسي كاهش و در نهايت در مدت كوتاهي دماي بدن افزايش مي يابد لذا مي توان با اندازه گيري دما تا حدودي از فحل بودن گاو ماده مطلع گرديد. 
تشخيص آبستني: 
تشخيص دقيق آبستني از نظر به دست آوردن و حفظ حداكثر بازدهي توليد مثل حائز اهميت است. دانستن اين نكته كه يك گاو پس از جفتگيري آبستن نشده است براي گاودار از اين نظر اهميت دارد كه با كمترين اتلاف وقت گاو را جفتگيري داده يا تلقيح كند. در ذيل تعدادي ار روشهاي سنتي و جديد تشخيص آبستني آورده شده است: 
1- بازرسي ركتال 
در اين روش با وارد كردن دست به درون راست روده محتويات رحم جهت تعيين تعييرات اندازه يكي از شاخهاي رحم كه به دليل وجود جنين صورت گرفته است از راه لمس كردن بازرسي مي شود. از هفته ششم تا هشتم آبستني اختلاف اندازه بين دو شاخ رح محسوس تر است. 


شكل 10- توشه ركتال به منظور تشخيص ابستني 


2- تشخيص آبستني با اندازه گيري هورمونها: 
اندازه گيري هورمونها براي تشخيص آبستني بويژه اگر در شير امكانپذير باشد به دليل راحتي نمونه گيري مزيتهاي بيشتري از روش بازرسي ركتال دارد. 
2-1) پروژسترون 
جسم زرد در طول آبستني پروژسترون توليد مي كند. حداكثر غلظت پروژسترون در روز دهم پس از تخمكريزي حاصل مي شود. روشهاي اندازه گيري پروژسترون مانند راديو ايمنو اسي و تست اليزا در روز 21-24 با دقت 85-80 درصد قادر به تشخيص آبستني مي باشد. 
2-2) سولفات استروژن 
تعيين تركيباتي كه به وسيله جنين توليد مي شود، نسبت به تركيبات توليد شده توسط مادر ارزش بيشتري براي تشخيص آبستني خواهد داشت. جنين استروژن توليد مي كند و غلظت سولفات استروژن در پلاسما از روز هفتادم آبستني افزايش مي يابد. تست سولفات استروژن در 15 هفتگي نشانه آبستني است. 
3-بالوتمان: 
شكم گاو ماده آبستن تقريبا از ماه هفتم آبستني بزرگتر مي شود. چنانچه دست مشت شده به بخش سمت راست شكم فشار داده شود گاهي مي توان برخورد جنين به دست راپس از بازگشت جنين حس كرد. 
4-اولتراسوند:
در اين روش از ميله درون ركتومي استفاده مي شود كه امواج فراصوتي ارسال كرده و امواج منعكس شده را دريافت مي كند. طول موج پس از برخورد با جنين زنده و يا جريان خون جنين تعيير مي يابد. 
جمع بندي: 
يكي از دلايل مهم اقتصادي نبودن پرورش گاو شيري در استان، پايين بودن راندمان توليد مثلي در گله هاست. ضعف در تشخيص بموقع فحلي و آبستني موجب مي شود تا فحليهاي زيادي در زمان طول عمر اقتصادي گاو از دست برود كه اين امر به خودي خود سبب طولاني شدن فاصله دو زايمان و به تبع آن ضررهاي مالي فراوان به دامداران مي گردد. با توجه به توسعه تكنيك تلقيح مصنوعي، به جاي گاو نر خود گاودار بايد عمل فحل يابي را انجام دهد و اينجاست كه بسياري از اشتباهات مديريتي موثر بر باروري گله آشكار مي شود. مشكل مربوط به تشخيص فحلي در گاوهاي ماده به خاطر كوتاه و متغير بودن طول دوره فحلي مي باشد تشخيص دقيق آبستني از نظر به دست آوردن و حفظ حداكثر بازدهي توليد مثل حائز اهميت است. دانستن اين نكته كه يك گاو پس از جفتگيري آبستن نشده است براي گاودار از اين نظر اهميت دارد كه با كمترين اتلاف وقت گاو را جفتگيري داده يا تلقيح كند.

اثر طول دوره ی روشنایی روزانه و هورمون رشد (تروپست)بر تولید شیر در گاوها



هورمون رشد که هورموند سوماتوتروپیک یا سوماتوتروپین (BST) نیز نامیده میشود ٬در گونه های مختلف بین 178 تا 196 اسید آمینه داشته و با تاثیر گذاری بر روی همه ی سلول های بدن به ویژه استخوان و ماهیچه ٬برای ادامه ی رشد خطی بدن لازم است . این هورمون از قسمت قدامی غده ی هیپوفیز ترشح میشود وحدود 30 تا 40 درصد سلولهای این ناحیه از نوع سوماتوتروپ هستند که هورمون رشد را ترشح میکنند . ترشح زیاد این هورمون پیش از بلوغ موجب رشد بیش از اندازه استخوانها شده و حالت ژیگانتریزم را به وجود می آورد ٬ در حالی که ترشح زیاد پس از بلوغ باعث ناهنجاری های آکرومگالی که با پهن شدن استخوانها همراه است ٬خواهد شد و کمبود آن طی دوران ابتدایی زندگی باعث بروز ناهنجاریهایی در رشد و کوتولگی می شود .

اثر متابولیک هورمون رشد :

از جمله اثرات متا بولیک می توان به ذکر موارد زیر اکتفا نمود : 

1- افزایش میزان سنتز پروتئین در کلیه سلولهای بدن که اثر را با افزایش در سرعت انتقال اسیدهای آمینه به سلول بدن اعمال می کند وموجب افزایش سنتز پروتئین ونگهداری ازت در بدن میشود . 

2- افزایش فراخوانی اسیدها ی چرب از بافت چربی ٬ افزایش اسیدهای چرب آزاد در خون و افزایش استفاده از اسیدهای چرب برای تولید انرژِی

3- کاهش میزان مصرف گلوکز در سراسر بدن.این هورمون سبب کاهش چربی در لاشه و افزایش میزان گلوکز خون نیز میگردد ٬به این ترتیب در واقع هورمون رشد پروتئین های بدن را افزایش میدهد ٬ذخایر چربی را به مصرف می رساند و کربوهیدرات ها راحفظ می کند . دراین مقاله مشخص خواهد شد که روش های مختلف نوردهی مصنوعی به همراه تزریق هورمون رشد (سوماتوتروپین گاوی)بر روی گاوهای شیری تا چه حد می تواند در افزایش تولید شیر ٬چربی تصحیح شده (FCM) ٬ پروتئین و لاکتوز شیر نقش داشته باشد . در آزمایشی به مدت 140 روز بر روی 40 گاو شیری که از لحاظ شیر دهی (DIM) با هم برابر بوده و بیشتر از 70 روز از تولید شیر آنها می گذشت ٬با استفاده از 4 گروه آزمایشی که شامل : دوره ی روشنایی روزانه ی طبیعی روشنایی روزانه ی طبیعی به همراه تزریق عضلانی روزانه 14 میلی گرم هورمون ٬روشنایی طولانی (18 ساعت روشنایی و 6 ساعت تاریکی مطلقاز 5 صبح لغایت 23) ٬روشنایی طولانی به همراه تزریق عضلانی روزانه 14میلی گرم هورمون بود٬انجام شد ٬ مشخص شد که استفاده از 18 ساعت روشنایی 6 ساعت تاریکی در مقابل حالت معمول روشنایی میتواند به مقدار 9/1 کیلو گرم در روز ٬فاکتور تصحیح چربی شیر را افزایش دهد . این در حالی است که استفاده از ساعت های بیشتر روشنایی طی روز به همراه تزریق هورمون می تواند فاکتور تصحیح شیر را تا 7/7 کیلوگرم در روز افزایش دهد. تولید شیر بیشتر و تداوم شیر دهی از جمله راههای رسیدن به آن ٬ استفاده از اثر تحریکی ترشح شیر (شیر سازی ) از تزریق هورمون می تواند باشد . در این مقاله مشخص شد که استفاده از روشنایی طولانی نسبت به روشنایی طبیعی میتواند شیر را در 8 تا 10 درصد در گاوها افزایش دهد و بیش از ترکیب روش های 3 بار دوشش روزانه و تزریق 14 میلی گرم هورمون رشد (تروپست)٬سبب افزایش افزایش تولید شیر خواهد شد . به طوری که در سایر کتابها و مقالات نیز به این موضوع اشاره شده است که تزریق هورمون به گاوهای شیر ده سبب افزایش تولید شیر شده و استفاده از این هورمون به همراه پرولاکتین جهت رشد پستانها ٬ضروری است وتداوم شیر دهی در گاو نیز بیشتر به این هورمون وابسته است . افزایش ماده خشک مصرفی (DMI) در گروه هایی که از 18 ساعت روشنایی در روز استفاده می کردند نسبت به روشنایی معمولی مقدار 800 گرم در روز بود و در همین شرایط به همراه استفاده از هورمون رشد ٬مقدار ماده ی خشک مصرفی تا 2 کیلوگرم در روز افزایش داشت .

مطلب فوق میتواند یکی از دلایل افزایش در تولید شیر ٬متعاقب مصرف خوراک بیشتر باشد . در حال حاضر نتایج آزمایشها نشان میدهد که استفاده از هورمون و یا طول روشنایی روزانه ی بیشتر هر کدام به تنهایی می تواند منجر به تولید بیشتر شیر شود ولی از ترکیب این دو روش با هم نتایج بهتری حاصل میشود . استفاده از هورمون رشد با جا به جایی ذخیره ی انرژی در بدن گاوها٬به افزایش شیر کمک میکند و هر گونه کاهش در بالانس انرژی را توسط افزایش در مصرف ماده ی خشک جبران میکند . 

همچنین در کل روش های مورد استفاده ی آزمایشی ٬تفاوتی از نظر آماری در لاکتوز و پروتئین شیر مشاهده نمی شود .

نتیجه :

استفاده از دوره ی روشنایی طولانی هورمون رشد به طور مستقل سبب افزایش در تولید شیر گاوهای شیر ده بود. نتایج مطالعات کنونی پیشنهاد کرد که ترکیبی از روشهای فوق به همراه 3 بار دوشش روزانه تاثیر به سزایی روی تولید شیر ٬تحریک وترشح شیر و افزایش در ماده ی خشک مصرفی داشته است .

 

  نويسنده : علیرضا جلالی

  منبع : مجله مزرعه شماره 79

اثرات پروتئين و انرژي مصرفي بر توليدمثل در گاوهاي شيري

 نویسنده:بهاره طاهري

 كارشناس ارشد دامپروري 


مقدمه
تغذيه بعد از زايش، زمانيكه توليد شير گاوهاي شيري افزايش مي يابد، مي تواند عملكرد توليدمثلي و به دنبال آن سودبخشي گله را تحت تأثير قرار دهد. بطور كلي، افزايش نيازهاي متابوليكي توليد بالا بهمراه نياز هاي توليدمثلي و سلامت، اثر متقابل بين تغذيه و توليدمثل ( خصوصاً بعد از زايمان ) را به يك موضوع مهم در صنعت گاو شيري تبديل كرده است. تحقيقات اخير، نقش مهم تغذيه را در توليدمثل تأييد كرده اند، و در بيشتر حالات، كمبودهاي غذايي شديد باعث مشكلات و بيماريهاي توليدمثلي شده است. همچنين، مكانيسم تغذيه اي كه بر روي عملكرد توليدمثلي تأثيرگذار است، بسيار پيچيده بوده و به طور واضح قابل تشخيص نمي باشد. با اين وجود، نقش فاكتورهاي غذايي مانند پروتئين و يا تعادل انرژي، و مكانيسم عملكردشان بر توليدمثل، در سالهاي اخير، بيشتر شناخته شده است.
نقش پروتئين در توليدمثل
به منظور افزايش توليد شير و افزايش درآمد، توليدكنندگان شير سعي مي كنند كه مصرف غذا را ، خصوصاً در دوره ابتداي پس از زايمان، حداكثر كنند و از آنجا كه، جيره هاي حاوي پروتئين بالا، در كل ، طعم بهتري داشته و مصرف غذا را افزايش مي دهند، اغلب توليدكنندگان، بيش از نياز گاوها در طول اين دوره، به دامهايشان پروتئين مي خورانند. اين جيره هاي غذايي با ميزان پروتئين بالا، مي توانند بازده توليدمثلي را كاهش دهند. در بيشتر مطالعات، افزايش پروتئين خام جيره را، دليل افزايش زمان تا اولين تخمك گذاري بعد از زايمان و افزايش تعداد سرويس ها به ازاء هر آبستني و يا تعداد روزهاي باز مي دانند. به عنوان مثال، تحقيقات انجام شده در دانشگاه اورگان نشان داده است كه گاوهايي كه با پروتئين بيش از حد تغذيه شده اند ( بيشتر از 10-15 درصد نيازهاي بالا ) ، تعداد سرويس بيشتري به ازاء هر آبستني نياز داشتند و در نتيجه فاصله گوساله زايي طولاني تري را نشان دادند. با اين وجود، برخي تحقيقات ديگر، اثرات زيان آور سطوح بالاي پروتئين مصرفي را بر توليد مثل نشان نداده اند. تناقض هاي مشاهده شده در مطالعات و تحقيقات مختلف، مي تواند بدليل منبع پروتئيني جيره مورد استفاده بجاي كل پروتئين خام جيره باشد. برخي محقيقين معتقدند كه افزايش پروتئين خام جيره، لزوماً با ميزان آبستني ارتباط نخواهد داشت. علاوه بر آن، كل پروتئين خام جيره، عمل متقابل بين توليدمثل و پروتئين مصرفي را به ميزان كافي شرح نمي دهد. بطوركلي مواد پروتئيني در بخشهاي تجزيه پذير پروتئينهايشان متفاوتند. به عنوان مثال دو جيره حاوي 18 درصد پروتئين ممكن است در ميزان پروتئين قابل تجزيه و غيرقابل تجزيه در شكمبه متفاوت باشند. عدم تعادل در منبع و نياز براي پروتئين قابل تجزيه و غيرقابل تجزيه در شكمبه، هر يك ممكن است توليدمثل را تحت تأثير قرار دهند.
به منظور شرح چگونگي اثر منفي مصرف بيش از حد پروتئين بر باروري، 3 فرضيه كلي ارائه شده است:
1ـ محصولات فرعي سمي متابوليسم نيتروژن از شكمبه (آمونياك) و كبد (اوره) ممكن است به اسپرم، تخمك و يا ابقاي جنين تازه، زيان برسانند.
2ـ عدم تعادل در انرژي و پروتئين فراهم شده، ممكن است بازده توليدمثلي را تحت تأثير قرار دهد.
و 3ـ محصولات فرعي نيتروژن يا مصرف انرژي، ممكن است ترشح گنادوتروپين و يا هورمون پروژسترون را تغيير دهد. ( پروژسترون براي توسعه فوليكولي، عبورجنين در طول لوله رحم تا رسيدن به رحم و بطور كلي در ابقاء آبستني مهم مي باشد). اين تأثيرات، ممكن است بطور منحصر بفرد و اختصاصي، همزمان با هم و يا با همكاري هم و بطور سينرژيك اتفاق بيفتند. همچنين، مقدار و منبع پروتئين نيز مي تواند پروژسترون را متأثر سازد. امكان دارد كه در مقاديري از پروتئين خام جيره كه نياز شكمبه را براي پروتئين قابل تجزيه افزايش مي دهد، كاهش در غلظت پروژسترون اتفاق بيفتد. با اين وجود، اثر مصرف پروتئين بر ميزان پروژسترون نياز به مطالعات بيشتري دارد و عواملي مانند، كل انرژي مصرفي و منبع پروتئين نيز بايد مورد آزمايش قرار گيرند.
بدليل تشابه تغييرات هورموني در گاوهاي تغذيه شده با جيره هاي حاوي پروتئين خام بالا، با آنچه كه در گاوها در اثر كمبود انرژي اتفاق مي افتد، بسياري از اين آثار ممكن است ناشي از اثر متقابل با انرژي بجاي اسيدهاي امينه يا محصولات فرعي نيتروژني از متابوليسم شكمبه باشد. جيره هاي با پروتئين بالا يا جيره هاي حاوي پروتئين قابل تجزيه بيش از حد، مي توانند تعادل منفي انرژي را با افزايش توليد شير شدت دهند.
بطوركلي اثرات پروتئين غذا بر باروري بسيار پيچيده بنظر مي رسد، فاكتورهاي مختلفي مانند سن، انرژي، پروتئين غيرقابل تجزيه در شكمبه و سلامتي رحم ممكن است واكنش به تغييرات پروتئين مصرفي را تحت تأثير قرار دهند. به منظور حداقل كردن زيانهاي اقتصادي تغذيه غيرمؤثر پروتئين بيش از حد، بر روي توليد و توليدمثل، جيره ها بايد براي تأمين مقادير مناسبي از پروتئين قابل تجزيه و غيرقابل تجزيه در شكمبه، تهيه شوند. به عنوان مثال، براي گاوهاي پر توليد و گاوهايي كه در ابتداي شيردهي هستند، 35 درصد پروتئين خام بايد بصورت پروتئين غير قابل تجزيه در شكمبه باشد. پس جايگزين كردن برخي منابع پروتئيني عبوري، خصوصاً در جيره هايي كه بر اساس يونجه (زيرا پروتئين يونجه بسيار تجزيه پذير است) تهيه مي شوند، نياز است.
نقش تعادل انرژي در توليدمثل :
انرژي مصرفي مي تواند يكي از مهمترين عوامل تغذيه اي مؤثر بر توليد گاوهاي شيري باشد. انرژي مصرفي ناكافي در تليسه ها و در گاوها در ابتداي شيردهي، عملكرد توليدمثلي را كاهش مي دهد. مصرف انرژي بيش از حد در اواخر دوره شيردهي و در دوره خشكي نيز مي تواند مشكلات چاقي گاو را ايجاد كند كه خود موجب كاهش بازده توليدمثلي آنها در دوره شيردهي بعدي مي شود. زمانيكه تليسه ها با مقادير ناكافي انرژي تغذيه شوند، ديرتر به سن بلوغ جنسي مي رسند و چنانچه جيره هايي كه داراي كمبود انرژي هستند به تليسه هايي كه دوره هاي فحلي طبيعي را شروع كرده اند، خورانده شود، ممكن است موجب توقف دوره فحلي آنها شود. گاوهاي شيرده پرتوليد نيز، در ابتداي دوره بعد از زايمان، ناتوان از مصرف غذاي كافي به منظور تأمين نيازهاي انرژي براي توليد شير هستند. وقتي كه موادغذايي مصرفي نتوانند نيازهاي غذايي افزايش يافته براي توليد شير را مرتفع سازند، تعادل منفي انرژي اتفاق مي افتد. در اين شرايط، نيازهاي انرژي بطور ناقص و از طريق متابوليسم ذخاير بدن، مرتفع مي شود كه اين امر نيز به نوبه خود منجر به كاهش وزن بدن و شرايط بدني مي گردد. متابوليسم بيش از حد ذخاير بدن با تصفيه چربي كبدي بعد از زايمان و كاهش عملكرد توليدمثلي در گاوهاي شيري پرتوليد همراه مي باشد. البته ميزان و مدت زمان تعادل منفي انرژي در طول ابتداي دوره شيردهي، بيشتر به غذاي مصرفي بستگي دارد تا به توليد شير. مكانيسم هايي كه همراه با غذاي مصرفي ناكافي بعد از زايمان و در نتيجه آن تعادل منفي انرژي ، توليدمثل را متأثر مي سازند، هنوز بطور كامل شناخته نشده اند. با اين وجود، برخي احتمالات وجود دارد كه رابطه آنتاگونيستي بين متابوليسم بعد از زايمان و عملكرد توليدمثلي را روشن مي سازند. 
هورمون لوتئيز كننده ( LH ) ، يك هورمون مهم و حياتي است كه به منظور دوباره برقرار سازي فعاليت تخمدان، رشد نهايي و بلوغ فوليكولهاي تخمداني، تخمك گذاري و ترشح تخمداني پروژسترون مورد نياز مي باشد. كمبود انرژي شديد ممكن است ترشح LH را تغيير دهد و در نتيجه، توسعه فوليكولي و تخمك گذاري را به تعويق بيندازد. تعادل منفي انرژي در ابتداي دوره بعد از زايمان، ممكن است كه به باروري پايين همراه با اثرگذاري منفي روي كيفيت فوليكولهاي تخمدان، در طول دوره توليدمثلي، منجر شود. بطور كلي، هر فوليكول، تقريباً 70 روز نياز دارد تا كامل شود و بصورت تخمك آماده گردد. فوليكولهايي كه با چنين شرايط نامطلوب انرژي روبرو مي شوند ( تعادل منفي انرژي شديد در دوره ابتدايي بعد از زايمان)، در اين مدت زمان تعيين شده (70روز)، آمادگي انجام وظايف خود را پيدا نمي كنند. گزارش شده است كه فوليكولهاي در حال رشد در گاوهايي كه كاهش شديد وزن را در طول 3 تا 5 هفته بعد از زايمان، بخود ديده اند، فوليكولهاي معيوبي هستند كه در طول دوره توليدمثلي ترشح پروژسترون را كاهش داده و باروري پاييني را ايجاد مي كنند.
بر اساس مطالب بالا، مشخص مي شود كه توليد شير، كمبود انرژي شديد و از دست دادن شرايط بدني با فاصله تا اولين تخمك گذاري، همبستگي مثبت و با نسبت آبستني به اولين سرويس، همبستگي منفي دارد. به اين ترتيب كه براي گاوها با توليد بالا، مدت زمان طولاني تري براي اولين تخمك گذاري بعد از زايمان لازم است، همچنين نسبت آبستني به اولين سرويس و در كل باروري، در گاوهاي پرتوليد پايينتر است. بنابراين استراتژي هاي تغذيه اي كه شروع تخمك گذاري بعد از زايمان را تسريع مي بخشند، مي تواند بر عملكرد توليدمثلي اثر مثبتي داشته باشد. بطوركلي، براي كاهش شرايط بدني از دست رفته و همچنين كاهش شدت تعادل منفي انرژي بعد از زايمان، به منظور افزايش باروري، راههاي متعددي وجود دارد. دو راه رسيدن به حداكثر تراكم انرژي در جيره غذايي گاوهاي شيري در ابتداي شيردهي ، عبارتند از :
1ـ افزايش ميزان كربوهيدرات غير سلولزي جيره ( مثل ذرت با رطوبت بالا) 
و 2ـ اضافه كردن چربي ( به عنوان مثال دانه كتان يا چربي عبوري )
افزايش كربوهيدرات غير سلولزي جيره مي تواند از طريق كاهش نسبت علوفه به كنسانتره و يا بوسيله تغذيه با غلات بيشتر، حاصل شود. هر چند كه، جيره با مقادير بالاي غلات ممكن است منجر به اسيدوز و كاهش چربي شير شود. از طرفي ديگر، ضميمه كردن چربي به منظور افزايش تراكم انرژي جيره، مي تواند غلظت كلسترول پلاسماي مورد نياز براي سنتز پروژسترون را افزايش دهد،كه در نتيجه منجر به توسعه باروري مي شود. علاوه بر اين، جيره گاوهاي خشك، در طول اواخر دوره خشكي ( 2-3 هفته آخر )، بايد به طور مناسب تنظيم شود تا اينكه گاوهاي خشك، شرايط بدني زيادي را از دست ندهند و دچار تعادل منفي شديد انرژي در هنگام زايمان نگردند.
با توجه به مطالب گفته شده، روشن است كه تغذيه رابطه نزديكي با توليدمثل دارد. از طرفي ديگر نيز، به علت پايين بودن وراثت پذيري بيشتر صفات توليدمثلي، پيشرفت ژنتيكي حاصل از انتخاب براي اين صفات به كندي حاصل مي شود و مي توان گفت كه در كل مديريت (عوامل محيطي مؤثر ) خصوصاً تغذيه نقش بيشتري را در مقايسه با ژنتيك در بازده توليدمثلي ايفا مي كند. كمبودهاي غذايي و فزوني يا نا متعادل بودن غذايي، همگي نشان داده اند كه مي توانند منجر به تغييرات توليدمثلي شوند. و تنها مشكل اصلي نامشخص بودن ميزان اين افزايش، كمبود يا عدم تعادل مي باشد كه توليدمثل راتحت تأثير قرار مي دهد. مطالعات و تحقيقات بيشتري بر روي گاوهاي شيري پرتوليد نياز است تا نقش تك‌تك مواد مغذي و اثرات متقابلشان بر روي عملكرد توليدمثلي روشن شود. در حال حاضر، بهترين توصيه، تهيه يك برنامه غذايي براي گاوهاي شيري است كه براي تمام مواد مغذي، بالانس شده باشد و تمامي نيازهاي غذايي دام را برطرف كند. با اين وجود، بايد خاطر نشان كرد كه تغذيه، تنها يكي از دلايل مشكلات و بيماريهاي توليدمثلي است. شرايط محيطي، تشخيص بموقع فحلي، زمان تلقيح مصنوعي و ذخيره و حمل اسپرم و رعايت اصول بهداشتي به هنگام زايش نيز مي توانند عملكرد توليدمثلي گله را تحت تأثير قرار دهند. برنامه هاي تغذيه اي مي توانند عملكرد ضعيف توليدمثلي ايجاد شده با مديريت ضعيف را اصلاح كنند. 


منابع مورد استفاده: 



1- Jordan, E.R., Interaction:Genetic and Reproduction, West Virginia University.
2- Smith, R.D. and Chase, E.L., Nutrition and Reproduction, Cornell University,
http://www.wvu.edu/~ exten/infores/pubs/livepoul/dirm14.pdf.
3- Ahmadzade, A., Effects of Nutrition on Reproduction in Dairy cows, Virginia polytechnic Institute and state University, http://www.dase.vt.edu/extension/nutritioncc/9655.html.
4- Shaver, R.D. and Howard, W.T., Feeding Dairy Cows For Effective Performance,
http://cecommerce.uwex.edu/pdfs/NRC366.PDF

بهبود خصوصیات تولید شیر

استفاده از دیدگاه ژنهای كاندیدا و تكنیكهای فن آوری زیستی در افزایش و بهبود خصوصیات تولید شیر دامهای شیرده 

شیر و فرآورده‌های لبنی حاصل از آن، مهمترین منابع غذائی مورد استفاده در تغذیه هستند كه احتیاجات انرژی و پروتئین با كیفیت بالا و انواع ویتامینها و مواد معدنی را برآورده می‌كنند. در گذشته عمده برنامه های اصلاح نژاد گاوهای شیرده بر آزمون نتاج یا انتخاب نرهای ممتاز بر اساس ركورد تولیدی دختران استوار بود و در جمعیت دختران این گاوهای نر نیز ركورد گیری برای صفت تولید شیر صورت می پذیرفت و نهایتا نرهایی با ارزش ژنتیكی افزایشی مناسب برای تولید شیر انتخاب می گردید. چنین انتخابی به این دلیل انجام می شد كه تنها صفت تولید شیر ارزش اقتصادی داشت.امروزه ارزش گاوهای ماده منحصرا بوسیله تولید شیر مشخص نمی شود بلكه چربی و پروتئین نیز درآمد ناشی از فروش شیر را تحت تاثیر قرار می دهند. درصد چربی و پروتئین شیر از نظر ارزش اقتصادی در قیمت گذاری شیر ضروری می باشد و بنابراین در كنار سایر اهداف اصلاحی این صفات نیز از اهمیت خاصی برخوردارند. علیرغم اینكه انتخاب فنوتیپی و استفاده از مدلهای حیوانی، همواره توانسته پیشرفت ژنتیكی مناسبی را در نسلهای آتی به وجود آورد اما نیاز به روشهایی كه منجر به كاهش فاصله نسلی شده و همچنین افزایش دقت ارزیابی های ژنتیكی گردد، همواره احساس شده است. لذا یكی از راهكارهای احتمالی مناسب موجود برای دستیابی به این اهداف، كاربرد نشانگرهای ژنتیكی می باشد كه بطور مستقیم و یا غیر مستقیم بر تولید شیر و خصوصیات آن تاثیرگذار می باشد. دیدگاه ژنهای كاندیدا یكی از جدیدترین محورهای تحقیقاتی برای بهبود خصوصیات شیر تولیدی در دامهای شیرده می باشد كه در دهه اخیر زمینه بسیاری از تحقیقات ژنتیك مولكولی در زمینه اصلاح نژاد گله های شیرده را به خود اختصاص داده است . نشانگرهای DNA با اطلاعاتی كه قبل از تظاهر صفت مورد انتخاب فراهم می نمایند، احتمالا دستاوردهای مناسبی را به همراه داشته و برنامه های اصلاحی را به یك بازده مناسب هدایت می كنند. این مقاله سعی دارد در یك نگرش اجمالی بعضی از ژنهای تاثیر گذار بر روی كمیت و كیفیت شیر و فرآوردهای لبنی حاصل از آن و همچنین دیدگاههای زیست فن آوری موجود را به خوانندگان معرفی نماید. 

الف- ژنهای كد كننده پروتئینهای شیر: 
در تمام‌پستانداران‌ پروتئین‌های‌ شیر به‌ دو گروه‌ عمده‌ كازئین‌ها و پروتئین‌های‌ آب‌ پنیر تقسیم‌ می‌گردند. 
‌‌‌‌از زمانی‌ كه‌ برای‌ اولین‌ بار دو واریانت‌ برای‌ پروتئین‌ b-lactoglobulin ‌شیر گاو توسAschaffenburg Drewry ‌كشف گردید نشان‌ داده‌ شد كه‌ سایر پروتئین‌های‌ شیر هم چند شكل ‌ژنتیكی‌ نشان‌ می‌دهند و اختلاف‌ ژنتیكی‌ به‌ علت‌ جهش‌ در ژن‌ها می‌باشد كه‌ منجر به‌ جانشینی‌ یك‌ اسیدآمینه‌ یا حذف‌ یك‌ یا چند اسیدآمینه‌ در پروتئین‌های‌ شیر می‌گردد. ‌‌‌‌تا امروز در شیر گاو چندین‌ واریانت‌ در CN ‌-1as، ;-La , K-CN ,B-CN-2as وبتالاكتوگلوبولین تعیین شده كه ‌از 30 واریانت‌ مشخص‌ شده‌ برای‌ 6 پروتئین‌ شیردر مورد واریانت‌ A در Casein‌-1as و واریانتD درCasein ‌-2as31 و 91 اسیدآمینه‌ حذف شده ولی‌ در 82 مورد بقیه‌ فقط‌ جانشینی‌ ساده‌ وجود دارد كه‌ در تمام‌ موارد تفاوت‌ درتركیب‌ اسیدهای‌ آمینه‌ باعث تغییر در وظیفه‌ ویژه‌ آنها در پروتئین‌ شده است. از این‌رو تمام ‌واریانت‌های‌ توضیح‌ داده‌ شده‌ توسط‌ روش‌ الكتروفورز تشخیص‌ داده‌ می‌شود به‌ علت‌اینكه‌ تمام‌ اسیدهای‌ آمینه‌ تفاوت‌های‌ قابل‌ مشاهده‌ای‌ را در الكتروفورز نشان‌ نمی‌دهند،می‌توان‌حدس‌ زد كه‌ استفاده‌ از تكنیك‌ الكتروفورز تنها 41 واریانت‌های‌ ژنتیكی‌ ممكن‌ را آشكارمی‌سازد. 

پلی‌مورفیسم‌ پروتئین‌های‌ شیر : 
‌‌‌‌در تمام‌ گونه‌های‌ پستانداران‌،هتروزیگوتی‌ بیشتری‌ در كازئین‌ها نسبت‌ به‌ پروتئین‌های‌ آب پنیر مشاهده‌ شده‌ است.ژن کد کننده ‌‌‌‌هر چهار نوع‌ كازئین‌ شیر گوسفند‌ در روی‌ كروموزوم‌ 6 و به‌ صورت متوالی‌ در كنار هم‌ قرار گرفته‌اند، و این كازئین ها عبارتند از : 
K-casein : دارای‌ 171 اسیدآمینه‌ است‌ و ‌توسط‌ روشSSCP ‌سه‌ واریانت‌ از آن‌ كشف‌‌‌‌‌‌‌‌‌شده‌ است. 
B-casein دارای‌ سه‌ اللA,B,C ‌می‌باشد 
as1-casein دارای‌ 6 الل(A-E) ‌می‌باشد. 
as2-casein دارای‌ دو واریانت‌ می‌باشد.

‌‌‌‌پروتئین‌های‌ آب‌ پنیر شیر گوسفند در روی‌ كروموزوم‌ شماره‌ 3 تعیین‌ محل‌ شده‌اند و عبارتند از: 
a-lactalbomin دارای‌ دو الل‌ می‌باشد. 
b-lactoglobulin تا به‌ حال‌ 3 الل‌ برای‌ آن‌ تشخیص‌ داده‌ شده‌ است. 

‌‌‌‌1- مجموعه ژنهای كازئین شیر(Casein gene) 
در گاو ژن‌های‌ هر 4 كازئین‌ بر روی‌ كرموزوم‌ 6 و به‌ صورت‌ مجموعه‌ای‌ متوالی‌ قرار گرفته‌ a-la در روی‌ كروموزوم‌ 5 و b-lg در روی‌ كروموزوم‌ 11 تعیین‌ نقشه‌ شده‌اند. 
ژنهای بخش كازئین شیر به چهار گروه عمده K-Casein (با وزن مولكولی 19800 دالتون و 169 اسید آمینه)، Beta-Casein (با وزن مولكولی 24000 دالتون و 209 اسید آمینه)، as1-Casein (با وزن مولكولی 23000 دالتون و 199 اسید آمینه) و as2-Casein (با وزن مولكولی 25000 دالتون و 207 اسید آمینه) تقسیم می شوند كه در گاو، بر روی كروموزوم شمار 6 و در گوسفند و بز بر روی كروموزوم شماره 4 قرار گرفته اند. كاپا كازئین یكی از مهمترین پروتئینهای شیر است و توسط ژنی با پنج اگزون و چهار اینترون كنترل می گردد. مقدار پنیر تولیدی و همچنین ماندگاری شیر در خارج از یخچال بطور مستقیم به خصوصیات كاپا كازئین شیر بستگی دارد. الل B ژن كاپاكازئین كه حاصل بروز جهش نقطه ای (T/C) در موقعیت اگزون 4 می باشد موجب بالا رفتن راندمان تولید شیر به پنیر می شود. در كاتالوگهای اسپرم ژنوتیپهای BB یا AB بیانگر ژنوتیپ های مطلوب برای تولید شیر مورد استفاده در كارخانجات پنیرسازی می باشد كه موجب كاهش زمان انعقاد شیر و بالارفتن ثبات و استحكام دلمه شدن آن می شود.

 1- ژن بتالاكتوگلوبولین (Beta-lactoglobulin): 
‌‌‌‌از زمانی‌ كه‌ بتالاكتوگلوبولین‌ گاو توسطPalmer ‌در سال‌ 1943 از شیر جدا شد مطالعه زیادی‌ به‌ هر گونه‌ ممكن‌ روی‌ آن‌ صورت‌ گرفت‌ ولی اصط‌لاح‌ بتالاكتوگلوبولین‌ را برای‌ اولین‌ بارGannar و همكارانش‌ در 1942 بر روی‌ بخش‌های‌ جدا شده‌ توسطPalmer ‌بكار بردند. ‌‌‌‌بتالاكتوگلوبولین‌ پروتئین‌ اصلی‌ بخش‌ آب‌ پنیر شیر نشخوار كنندگان‌ است‌ و بر حیوانات‌ تك‌معده‌ای‌ مثل‌ خوك‌ ، اسب‌ ، سگ‌ ، گربه‌ و كانگورو و حتی‌ حیوانات‌ دریایی‌ مثل‌ وال‌ و دلفین‌ دارای‌ پروتئین‌ بتالاكتوگلوبولین‌ در شیر خود هستند.Mackenzi Bell ‌‌‌‌بیان‌ داشتند كه‌ در شیر انسان‌ بتالاكتوگلوبولین‌ یافت‌ نمی‌شود وروش‌هایRadioImonono ‌ثابت‌ كرد كه‌ در شیر انسان‌ حدود 008-5 میكروگرم‌ بر لیتر پروتئین‌ بتالاكتوگلوبولین‌ گاو یا حداقل‌ پپتیدهای‌ آنتی‌ژنیك‌ وجود دارد كه‌ به‌ نظر می‌رسد از طریق‌ جیره‌غذایی‌ وارد شیر انسان‌ شده‌ باشند. در شیر جوندگان‌ بتالاكتوگلوبولین‌ وجود ندارد ولی‌ در شیرموش‌ خانگی‌ و صحرایی‌ پروتئین‌ آب‌ پنیر اصلیwhey acidic protein)WAP )‌ است‌ كه‌ از لحاظ ‌وزن‌ مولكولی‌ به‌ بتالاكتوگلوبولین‌ شبیه‌ است‌ ولیWAP ‌در شیر نشخواركنندگان‌ وجود ندارد. ‌‌‌‌در سال‌ 1964Li با استفاده‌ از الكتروفورز پروتئین‌های‌ شیر ثابت‌ كرد كه‌ بتالاكتوگلوبولین هتروزیگوت‌ است‌ و از آن‌ زمان‌ تلاشهای‌ زیادی‌ جهت‌ پیداكردن‌ واریانت‌های‌ ژنتیكی‌بتالاكتوگلوبولین‌ در گونه‌های‌ مختلف‌ صورت‌ گرفته‌ است‌ به‌ طوری‌ كه‌ تا سال‌ 2000 حدود 8واریانت‌ برای‌ بتالاكتوگلوبولین‌ گاو، 3 واریانت‌ برای‌ بتالاكتوگلوبولین‌ گوسفند پیدا شد. 
بتالاكتوگلوبولین پروتئین اصلی بخش آب پنیر شیر نشخواركنندگان است كه دارای وزن مولكولی 18200 دالتون است كه در گاو و بز بر روی كروموزوم شماره 11 و در گوسفند بر روی كروموزوم شماره 3 تعیین نقشه شده است. ژن بتالاكتوگلوبولین در گوسفند دارای 9737 جفت باز است و شامل 7 اگزون و 6 اینترون می باشد كه اگزون 7 این ژن كاملا غیر فعال است و 6 اگزون اولیه مسئول تولید پروتئین بتالاكتوگلوبولین می باشند. ارتباط چندشكلی های موجود در این ژن با صفات تولید شیر به خوبی مورد بررسی قرار گرفته است. ژن آلفا لاكتالبومین یكی دیگر از ژنهای بخش آب پنیر است كه در گاو در كروموزوم 5 و در گوسفند در كروموزوم 3 شناسائی شده است و دارای 1400 دالتون وزن مولكولی است. 


 ژنهای كاندیدا با تولید شیر و خصوصیات آن: 
1- مجموعه ژنی هورمون رشد، گیرنده هورمون رشد (GH/GHR): 
ژن هورمون رشد دارای 5 اگزون و 4 اینترون می باشد كه كد كننده پروتئینی با 191-190 اسید آمینه می باشد كه از غده هیپوفیز قدامی ترشح می شود این هورمون نقش كلیدی در فرایندهای متابولیكی مانند رشد، تولید مثل، پیری، پاسخهای ایمنی، بلوغ، اشتها، چربی لاشه و اسپرماتوژنز دارد بررسی جهشهای موجود در نواحی مختلف این ژن همواره مورد توجه بسیاری از متخصصان اصلاح نژاد می باشد. ارتباط چندشكلیهای این ژن با خصوصیات تولید شیر بطور وسیعی مورد بررسی قرار گرفته است. ژن گیرنده هورمون رشد دارای 10 اگزون و 9 اینترون می باشد كه دایمر شدن آن با هورمون رشد، برای انتقال پیام هورمون رشد به داخل سلول لازم می باشد. ارتباط ژن گیرنده هورمون رشد با فنوتیپ كوتولگی و همچنین با خصوصیات تولید شیر و وزن از شیرگیری و وزن كشتار در سطح وسیعی بررسی شده است. 

2- ژن لپتین (Leptin gene): 
لپتین از واژه Leptus به معنی لاغری گرفته شده است این هورمون در نتیجه جهش ایجاد شده در سطح ژن مسئول چاقی تولید میشود منبع اصلی ترشح لپتین سلولهای آدیپوسیت بافتهای چربی بخصوص آدیپوز سفید می باشد. اعتقاد بر این است كه این هورمون عمده ترین كنترل كننده اشتها، متابولیسم انرژی، بلوغ، باروری، ایمنی و افزایش وزن بدن می باشد. این ژن دارای 3 اگزون و 2 اینترون می باشد و از لحاظ اصلاح نژاد برای بهبود و كیفیت گوشت، باروری، بازده مصرف خوراك و تولید شیر حائز اهمیت است. 

3- ژنهای PIT1/IGF1 (PIT1/IGF1 gene): 
ژن PIT1 بعنوان یك فاكتور اختصاصی نسخه برداری در غده هیپوفیز شناسائی شده است. پروتئین كد شونده توسط این ژن میزان تظاهر ژن هورمون رشد و پرولاكتین را كنترل می كند وجود چندشكلی در توالی این ژن احتمالا در میزان و تعداد نسخه برداری ژنهای هورمون رشد و پرولاكتین ضروری می باشد بنابراین این ژن بعنوان ژن كاندیدا برای صفات مرتبط با رشد در گاوهای گوشتی شناخته شده است. ژن IGF1 ژن دیگری است كه پروتئین حاصل از این ژن در تنظیم عمل هورمون رشد نقش عمده ای دارد. ژن IGF1، سوماتومدین C نام دارد كه توسط كبد ساخته می شود و دارای 70 اسیدآمینه است. بسیاری از مقالات نشان داده اند كه عمل هورمون رشد از طریق واسطه گری پروتئین IGF1 عمل می كند. 
ژن لاكتوفرین (Lactoferin gene): 
لاكتوفرین یك گلیكوپروتئین متصل شونده به آهن است كه متعلق به خانواده ژنهای ترانسفرین می باشد لاكتوفرین گاو بزرگترین ژن از دسته پروتئین های شیر است كه شامل 17 اگزون می باشد لاكتوفرین متداولترین مكانیسم دفاع شیمیایی موجود در شیر است این پروتئین موجود در شیر از رشد باكتری های نیازمند به آهن، با مهار آهن جلوگیری می كند و در نهایت با غیر قابل دسترس كردن آهن برای استفاده باكتری از رشد باكتری جلوگیری می كند. در نتیجه گاوهای شیرده با ژنوتیپ مطلوب برای این ژن از كیفیت شیر مناسب و فاقد آلودگی برخوردار خواهند بود. 
دیدگاه انتقال ژن و ایجاد حیوانات تراریخت حاوی شیر مناسب 
‌‌‌‌در كنار دیدگاه ژنهای كاندیدا كه در بالا مورد بحث قرار گرفت، یكی دیگر ‌از اهداف بهبود كیفیفت شیر، استفاده از‌ انتقال‌ ژن‌ در دامهای‌ شیرده به منظور تغییر تركیبات‌ شیر می‌باشد. مقدار پنیر تولید مستقیما به‌ خصوصیت‌ مقدار كاپاكازئین‌ شیر وابسته‌ است‌ بدین‌ معنی‌ كه‌ مایه‌ پنیر فقط‌ كاپاكازئین‌ را سوبسترا قرار می‌دهد و آن‌ را به‌ دو قسمت‌ یك‌ بخش‌ كوچك‌ كه‌ 5% وزن‌ كازئین‌ اولیه‌ را دارد و یك‌بخش‌ بزرگتر كه‌ پاراكاپاكازئین‌ است‌ تقسیم‌ می‌كند. 
‌‌‌‌پاراكازئینات‌ حاصل‌ از محلول‌ مایهِ پنیر در برابر یون‌ كلسیم‌ حساس‌ بوده‌ و رسوب‌ می‌كندتجزیه‌ كاپاكازئین‌ باعث‌ بهم‌ خوردن‌ تعادل‌ بارهای‌ الكتریكی‌ شده‌ و به‌ دنبال‌ آن‌ مهاجرت‌ كازئینو به‌فاز محلول‌ عامل‌ اصلی‌ و ضروری‌ برای‌ منعقد شدن‌ شیر، می‌باشد. بنابراین‌ افزایش‌ تولید كاپاكازئین‌با تكنیك‌ انتقال‌ ژن‌ یك‌ احتمال‌ منطقی‌ به‌ نظر می‌رسد. در بسیاری از كشورهای آفریقایی و كشورهای كه آب و هوای بسیار گرمی دارند و امكان استفاده از یخچال و سرد كننده برای جلوگیری از فساد شیر وجود ندارد، ایجاد حیوانات تراریخت از لحاظ ژن كاپاكازئین منجر به تولید شیری می گردد كه حداقل تا یك هفته بدون نیاز به وسایل سرمایشی به مصارف كودكان می رسد. هدف‌ دیگر در انتقال‌ ژن‌ تغییر لاكتوز شیر می‌باشد كه‌ كمك‌ بزرگی‌ به‌ امكان‌ مصرف‌ شیر توسط‌ بسیاری‌ از افراد است‌ كه‌ حساس‌ به‌ لاكتوز هستند و قدرت‌ هضم‌ لاكتوز بعد از مصرف‌ شیر یا مواد غذائی‌ حاوی‌ شیر را ندارند. امروز با استفاده از تكنیكهای رایج مهندسی ژنتیكی، امكان تولید دامهایی كه شیرشان حاوی مواد داروئی و واكسنهای خوراكی می باشد امری امكان پذیر گشته است..امروزه محصولات بسیاری از قبیل هورمون رشد، اینترلوكین و پادزهرهایی بوسیله مهندسی ژنتیك تولید می گردد كه دارای اهمیت اقتصادی بسیاری می باشد. البته افق جدید پیش روی دانشمندان اینست كه آنها می كوشند تا محصولات مورد نظر را نه در ریزسازواره ها، بلكه در شیر حیواناتی مانند گوسفند یا گاو تولید نمایند. در این روش ابتدا ژن مورد نظر را تحت یك قطعه DNA كنترل كننده قرار می دهند این قعطه قادر است پروتئین مورد نظر را از روی ژنی كه بدان متصل است بطور اختصاصی در غدد شیری گاو، گوسفند، بز و یا حیوانات ذیگر تولید نمایند. با استفاده از حیوان تراریخته در تولید این مواد می توان از بسیاری از دستگاههای پیچیده صرفنظر نمود زیرا كه حیوان تراریخته مانند یك بیوراكتور عمل نموده و فرآیند تولید این پروتئین ها در غدد شیری خود به طور طبیعی كنترل می شود و این واقعیت سبب صرفه جویی احتمالی در مخارج تولید پروتئین می گردد. ولی به هر حال نباید فراموش كرد كه هزینه اولیه چنین پروژه هایی بسیار هنگفت بوده و تمامی جوانب آن و مسائل ایمنی، زیستی و فقدان عوارض جانبی آن هنوز در هاله ای از ابهام می باشد. 


بعضی از منابع مورد استفاده: 
جوانمرد، آرش.1380. بررسی چندشكلی ژن هورمون رشد در گاوهای سیستانی(پایان نامه).دانشكده كشاورزی. دانشگاه تهران 
الیاسی، قربان.1381. بررسی چند شكلی ژن بتالاكتوگلوبولین در پنج نژاد گوسفند ایران(پایان نامه). دانشكده كشاورزی. دانشگاه تبریز

بيماري ورم پستان و بهداشت پستان دام

 

بيماري ورم پستان و بهداشت پستان دام 
دكتر سيد مجتبي جعفري ادارة كل دامپزشكي استان فارس
www.farsvet.org.ir

مقدمه
واژه ورم پستان به التهاب غده پستاني بدون توجه بعلت آن اطلاق ميشود كه بوسيله تغييرات فيزيكي شيميائي ومعمولا ميكربي شير وهمچنين تغييرات حاصل از بيماري در بافت غده پستاني مشخص ميشود 
مهمترين تغييراتيكه در شير ايجاد ميشود عبارت است از:
تغيير رنگ وجود لخته و پيدايش تعداد زيادي لوكوسيت ( گلبول سفيد)با علا ئم تورم گرمي درد وسفت شدن غده پستاني كه بوسيله آزمايش ظاهري شير ميتوان آ نها راتشخيص داد . موارد زيادي از ورم پستانها را بسهولت نميتوان مشخص كرد بطوريكه داراي نشانيهاي درمانگاهي نيستند (ورم پستان مخفي) دراين نوع ورم پستانها به آزمايش غير مستقيم يعني شمارش گلبولهاي سفيد متوسل ميشوند
اپيدميولوژي :
ورم پستان درتمام حيوانات پستاندار ماده بروز ميكند ولي در گاوهاي شيري داراي اهميت اقتصادي است وآنهم بعلت خساراتي است كه به صنعت توليد شير وفرآورده ها ي آن وارد مي شود . البته در اثر بيماري ورم پستان تلفات دامي نيز وجود دارد لكن زيا ن اقتصا دي آ ن مربوط به تلفا ت به تنها ئي نيست بلكه كاهش مقدار شير پستان مبتلا و اختلال در فر آوري شير عمده ترين خسارات را تشكيل ميدهد . از جمله خسارات ديگر آن انتشار ورم پستان در ساير دامها ي گله وبعضا ايجاد گلو درد استرپتوكوكي ويا سل و بروسلور در انسا ن است 
شيوع بيماري ورم پستان در اغلب كشورهاحدود 40 در صد است كه در بعضي از كشورها تا 25 در صد آنرا كاهش داده اند . 
بطور متوسط ابتلا هر كارتيه (قسمت ) از پستان به بيماري سبب كاهش 8 درصد توليد شير آن كارتيه ميگردد ويطور كلي در يك گاو مبتلا سبب كاهش 15 در صد از توليدشير ميشود. ازطرفي زيان حاصل از تغييرات تركيب شير مثل كاهش چربي كاهش كازئين ولاكتوز و افزايش سرم شير وپروتئين ها وافزايش كلرور ها نيز بايستي در نظر گرفت . 
عوامل ايجاد ورم پستان :
ميكربها يكي از عوامل ايجاد ورم پستان هستند اما بتنهائي بعنوان عامل اوليه اورام پستان نميباشند در بعضي موارد از شير هاي بظاهر سالم هم ميكرب جدا ميشود عوامل ايجاد ورم پستان عبارتند از 
1-عوامل مستعد كننده 2-عوامل عفوني 
عوامل مستعد كننده : 
الف-جراهاتيكه در سر پستانها يا پستان ايجاد ميشود 
ب- روش نگهداري (مديريت بهداشت جايگاه .مديريت بهداشت شير دوشي) 
پ-حساسيت مربوط به توارث 
ت-روش تغذيه :
2-عوامل عفوني
استرپتوكوك ها مثل استرپتوكوك آگالاكتيه استرپتوكوك اوبريس وديسگالاكتيه وفكاليس وپنومونيه
استافيلوكوك ها اورئوس 
كلي فرمها اشرشيا كلي اسفروفوروس نكروفوروس يا فزي فرمها
كورينه باكتريها پيو ژنس وبويس 
سودو مونا س ها
مايكو باكتريومها توبر كولوسيس (سل) 
ميكو پلاسما آگالاكتيه واريته بويس 
قارچها كانديدا كريپتو كوكوس تريكوسپرون 
باستثنا سل كه از طريق خون انتشار مييابد در ساير موارد عفونت پستان اغلب از طريق مجراي پستان انجام ميگيرد .

عفونت در ابتدا بصورت التهاب مشخص ميشود ولي تا بروز التهاب سه مرحله وجود دارد 
1-هجوم 2- عفونت 3- التهاب 
هجوم مر حله ايست كه ميكرب از خارج سر پستانها به مجاري شير نفوذ ميكند 
عفونت مرحله ايست كه ميكرب رشد ميكند و بافت پستاني را مورد تهاجم قرار ميدهد 
التهاب نتيجه رشد ميكرب و افزايش آ ن وتخريب بافت پستاني و نفوذ گلبولها ي سفيد يا لكوسيتها جهت دفع عفونت ميباشد 

مرحله هجوم
الف- دراين مرحله بستگي به حضور وتعداد باكتريها ي مولد بيماري در محيط شير دوشي كه معمولا بوسيله مبتلا كردن هر يك از قسمتها ي چهار گانه پستان وميزان آ لودگي پوست و سرپستانها سنجيده ميشود
ب- تعداد دفعا تي كه سر پستانها ي گاو بويژه نوك آ نها با اين باكتري ها آ لوده ميشوند كه وابسته به ميزان رعايت بهداشت در هنگام شير دوشي ميباشد 
ج- ميزان ضا يعا ت اسفنكتر سر پستانها كه ورود باكتريها را در مجاري آ نها آ سان ميكند و بستگي به ماشينها ي شير دوشي وميزان كردن نگاهداري ودرست كار كردن ماشين شير دوشي ومراقبت از سرپستانها دارد 
د- وضع اسفنكتر0سر پستانها بويژه در مرحله پس از شير دوشي كه عضلات اسفنكتر در استراحت ميباشند وشل بودن اسفنكترها سبب ميشود هجوم ميكربها را هم در نتيجه مكيدن و هم بواسطه تكثير ميكربي به داخل آ سا ن سا زد 
ذ- حضور مواد ضد ميكربي در مجرا ي سر پستانها .
2- مرحله عفونت 
الف- نوع ميكرب كه قدرت آ نرا در تكثير در شير مشخص ميكند 
ب- حساسيت ميكرب عامل در برابر آ نتي بيو تيكها ي مورد استفاده كه ممكن است مربوط به مقاومت طبيعي ويا اكتسابي ميكرب در نتيجه مصرف نا مناسب آ نتي بيوتيكها حاصل شده باشد .
ج- وجود مواد حفاظت كننده در شير (مواد ايمني زا ) كه ممكن است طبيعي باشند يا در نتيجه عفونت قبلي ويا مايه كوبي توليد گردند .
د- وجود تعداد زيادي لوكوسيت كه در نتيجه تورم پستان قبلي ويا ضربه ها ي فيزيكي باشد.
ذ- مرحله شير واري كه عفونت در مرحله خشك شدن پستان با سهولت بيشتري صورت مي گيرد زيرا در آ ن مرحله عمل فيزيكي سيلا ن وخروج شير همراه با عفونت وجود ندارد .
3-مرحله التهاب
الف- بيماري زائي وقدرت هجوم ميكرب .
ب- ميزان حساسيت بافت پستان به ميكرب كه ممكن است از مقاومت در نتيجه وجود پادتن ثابت بافت تا حساسيت شديد در اثر عفونت قبلي تغيير كند .
در مرحله هجوم بهتر از مراحل ديگر ميتوان با توجه به پرستاري و بويژه بكار بردن روشهاي بهداشتي خوب از ميزا ن اشاعه تورم پستان كم كرد .
نشانيها ي بيماري ورم پستان
برحسب حدت وشدت ميكرب كه به پستان هجوم كرده باشد نشانيها ي بيماري متفاوت است التهاب شديد (حاد) فوق حاد كه با مسموميت خوني (سپتي سمي ) وبا واكنش عمومي همراه است يا بصورت التهاب نامشخص (تحت حاد ) يا مخفي ويا مزمن كه بتدريج بافت پستان فيبروزي وسفت ميشود ظاهر ميشوددراين حالات بستگي به نوع ميكرب نشاني متفاوت است 
ورم پستان محفي (تحت حاد)
در اين نوع ورم پستان وضع ظاهري شير سالم وعادي بنظر ميرسد ودر دام هيچگونه علائم بيماري بصورت ظاهري ديده نميشود لكن در تركيبات شير تغييرات زير ديده ميشود 
-افزايش گلبولها ي سفيد و سلولها ي بافت پستان يا سلولهاي سوماتيك Somatic cell(sc)
-كاهش چربي شير 
-كاهش كازئين
-كاهش لاكتوز
-افزايش سرم شير 
-افزايش كلرورهادر شير 
-افزايش گليكوژن
كاهش توليد شير 
در اين مرحله بعلت عدم تشخيص وتوجه نداشتن دامدار به بهداشت شير در اتاق شير دوشي و توام دوشيدن دامها ي سالم وبيما ر سبب اشاعه بيماري به ساير گاوها ميشود بطوريكه ظرف مدت كوتاهي 50 در صد گله به اين نوع ورم پستان مبتلا ميشوند .
ورم پستان مزمن
اين حالت ورم پستان نيز از نظر دامدار تا حدودي نا مشخص است اما اگر دقت شود و آ زما يش ورم پستان استريپ كاپ انجام شود وجود لخته هائي در شير مشخص كننده بيما ريست و تغييرات تركيبا ت شير نيز مانند ورم پستان تحت حاد يا مخفي است اما پيشرفته تر در اينجا سرم شير افزايش يافته و كلرورها افزايش بيشتري دارند . اين نوع ورم پستان معمولأ به درما ن جواب نميدهد در صورت نگهداري گا و در گله سبب پيشرفت بيما ري و سرايت به سايرين ميشود و بايستي دام آلو ده حذف وبه كشتارگاه اعزام شود .
ورم پستان حاد :
در اين حالت پستان داراي التهاب و تورم است واطراف پستان گرم ودام هم تب دارد. در هنگام دوشش دام پاها را بر زمين مي كوبد واحساس ناراحتي ميكند شكل ظاهري شير نيز تغيير ميكند داراي مايع سبز رنگ و رگه ها ي خون ولخته ها ي فراوان است در 
آزمايش استريپ كاپ براحتي ميتوان پي به بيما ري برد .گاو بي اشتها وناراحت است . اين گا وها را بايستي بادستگاه شير دوشي تك واحدي و در پايا ن شير دوشي بطور جداگانه روزانه حد اقل سه مرتبه دوشيد تا عفونت در پستان سبب ضايعه پستاني نشود دام را تحت مراقبت دامپزشك قرار ميدهند .شير دوشيده شده به فاضلأب ميريزند وهر دفعه دستگاه را ضد عفوني ميكنند .
ورم پستان فوق حاد :
اين نوع ورم پستان نيز مانند ورم پستان حاد مشخص ودام تب دار وبيما ر پستان دارا ي التهاب است گاو بعلت درد شديد اغلب موارد اجازه شير دوشي نميدهد شير سبز رنگ وداراي رگه ها ي خون و لخته ميباشد . سريعا بايستي گاو تحت مراقبت جداگانه قرار گيرد بعضا بعلت كم توجهي ودر اثر نفوذ عفونت به خون سبب سپتي سمي ميشود و دام تلف مي گردد .
تشخيص آزمايشگاهي وررم پستان :
به سبب تغييرات شيميائي كه در شير ورم پستاني بوجود مي آيد و تاثيردرسيستم فرآوري و پاستوريزاسيون شير ها ي ورم پستاني و بدنبا ل آ ن گا وها ي آلو ده بايستي شنا سائي شوند .
از آنجائيكه بر رسي آزمايشگا هي تعداد زيادي از نمونه ها ي شير گران تمام ميشود توجه زيادي به آزما يش هاي صحرائي بر پايه شناخت تعييرات فيزيكي وشيميائي شير ميشود البته اين آزمايشها غير مستقيم ميباشد وفقط وجود التهاب وتعييرات ظاهري شير را نشان ميدهند و يك آ زمايش هدايت كننده تلقي ميشوند . بدنبال آن بايستي آ زمايش ها ي تشخيص ميكربي و شمارش ميكربي وآ زمايش هاي حساسيت در مقابل دارو ويا وجود آ نتي بيوتيك وآ زمايش هاي تشخيص قارچ انجام شود .
آزمايش استريپ كاپ :
چنانكه ملأحظه شد در ورم پستانهاي حاد يكي از علأئم بيماري وجود رگه ها ي خون ولخته و دلمه همراه با سرم سبز رنگ در شير است .قبل ار آنكه دستكاه شير دوشي را بدام متصل كنيم بايد چند مرتبه جريان شير هر كارتيه را روي صفحه سياه فنجان بريزيم تا عوامل غير طبيعي شير مشخص شود .

آزمايش ورم پستان بروش كاليفر نيائي : California mastitis test - C M T
اين آزمايش تشخيص گاوهاي مبتلأ به ورم پستان مخفي است . در اين نوع ورم پستان چنانكه ملأ حظه شد شير از نظر ظاهر ي سالم و طبيعي بنظر ميرسد و هيچگونه علأ ئم بيماري در گا وممكن است مشخص نباشد ا ما با ريختن مقداري شير درظرف چهار قسمتي از (هر كارتيه در يك قسمت) ورم پستان را تشخيص ميدهيم .
پس از اضافه شدن شير آنرا بمدت 10 الي 20 ثانيه بطور مورب تكان ميدهند تا با معرف مخلوط شود پس از اين مدت در صورت وجود ورم پستان شير لخته و بريده ميشود . هر چه مقدار و غلظت لخته بيشتر باشد شدت ورم پستان و وجود مواد بافتي وگلبولها ي سفيد بيشتر است .
Brabant Mastitis Test ( B M T ) :
اساس اين آ زمايش همان آزمايش تشخيص كاليفرنيائي است ليكن بجاي محلول معرف ـ ژل محتوي معرف در هر قسمت تعبييه شده ريخته و پس از آنكه 2 سي سي از شير اوليه هر كارتيه بر روي آ ن ريخته ميشود آنرا 20 ثانيه تكان ميدهند كه تشكيل رسوب يا ايجاد لخته يا بريدگي شير نشان دهنده ورم پستان است .
Mishigan Mastitis Test (M M T ) ,Negretti Field Mastitis Test (N F M T ), Viscansian Mastitis Test (V M T )
نيز بر اساس همان كاليفرنيا تست است تنها روش بكا ر گيري معرف ها متفاوت است .
آزمايش شمارش سلولهاي سوماتيك (Somatic Cell Count (SCC روش مناسبي براي اندازه گيري كيفيت شير ميباشد .
در حالت عادي در شيرهاي سالم تعدادي سلول كه شامل گلبولها ي سفيد وسلولها ي جدا شده از بافت پستان است در شير وجود دارد و در صورتيكه تعداد آ نها ار حد متعارف( 300000) بيشتر شود نشانه غير عادي بودن شير است .
اين افزايش سلولها در اثر ضربه و نفوذ باكتري وايجاد التهاب ودر نتيجه ورم پستان بوجود ميآيد و سبب كاهش كيفيت شير ميشود .
سه روش متفاوت براي اندازه گيري سلولهاي سوماتيك وجود دارد :
1--روش مستقيم : در اين روش 01/0 ميلي ليتر از شير رادر يك سانتي متر مربع از سطح لام مخصوص شمارش سلولي پخش ميكنند و آنرا خشك و رنگ آميزي ميكنند سلولها ي رنگ شده زا با شما رش گر دستي شما رش مي كنند.
2-روش كولتر : اين روش در اثر عبور سلولها ي سوماتيك از روزنه الكتريكي (الكترود) ايجاد نوسان ولتاژ ميكند وبازائ هر نوسان يك شمارش از شمارش گري كه متصل به الكترود است ثبت ميشود در اين روش ابتدا سلولها توسط فرمالين تثبيت ميشوند .
3-شمارش توسط دستگاه فو سوماتيك: مقدار معيني شير از اين دستگاه عبور ميكند كه با يك بافر ورنگ فلوئورسنت مخلوط ميشود و ‌د. ان. ا هسته سلولها ي سوماتيك را هاي لايت ميكند و يك لأم كه بر روي صفحه دواري قرار دارد دراثر نور ايجاد شده انها را ثبت ميكند و يك كنترولر تعداد سلولها را در هر ميلي ليتر مشخص ميكند .
كشت ميكربي :
روش آ زمايش دقيق و وقت گير است كه بايستي قبل از اتصال دستگاه شير دوشي به كارتيه ها به وسيله يك لوله آزمايش استريل درب دار از هر كارتيه مقدار 30 تا 100 سي سي شير بر داشت .
قبل از نمونه گيري بايد پستان و نوك كارتيه ها را شستشو داد و با الكل 70 درجه نوك پستان را ضد عفوني كرد ه و مستقيما از هر كا رتيه بطور جدا گانه شير بر داشت .
پس از نمونه گيري بايستي سريعا نونه را در كنار يخ به آزمايشگاه ارسال نمود تا شير در آنجا كشت و آنتي بيوگرام گردد .
خسارات ناشي از ورم پستان
1-كم شدن توليد شير 
2- هزينه هاي درمان 
3- دور ريختن شير حاوي باقي مانده دارو در حين درمان
4- احتما ل از بين رفتن يك يا چند قسمت پستان و يا حذف دام
5- هزينه هاي كا ر گري و دامپزشكي 
مهمترين خسارت از طريق كم شدن شير تا حدود 15-8 درصد در طول 7 ماه دوره شير واري است . اگر اين بيما ري در 20 در صد گله وجود داشته باشد خسارت وارده به دامدار 70 در صد ساير هزينه هاست .
هزينه ورم پستان حاد شامل 14 در صد مرگ و مير 8 درصد شير دور ريخته شده 8 در صد درمان است.
هزينه ورم پستان مخفي 70 در صد بعلت نا شناخته بودن و كا هش شير در طول دوره شير واري است .
پيشگيري ورم پستان در گاو :
ورم پستان ناشي از يك سلسله نارسائي ها و سوء مديريت وعوامل محيطي نامطلوب است . عدم موفقيت در ريشه كن كردن ورم پستان نشانه عدم كفايت روش هاي كنترل وپيشگيري است . كنترل وپيشگيري تنها يك عمل نيست بلكه سيستمي است پيچيده و مخلوطي از كليه اقدامات بهداشتي ومحيطي كه بايد قدم به قدم آنرا انجام داد اين اقدامات بايستي اقتصادي ودر شرايط مختلف محيطي و مديريتي قابل اجرا باشد . نظر باينكه توجيه پيشگيري بيماري ورم پستان فقط با توجه به جنبه هاي اقتصادي ميباشد ، لذا هر برنامه اي كه بدين منظور تنظيم ميشودبايد متكي برعملي بودن آن در گاوداري معيني باشد بطور كلي پيشگيري در سطح يك منطقه هدف انجام شدني نيست و برنامه هاي ملي فقط ميتواند بصورت محرك و كمك به گاوداران ويژه اي باشد كه بخواهند در برنامه شركت كنند.
از بين بردن منبع عفونت و همچنين كاهش حساسيت غده پستاني وجلوگيري از سرايت بيماري در يك كارتيه به كارتيه هاي ديگر با هدف برنامه پيشگيري ورم پستان باشد. اگر از طرق بهداشتي باورم هاي مخفي مبارزه شود تجربه چنين نشان داده است كه خود بخود ورم پستان حاد نيز تحت تاثير قرار ميگيرند و درصد وقوع آن پائين مي آيد ولي عكس آن صحيح نيست و مبارزه عليه ورم هاي حاد هيچگاه نميتواند گله را از آلودگي ثانوي مصون دارد. آنچه امروز براي پيشگيري و كنترل ورم پستان بكار ميگيرند روش هاي زير است . 
روش اول : پيدا كردن دامهاي مبتلا از طريق يك همه گردي در گله ويا از طريق دفاتر ركورد گيري و بيماري يابي جهت مشخص كردن اورام پستان حاد در اين روش ميتوان تا حدي با بيماري مبارزه نمود اگر چه ممكن است از اين طريق به سطح آلودگي گله پي برد ولي منشاء ‌بيماري را نمي توان مشخص كرد اين روش در دامداريهاي بزرگ بخاطر هزينه زياد عملي نيست واز معايب آن پنهان ماندن ورم مخفي در گله را ميتوان نام برد. اكثر دامداران فكر ميكنند كه با اين روش ميتوان ورم پستانهاي موجود درگله را كشف كرد.
روش دوم : در اين روش صرف نظر از اينكه بيماري در گله باشد و يا نباشد و ياميزان آلودگي آن درچه سطحي قرار گرفته باشد اقدام به يك سلسله عمليات بهداشتي مي كنند . اين روش كه دراكثر دامداريها صرفنظر از كوچكي وبزرگي قابل اجرا است و ديگر نياز به دانستن نوع ميكرب منبع آلودگي نيست اساسا” از 5 قدم اوليه تشكيل شده است كه بعنوان زير بنائي براي از بين بردن آلودگي موجود و آلودگي ثانوي پشنهاد ميشوند.
قدم اول :‌ اطلاع دقيق از نحوه كار سيستم شير دوشي موجود و فراگرفتن راههاي صحيح و طرز كار با دستگاه .
هر دستگاه شيردوشي از قسمتهيا زير تشكيل شده است:
1- پمپ خلاء 2- صافي هوا براي گرفتن بخار موجود در لوله هاي شيردوشي . 3- مخزن شير مندرج 4- ضربان يا پولساتور 5- خرچنگي 6- فنجانك شيردوشي 
خلاء همواره در قسمت داخلي فنجانك ها وجود دارد وفقط خلاء‌موجود در اطرف لاستيكها ست كه متناوبا” با هوا عوض ميشود.
قدم دوم : ضد عفوني هر روز ه دستگاه شيردوشي پس از هر شيردوشي و ضد عفوني كردن سرپستان باتركيبات يد دار پس از هر دوشش عمل ضد عفوني سرپستان ها ميتواند توسط دستگاه اتوماتيك و سريع صورت گيرد.
متاسفانه بجز تعداد معدودي از دامداريها توجه خاصي باين امر نمي كنند و كارگر شيردوشي غافل از اينست كه حتي يك قطره شير باقيمانده در نوك پستان كه از طريق دست خود او ويا دستگاه شيردوشي از دام ديگري منتقل شده است مي تواند براحتي از مجراي نوك سرپستان عبور و آن را آلوده كند. 
ماده ضد عفوني با مقداري گلسيرين با مواد چربي بر روي پستان سدي را بوجود مي آورند كه از نفوذ باكتريها بداخل جلوگيري مي كند.
قدم سوم : بمحض مشاهده ورم حاد در گله بلافاصله دام مبتلا را جدا ودر محلي جداگانه (‌ترجيحا”‌ بيمارستان )‌ در روي بستر ي خشك همراه با كلش يابستر ضد عفوني شده توسط آهك منتقل نمائيد واز طريق دامپزشك آزمايش هاي تشخيص نوع ميكروب انجام و آنرا مداوا كنيد.
قدم چهارم : تزريق بعضي مواد درماني هنگام خشك كردن كاملا” ‌ضروري است چه اغلب دامها (بيش از 70 درصد ) اگر دراين دوره مداوا نشوند مبتلا به ورم پستان خواهند شد.
قدم پنجم : اگر درمانهاي دامپزشك ومداوا ها پاسخ نداد احتمال وجود ورم پستان مزمن ميرود و براي جلوگيري از سرايت بيماري به ساير گاوها حتما“ دام مزبور را بايستي حذف يا سرپستان آلوده را توسط يك محلول خشك كننده شير آنرا خشك كرد در صورتيكه دام ارزش توليد مثل دارد ميتوان توسط عمل جراحي پستان را برداشت .منحصر ا"جهت توليد گوساله از آن استفاده كرد.
نكات بهداشتي مهم براي جلوگيري از ابتلاء ‌ورم پستان
چهار سد مهم شامل پوسته مقاوم سر پستان ، ماهيچه هاي اطراف نوك پستان ماده كراتيني و دفاع طبيعي توسط گلبولهاي سفيد بطور طبيعي و با رعايت اقدامات سبب پيشگيري ازورم پستان ميشود.
مسئله مهمتري كه كارگر شيردوشي از طريق اقدامات بهداشتي بايستي انجام بدهد تا ميكرب ها از يك سر پستان به بقيه ويا ساير دامها منتقل نشوند از اهميت خاص برخورداراست قبل از شيردوشي حتما” دستهاي كارگران بايستي شسته و ضد عفوني شود دراغلب آزمايش ها انتقال آلودگي حدود 50 درصد از طريق دست هاي آلوده كارگر شيردوش قبل از شيردوشي و حدود 100 درصد از طريق همان دست ها حين شيردوشي گزارش شده است . استحمام هر روزه كارگران كمك مهمي علاوه بر رعايت بهداشت شيردوشي در سلامت خود آنهاست استفاده از چكمه و لباس كار مخصوص در شيردوشي از انتقال بيماري به داخل وانتقال بيماري به خارج شيردوشي جلوگيري ميكند.
استفاده از دستكش هنگام شير دوشي وشستشو و ضد عفوني مرتب دستكش ها انتقال بيماري را 20درصد كاهش ميدهد.
قبل از شيردوشي پستانها بايد دقيقا" شسته و ضد عفوني شوند .شستشوي پستان قبل از شيردوشي براي ازبين بردن فضولات و همچنين براي عمل رگ كردن صورت ميگيرد .اگر شستشو خوب صورت نگيريد بجاي ازبين بردن عفونت وميكرب ها به اشاعه و رشد آنها كمك مي كند . دريك آزمايش نشان داده شد كه استافيلوكوك ها بعداز اينكه دستمال ماساژ پستان آلوده مدت سه دقيقه در محلول ضد عفوني قرارگرفت باز هم زنده مانده بود . استرپتوكوك آگالاكتيه مدت هفت روز بعد از مصرف از روي يك دستمال كه در گوشه سالن شيردوشي افتاده بود بدست آمده . دستمال مزبور را مدت 5 ساعت در هيپو كلريت 2 درصد قرار دادند كه بعد از مدت مزبور هنوز ميكرب فعاليت خود را ازدست نداده بود.
براي كم كردن اين قبيل آلودگيها كاربرد دستمالهاي يكبار مصرف يا حوله هائي كه پس از يكبار مصرف در حرارت ميكربشان كشته شود موثر است .
براي جلوگيري بيشتر از اشاعه ميكرب ها گرفتن و خشك كردن آخرين قطره آب قبل از وصل دستگاه شيردوشي مهم است .يك قطره آب حاوي ميليون ها ميكر ب است كه مي تواند هر لحظه از مجراي سرپستان وارد شده ويا ازطريق دستگاه شيردوشي ديگر دامها را آلوده نمايد.
ضدعفوني فنجان هاي دستگاه شيردوشي
فنجان هاي دستگاه شيردوشي دائما” از دامي باز شده وبه دامي ديگر بسته مي شود اين عمل ميتواند سريعا” آلودگي را درگله اشاعه دهد . بنابراين ضد عفوني كل دستگاه در موقع تعويض از دامي به دام ديگر اگرچه تمامي شيرآنها سالم باشد در جلوگيري از رشد باكتريها موثرمي باشد براي اينكار يك ظرف پر از آب در كنار شيردوشي قرار ميگيرد و پس از هر دوشش و جدا كردن خرچنگي آنها را در ظرف آب محتوي ضد عفوني با آب پاكيزه قرار داده و آنرا شستشو ميدهند سپس ظرف آب را تخليه ومجددا” پر ميكنند .روش خودكاري هم وجود دارد كه بمحض قطع خلاء خرچنگيها از يك لوله آب جهت شستشو ي آنها استفاده شود . 
ضد عفوني سر پستانها :
ضد عفوني سر پستان ها با يك ماده ضد عفوني يد دار امري ضروري است براي چسبيدن مواد ضدعفوني به سر پستان از كمي گليسيرين بالا نولين استفاده ميشود كه پوست را نيز مرطوب نگاه ميدارد واثر ضد عفوني كننده را نيز ازبين نخواهد برد . ارزش اين ضد عفوني تا حدي است كه گاهي ميتواند ورم پستانهاي مخفي را از بين ببرد ويا تا يك سوم از كل عفونت ها بكاهد.
شتشوي سالن شيردوشي :
پس از هر شيردوشي علاوه بر آنكه از طريق سيستم CIP لوله ها و دستگاههاي شيردوشي را شستشو و ضد عفوني ميكنند بايستي كف و ديواره هاي سالن شيردوشي و كليه ظروف را شستشو و ضد عفوني كرد.
تغذيه دام خارج از شيردوشي
از آنجائيكه پس از شير دوشي سرپستانكها و اسفنكتر وماهيچه هاي آن دراثر ترشح هورمون اكسي توسين ودوشش شير شل ومجراي پستان باز است پس از خاتمه شيردوشي نبايستي اجازه داده شود كه گاو بخوابد زيرا در اثر تماس با كف اصطبل وكود سبب نفوذ عوامل عفوني بداخل مجرا وآلوده شدن پستان ميشود . براي جلوگيري از خوابيدن گاو ها را با مواد غذائي سيلو شده با كنسانتره پروتئين دار با يونجه ويامواديكه مورد علاقه گاو باشد تغذيه ميكنند تا مدت يكساعت گاو سرپا باشد.
از بين بردن كامل عوامل بيماريزا
1- بستر دام را هميشه بايدخشك نگاه داشت. اگر محيط گاوداري مرطوب است استفاده از خاك اره مضر است و بايد ازكلش كه جاذب الرطوبه است استفاده شود.
2- ضد عفوني بعد از شيردوشي لازم و ضرروي است 
3- بعد ازدوشيدن دام ها را توسط ريختن غذا درآخور حداقل بمدت يكساعت سرپا نگاه داريد.
4- بيرون بردن دام براي مدت كوتاهي از سالن وانتقال آنها به يك مرتع غير آلوده جهت هوا و آفتاب خوردن اصطبل وسالن ها در از بين بردن ميكرب موثر است 
5- گوساله ها را بايد در باكس هاي انفرادي جداگانه پرورش داده وبا سطل وپستانك دستي شير داد تا از ليسيدن پستانها وتثبيت آلودگي روي بافتهاي پستان جلوگيري شود.
اقدامات مهم و لازم براي دفع آلودگي :
1- عوامل غير بهداشتي در اطراف دام ومحيط را ازبين ببريد.
2- روش دوشيدن و ضدعفوني دستگاه ماشين شيردوشي را تصحيح كنيد.
3- گاوهاي بيمار را جدا كرده و آنها را درآخر شيردوشي ودر صورت امكان با دستگاه تك واحدي بدوشيد و دستگاه را ضد عفوني كنيد 
4- پس از پايان دوره شيرواري بايد با آنتي بيوتيك خشك كننده شير گاوها را خشك كرد . 
5- دامها ي بيمار مزمن وغير قابل درمان را بايدحذف و به كشتارگاه اعزام كرد.
6- در روش دوشش با دست براي لطمه نزدن به سرپستان بايد روش صحيح شيردوشيدن را ياد گرفت.
نتايج حاصل از پيشگيري واقدامات بهداشتي :
1- تعداد دام مبتلا به ورم پستان حاد كمتر ميشود.
2- شيربخاطر عفونت دور ريخته نميشود.
3- هزينه درمان ودارو و دامپزشك كمتر است .
4- شير بهداشتي و باجايزه بيشتر تامين ميشود (‌افزايش درآمد).

منابع :
1- اورام پستان وبيماريهائيكه بوسيله باكتريها توليد ميشود . تأليف : بلاد هندرسن ترجمه دكتر احمد شيمي
2- بهبود كيفيت شير تأليف اف هاردينگ ترجمه دكتر شهريار دبيريان . مهندس لادن ربيعي
3- بهداشت پستان وشيردوشي نوشته مهندس سيد محمد عتيقه چي
4- بهداشت گاوهاي شيري ترجمه دكتر عليرضا محمود زاده – دكتر مسعود هاشمي
5- بيوسنتز شيردوشي صحيح ورم پستان ترجمه دكتر مسعود هاشمي – دكتر عليرضا محمود زاده
6- شير و بهداشت همگاني نويسنده دكتر گيتي كريم – دكتر عباس فرخنده.

Dairy research & information 
Dairy research and develo pment corporation
Milk quality incentives Richard h. bennett PH.D.,P.A.S
Neb guide: using the callfornia mastitistest G81-556-A
NEB Guide: the somatic cell count and milk quality G93-1151-A
Producing milk with a low bacteria G83-678-A

توسعه صنعت شیر

پایگذاری صنعت شیر در هر کشوری به سه عامل بستگی دارد 


1- بازار مناسب برای شیر و فراورده ها ی شیر 


2- وسایل و نیروی انسانی ماهر برای جمع آوری عمل آوری و توزیع شیر 


3- تامین مداوم شیر با کیفیت مطلوب 


برخی از تغییرات اصلی صنعت شیر به وضعیت کنونی : 


- گسترش علم باکتری شناسی باعث ابداع روشهایی برای مهار بیماریها و باکتریهای مضر شد. 


- کارخانه های پنیرسازی: اولین کارخانه پنیرسازی درایالات متحده در سال 1851 درآیندا نیویورک تاسیس شد 


- انجمن گاوداران نژاد اصیل که در حدودسال1860 شروع به کار کرد. 


- تاسیس ترویج به فرمان اسمیت- لور در سال 1914 باعث شد که اطلاعاتی که در آژمایشگاههای علمی جمع آوری می شود مستقیماً به گاودارها، عمل آورندگان شیر و مشتری ها برسد. 


- مهار بیماریهای گاو بخصوص بیماریهای مشترک بین انسان و دام. 


- علاوه بر اینها میتوان به ساخت یخچال ، ماشینهای شیر دوشی و وسایل الحاقی همچون همزن ها ، ظروف کره سازی ، صافی ، یخچال بستنی ، ظروف شیشه ای و کاغذی جهت نگهداری و حمل شیر، وسایل بطری پر کنی خودکار و تانک های بزرگ و کامیون های حمل شیر را بر شمرد. 


  تولید شیر 


صنعت شیر در امریکا در نواحی اطراف دریاچه های بزرگ و بخش شمال شرقی و همچنین ایالت کالیفرنیا ، ایالت های اصلی تولید کننده شیر هستنند. 


صنعت شیر در این مناطق بر اساس چندین عامل پایه گذلری شده است 


1- این مناطق دارای بیشترین جمعیت انسانی هستنند. 


2- مناطق مرکزی و شمال شرقی به کمربند علوفه و مرتع معروف اند. 


3- آب و هوای دریاچه های بزرگ و ایالت های شمال شرقی شبیه به شمال اروپاست. 


  طبقه بندی بر اساس استفاده و اصالت 


نژادهای گاو را می توان بر اساس استفاده های که از آنها میشود به شیری ، گوشتی و دو منظوره تقسیم کرد. 


گاوها را می توان بر اساس اصالت نیز طبقه بندی کرد . گاوی که انساب آن را میتوان تا گاوهای پایه ردیابی نمود به عنوان گاو نژاد اصیل می شناسند . 


یک گاو تقریبا خالص شده به عنوان گاوی غیر اصیل که مشخصات اصلی یک نژاد را دارد تعریف می شود. 


و در اغلب موارد ، به گاوی اطلاق می شود که زائیده یکی از گاوهای اصیل باشد و توسط اتحادیه نژاد ثبت نام نشده است. یک گاو دو رگه گاوی است که بر اثر آمیزش دو نژاد کاملا متفاوت حاصل می شود. به گاوی که دو رگ نیست ولی مشخصات اصلی یک نژاد را نیز ندارد " اسکراب " می گویند. 


هلیشتاین- فریزین: هلیشتاین فریزین اسم رسمی نژاد است. در اروپا معمولا فریزین به گاوی که اجداد اروپایی دارند و هلیشتاین به گاوهای که اجداد آنها از امریکای شمالی است اطلاق می شود. وزن مطلوب گاوهای هلیشتاین نر و ماده بالغ به ترتیب 1000 و 680 کیلو گرم می باشد. گاوهای هلیشتاین به بیشترین تو لید کننده شیر با کمترین درصد چربی شهرت یافته اند. 


گوساله هابی این نژاد در میان سایر نژادهای شیری در هنگام تولد بالاترین وزن را دارند. واین ویژگی همرته با رنگ سفید چربی بدن ، آنها را برای تولید گوشت سفید گوساله مناسب می سازد. هلیشتاین دیرتر از جرسی ، گرنزی ، و ایر شایر بالغ می شود. 


جرسی: کوچکترین نژاد گاوهای شیری جرسی است که به دلیل چربی زرد برای تولید گوشت قرمز و گوشت سفید گوساله ارزش چندانی ندارد. شیر جرسی ها در مقایسه با سایر نژادها بیشترین درصد چربی و همچنین مواد جامد بدون چربی را دارد. جرسی ها نسبت به تمامی نژادهای دیگرزودتر بالغ می شوند و سریعتر به اوج تولید شیر می رسند. شیر نژاد جرسی به علت کاروتن زیاد زرد رنگ می باشد. گاوهای جرسی به خلوص نژادی شهرت دارند. 


گرنزی: گرنزی تا حدی از جرسی بزرگتر است. درصد چربی و همچنین درصد کل مواد جامد بدون چربی در شیر این نژاد اندکی کمتر از جرسی است اما رنگ شیر آن به علت وجود مقدار بیشتر کاروتن زردتر است. وزن گوساله های گرنزی هنگام تولد کمی بیش از گوساله های جرسی است. اندازه کوچکتر ورنگ زرد چربی لاشه موجب می شود که اینها نیز برای تولید گوشت قرمزو گوشت سفید گوساله مناسب نباشد. گرنزی ها دیرتر از جرسی ها بالغ می شوند و قدرت چرای آنها به خوبی جرسی ها نیست. گاوهای گرنزی تا حد بسیار بالایی مطیع و رام می باشند. 


براون سوئیس: قدیمی ترین نژاد شیری براون سوئیس است. براون سوئیس از نظر وزن بعد از هلیشتاین حایز مقام دوم است. رنگ قهوه ای براون سوئیس از خیلی روشن تا خیلی تیره متفاوت است. براون سوئیس حیوانی رام ولی کمی لجباز است. این نژاد به سبب اندازه نسبتا بزرگ ، وزن زیاد گوساله ها ، چربی سفید بدن برای پرواربندی و گوشت سفید گوساله تا حد هلیشتاین مقبولیت یافته است. براون سوئیس دیر بالغ می شود و نسبت به نژادهای دیگر دیرتر به اوج تولید می رسند. چرای روی دامنه کوهها منجر به قدرت چرای برتر در این نژاد شده است. 


ایرشایر: ایرشایر آخرین نژاد اصلاح شده است. آب وهوا در منطقه ایر در زمان زیادی از سال سرد و نمناک است. گاوهای ایرشایر در طی روند اصلاح نژاد خود به دلیل عدم حاصلخیزی زمینهای منطقه ، مقدار نسبتا اندکی علوفه در دسترس داشته اند این وضعیت بقای حیوانات قوی بنیه و دارای قدرت چرای خوب را به وجود آورده است . گاوهای ایرشایر بزرگتراز گاوهای گرنزی و جرسی است و رنگ آنها از قرمز تا قهواه ای مایل به قرمز و سفید متغیر دارند . گوساله های این نژاد به دلیل وزن و تولید نسبتا پایین برای تولید گوشت گوساله ارزش متوسطی دارند. گاوهای حذفی و گاوهای مازاد نیز برای تولید گوشت دارای ارزش متوسطی می باشند. زیرا خیلی سریع چاق می شوند و دارای چربی سفید هستند. چربی شیر این نژاد 4 درصد و مواد جامد بدون چربی شیر آنها کمتر از گرنزی و جرسی است. شکل پستان این نژاد در مقایسه با اغلب نژادهای دیگر بهترین می باشد. 


شورت هورن شیری: نژاد شورت هورن شیری به عنوان نژادی دو منظوره برای تولید شیر و گوشت معروف است. اندازه نسبتا بزرگ آنها امتیازی مثبت برای تولید گوشت و پرداخت قیممت بالا برای گاوهای حذفی است. گوساله های این نژاد به دلیل وزن پایین در هنگام تولد ( 24 تا 36 کیلوگرم ) در مقایسه با گوساله های هلیشتاین و براون سوئیس برای تولید گوشت سفید برتری کمتری دارند. شیر آنها برای مصرف مستقیم و تهیه پنیر کاملا مناسب است. رنگ حیوان از تقریبا سفید تا قرمز متغیر است. ولی بیشتر داری ترکیبی از هر دو رنگ می باشند که به رنگ سرخ تیره معروف است. 


انجمن های ثبت نژاد: وظیفه اصلی انجمن های نژاد حفظ اصالت گاوها از طریق ثبت مشخصات آنها می باشد. انجمن های نژادی همچنین انتقال مالکیت گاوها را ثبت می کنند علاوه بر این انجمن های فوق وظیفه ثبت مشخصات مربوط به ارزیابی نوع و تولیدات گاوها نژاد مورد نظر خود را نیز بر عهده داشتند. هدف اصلی انجمن های نژادی توسعه نژاد است . به این منظور دو برنامه اساسی انجام می شود ، یکی نگهداری از رکوردهای تولید است و دومین هدف بهبود تیپ است. یکی دیگر از اهداف اصلی هر انجمن نژادی ، ترفیع نژاد است. 


انجمن گاوهای اصیل شیری: هدف این انجمن تلاش همسو و هماهنگ ، برای پیشرفت گاوهای شیری بوده است. 


از برنامه های تدارک دیده این انجمن: 


1- کارت های شماره گذاری هماهنگ برای گاوهای شیری و گاو نر 


2- مجوعه قوانین هماهنگ برای آزمونهای رسمی 


3- مجموعه قوانین و مقررات هماهنگ برای ثبت گاوهای که با استفاده از تلقیع مصنوعی جفت گیری شده اند. 


4- فهرست گروههای گاوهای شیری برای نمایش های منطقه ای ، ایالتی وملی 


5- فهرست مجموعه مسائل اخلاقی برای فروش های عمومی و خصوصی 


انتخاب یک نژاد: 


1- انتخاب نژادی است که بتواند شرایط بازار فعلی و آینده را برآورده سازد. 


2- تمایلات شخصی برای بعضی از گاوداران مهم است. 


3- انتخاب نژاد رایج در منطقه در خرید و فروش دام مازاد نکته مثبت دیگری است. 


4- آب و هوا در بعضی از مناطق به خصوص مناطق گرم جنوبی مهم است. 


5- قدرت چرا باید مورد نظر باشد. 


6- قوی بودن گوساله ها مسئله مهم دیگری است که به وزن گوساله ها در موقع زایمان بستگی دارد.

عوامل موثر بر طول عمر مفيد گاو شيري      




الف- مرحله ي تولد تا از شيرگيري 
مديريت گوساله ها در سه ماه اول بسيار مهم است زيرا در اين مدت حيوان دوره ي تولد، ارتبات با محيط مصرف آغوز وشير خوارگي را تجربه مي کند. از طرف ديگر وضعيت فيزيولوژيکي حيوان در اين دوره ازجنبه هاي حائز اهميت مي باشد که شامل توانائي جذب مولکولهاي درشت ايمنوگلوبين در روده ، توانائي هضم بالاي چربي و ساکاريد ها بدون عارضه ي متابوليسمي، مستعد بودن حيوان به عفونت هاي روده اي و اسهال و تغييرات معني دار در شکل ، حجم و ترکيب مواد مغذي و عادت يافتن سيستم بدن با آن مي باشد. 

زايمان گاو و مراقبت از گوساله : 

در صورت رعايت اصول انتخاب اسپرم و تغذيه مناسب، زايمان طبيعي خواهد بود. نکته ي اساسي و حياتي درمورد گوساله در 15 دقيقه ي اول بعد از تولد است که رفلکس تنفسي بايد فعال گردد و گوساله بايد خشک شود؛ در صورت زايمان طبيعي و عدم شيوع يون گاو بايد خود اين گاو با ليس زدن گوساله انجام دهد. گوساله 72-24 ساعت زمان لازم دارد تا به حد آستانه ي تنظيم دمائي بدن برسد (3). تا 6 ساعت اول بعد از زايمان جذب ايمنوگلوبين حداکثر است ودر اين مدت تا5 درصد وزن بدن و در روز اول تا 10- 8 درصد وزن بدن بايد آغوز بخورد(به دليل اهميت آغوز توصيه شده که در صورت امتناع گوساله با لوله ي مري آن را به صورت اجباريخورانده شود) مدت خشکي مادر ، کيفيت تغذيه ي آن از لحاظ سلنيوم ويتامين هاي A ، Eو K ، سن مادر وميزان ايمن زائي درآن زمان مصرف آغوز توسط گوساله در کيفيت عملکرد آغوز موثر است، ميزان ايمنوگلوبين در شير مادر از 22 تا 50 ميلي گرم در مياي ليتر متغير است(3). مصرف آغوز علاوه بر ايجاد ايمني غير فعال(ميزان100 گرم) براي گوساله به دليل غني بودن از ويتامين ها ، انرژي ، پروتئين ، عوامل محرک رشد نا شناخته و هورمون ها ، باعث بالا رفتن بنيه ي عمومي گوساله مي شود و به عنوان پايه و زير بناي دام درکل زندگي محسوب مي شود. در مورد گوساله هاي متولد شده از سخت زائي را بايد توجه ويژه کرد چون از يک طرف به علت ضعف مادر توانائي ليسيدن ساقط مي شود واز طرف ديگر به دليل تاخير زايمان تنفس گوساله از مايعات رحمي رفلکس تنفس فعال نمي شود وبايد با سر و ته کردن گوساله وخارج کردن مايعات آن را فعال کرد. قطع بند ناف از اعمال حياتي است که محل قطع و نحوه ضدعفوني آن براي سلامت گوساله مهم است. خوراندن بيش از حد آغوز باعث ناراحتي گوارش وبالطبع آن باعث بروز اسهال وبه هم خوردن توازن گوساله مي شود. 
جايگاه تميز براي گوساله از موارد تاثير گذار در سلامت آن است و احتمال ايجاد عفونت را کاهش مي دهد. تغذيه ي آغوز 2-1 روز اول طول مي کشد بعد از آن تغذيه ي شير شروع مي شود . با توجه به اينکه قيمت شير کامل بالاست براي بالا بردن سود مي توان تمام يا بخشي از آن را با جانشين شونده ي مناسب جانشين کرد که به قيمت شير ، قيمت جانشين شونده ،ارزش غذائي آن ، ميزان آغوز و شيرهاي دور ريختني ( شيرهاي و آلوده و غيرقابل استفاده توسط انسان) بستگي دارد. در مورد گوساله هاي ماده توصيه مي شود که در 3 هفته ي اول از شير کامل تغذيه کنند که واين به به علت اين است که مادران و مولدين آينده گله خواهند بود . شير اورام پستاني نيز تنها بايد به گوساله هاي نر داد . در صورتي که امکان جداسازي گوساله هاي ماده از همديگر و عدم مکيدن پستانهاي هم و جود داشته باشد مصرف شير اورام پستان مانعي ندارد. در صورت تغذيه ي جانشين شونده بايد به احتياجات مواد معدني، ويتامين ها و ... توجه شود. جيره هاي استارتر را مي توان از هفته ي دوم به بعد در اختيار گوساله گذاشت. در مورد مصرف علوفه هم اختلاف نظر وجود دارد. از جنبه ي افزايش حجم پيش معده و تحريک نشخوار و هضم صحيح (زمان ماندگاري ) و قيمت خوراک مفيد است از طرف ديگر با توجه به غير فعال بودن شکمبه در ابتدا و عدم هضم فيبر و ايجاد مشکلات، زير8 هفته توصيه نمي شود مگر مقدار کمي برگ يو نجه با کيفيت که در استارتر گنجانده مي شود(3). 
گوساله ها براي استفاده از علوفه و مواد متراکم نياز به فلور مناسب شکمبه وپرزهاي گسترده جهت جذب دارند . غلات با ايجاد اسيد ها ي چرب فرار بوتيرات و پروپيو نات باعث گسترش پرز ها و بالا رفتن قابليت جذب اسيد هاي چرب فعال مي شوند. ايجاد بوتيرات و پروپيونات در اثر تخمير مناسب ناشي از فلور ميکروبي مناسب ايجاد مي شود واين مجموعه هضم و جذب را افزايش داده ودر نهايت رشد گوساله را افزايش مي دهد. 
مصرف آب ودر اختيار گذاشتن آب در کنار شير يا جايگزين شير باعث افزايش ماده ي خشک مصرفي مي شود. البته ممکن است که گوساله که به طور آزادانه آب در اختيار دارد بيش از مورد نياز آب مصرف کند ودر فرآيند لخته شدن شير مشکل ايجاد کرده و موجبات اسهال را فراهم کند. 
با توجه به قيمت بالاي مواد مغذي مصرفي گوساله ها سعي بر اين است که گوساله در حد نياز رشد مناسب تغذيه شود و مصرف بيش از حد آن باعث چاقي مي شود و قابل قبول نخواهد بود.زيرا از يک طرف هزينه ي تمام شده ي پرورش بالا مي رود واز طرف ديگر با توجه به پروسه ي از شيرگيري امکان از خوراک افتادن واز بين رفتن اين هزينه ها بيشتر خواهد بود مضاف بر آن با توجه به هزينه ي رشد پائين در بعد از شيرگيري به صرفه تر است که حتي المکان به آن دوره موکول شود. 
از شيرگيري گوساله ها و تبديل خوراک مايع به جامد و تغييرکيفيت ماده ي خوراکي مي تواند گوساله ها را با مشکل مواجه کند که بايد با سياست هائي نظير حذف تدريجي شير و تامين احتياجات به طور کامل از مواد خو راکي مي توان اين استرس را به حداقل رسانيد گفته مي شود که گوساله زمانيکه 1 درصد وزن بدن ، ماده ي خشک مصرف کند مي تواند از شير گرفته شود که مو ثر از حجم پيش معده، کيفيت پرزهاي آن و فلور ميکروبي آن است. 


عوامل موثر بر مرگ و مير گوساله ها: 

..............
اسهال 
چيزي حدود 5-7 درصد گو ساله ها تا پايان دوره ي پرورش تلف مي شوند(3) که متاثر از عوامل تغذيه اي ، محيط و پاتوژنيک است که رقم قابل توجه و تعيين کننده دراقتصاد گاوداريمي باشد . علاوه بر مرگ و مير ، هزينه هاي درمان و باز گرداندن دام به حالت اول نيز هزينه ي قابل توجه را به خود معطوف مي کند.عنوان شده اسهال در سال 1991 ،250 ميليون دلار براي صنعت گاو شيري امريکا هزينه به دنبال داشته است. 
بخش عمده اي از مرگ و مير در گوساله ها به علت اسهال رخ مي دهد که اين اسهال مي تواند با منشا تغذيه اي و پاتوژنيک باشد. معمو لا عوامل تغذيه به مقدار کمتر باعث کاهش قوام مدفوع نسبت به عوامل پاتوژنيک مي شود و قابليت برگشت به حالت اول در آنها راحتتر است. گوساله هاي تازه متولد شده در اثر عواملي مانند ؛ محيط غير بهداشتي ، مصرف ناکافي آغوز ،مصرف آغوز يا شير نا مطلوب يا مصرف بيش از حد مستعد ابتلا به اسهال شونده ميزان شيوع پاتوژنهاي ايجاد کننده ي اسهال نيز تاثير قابل توجهي دارد. از گونه هاي عمومي مي توان به باکتري اشريشيا کلاي (که در هفته ي اول منجر به اسهال کشنده مي شود ) باکتري سالمونلا( از هفته ي اول تا هفته ي چهارم عمل ميکند ) و ويروس هاي رتاويروس و کورناويروس (که به ترتيب از هفته ي اول و دو ،سه روز اول اتفاق مي افتند و منجر به اسهال آبکي وکشنده مي شوند)اشاره کرد. قبل از شروع اسهال آگاهيهايي نظير آرام شير خوردن و بازي کردن با شير وعدم تمايل به نوشيدن ،خوردن ودراز کشيدن به پهلوي راست و کاهش مدفوع از آن جمله مي باشند. بعد از بروز اسهال به علت کاهش آب بدن و دفع الکتروليت هاي ضروري وعدم هضم وجذب کافي مواد خوراکي گوساله به شدت احساس ضعف مي کند در مواردي هم عامل عفوني وارد خون شده و ايجاد سپتيسمي مي کند که مجموع عوامل فوق سبب مرگ دام مي شود ممکن است که دام جان سالم به در برد ولي به تجربه ثابت شده که گاوي که از گوسالگي سابقه اسهال داشته نسبت به گاوهاي ديگر در ادامه زندگي آسيب پذيرتر بوده است . 

...................
اقداماتي که در زمان اسهال بايد انجام داد : 
1- جدا کردن گوساله آلوده از ديگر گوساله ها 
2- جايگزين کردن مايعات با الکتروليت ها جهت بالا بردن قوام مدفوع وتامين نياز دام 
3-مصرف شير والکتروليت به صورت يک در ميان 
4-با کمک دام پزشک عامل را شنا سايي کنيم و از بين ببريم 

...................
پنوموني

 از موارد ديگر ايجاد کننده مرگ و مير در گوساله ها پنوموني است که همان آلودگي ريه ها است . 
گوساله ها با بيني باز نفس مي کشند وسرفه مي کنند در ادامه تب دار مي شوند واز خوردن غذا امتناع مي کنند در صورت عدم رسيدگي در مدت 4-3روز تلف مي شوند پنومني با انتقال اجرام بيماري زا از ساير گوساله ها يا گاو هاي ديگر منتقل مي شود گوساله هاي که يک بار مبتلا شده اند دچار حساسيت بيشتر اند و نسبت به اجرام ديگر هم آلوده مي شوند . قرار دادن در باکس هاي مجزا ،تهويه و رطوبت مناسب مصرف آنتي بيوتيک زير نظر دام پزشک ودر نهايت تشخيص عامل وفائق آمدن بر آن از اعمال مفيد در مديريت پنوموني مي باشد . 

....................
روشهاي مديريتي که در کل باعث سلامت گوساله مي شوند: 
1- واکسينه کردن گاو عليه اشرشيا کلاي و ويرو س ها جهت ايجاد وتقويت ايمنيت آغوز 
2- اطمينان از سلامت وبهداشت زايمان و تدابير ويژه در زمان آلودگي به بدن 
3- تغذيه از آغوز با کيفيت تا دو روز 
4- غذاي تازه تميز وبا کيفيت 
5-جايگاه خشک ومناسب براي استراحت و بهره مندي از هواي تازه 


ب-عوامل موثربرطول عمرمفيدتليسه ها (از6 ماه به بعد) 
سالانه35-25درصدگله هاي شيري حذف مي شوندوبراي حفظ گله دوشا بايدجانشين هاي آنها ازبين تليسه هاي موجود درسال قبل انتخاب شوند پس بايددرنظرداشت که هرگونه فعاليت وشدت وضعف مديريتي دراين زمان به طورغيرمستقيم برعملکردتوليدي اثرمعني داري خواهدگذاشت عنوان شده که20-15درصدهزينه هاي توليدشيرمربوط به تليسه هاي جايگزين است وبايدتلاش شودتاحتي الامکان تليسه هاي باوضعيت بدني مناسب،زايش درسن قابل قبول وسلامت دام وتوليدگوساله وشيرمناسب درزايش اول وهمينطوردرزايش هاي بعدي ايجادکرد وهرگونه آثارمثبت ومنفي درزمان توليد ميتواند ناشي ازدوران تليسگي باشد.در استراتژي پرورش تليسه هابايدامادگي براي تلقيح درسن15-13ماهگي شودکه دام بايدبه60درصدوزن بلوغ جسمي خودرسيده باشد.ارتفاع ازجدوگاه130cmوداراي امتيازبدني 3باشد.دررابطه باامتيازبدني بايدسعي شودکه گوساله هاازابتداچاق نشوندودرحداحتياج،انرزي وپروتئين مصرف کند.چاقي باعث افزايش حجم چربي بدن واگرهمراه عدم تامين پروتئين مطلوب باشدسبب کوتاهي قد عدم رشداستخوان لگن وتوسعه اندام هاي توليدمثلي مي شودکه سن اولين تلقيح راافزايش مي دهد(باوجوداينکه وزن بدن به حدمطلوب رسيده ولي اين وزن ناشي ازذخائرچربي است.)ازطرف ديگرچربي بانفوذدرغددپستان ممانعت فضايي براي توسعه مجاري شيري درآن وکاهش توليدپس اززايش مي شود.درصورت آبستني،زايمان بامشکل مواجه مي شودواحتمال ناهنجاري پس اززايمان نيزبالامي رود.ازطرف ديگرباتوجه به هزينه بالاي خوراک مصرف وعدم نيازدام به اين مقدارخوراک بارهزينه مضاعف به بدنه پرورش وارد مي شودکه قابل قبول نيست.تغذيه ناکافي نيزباعث عدم رشد و سلامت کافي وکاهش طول عمر مفيددام مي شود.بايدبااستفاده ازجداول استاندارد احتياجات دام رابه بهترين نحو براوردکرد.ازميان مراحل مختلف تغذيه مرحله تلقيح تازايش يکي ازبخش هاي مهم تغذيه تليسه هاست که بايددرهنگام زايمان باامتيازبدني3.75-3.5داشته باشيم.ازطرف ديگراحتياجات آبستن دراواخرآن بايدمنظورشودهمچنين تغذيه مناسب قبل اززايش جهت عادت دهي به مصرف ميزان مناسب کنسانتره بعدازايش وهمينطورتامين کلسيم وسايرعناصروويتامين هاي ضروري براي توليدآغوزوشيروسلامت دام لازم است. 


عوامل موثر برسلامت تليسه ها 
تليسه ها به دليل عدم توليد شير کمتر با نوسانات متابوليسمي مواجه اند وبا يک مديريت مناسب مي توانند به راحتي اين دوره را طي کنند ؛ اين موضوع گا ها باعث بي توجهي پرورش دهندگان وبا سوء مديريت هايي که روي آنها انجام مي دهند باعث ايجاد مشکلات در آنها مي شوند که نتايج آن در زمان تليسه گي وتوليدمواجه پرورش دهندگان خواهد شد از مهمترين موارد بحث جايگاه است که به دليل مسائل رفتاري و جلوگيري از آسيب ديده گي ها وارائه ي مديريت خوب تغذيه توصيه مي شودکه اين دام ها در گروه هاي با حداقل اختلاف سني ممکن دسته بندي شوند 
تميزي و خشکي بستر تلسيه ها ، وجود گل ولاي در بستر و چسبيدن آن به بدن گوساله باعث کاهش سرعت رشد و تعويق زمان اولين زايش مي شود و دام را به بيماري انگلي مبتلا مي کند و از طرف ديگر باعث تخريب فيزيکي و پاتوژنيک اندام هاي حرکتي وسمها مي شوند 
مشکلات ورم پستان نيز از مسائلي است که از دوران تليسه گي شروع مي شود و در دام هاي بالغ خود را نشان مي دهد که بخش مربوط توضيح داده خواهد شد. از مسائل مهم تاثير گذار در دورهانجام واکسيناسيون است که طبق پروتوکل هاي منطقه اي وعلمي اجرا مي شود داده خواهد شد. 

ج-عوامل موثر بر طول عمر مفيد گاوهاي شيري در مرحله ي توليد 
با پيشرفت صنعت گاوشيري وافزايش پتانسيل توليدي گاوها حساسيت آن ها هم بالاترمي رود و از جمله ي آن حساسيت ها نسبت به بعضي متابوليت هاي سمي است که با توجه به حجم بالاي توليد و افزايش متابوليسم بدن ايجاد مي شوند. در صورتي که قصوري در بخشي از شرايط استاندارد رخ دهد حيوان از تعادل خارج مي شود و باز گرداندن آن به شرايط استاندارد مشکل خواهد بود از سوي ديگر تغييراتي که در مراحل مختلف توليد در سيستم فيزيولوژي حيوان رخ مي دهد مي تواند زمينه ساز خروج از تعادل متابوليتي باشند . با توجه به کاهش توليد شير در اواخر آبستني از احتياجات دام در اين دوره کاسته مي شود و حجم خوراک ونوع مواد خوراکي تغيير مي کند و اوج آن در دوره ي خشکي رخ مي دهد در اين حال سيستم گوارشي و اندام هاي وابسته با سطح و کيفيت خوراک آدابته مي شوند . 
زايمان باعث تغييرات معني دار درسطح متابوليت خون و همين طور اشتهاي دام نيز کاهش مي يابد و از مقدار مصرفي خوراک کاسته مي شود بخصوص اگر دام بيش از حد چاق شده باشد. درادامه حيوان آدابته به خوراک کم وتوليد رو به افزايش مواجه است که نياز غذاي ي بالايي را مي طلبد ميزان توليد تا 60 روزه گي به اوج خود مي رسد در صورتي که مقدار خوراک 80-70 روز طول مي کشد تا به اوج خود برسد که اين تفاوت باعث مي شود که حيوان با بالانس منفي انرژي مواجه شود. مجموع اين عوامل باعث مي شود که اکثر بيماري هاي متا بوليک از زايمان تا يک ماه بعد از آن رخ دهند. 
.............
تغييرات دما و کيفيت بستر و سيستم شير دوشش در تشديد اين حساسيت ها سهم بالايي دارند نوع جيره نويسي و تامين احتياجات حيوان به صورت قابل جذب تامين توازن احتياجات در خوردن فيبر کافي و گرفتن قدرت انتخاب از گاو ازمواردي که در کنترل اين ناراحتي ها مفيد خواهد بود 
نکته ي حائز اهميت وابستگي اين ناهنجارها به يکد يگر است که ممکن است در گاو در واحد زمان به تعداد زيادي از آنها مبتلا شوند که معمو لا ابتلا به يکي ا زآنها زمينه ي مبتلا شدن به سايرين را ايجاد مي کند . 
نکته ي ديگر اين است که تغييرات متابوليتي در بدن به صورت پيوسته است و به يک مرحله که رسيد، براي پرورش دهنده قابل رويت مي شود وممکن است درصد بالايي از گله در اندازه گيري متا بو ليت خون غير نرمال نشان دهند که بدون نشان دادن عوارض باليني در ميزان توليد صفات توليد مثلي و لنگش دام ايجاد تغييرات نامطلوب کنند و طول عمر توليدي مفيد حيوان را کاهش دهند . 

...............
بيماري هاي متابوليکي مهم: 

............
1-- تب شير 
در زمان زايمان به علت مصرف زياد كلسيم كه در آغوز و رحم رخ مي دهد و كاهش اشتهاي دام و حركات لوله ي گوارش و نيز تاخير ‍پاسخ به تحريك 1و 25 دي هيدروكسي ويتامينD ( تحريك پارا تيروييد و تحريك 25 دي هيدروكسي ويتامينD طبيعي است ) و عدم موبيليزه شدن مقدار كافي كلسيم از روده و استخوان مقدار كلسيم خون را به مقدار( mg/dl) 8 کاهش مي يابد ( مقدار طبيعي mg/dl8-10 است) در صورتي که يکي از موارد فوق شديدتر باشد مقدار کلسيم خون به حدي ميرسد که مبتلا شدن به تب شير را ايجاد مي کند(7). 
که از ايستادن با لرزش در مرحله ي اول (درمقدار mg/dl6.5) و نشستن روي جناق همراه با افسردگي در مر حله ي دوم (در مقدار mg/dl 5.5 ) و دراز کشيدن به پهلو و بي توجهي به پيرامون (درمقدار mg/dl 4.5) در مرحله ي سوم رخ خواهد داد ودر نهايت دام به علت فلجي عضلات تنفسي تلف خواهد شد . معمولا 75 درصد موارد در 24 ساعت اول و 5درصد در 24 ساعت دوم زايمان رخ مي دهد دامي که قبلا مبتلا شده ودام هاي پير حساس ترند. 

.................
2- کتو زيس 
عارضه ي ديگر هنگامي رخ مي دهد که مقدار مواد مغذي جذبي به ويژه انرژي در حوالي زايمان کاهش يابد . و نتيجه ي آن کاهش گلوکز خون و افزايش موبيليزه شدن ذخاير بدني به ويژه چربي ها ست. بخشي از ليپيد هايي که موبيليزه شده اند تبديل به اجسام کتوني مي شوند و اين به علت نبود مقدار کافي اگزالواستات و تجمع استيل کوآانزيمA رخ مي دهد. اگزالو استات به علت کمبود گلوکز دارد مسيرگلوکونئوژنز مي شود نتيجه ي اين فعل و انفعالات بالا رفتن اجسام کتوني خون است و حضور اين اجسام در خون کاهش اشتها را تشديد مي کند ودام به سرعت لاغر مي شود و مقدار شير توليدي کاهش مي يابد و اجسام کتوني در شير و ادرار مشاهده مي شوند. شيوع اين ناهنجاري از 10 روز تا 6 هفته بعد از زايمان است و اوج آن در هفته ي سوم ميباشد تعداد زيادي از گاو هاي شيري به نوع تحت باليني يا مقدماتي کتوز مبتلايند بيماري هايي مثل : جفت ماندگي ، جابه جايي شير دان ،در گيري با جسم خارجي مي توانند زمينه ساز کتوز شوند 
.............
3- سندروم کبد چرب: 
در بالانس منفي انرژي اسيد چرب آزاد شده از بافت آديپوز به سمت کبد حرکت مي کند ودر کبد در اين حالت به علت کمبود اگزالواستات بخشي ار آن تبديل به اجسام کتوني مي شود و بخشي از آن در کبد تجمع مي يابد وبه تري گليسريد تبديل مي شود و به دليل کمبود توانايي نشخوار کنندگان در تجزيه يا انتقال تري گليسريد ها اين مواد در کبد تجمع مي يابند که حدود 60-30 درصد وزن کبد را اشغال مي کنند( در حالت طبيعي مقدار 5 درصد است .) ومنجر به مختل شدن فعاليت هاي حياتي کبد مي شود . 
...............
4- جفت ماندگي : 
جفت معمولا در ساعت اول و يا ساعات اول بعد از زايمان خارج مي شود در صورتي که از12 ساعت گذشت وخارج نشدعارضه ي جفت ماندگي رخ داده است . 
دو علت ميتواند در بروز اين علت مسبب باشد ؛ اول اينکه جفت در 5 روز قبل از گوساله زايي طبيعي آخرين مرحله ي بلوغ خود را طي مي کند که اين مرحله منجر به سست شدن تماس بين جفت ورحم مي شود . در صورتي که گوساله زودتر از اين 5 روز به دنيا بيايد فراواني جفت ماندگي بالا مي رود . دوم نبود يا تضعيف انقباضات رحمي يعني مواردي مثل تب شير که با زمان بيرون راندن جفت تداخل مي يابد بيا سخت زايي و .... که سبب آلودگي رحم مي شود وتب بالا جفت ماندگي را افزايش مي دهد از طرف ديگر کمبود ويتامين A يا بتا کاروتن ، سلنيوم ، يد وسطح نادرست کلسيم و فسفر نيز باعث اين ناهنجاري ها ميشوند. 

............
5- جا به جايي شير دان 
محل شير دان (معده ي اصلي )گاو در کف در طرف راست شکم است در دو ماه اخر آبستني به علت رشد زياد محوطه ي رحمي فضاي شکمبه و ساير اجزاي دستگاه گوارش محدود مي شود و بعد از زايمان اگر شکمبه در بازگشت به محل اصلي خود دچار تاخير شود شيردان در فضاي خالي زير شکمبه به طرف چپ حرکت مي کند .و عوامل مثل تب شير ، کبد چرب ، ورم پستان به عنوان مستعد کننده ي اين عارضه به شمار مي روند ناکافي بودن مقدار دريافتي خوراک از گاوهاي زايمان کرده ويا کمبود علوفه ي حجيم ويا عواملي که سبب کم تحرکي ماهيچه ها تجمع گاز در شکمبه مي شود مانند غلات باعث اين عارضه مي شوند . 90- 80 درصد مواد جابه جايي شيردان به سمت چپ است . پي آمد جابه جايي شيردان تجمع گاز در آن ودر نهايت نفخ که حيوان را خواهد کشت اين عارضه در 6 هفته ي اول بعد از زايمان با فراواني 3 درصد رخ مي دهد. 

............
6- اسيدوز 
يکي از ناهنجاري هاي شايع در صنعت گاو شيري است که به علت مصرف زياد کنسانتره و عدم تناسب ميزان فيبر به نشاسته ويا تاخير در مصرف فيبر ويا کوچک بودن اندازه ي آن رخ مي دهد در متابوليسم شکمبه به علت تبخير سريع نشاسته حجم زياد پيرووات توليد مي شود ودر صورتي که باکتري هايي که تجزيه صحيح را انجام مي دهند به اندازهي کافي نباشند مصرف آن توسط لاکتو باسيل منجر به توليد اسيد لاکتيک مي شود که باعث کاهش PH شکمبه و تعقير فلور آن مي شود واين تغييرات PH بر خون منتقل مي شود ودر فعاليت هاي مغز اختلالاتي ايجاد کرده و سبب مرگ حيوان مي شود 


مجموع راههاي مديريتي جهت به حداقل رساندن ناهنجاري هاي متابوليک و اثرات آن: 
کاهش ميزان کلسيم جيره براي بالا بردن ظرفيت جذبي (عملکرد و پاسخ به هور مون) از روده و استخوان در حد 50 گرم در روز با توجه به اينکه يونجه کلسيم بالايي دارد بايد مصرف آن را بررسي کرد يا مصرف نمک آنيونيک براي اسيدي کردن روده وبراي بالا بردن ظرفيت موبيليزه کردن کلسيم در زماني که کلسيم جيره در حد 50 گرم در روز است.
- کنترل امتياز بدن گاو در دوره ي خشکي و جلو گيري از چاق شدن بيش از حد (بالاتر از3/75 )، مصرف 4-3 کيلو کنسانتره در دوره ي انتقال ، مصرف خوراک با کيفيت جهث بالا بردن مقدار دريافتي و مصرف نياسين gr/kg 6 به مدت 10-2 روز قبل از زايمان. 
- به حداقل رساندن بالانس منفي انرژي بويژه در اوايل زايمان با بالا بردن مقدار دريافتي( تغييرات امتياز بدني در دوره ي خشکي در دامنه ي ودر دوره ي بالانس منفي حداکثر تا 1- بايد باشد)
- تغييرات تدريجي جيره ي خشکي به جيره ي توليد و تامين حجم کافي علوفه براي تحريک شکمبه و پر بودن آن در زمان زايمان ، و مصرف کنسانتره جهت آدابته کردن فلور و پرز هاي شکمبه . 
- ابعاد علوفه از 2.5 سانتي متر نبايد کمتر باشد ، مصرف خوراک به صورت TMP باشد تا گاو قدرت انتخاب نداشته باشد ، گرسنگي دادن به گاو به دليل تاخير در شيردوشي باعث ايجاد ولع و مشکلات هضم خواهد شد. 
...............
لنگش : 
به دليل اهميتي که لنگش در گاوداري کشور دارد ما به طور جداگانه و مفصل تر به آن مي پردازيم زماني که دام در اثر عارضه دچار مشکل راه رفتن مي شود تمام فعاليت هاي حياتي آن تحت الشعاع قرار مي گيرد؛ کمتر به سمت آخور و آبشخور مي رود رفتن به سمت شير دوش براي او درد آور است ايستادن براي او مشکل است و نمايش فعلي براي او به حداقل مي رسد . و اين عوامل باعث کاهش امتياز بدني و وزن و توليد شير مي شود و باروري نيز کاهش مي يابد و با توجه به فراواني آن مي تواند تاثير معني داري بر اقتصاد گاوداري داشته باشد . در يک مطالعه در انگلستان55 درصد گاوها لنگ بودند و در امريکا ساليانه هر کله 100 راس 1750 تا 3750 دلار براي لنگش مي پردازند(8) . 
لنگش مجموعه از ادم ، خونريزي و مرگ سلولي در بافت پوششي است که مجموعه از اين عوامل باعث زخم کف پا مي شود. اين زخم معمولاً در پاشنه است ولي مي تواند در نوک سم هم باشد. بافت شاخي سم از بخش هاي زيرين خود محافظت مي کند و برداشته شدن آن باعث عميق شدن عفونت مي شود . 
ممکن است لنگيدن دام به علت مشکل در بخش هاي بالاتر اندام حرکتي باشد که ضرب خوردگي وشکستگي هاي که در پاهاي جلويي و عقبي رخ مي دهد؛ باعث لنگيدن دام مي شود، که خود اين ضرب خوردگي ها يا به علت کمبود عناصر معدني موجود در استخوان است و يا به علت نامناسب بودن بستر و ريل هاي انتقال و جايگاه شير دوش نامناسب باشد . 

...................
مشکلات سم را به سه دسته مي توان تقسيم کرد : 
1- آلودگي به عوامل عفوني مثل فوزي باکتريم نکروفرم 
2- ساييده شدن بيش از حد يا بزرگ شدن بيش از حد سم و سمچيني نامناسب 
3- بيماري هاي متابوليک که اسيدوز متابوليک باعث توليد اسيد لاکتيک مي شوند و باکتريهاي توليد کننده آن جانشين باکتريهاي گرم منفي مي شوند و باکتريهاي گرم منفي مرده توليد آندوتريکسين مي کنند و بدن گاو هم در پاسخ هيستامين ترشح مي کند که در بافت حساس بشره سم باعث تخريب مي شود . اين ثخريب با آماسي که در بافت مويرگها رخ مي دهد باعث دردناک شدن سم مي شود و در نتيجه اسيب مويرگها از سنتز کرايتن جلوگيري مي شود. 
لنگش درسه تيپ حاد ( باليني ) که همراه خونريزي و مشکلات تنفسي و قلبي است و تحت باليني با بروز3-1 ماه بعد از ايجاد نوع حاد در کف سم است و مزمن که با بزرگ شدن و رشد زياد سم و ظاهر شدن بر آمدگي افقي در ديواره سم و پهن شدن آن همراه است . 

................
مديريت عوامل مختلف موثربر لنگش 
در مورد عوامل تغذيه اي تمامي عواملي که سبب اسبدوز مي شود مي تواند لنگش را هم به دنبال داشته باشد و در کنار آن تغذيه مقدار کافي روي و مس و متيونين و بيوتين به دليل نقشي که در ساختار کراتين دارند حائز اهميت است . 
در رابطه با عوامل محيطي غير تغذيه اي براي بحث نوع مصالح کف و مدت زمان ايستادن گاو به حالت سرپا تعيين کننده مي باشد . به عنوان مثال دفعات شير دوشي و گروه هاي براي گاو باعث بالا رفتن زمان انتظار به صورت سرپا در اتاق انتظار را زياد مي کند مي تواند باعث لنگش شود مصالح کف و نوع بستر نيز در تمايل گاو براي خوابيدن موثر است . 
با توجه به اينکه عوامل فرسايش دهنده کم است بايستي سالانه دو بار سم گاوها را بازديد و در صورت نياز مورد سم چيني قرار داد بايستي دقت شود که سم به صورت متواتوازن و متعادل چيده شود و ساختار طبيعي يک سم معمولي را حفظ کند در صورتي که يک سم بيش از حد بزرگ شده باشد با چيدن چند بار متوالي آن مي توانيم آن را يکي در ميان به حالت اول بازگردانيم در صورتي که دام به علت بزرگ شدن سم لنگ شده با برداشتن بافت مرده و يا در حال مردن و بخش هاي بر آمده پنجه سم را ترميم کرد. در آينده بافت شاخي سالم در انجا جانشين مي شود بايستي توجه داشت که سم چيني نامناسب باعث بد شکل شدن و انحراف سم و استخوان انگشت مي شود و گاو تا آخر عمر ناقص خواهد شد . 

..................
ورم پستان : 
از موارد تعيين کننده در حذف گاوها ورم پستان است در يک مطالعه در سال 1998در DHI عنوان شده که 15 درصد موارد حذف مربوط به ورم پستان بوده در زايش سوم اين مقدار به 5/18 درصد مي رسد10 . ورم پستان به علت الودگي غدد پستاني به عوامل عفوني مثل استافيلوکوکوس اورئوس ، استرپتو کوک آگالاکتيس و گونه هايي از مايکو پلاسما وکلي فر ها رخ ميدهد؛ عوامل عفوني عموما" از محيط به طور مستقيم به پستان منتقل مي شوند کهکلي فرم ها و استرپتو کوک ها اينگونه عمل مي کنند . ولي مواردي هم از خون به غدد پستاني مي روند مانند استاف اورئوس . شاخص ارزيابي ورم پستان ، تعداد سلولهاي بدني است در حالت شديد اين تعداد 000/460 با توليد که (17299پوند) و6/14 درصد گاو مبتلا خواهيم داشت و در حالت پايين 175000 و با توليد بيشتر (21021 پوند) و تنها 3 درصد که مبتلا خواهند بود . 
از نظر اقتصادي ورم پستان باعث کاهش 1000 پوند شير در زايش دوم به بعد و 500 پوند در زايش اول ايجاد خسارت مي کند . 
در استراتژي مقابله با ورم پستان بايد از زمان گوسالگي شروع شود و در زمان تليسگي وتوليد ادامه يابد و با رعايت اصول بهداشتي و مدريت کنترل و درمان و حذف به موقع اجرا شود . 
کنترل در زمان گوسالگي و نليسگي در گوساله هاي ماده : مصرف شير اورام پستان به علت احتمال آلوده شدن غدد پستاني از طريقهمديگر ويا خود دام توصيه نمي شود . عفونت استافي از دوران تليسگي دام را مبتلا مي کند که 80 درصد عفونت ها را تشکيل مي دهدو به طور معمول عفونت هاي مزمن ايجاد مي کند که شنا سايي آن مشکل است. ايجاد عفونت در تليسه ها باعث کاهش توليد بيشتر ، کاهش ارزش تليسه ها ، و ايجاد هزينه هاي درمان قبل از شروع توليد مي شود . مصرف آنتي بيوتيک در اين زمان بسيار موثرتر از زمان شير دهي است وهزينه کمتر است و باعث دفع آلودگي بيشتر در پستان مي شود.

...................... 
ورم پستان و در دوره خشکي 
دوره خشکي از لحاظ تعقيرات بافتي پستان به سه مرحله تقسيم مي شود: 

.......................
مرحله اول مرحله تحليل رفتن فعال است که در اين مرحله گاو از شير دهي به خشکي انتقال مي يابد که 20-21 روز ابتدايي دوره خشکي است که غلظت ترکيبات مثل بتالاکتوآلبومين ، کازيين و لاکتو آلبومين به آرامي و لاکتوز به سرعت کاهش مي يابد،وغلظت ايمنو گلوبين و لاکتو فرين افزايش مي يابد. لاکتوفرين با باند شدن با آهن، آن را از دست رس باکتري ها دور مي کند و با توجه به اينکه درکلي فرم ها جذب سيترات همراه باند شدن با آاهن رخ مي دهد پس نسبت سيترات به آهن براي ادامه زندگي آنها مهم خواهد بود از طرف ديگر غدد پستان با فاگوسيت کردن ومحدود کردن فساد اکسيداتيو باعث مي شوند که عوارض سلول هاي در حال تجزيه اند(زمان تحليل رفتن و التهاب )حداقل شود. 
گاو در اين دوره براي ابتلا و وگيري ورم پستان بسيار مستعد است ؛ از دلايل اين امر، تجمع و عدم خروج شير وعدم ضدعفوني شدن سرپستان ها و تراوش شير از سر پستان ها مي باشد مصرفانتي بيوتيک در اين زمان بيشترين تاثير را دارد زيرا از يک طرف عوامل مستعد کننده آلودگي زياد است و از طرف ديگر به دليل عدم خروج مايعات (شير) تاثير انتي بيوتيک مي تواند بيشتر شود و در نهايت غدد پستان از عفونت هاي قبلي و جديد خصوصاً کلي فرم پاک مي شود.

................ 

مرحله دوم ،مرحله تحليل رفتن تدريجي است و مدت آن به طول دوره خشکي بستگي دارد اگر تحليل رفتن فعال 4-3 هفته طول کشدو طول دوره خشکي 60-45 روز طول کشداين مرحلهکوتاه مشودو در صورتي که خشکي 40 روز شود ديگر اين مرحله را نخواهيم داشت و براي ايجاد شرايط مساعد مانياز به 65-60روز خشکي داريم. 
در اين دوره ايجاد عفونتهاي شديد کاهش مي يابد و اين دوره بالاترين مقاومت به آلودگي مهيا مي شود و در صورتي که آلودگي هم باشد محو خواهد شد که به دليل کاهش حجم مايعات غدد و تراوشات آن مي باشد و نيز کاهش مواد مغذي که باعث رشد باکتريها مي شود .

.......................................
مرحله سوم، دوره توسعه و توليد کلسترول است که دوره انتقال از عدم شير دهي به شير دهي است زمان شروع آن مشخص نيست ولي احتمالاً سه تا چهار هفته قبل از زايش مي باشد ترشحات مواد مختلف از دو هفته قبل شروع مي شود و احتمال آلودگي دوباره بالا مي رود و در اين زمان مقدار لاکتوفرين و ساير ممانعت کننده ها نيز کاهش مي يابد و پستان نسبت به عفونت کننده حساس مي شود . 
تغذيه دوره خشکي کمبود بعضي ويتامين ها و مواد معدني باعث تاثير به ميزان ورم پستان مي شود موادي که عدم تغذيه باعث افزايش عفونت ناشي از ورم پستان مي شود و يا باعث افزايش تعداد سلولهاي بدني در شير مي شود سلنيوم و ويتامين E باعث محافظت بافت ها از تخريب اکسيداتيو و تقويت عمل فاگوسيتوز مي شود . 
اثرکاهش مقدار مواد مغذي ديگر نيز به اثبات رسيده، مثل بتاکاراتن – ويتامين A ،روي ، مس ، کبالت و ... 

..............
تاثير حشرات در ورم پستان 
مطالعاتي در سال 1880 اثر حشرات ( مکس ها ) را درانتقال عوامل ايجاد کننده ورم پستان خصوصاً استاف را نشان دادند اين حشرات با نشستن روي پستان آلوده و خوردن محتويات آن به صورت مکانيکي عوامل را به پستان سالم گارهاي ديگر منتقل مي کند و حتي نشان دادند که در صورتي هم که روي سر پستان هاي تليسه ها بنشينند مي توانند آنها را مبتلا کنند . تحقيقات دانشگاه لويزيا نشان داد که در صورتي که خراش و يا زخم در سر پستانها باشد جذب مگسها با به دنبال دارد که 70 درصد الودگي ها مي باشند و با کنترل مگس ها ورم پستان از 3/55 درصد به 6/5 درصد و استريتو کوک از 7/20 درصد به 7/3 مي رسد ...

...................

تدوين :سيد محمود نصراللهي سمينار کارشناسي دانشگاه تهران

منبع : http://www.farmiran.ir

مصرف آب در گوساله شيري



مصرف آب در گوساله شيري :

1- نياز گوساله شيري به آب دست كم 4 برابر مقدار استارتري است كه مصرف مي كند

2- تحقيقات نشان داده است كه گوساله هائي كه بصورت آزادانه آب مصرف كرده اند ، رشد بيشتري دارند و كمتر دچار اسهال شده اند .

3- در زمستان بايد آب ولرم به گوساله ها بعد از شير دادن داده شود تا بياموزند پيش از يخ زدن آب آنرا بنوشند .

4- ظرف و آب غذا را جوري تعبيه كنيد كه گوساله پس از مصرف يكي و قبل از مصرف ديگري سر خود را عقب بكشد تا نه غذايش خيس شود و نه خوراكي به داخل ظرف آب منتقل شود زيرا گوساله خوراك خيس و آب كثيف را دوست ندارد و تحقيقات معتبر نشان داده كه اين موجب كاهش مصرف خوراك و آب و در نتيجه رشد گوساله شده است.

ياد آوري :

گوساله هايي كه در محيط باز نگهداري شود نسبت به آنهايي كه در محيط بسته و انفرادي نگهداري شوند اضافه وزن بهتري دارند ولي ضريب تبديل خوراك در ماههاي سرد براي آنها 20% افت مي كند گوساله هائي كه در حالت انفرادي نگهداري مي شوند اسهال و مشكلات تنفسي كمتري دارند . عليرغم افت تبديل خوراك گوساله هاي حالت باز و گروهي تغذيه بهتر آنها توجيه دارد .

منبع : شماره 36 پيك شير





مديريت مطلوب براي بهترين عملكرد

اين مقاله شماري از جنبه هاي مديريتي را كه مي تواند در افزايش توليد شير نقش عمده داشته باشد را شرح مي دهد:

اندازه گيري شير و تر كيبا ت آن
مقدار توليدشيرو تركيباتي همچون چربي و پروتئين بوسيله كيلوگرم قابل اندازه گيري است.در هر دوره شيردهي كيلو گرم چربي و پروتئين به ازاي هر گاو بعنوان معياري براي رتبه بندي گاوها استفاده مي شود.از آنجائي كه توليد شير در هر گروه سني در مقايسه با گروه ديكر متفاوت است،مقدار توليد شير بايد بر اساس سن استاندارد ،تصحيح شود. براي اين نحو مقايسات، اولين شيردهي تليسه ها مد نظر گرفته مي شود. يك مدير خوب با دانستن ميزان توليد شير به ازاي هر گاو،قادر به تصميم گيرهاي مناسب مديريتي در مزرعه خواهد بود.به عنوان مثال ركوردهاي توليد شيربه ازاي هر گاو،تعيين كننده اصلي نحوه تنظيم جيره مناسب مي باشد.
تداوم شيردهي
اين مطلب كه در طول شيردهي گاوها با هم به پيك توليد شير مناسب برسند،بسيار حائز اهميت است.در تليسه ها طبيعا نسبت به گاوهاي مسنتر ،منحني شيردهي يكنواخت تر مي باشد،بطوري كه شيردهي در تليسه هادر يك زمان معين شروع مي شوداماتا آخر دوره سطح توليد شير ثابت مي ماند.
در گاوهاي مسنترپيك توليد شير(در داخل 100روزاول شيردهي)ايجاد شدهوتداوم شيردهي آنها بالاست.
از لحاظ مد يريتي در آغاز شيردهي گاوها بايد در شرايط بدني مناسب باشند تا بعد از شروع شيردهي،عملكرد مطلوبي را از لحاظ سوخت و ساز نشان دهند.
از قسمتهاي مهم ديگر منحني شير دهي،100 روز آخرشير دهي مي باشد،در اين مرحله گاوها تمايل كمتري به اضافه وزن دارندو بايد خشك شوند،درنتيجه مواد مغذي قادر خواهند بودبراي شيردهي آينده مهيا شوندوبطور مسلم گاوها در شيردهي آينده كمتر به بيماريهاي متابوليكي مبتلا خواهند گشت.
پرورش گوساله هاي جوان
پرورش صحيح گوساله،توليد مطلوب شير را به دنبال خواهد داشت،زيرا هميشه بايد به خاطر داشت كه گوساله امروز،گاوهاي فردا هستند.
آبستني تليسه ها تا زماني كه بافتهاي پستان به وضعيت ايده ال نرسد بايدبه تاخير افتد،شرايط مناسب از لحاظ وزن براي تليسه ها 550-525 مي باشد.
تليسه ها تا 15 ماهگي نبايدكمبود رشد داشته باشنددر غير اينصورت آنها قادر نخواهند بود به رشد ايده ال برسند. از طرفي چاقي تليسه هاي آبستن نيز ممكن است مشكلاتي همچون سخت زائي را به همراه داشته باشد.براي تليسه هاي آبستن معمول1 الي 2 كيلو كا ه غلات را كه با انرژي پايين مرتبط است،استفاده مي گرددزيرا اين سيستم نشخوار تليسه را بخوبي تحريك مي كندو مصرف مناسب خوراك بعدي را تضمين مي كند.
گاوها نشخواركننده هستند
نشخواركنندگان داراي معده چهار قسمتي هستند.لذا به جيره متعادل از علوفه و كنسانتره نيازمندند.براي بدست آوردن توليد شير مطلوب،يك جيره متعادل باعث تضمين عملكردمناسب سيستم شكمبه شده واحتمال اختلالات متابوليكي همچون تب شيرو جابجائي شيردان را كا هش ميدهد.زماني كه عملكرد شكمبه مطلوب باشد، مصرف خوراك افزايش مي يابد.
فاكتورهاي محيطي
در طول ابتداي شيردهي،گاوهاي پر توليدگرماي قابل توجهي توليد ميكنند،بنا براين در محل نگهداري يك هواكش بايد تعبيه گردد و آب آشاميدني مناسب در اختيار گاوها قرار گيرد.
اگر از طريق هواكش نور مستقيم وارد جايگاه گردد،يك سايه بان نيز بايد در نظر گرفته شود،اين موارد باعث خواهد گرديدكه گاوها با استرس حرارتي مقابله كنند و مصرف خوراك آنها در حد مطلوبي باشد.توجه داشته باشيد كه منطقه آسايش در گاوهاي شيردهي در دامنه 5-15درجه سانتيگراد مي باشد.
ماشين شير دوش
ماشين شير دوش نقش مهمي را در سلامت پستان بر عهده دارد.قبل از شيردوشي پستان بايد تميز وخشك شود وبا استفاده از اسپريهاي مخصوص ضد عفوني،سر پستانكها تميز شوند.عملكرد نادرست دستگاه شير دوشي ممكن است باعث آسيب سر پستانكها شود.از لحاظ مد يريتي فاصله دو بار دوشش بايد حداقل 12 ساعت باشد،رعايت اين زمان تاثير مطلوبي در سلامت پستان دارد.اگر اين زمان رعايت نگردد،احتمال بالائي براي ابتلا به عفونتهاي همچون اشريشياكلي واسترپتوكوكوس وجود خواهد داشت.
بهداشت مزرعه 
رعايت بهدداشت در مزرعه سهم عمده اي در توليد گاوهاي پر توليد شيربالا دارد.خشك كردن محل استراحت و ريختن كاه خشك در زير گاوها نيز نقش مهمي را در سلا متي و عدم ابتلا به بيماريهاي پا برعهده دارد.
براي كاهش احتمال ابتلا به عفونتهاي باكتر يائي،استفاده از حمام پاهر4-3 هفته ضروري است و سم چيني هر سال دو بارو تر جيحا در دوره خشكي توصيه مي گردد.
كاهش لنگش از اين طريق باعث كاهش هزينه هاي دامپزشكي و كشتار گاو ها خواهد گرديد.

آرش جوانمرد
دانشجوي كارشناسي ارشد دانشگاه تهران گروه علوم دامي

همزمان‌سازي فحلي در تليسه‌ها و گاوهاي شيري

 
همزمان‌سازي فحلي مي‌تواند ابزار مناسبي براي استفاده اكثر دامداران باشد كه حداقل داراي سه مزيت به شرح ذيل مي‌باشد: 
..
1- بازده استفاده از تلقيح مصنوعي را افزايش مي‌دهد و از نرهايي با توان ذاتي براي توليد شير بيشتر و سخت‌زايي كمتر استفاده مي‌كند.
 2- تليسه‌ها ترجيحاً در 24 ماهگي به چرخه توليد شير وارد مي‌گردند.
 3- گاوهايي كه داراي مشكلات پرورشي و اصلاح نژادي هستند اكثراً گاوهايي با توليد شير بالا در گله هستند كه از طريق بازرسيها و معاينات مختلف وارد چرخه توليد در گله مي‌گردند و همزمان‌سازي فحلي برخي از اين مشكلات را برطرف مي‌كند. 
..
دو نوع ماده همزمان‌سازي وجود دارد كه شامل پروستاگلندينF2α و پروستاگلندين سنتتيك است كه براي استفاده در تليسه‌ها و گاوهاي داراي جسم زرد فعال (CL) تاييد شده است. ماده ديگر پروژسترون كاشتي در گوش است كه همراه با تزريق استروژن استفاده مي‌گردد كه با نام Synchro-Mate-B فروخته مي‌شود و بدون توجه به فعاليت تخمداني استفاده مي‌شود و فقط جهت استفاده در تليسه‌ها تاييد شده است. 
اكثر دامداران همزمان‌سازي فحلي در تليسه‌ها را براي استفاده كارآمدتر از تلقيح مصنوعي انجام مي‌دهند. نتايج بدست آمده از همزمان‌سازي فحلي در گله‌هاي شيري ويرجينياي غربي كليه مشكلات مربوطه را كه در اين مورد بروز مي‌كند تشريح مي‌كند. در اين مطالعه تليسه‌ها براي تشخيص فحلي، دو بار در روز و به مدت 4 روز تحت نظر قرار گرفتند و در روز پنجم براي آگاهي از شرايط توليدمثل معاينه ركتوم شدند. از مجموع 909 تليسه كه در 33 گاوداري مورد مطالعه قرار گرفتند 23% از آنها چرخه فحلي را نشان ندادند كه از اين تعداد 2% آنها از لحاظ آناتوميكي غير طبيعي بودند، 9% آنها به طرق ناشناخته‌اي در چراگاه آبستن شده بودند و 12% آنها هم با وجود اينكه از لحاظ تئوري داراي جثه و سن توليدمثل بودند ولي از لحاظ فيزيولوژيكي نابالغ بودند. بنابراين فقط 77% از تليسه‌ها (در برخي فارمها 100%) آماده همزمان‌سازي بودند و بنابراين تيمار ساير دامها يك كار بيهوده‌اي بود. 
تليسه‌هاي بالغ و غير آبستن مي‌توانستند هم با Synchro-Mate-B و هم تركيبي از پروستاگلندين F2α و Synchro-Mate-B كه شامل كاشتن ماده در بين پوست و غضروف گوش و تزريق عضلاني (محلولي از Norgestomet و Estradiol Valerate) است تيمار گردند. Estradiol Valerate باعث تحليل جسم زرد مي‌شود كه احتمالاً آزادسازي پروستاگلندين از رحم را تحريك مي‌كند و Norgestomet از بروز فحلي در تليسه‌ها و تخمك‌گذاري جلوگيري مي‌كند. پس از 9 روز، كاشت گوشي برداشته شده و تليسه‌ها علايم فحلي را در مدت 96-24 ساعت (حداكثر علايم در ساعت 36) نشان دادند كه بطور كلي 90-80% از تيمارها جواب داد. 
پروستاگلندين F2 يك هورمون طبيعي است كه توسط رحم براي تحليل جسم زرد توليد مي‌گردد. استفاده از پروستاگلندين F2 تنها در تليسه‌‌ها و يا گاوهاي داراي جسم زرد فعال بكار مي‌رود. تيمار دامهايي كه بطور طبيعي در اين زمان فحلي را نشان مي‌دهند كارآيي ندارد، زيرا آنها فحلي را بصورت خود بخود در دوره همزمان‌سازي نشان خواهند داد. تيمار در عرض 4 روز پس از فحلي فايده‌اي نخواهد داشت زيرا جسم زرد تحليل نخواهد رفت. تزريق پروستاگلندين F2 دو بار و با فاصله 12 روز بسيار موثر خواهد بود زيرا تمامي تليسه‌ها داراي جسم زرد بالغ در دومين بار تزريق هستند. 
پس از انجام اين تيمارها، تليسه‌ها مجدداً به مدت 4 روز و دو بار در روز تحت نظر قرار مي‌گيرند و پس از 12 ساعت از بروز فحلي تلقيح مي‌گردند ساير تليسه‌ها در روز 5 معاينه ركتوم شده و براي آنهايي كه (80-70%‌ از تليسه‌ها) داراي جسم زرد فعال هستند، پروستاگلندين F2 تزريق مي‌گردد. مشاهده براي فحلي به مدت 4 روز ديگر ادامه مي‌يابد كه كل دوره 9 روز طول مي‌كشد كه در مقابل در روش ديگر (درمان تزريقي با دو بار) 16 روز (12 روز درمان و 4 روز مشاهده فحلي) روزهاي كمتري از دست مي‌رود. كه در اين صورت هزينه دارو به نصف كاهش مي‌يابد و 80-70 درصد از تليسه‌ها در طي دوره همزمان‌سازي در شرايط فحلي قرار مي‌گيرند. كه اكثر تليسه‌ها 72-60 ساعت پس از تزريق و احتمالاً 96-12 ساعت بعد از تيمار، علايم فحلي را نشان مي‌دهند. 
مشاهده فحلي بسيار مهم است اگرچه مقالات ترويجي بسياري از تلقيح در يك زمان مشخص بعد از درمان (54-48 ساعت بعد از Synchro-Mate-B و 80 ساعت (براي بار دوم 96-72 ساعت) بعد از درمان با پروستاگلندين) حمايت كرده‌اند ولي بسياري از تحقيقات گزارش كرده‌اند كه تلقيح در ساعات فوق داراي باروري كمتري نسبت به تلقيح در 12 ساعت پس از مشاهده فحلي است. در حقيقت بالاترين باروري در تليسه‌هايي بدست آمده است كه در همان ساعات مشاهده فحلي تلقيح شده‌اند. 
با وجود اينكه آبستني در تلقيحهاي انجام شده در هنگام مشاهده فحلي بطور كلي پايين است (فقط 39% در مقايسه با 56% تليسه‌هايي است كه 12 ساعت پس از فحلي در ويرجينياي غربي تلقيح شده‌اند)، صرف وقت بيشتر براي مشاهده فحلي، باعث پيدا كردن تعداد زيادي از تليسه‌هايي خواهد شد كه فحلي را نشان مي‌دهند كه اگر اين تليسه‌ها در اولين تلقيح آبستن نشوند بعد از 24-17 روز مجدداً به فحلي بر‌ميگردند. 
مطالعات حال حاضر كه در Maryland و ويرجينياي غربي انجام شده نشان مي‌دهد كه دليل اصلي حذف گاو از گله‌هاي شيري، نقص در توليدمثل است. و بايد در نظر گرفت كه حذف گاو فقط به يك علت كار درستي نخواهد بود اما عموماً اگر يك گاو داراي روزهاي آزاد زياد و توليد شير پايين باشد و يا داراي حالت بدي در پا و ران باشد و يا تناسب بدني ضعيفي داشته باشد بايد گله را ترك كند. 
براي افزايش و يا حتي ثابت نگهداشتن توليد شير در گله نياز است گاوهايي كه از نظر فيزيكي سالم هستند پس از زايمان مورد معاينه قرار گيرند. در مطالعه ركوردهاي فردي گاوها در ويرجينياي غربي، فاصله گوساله‌زايي تا اولين فحلي 71 روز و فاصله گوساله‌زايي تا اولين سرويس تلقيح 78 روز و همچنين فاصله بين دو تلقيح 41 روز (تقريباً دو برابر دوره فحلي) بدست آمد. 
تزريق پروستاگلندين F2α و يا ديگر تركيبات مربوطه، به تشخيص فحلي در گاو كمك مي‌كند. در يك مطالعه با استفاده از گله‌هاي ويرجينياي غربي اكثريت گاوها (63%) كه يكبار آزمايش شدند، يك جسم زرد فعال داشتند. حتي گاوهايي بودند كه از زمان گوساله‌زايي 112 روز گذشته بود ولي فحلي تا به آن روز تشخيص داده نشده بود و 44% از اين گاوهاي تيمار شده، فحلي را نشان دادند. فقط 14% از گاوها در گروه بدون چرخه فحلي قرار گرفتند و 14% ديگر در گروه داراي فوليكولهاي كيستي قرار گرفتند. 
مشكل اصلي، ناتواني دامدار در تشخيص فحلي گاوهايي است كه بايد فحلي را نشان دهند. دليل اصلي آن عدم اختصاص وقت كافي براي تشخيص فحلي است. در مطالعه ويرجينياي غربي فقط 37% از دامداران بطور عملي فحلي را مشاهده كردند كه 75% از اين نتايج در محلهاي تغذيه و شيردوشي بدست آمد و به اين دليل است كه در اين محلها اشراف بر گاوها زياد بوده و تحرك گاوها كم است. پروستاگلندين F2α مي‌تواند بعنوان يك ابزار مديريتي عمل كند ولي مشاهدات عملي براي تشخيص فحلي ضروري است. 
در بيشتر مطالعات، اكثريت گاوها فحلي را پس از تيمار با پروستاگلندين نشان مي‌دهند. مطالعات ما نشان داد كه دامداراني كه داراي بازده بالاي توليد مثلي در گله خود هستند نسبت به دامداران ديگر وقت بيشتري را براي مشاهده فحلي گاوهايشان صرف مي‌كنند و گاوهاي فحل بيشتري را پيدا مي‌كنند. بعلاوه گاوهايي كه داراي ضربان رحمي خوبي هستند فحلي را نسبت به گاوهاي كه داراي ضربان رحمي ضعيفي هستند بهتر بروز مي‌دهند. پروستاگلندين F2α همچنين ضربانهاي رحمي را با ايجاد التهاب رحم بهبود مي‌بخشد. 
امكانات ضروري براي تيمار گاو شامل باكس مهار و آخور تغذيه است كه براي مهار گاو در هنگام معاينه ركتوم توسط دامپزشك استفاده مي‌گردد. تست گاو براي تشخيص حالت توليدمثلي تخمدانها و رحم گاو ضروري است. بعلاوه گاوها را حداقل دو بار در روز براي بروز فحلي تحت مشاهده قرار دهيد يكبار در صبح و بار ديگر در شب. ممكن است بروز علايم فحلي در محلهايي بغير از محلهاي مورد انتظار باشد. بنابراين افراد و وقت كافي براي تشخيص فحلي اختصاص دهيد و اگر دامهايتان داراي تغذيه مناسب و كافي نبوده و يا مشكلات بهداشتي داشته باشند عكس‌العمل ضعيفي نشان خواهند داد و در نهايت بايد گفت كه انتظار معجزه نداشته باشيد. 
..
..
قربان الياسي زرين‌قبايي و ام‌البنين پيراهري
www.farmiran.ir

معرفي نژادهاي گاو شيري

معرفي نژادهاي گاو شيري

هلشتاين : 

هلشتاین:گاوهايي كه اجداد انها از امريكاي شمالي است 

فرزين: گاوهايي كه اجداد اروپايي دارند 

- وزن نر: 1000 كيلو وزن ماده 682 كيلو 

- گاوهاي هلشتاين به بيشترين توليد كننده شير با كمترين درصد چربي شهرت يافته اند

- رنگ:سياه و سفيد يا قرمز وسفيد 

- بلوغ : دير

- وزن گوساله ها : 43 كيلو

- ارزش گوشت : عالي 

- درصد چربي : 3.65

- توليد شير : 7245 ليتر

- وطن اصلي : هلند ( استانهاي شمالي و همچنين فريز غربي )

- هلشتاين ديرتر از جرسي ، گرنزي يا اير شاير بالغ مي شود 

- از اخلاف اصلاح شده اجداد وحشي بوس تارولي تيپيكوس محسوب مي شود 

- طول دوره آبستني 280 روز 

گوساله هاي اين نژاد در ميان ساير نژادهاي شيري در هنگام تولد بالاترين وزن را دارند و اين ويژگي همراه با رنگ سفيد چربي بدن آنها را براي توليد گوشت سفيد (veal) گوساله مناسب مي سازد 

جرسي :

- كوچكترين نژاد گاو شيري 

- به دليل داشتن چربي زرد ، براي توليد گوشت قرمز و گوشت سفيد گوساله ارزش چنداني ندارد

- شير جرسي در مقايسه با ساير نژادها بيشترين درصد چربي و همچنين مواد جامد بدون چربي را دارد 

- نسبت به تحريكات محيطي بسيار حساس بوده و به سرعت واكنش نشان مي دهد 

- به داشتن يك سيستم عصبي بسيار توسعه يافته شهرت دارد . نسبت به تمامي نژادهاي ديگر زودتر بالغ مي شوند و سريعتر به اوج توليد شير مي رسند  

از اخلاف اجداد وحشي bos tarus longifrons ميباشد و متعلق به زير گونه نوع بريتانيايي مي باشند . فعاليت بهنژادي اين نژاد از جزيره جرسي (يكي از جزيره هاي كانال بين فرانسه و انگلستان ) آغازشده است 

در طي روند بهنژادي كره به عنوان اصلي ترين فراورده شير توليدي مورد نظر بود. شير اين نژاد به علت داشتن كاروتن زياد زرد رنگ ميباشد . قدرت تبديل كاروتن به ويتامين A درنژادهاي ديگر بيش از جرسي و گرنزي بوده و لذا شدت رنگ زرد شير آنها در حد شير اين دو نژاد كوچك نمي باشد . گاوهاي جرسي به خلوص نژادي شهرت دارند زيرا در جزيره جرسي به گاوي كه مشخصات نامطلوب داشت اجازه ماندن داده نميشود 

- وزن مطلوب گاو ماده: 454 كيلو 

- وزن مطلوب گاو نر : 682

- رنگ : حنايي با و يا بدون كله سفيد 

- قدرت چرا: خوب

- بلوغ : زود 

- وزن گوساله : 27 كيلو 

- ارزش گوشت : ضعيف 

- درصد چربي شير : 4.85

- توليد شير : 4957ليتر 

- موطن : جرسي 

گرنزي :

تا حدودي از جرسي بزرگتر است . نوع و مشخصات شير ان شباهت زيادي به جرسي دارد . درصد چربي ، درصد كل مواد جامد بدون چربي در شير اين نژاد اندكي كمتر از جرسي است . رنگ شير ان به علت وجود مقدار بيشتر كاروتن زردتر است .

اندازه كوچك و رنگ زرد ،چربي لاشه موجب ميشود براي توليد گوشت قرمز و گوشت سفيد گوساله مناسب نباشد . قدرت چراي ان به خوبي جرسي ها نيست گرنزي ها از زير گونه وحشي BTL ، در جزيره گرنزي (يكي ديگر از جزاير بين كانال فرانسه وانگليس) منشا گرفته اند. همچون جرسي ، زير گونه بريتانيايي و نورماندي ميباشد . با مساحت 24 مايلي مربع تقريبا در فاصله 22 مايلي شمال غربي جزيره جرسي واقع شده . به دليل گسترش بيشتر به سمت شمال داراي آب و هوايي سردتر از جزيره جرسي است . تا حد بسيار بالايي مطيع و رام ميباشد . نسبت به جرسي ها از اصالت كمتري بر خوردارند . از اغاز دستيابي به درصد بالاي چربي شير جزو اولويت هاي بهنژادي قرار گرفت 

- وزن مطلوب ماده : 500 كيلو

- وزن نر : 773 كيلو 

- رنگ : حنايي و سفيد 

- قدرت چرا :خوب 

- بلوغ : زود

- وزن گوساله : 34 كيلو 

- ارزش گوشت : ظعيف 

- درصد چربي شير : 4.67

- توليد شير : 5205 ليتر 

- موطن : گرنزي 

- طول دوره آبستني : 285 روز 

براون سوييس:

زير گونه وحشي btl ميباشد. از نظر وزن بعد از هلشتاين هائز مقام دوم است . رنگ قهوه اي براون سوييس از خيلي روشن تا خيلي تيره متغير است. وجود لكه هاي سفيد در بالاي شكم و وسط منگوله دم مورد پسند پرورش دهندگان اصيل نيست . حيواني رام ولي كمي لجباز است . اين نژاد به سبب اندازه نسبتا بزرگ وزن زياد گوساله ها چربي سفيد بدن براي پروار بندي و گوشت سفيد گوساله در حد هلشتاين مقبوليت يافته است . دير بالغ ميشود و نسبت به نژادهاي شيري ديگر ديرتر به اوج توليد ميرسد . در دامنه كوه هاي سوييس اصلاح شده در ابتدا براي توليد پنير اصلاح شده بود . 

- وزن گاو ماده : 636 كيلو 

- وزن گاو نر : 909 

- رنگ : قهوه اي 

- قدرت چرا : عالي 

- بلوغ : دير 

- وزن گوساله : 41 كيلو 

- ارزش گوشت : عالي 

- چربي شير : 4.1 

- توليد شير : 5939

- طول دوره آبستني : 292 روز 

اير شاير: 

جد btp ، btl 

اخرين نژاد اصلاح شده است . در منطقه اير در جنوب غربي اسكاتلند اصلاح شده گاوهاي هلند جزيره شائل و گاو هاي تيز واتر شمال انگلستان ، حيوانات پايه براي اين نژاد بودند . اب و هوا در منطقه اير در قسمت هاي زيادي از سال سرد و نمناك است . قوي بنيه ريا، داراي قدرت چرايخوب بزرگتر از گاوهاي گرنزي و جرسي بوده ورنگ انها از قرمز تا قهوه اي مايل به قرمز و سفيد متغير است . فراواني تركيب رنگ سفيد و قهوه اي مايل به قرمز در گاو هاي نر بيشتراست . گوساله هاي اين نژاد به دليل وزن و توليد نسبتا پايين براي توليد گوشت سفيد گوساله ارزش متوسطي دارند . داراي چربي سفيد چربي شير 4% و مواد جامد بدون چربي شير انها كمتر گرنزي و جرسي است . به لحاظ تيپ بدن و پستان متناسب ، همچنين شاخ هاي بالا پيچ خاصي دارند . 

در اصلاح نژاد اين گاو ها بر روي شكل پستان تاكيد است . 

- گاو ماده :545 كيلو 

- گاو نر : 845 كيلو 

- رنگ : قرمز يا مايل به قرمز 

- قدرت چرا : عالي 

- بلوغ : متوسط 

- وزن گوساله : 34 كيلو 

- ارزش گوشت : خوب 

- درصد چربي شير : 3.96

- توليد شير : 5685 

- موطن : اسكاتلند 

- طول دوره آبستني : 278 روز 

شورت هورن شيري : 

سال ها به عنوان نژادي دو منظوره شناخته شده بود . ولي در سال 1969 پرورش دهندگان اعلام كردند كه بايد شيري باشد . در شمال شرقي انگلستان در منطقه تيز ريور از اجداد وحشي btp اطلاح شده اند . دوره هام Durham يكي از محله هاي انگليس است كه اصلاحابتدايي نژاد شورت هورن در انجا صورت گرفته است . براي توليد گوشت سفيد برتري كمتري دارد . از تقريبا سفيد تا قرمز

ولي بيشتر داراي تركيبي از هر دو رنگ مي باشد . 

- وزن ماده : 636 كيلو 

- وزن نر : 955 

- رنگ : قرمز سفيد يا سرخ تيره 

- قدرت چرا : خوب 

- بلوغ : دير 

- وزن گوساله : 34 كيلو 

- ارزش گوشت : خوب 

- درصد چربي شير : 3.65 

- توليد شير : 5126 

- موطن :ا نگليس